@ostad_shojaeجبران میکنم!.mp3
زمان:
حجم:
14.57M
✘ چند جور حقالناس وجود داره ؟
✘ من از کجا بدونم چقدر حقالناس به گردنم هست؟
✘ چجوری باید اینا رو جبران کنم؟
#پادکست_روز|#استاد_شجاعی|#استاد_انصاریان
منبع : جلسه ۴۵۹ از مبحث خانواده آسمانی
☄️از امام حسن مجتبی علیهالسلام :🔻🔻🔻🔻
۱.🔹سؤال شد: *زُهد* چیست؟ فرمود: دلدادگی به تقوا و دل برگرفتن از دنیا.
۲.🔹سؤال شد: *حِلم* چیست؟ فرمود: فرو خوردن خشم و خویشتنداری و تسلط بر نفس.
۳.🔹سؤال شد: *سَداد* چیست؟ فرمود: بر طرف نمودن زشتی به وسیله خوبی و پسزدن بدی با خوبی.
۴.🔹 سؤال شد: *بزرگوارى* چیست؟ فرمود: در غرامت، عطابخشى و از جرم، چشمپوشى.
۵.🔹سؤال شد: *مردانگى* چیست؟ فرمود: حفظ دین، حفظ عزّت نفس، نرمرفتارى، تداوم نیکى، پرداخت حقوق و اظهار دوستى نسبت به مردم.
۶.🔹سؤال شد: *کَرَم* چیست؟ فرمود: بخششِ قبل از خواهش و طعام دادن به مردم در هنگام قحطى.
۷.🔹سؤال شد: *فرومایگى* چیست؟ فرمود: خُردبینى و دریغ کردن از اندک.
۸.🔹سؤال شد: *پَستى* چیست؟ فرمود: اندک بخشى و بدوبیراه گفتن.
۹.🔹سؤال شد: *بزرگمَنِشى* چیست؟ فرمود: بذلوبخشش در خوشى و در سختى.
١۰.🔹سوال شد: *بُخل* چیست؟ فرمود: آنچه را در دست دارى، مایۀ شرف پندارى و آنچه را انفاق کنى، تلف شده بدانى.
١۱.🔹سؤال شد: *برادرى* چیست؟ فرمود: همراهى در سختى و در خوشى.
١۲.🔹سؤال شد: *ترس* چیست؟ فرمود: گستاخى بر دوست و گریز از دشمن.
١۳.🔹سؤال شد: *توانگرى* چیست؟ فرمود: خرسندى به روزىِ تقسیم شده که نصیبش شده، هرچند کم بوده باشد.
١۴.🔹سؤال شد: *فقر* چیست؟ فرمود: سیرى ناپذیرىِ نفس نسبت به هرچیزى.
١۵.🔹 سؤال شد: *جود* چیست؟ فرمود: بخشش دسترنج خود.
١۶.🔹سؤال شد: *کَرَم* چیست؟ فرمود: خویشتنبانى در سختى و خوشى.
١۷.🔹 سؤال شد: *دل و جرأت داشتن* چیست؟ فرمود: دستوپنجه نرم کردن با حریفان هموزن خود.
١۸.🔹سؤال شد: *نیرومندى* چیست؟ فرمود: سخت نبرد کردن و ستیزه با پرقدرتترین مردمان.
۱۹.🔹سؤال شد: *خوارى* چیست؟ فرمود: هَراس از راستى و اظهار حقیقت.
٢۰.🔹سؤال شد: *کجفهمى* چیست؟ فرمود: مبارزه با فرماندۀ خود و آن کس که مىتواند به تو زیان رساند.
٢۱.🔹سؤال شد: *جلال و شکوه* چیست؟ فرمود: انجام کار نیک و ترک کار زشت.
٢۲.🔹سؤال شد: *دوراندیشى* چیست؟ فرمود: صبر طولانى و مدارا با کارگزاران و هوشیارى نسبت به تمام [ترفندهاى] مردم.
٢۳.🔹 سؤال شد: *شرف* چیست؟ فرمود: همراهى با برادران و حفاظت از همسایگان.
٢۴.🔹سؤال شد: *محرومیت* چیست؟ فرمود: از دست دادن بهرهاى که به تو عرضه شده بود.
٢۵.🔹 سؤال شد: *سَبُک سَرى* چیست؟ فرمود: پیروى از فرومایگان و همنشینى با گمراهان.
٢۶.🔹سؤال شد: *درماندگى در سخن* چیست؟ فرمود: با ریش خود بازى کردن و بسیار سینه صاف کردن هنگام سخن گفتن
.
٢۷.🔹 سؤال شد: *شجاعت* چیست؟ فرمود: دستوپنجه نرم کردن با حریفان هموزن خود و شکیبایى به هنگام شنیدن سخن نیشدار.
٢۸.🔹سؤال شد: *به زحمت افتادن* چیست؟ فرمود: اظهار نظر در امورى که به تو مربوط نیست.
۲۹.🔹سؤال شد: *سفاهت* چیست؟ فرمود: احمقانه از دست دادن مال و بىاعتنایى نسبت به آبروى خویش.
📚📚📚📚
منبع، تحف العقول ص ٢٢۵ الی ٢٢۶
KHAMENEI.IRQuran-page-027.mp3
زمان:
حجم:
3.94M
📢 هر روز #یک_صفحه_قرآن بخوانیم
🔹️صفحه بیست و هفت قرآن کریم، سوره مبارکه البقرة
با صدای عبدالباسط محمدعبدالصمد بشنوید.
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید
🇮🇷🕌🇮🇷
📕#داستان_کوتاه
*بهرام گرامی ،
معروف به "بهرام قصاب" ، میلیاردر ایرانی که بزرگترین کوره آجر پزی خصوصی در منطقه "تمبی" مسجدسلیمان را با بیش از 200 هزار سفال و آجر ، وقف خیریه کرده است ...*
*او داستان جالبی از زمانی که در فقر زندگی کرده است ، بازگو میکند .*
*میگويد : من در خانوادهای بسیار فقیر و در روستای "گلی خون" در حوالی "پاگچ امام رضا" زندگی میکردم .*
*هنگامی که از بچههای مدرسه خواستند که برای رفتن به اردو یک ریال با خود بیاورند ، خانوادهام به رغم گریههای شدید من ، از پرداخت آن عاجز ماندند .*
*یک روز قبل از اردو ، در کلاس به یک سؤال درست جواب دادم و معلمِ من که از اهالی "کلگیر" بود و از وضعیت فقرِ خانواده ما هم آگاه بود ، به عنوان جایزه به من یک ریال داد و از بچهها خواست برایم کف بزنند . غم وغصه من ، تبدیل به شادی شد و به سرعت با همان یک ریال در اردوی مدرسه ثبت نام کردم .*
*دوران مدرسه تمام شد و من بزرگ شدم و وارد زندگی و کسب و کار شدم و به فضل پروردگار ، ثروت زیادی هم به دست آوردم و بخشی از آن را وارد اعمال خیریه نمودم . در این زمان به یاد آن «معلم کلگیری» افتادم و با خود فکر میکردم که آیا آن یک ریالی که به من داد ، صدقه بود یا جایزه ؟!*
*به جواب این سئوال نرسیدم و با خود گفتم : نیتش هرچه که بود ، من را خیلی خوشحال کرد و باعث شد دیگر دانش آموزان هم نفهمند که دلیل واقعی دادن آن یک ریال چه بود .* *تصمیم گرفتم که او را پیدا کنم و پس از جستجوی زیاد ، او را در بازار "نمره یک" یافتم . در زندگی سختی به سر میبرد و قصد داشت که از آن مکان هم کوچ کند .*
*بعد از سلام و احوال پرسی به او گفتم : "استاد عزیز ، تو حق بزرگی به گردن من داری" . او گفت : "من اصلاً به گردن کسی حقی ندارم" . من داستان کودکی خود را برایش بازگو نمودم و او به سختی به یاد آورد و خندید و گفت : "لابد آمدهای که آن یک ریال را به من پس بدهی" ؟ گفتم : " آری" و با اصرار زیاد ، او را سوار بر ماشین خود کردم و به سمت یکی از ویلاهایم در "چم آسیاب" به راه افتادم .*
*هنگامی که به ویلا رسیدم ، به استادم گفتم : "استاد ، این ویلا و این ماشین را باید به جزای آن یک ریال از من قبول کنی و مادام العمر هم حقوق ماهیانه ای نزد من خواهی داشت" . استاد که خیلی شگفت زده شده بود گفت : "اما این خیلی زیاد است" .*
*من گفتم : "به اندازه آن شادی و سروری که در کودکی در دل من انداختی نیست" . من هنوز هم لذت آن شادی را در درونِ خودم احساس میکنم ...*
*مرد شدن ، شاید تصادفی باشد ، ولی مرد ماندن و مردانگی ، کار هر کسی نیست !*
*ﻫﻤﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ ...*
*اما ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﻨﺪ "ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ" باشند .*
*که ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭت است .*
*ﻭ اما ﺑﺨﺸﻨﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ ...
🇮🇷🕌🇮🇷 https://eitaa.com/hamkaran12
🔘داستان کوتاه
ماهی سرنوشت
صبح تازه شروع شده بود، مرد جوان سوار بر اسب شد تا به بازار شهر برود، در بین راه و کنار رودخانه پیرمردی را دید که نشسته است، از اسب پایین آمد و به سمت آن پیرمرد رفت، سلام کرد و به پیرمرد گفت: غریبه هستی؟
من شمارا هرگز این حوالی ندیده ام، اگر کمکی از دستم بر میاید بگو، پیرمرد گفت: فقط گرسنه ام ، مرد دستش را داخل بقچه ی که همراه داشت کرد و مقداری نان و پنیر و سبزی به پیرمرد داد و کنار او نشست.
پیرمرد بعد از خوردن صبحانه ی تعارفی، به مرد گفت: تو از آنچه در بقچه داشتی به من بخشیدی و من نیز از آنچه در بقچه دارم به تو خواهم بخشید.
مرد گفت: ای پیرمرد مرا شرمنده نکن ای کاش که طعامی ارزشمند همراه خود داشتم و از آن به تو میدادم.
پیرمرد تُنگ شیشه ای را از بقچه اش بیرون آورد و روبروی مرد گذاشت، دستش را در آب رودخانه برد و چهار عدد ماهی زیبا بیرون آورد و در ظرف ریخت، مرد متعجب نگاه میکرد که چگونه بدون تور و قلاب توانست این کار را انجام دهد.
در این فکر بود که پیرمرد دستش را روی دست مرد جوان زد و گفت: این ماهی بزرگ تو هستی و ماهی کوچکتر همسرت و آن دو ماهی کوچک پسران تو اند.
دوست داری بدانی که کدام از شما زودتر خواهید مُرد، مرد اول از حرف پیرمرد ناراحت شد ولی بعد کنجکاو شد تا ببیند نتیجه ی کار چیست و علی رغم میلش قبول کرد، پیرمرد دستش را روی تُنگ شیشه ای گذاشت و گفت هر زمان که دستم را بردارم یکی از ماهی ها خواهد مُرد نگاه کن تا ببینی اول نوبت کدام ماهی خواهد شد، تمام وجود مرد را نگرانی فراگرفت، صدای طپش قلبش از بیرون سینه شنیده میشد، ناگهان پیرمرد دستش را به آرامی از روی ظرف برداشت و هر دو دیدند که ماهی بزرگ دیگر حرکت نمیکند و مُرده است.
مرد بی آنکه چیزی بگوید لبخندی زد و به سمت اسب رفت و با خوشحالی سوار شد، پیرمرد گفت آیا نمیخواهی از سرنوشت بقیه ی اعضای خانواده ات با خبر شوی، مرد لگام اسب رو کشید و گفت بهترین هدیه را از تو گرفتم، همین که میدانم داغ همسر و فرزندانم را نخواهم دید برای من کافیست.
از این پس زندگی برایم زیباتر خواهد بود، مرد اسب را تازاند و رفت.
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
https://eitaa.com/mahdixxv
🇮🇷🕌🇮🇷
حاج قربون 4_6037248495046365709.mp3
زمان:
حجم:
1.07M
شنیدم سجیّتکم الکرم امام رضا
شما رو رها کنم کجا برم امام رضا...
#حاج_قربان
#صوت_شب_جمعه
https://eitaa.com/mahdixxv
🇮🇷🕌🇮🇷
«باسمه تعالی »
»عدالت سیاسی واجتماعی از منظر امام رضا علیه السلام در حکمرانی اسلامی».
(قسمت دوم)
۱_تعریف وپهنه عدالت در حکمرانی اسلامی:عدالت هم ابعاد فردی دارد و هم ابعاد اجتماعی، هم در عرصه سیاسی و هم در قلمرو فرهنگی,هنری،زیبایی شناختی و هم در همه ارکان،علمی،جامعه شناختی،روانشناختی و اقتصادی, عدالت نفوذ فراگیری دارد، عدالت پیوند وسیعی با حقیقت دارد. ۲_در واقع بنیان همه حقایق الهی اعم از توحید، نبوت و معاد بر پایه عدالت استوار است.
۳«نگاه تمدنی امام رضا (ع) و با تاکید بر کلیدیترین آرزوی جهان یعنی عدالت برای همه و ظلم به هیچکس مورد وفاق همهی مسلمانان وآزادگان جهان است.
۴_قانون نیز میتواند شاخص اجرای عدالت در جامعه باشد، اما آنچه شاخص تام و تمام اجرای عدالت است، سیره و سلوک ائمه از جمله امام رضا (ع) است.(رئیس جمهور؛۱۴۰۳/۲/۲۶ پنجمین کنگره بین المللی امام رضا (ع).
۵_حقیقت و مفهوم عدالت از مباحث مهمی است که درباره خداوند و افعال او، نظام هستی و از همه مهم تر انسان و افعال فردی و اجتماعی او مطرح است. تاکنون بحث های مهمی درباره عدالت شده است؛ اما بررسی بن مایه و حقیقت عدالت از منظر امام رضا (علیه السلام) است.
۶_عدالت در منظر امام رضا(ع) امامت محور است، اینکه عدالت در هسته مرکزی ادبیات، کلام و سخنان حضرت علی بن موسی الرضا(ع) قرار دارد، علاوه بر عدالت، امامت نیز در جایگاه مرکزی اندیشه عدالتی آن حضرت قرار دارد. به تعبیر دیگر میتوانیم بگوییم که عدالت در منظر و دیدگاه امام رضا(ع)، امامت محور است، لذا از هر طرف که به اندیشه آن حضرت نگاه میکنیم، امامت و عدالت با هم و در کنار هم دیده میشود.
۷_ امام رضا(ع) در تبیین جایگاه امامت می فرماید: «ان الِأمامَةَ زَمامُ الدّینِ وَ نَظامُ المُسْلِمینَ وَ صَلاحُ الدُّنیا وَ عَزِّ المؤمنین» یعنی عزت برای مؤمنین و سامان بخش مسلمین است. باید به این نکته توجه ویژه داشته باشیم که چرا امام سامان بخش امور مسلمین است. برای اینکه امام عادل است، عدالتخواه و مجری عدالت است.
۸_توجه به روايات امام رضا عليه السلام از اين جهت حائز اهميت است كه در زمان آن حضرت ،مسائل اساسى اسلام بيشتر مورد گفتگو قرار مى گرفت. همچنين ، به حسب ظاهر مدتى منصب «وليعهدى» داشته كه اين دو عامل، زمينه را براى گفتگو درباره عدالت اجتماعى امام فراهم ساخته است.
وآخر دعوانا آن الحمدلله رب العالمین
تألیف:دکتر محمد بنائیان سفید ،رئیس کارگروه تخصصی سبک زندگی در حکمرانی اسلامی ،سازمان بسیج اساتید کشور.
KHAMENEI.IRQuran-page-028.mp3
زمان:
حجم:
3.48M
📢 هر روز #یک_صفحه_قرآن بخوانیم
🔹️صفحه بیست و هشت قرآن کریم، سوره مبارکه البقرة
با صدای عبدالباسط محمدعبدالصمد بشنوید.
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید
🇮🇷🕌🇮🇷