🌸ای آنکه خدای خویش خوانیم تورا ✨طاعت به سزا کجا توانیم تو را 🌸گویند خدای را به حاجات بخوان ✨حاضرتر از آنی که بخوانیم تو را 🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم ✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو 🌹 https://eitaa.com/mahdixxv 🌹🌹🌹🌹

#سلام_امام_زمانم_ ‌🌸🌿سلام آقای جااااااااانم🌿🌸 ‌در رَگِ غیرَتِ مَن دَرد اگر جارے بود‌ گریہ‌هاے منِ دلتَنگ اَگر کارے بود‌ ‌صُبح برگشتنتان دیر نَباید مےشد‌ در قُنوت من اگر خواهِش بسیارے بود یـابـن‌الحسن🌿🌸 صبحت بخیر آرام جانم🌿🌸 خوش آن صبحی که با طلوع تو روشن شود🍀 #اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج🌿🌸 🕊 🥀🕯 https://eitaa.com/mahdixxv 🍂🌹🌹

🟢 السَّلاَمُ عَلَى صَاحِبِ الصَّمْصَامِ وَ فَلاَّقِ الْهَامِ... 🔴 سلام بر مولایی که برای گرفتن انتقام دل های شکسته برخواهد خاست .و با شمشیر عدالت گسترش دودمان ظالمان را بر باد خواهد داد. #سلام_صبحگاهی #امام_زمان🌺 🆔 https://eitaa.com/mahdixxv 🍃🌹🍃🌹🍃

به نام خدا 🌹محضر ارجمند رهبرمعظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله سیدعلی خامنه ای مد ظله العالی سلام علیکم باتقدیم احترام وتحیات الهی محضر رهبر عظیم الشان و گرانقدر وعالی مرتبه کشورعزیزمان ، به استحضار می رساند، این جانبان بازنشستگان فرهنگی سال ١۴٠١ وزارت آموزش وپرورش میباشیم که به علت عدم دریافت پاداش و عدم صدورحکم بازنشستگی بارتبه بندی بعد از گذشت١۵ ماه از بازنشستگی، به علت پایین بودن حقوق نسبت به تورم، از لحاظ مالی و به تبع آن از نظر روحی دچار مشکلات زیادی شده و روزهای سختی رامی گذرانیم. متاسفانه با وجود مراجعه ونامه نگاری مکرر به مسئولین مربوطه وقول مساعدت ها، تا کنون هیچ اقدامی انجام نشده. خواهشمنداست ، به مسئولین مربوطه تذکر فرموده تا تقاضای ما رسیدگی نمایند . متاسفانه تابه حال حق بازنشسته های آموزش و پرورش سال ١۴٠١خیلی ضایع شده وعاجزانه تقاضای پیگیری داریم . اجر کریم از رب عظیم برایتان خواستاریم. باتشکر ((ازطرف یکی ازاعضای کانال وبااجازه مدیریت محترم ودرخواست موکدومصرانه ایشان جهت درج درکانال.ان شاءالله مسولین مربوطه آنرامطالعه وترتیب اثردهند.))

🎥 ماجرای تأمل برانگیز و زیبای آیت‌الله جهانگیرخان قشقایی 🔸️شخصی که تا چهل سالگی اهل دیانت نبوده... اما از چهل سالگی تصمیم میگیره به بندگی خدا مشغول بشه و تبدیل میشه به یک عارف الهی که خیلی از بزرگان شاگردش میشن 💠https://eitaa.com/mahdixxv

🔰رکن نماز یادت نره 🔸احکامی که باید بدانیم #آموزش_احکام 💠https://eitaa.com/mahdixxv

♨️نعمت‌های خداوند 🔹روزی حضرت «داود» در مناجاتش از خداوند خواست، همنشین او را در بهشت به وی معرفی کند. از جانب خداوند ندا رسید که: «فردا از دروازه شهر بیرون برو. اولین کسی که با او برخورد نمایی، همنشین تودر بهشت می‌باشد. » روز بعد، حضرت داود به اتفاق پسرش «سلیمان» از شهر خارج شد. پیرمردی را دید که پشته هیزمی از کوه پائین آورده تا بفروشد. پیرمرد که «می» نام داشت، کنار دروازه فریاد زد: «کیست که هیزم بخواهد؟ » یک نفر پیدا شد و هیزمش را خرید. حضرت داود پیش او رفت و سلام کرد و گفت: «آیا ممکن است، امروز ما را مهمان کنی؟ » پیرمرد پاسخ داد: «مهمان حبیب خداست، بفرمائید. » 🔹سپس پیرمرد با پولی که از فروش هیزم بدست آورده بود، مقداری گندم خرید. وقتی آنها به خانه رسیدند، پیرمرد گندم را آرد کرد و سه عدد نان پخت و نان‌ها را جلوی مهمانانش گذاشت. وقتی شروع به خوردن کردند، پیرمرد، هر لقمه ای را که به دهان می‌برد، ابتدا «بسم الله» و در انتها «الحمد لله» می‌گفت. وقتی ناهار مختصر آنها به پایان رسید، دستش را به طرف آسمان بلند کرد و گفت: خداوندا، هیزمی را که فروختم، درختش را تو کاشتی. آن را تو خشک کردی، نیروی کندن هیزم را تو به من دادی. مشتری را تو فرستادی که هیزم‌ها را بخرد و گندمی را که خوردیم، بذرش را تو کاشتی. وسایل آرد کردن و نان پختن را نیز تو به من دادی. در برابر این همه نعمت من چه کرده ام؟ » پیرمرد این حرف‌ها را می‌زد و گریه می‌کرد. داود نگاه معنی داری به پسرش کرد، یعنی همین است علت این که او با پیامبران محشور می‌شود. 📚سرای دیگر. صفحه ۴۴۶ 💠 https://eitaa.com/mahdixxv