#پیام_مخاطبین
📌حرف مردم....
وقتی۲۰ سالم بود اولین فرزندم رو خدا عنایت کرد، اطرافیان همه ناراحت شدن که چرا انقدر زود؟ میذاشتی درسات به یه جایی برسه بعد.
سال۹۰ خدای متعال هدیهی شیرین دیگهای داد درست زمانی که من از تهران به قم هجرت کرده بودم، باز برگشتن گفتن آخه چرا؟ هنوز اولی سه سالش نشده تو سزارین بودی خودت هنوز کوچیکی تازه تو شهر غربت بدون هیییچ فامیل و آشنایی چه جوری از پس کارها و بچهها میخوای بربیای؟
با کلی دعا از سر فضلش سال۹۲ بعد دوتا پسر روز میلاد خانم فاطمه زهرا دختر دار شدم. گفتن ببین دیگه بسه سه تا عالیه جنستهم که جوره دوتا پسر و یه دختر. اصلا اگه بعدی رو آوردی دیگه خونههای ما نیا.
دخترم شد سه سالش و دلم بچه خواست ولی نمیشد همه فکر کردن من گوش به حرف اونا دادم. البته که در عمل، به همه ثابت کردم به حرفهاشون احترام میذارم و واقعا اگر به شرایط زندگیم بخوره قطعا انجامش میدم.
به هوای اینکه دخترم خواهر داشته باشه از خدا چهارمی رو خواستم. از اونجایی که به هرکی دلش بخواد پسر و به هرکی عشقش بکشه دختر میده؛ به من سال ۹۵ یه پسر باهوش داد. دیگه فهمیده بودن دختر کوچیکهی خونه، گوشش بدهکار نیست.
هر وقت موفقیت و شادی و سرحالی منو میدیدن میگفتن به الانت نگاه نکن وقتی شدی۴۰سالهات ولی شبیه ۶۰ سالهها بودی به حرف ما میرسی. باز من بهشون لبخند زدم گفتم من دارم به وظیفهام عمل میکنم. خدا خودش حواسش هست.
خدای مهربونم از اونجایی که دوسم داشت و داره، دلش خواست یه خدیجه بانو هم داشته باشم، سال ۹۷ خدیجه بانوی من خونهی منو به اسم مادر حضرت زهرا سلامالله نورانی کرد. اولا چقدر سر اسمش بهم حرف زدن. میدونی چی گفتم: گفتم طرف اسم بچهاش میذاره...... چقدر تو باطل خودش محکمه بعد من تو اسمِ به این حقی خجالت بکشم؟ و حالا با تاسف و یواشکی اسمش و صدا کنم؟؟؟ به عشق حضرت زهرا میذارم خدیجه. اونجا بود که خواهرام گفتن این خانم خیلی عزیزه ما هیچوقت جرائت نمیکنیم و جسارتش رو نداشتیم که بذاریم خدیجه؛ شجاعت کردی.
ششمی رو تا ماه ۷ بارداری متوجه نشدن و وقتی فهمیدن فقط گفتن، ما به تو که تهتغاری خونهای و تا سالها خودمون بند کفشت رو میبستیم، غبطه میخوریم که خدا انقدر تو زندگیِ تو پیداست.
الان که دارم براتون اینا رو مینویسم، هفتمی رو باردارم و ۱۸ روز دیگه انءشاالله به دنیا میاد.
همه شون کمر همت بستن که من با عافیت زایمان کنم. برنامه غذایی چیدن. برنامه تفریح برای بچه هام چیدن که وقتی من در دوران نقاهت هستم، بچهها سرگرم باشن.
برای زندگیتون خط قرمزهایی تعیین کنید و به هیچکس اجازه ندین از خط قرمزهاتون عبور کنه. اطرافیان و فامیل و دوست، کسی رو که تو زندگیش محکم و مهربان هست رو دوست دارند و به نوع زندگیش احترام میذارن.
همه میدونن بچه آوردن خط قرمز زندگی من هست. من تو این جریان شمشیرم و از رو بستم. زنگ خطر کمبود جمعییت خیلی وقته به صدا در اومده، به فکر بحران جمعیت نه چندان دور باشید، الان رو حضرت زهرا سلامالله براتون جبران میکنه قطعا.
#فرزندآوری
#حوزه_مقاومت_بسیج_366_اسوه
#پیام_مخاطبین
⚠️این کوتاهی ها یقینا دامن خودمون رو خواهد گرفت.
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#جامعه_دوستدار_کودک
─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─
┏━🌸━━••••••••••━━━━┓
حوزه ۳۵۴ ریحانه النبی س
#پیام_مخاطبین
من یک مادرم
مادر فرزندانی که با آمدن هر کدامشان قلبم مملوء از عشق و محبت شد ...
گاهی به دنیای مادرانه و حسرت های شیرینش فکر می کنم ...
این روزها ، حال و هوای همه ی عُشّاق ، معطّر شده به عطری دل انگیز، همه در تکاپوی گذرنامه و کوله پشتی و بستن بار سفر...
من نیز مانند همه ی عشّاق ، مشتاق سفرم.❤️
اما وقتی به خودم، به فرزندانم و توانشان نگاه میکنم!
به شرایط سفر و نظرات و خاطرات پدرشان فکر میکنم!
میگویم هنوز نوبت من نرسیده💔
خیلی های دیگر شاید شرایطشان ، شاید با فرزندان بیشتر و حتّی کوچکتر ، با رفتن جور باشد ! اما شرایط همه یکسان نیست...
برای من چند سالی هست بساط دوگانه ی حسرتِ رفتن و شوق مادرانه گشوده شده❣
خودم نمیتوانم بروم ،،، اما...
پدرشان را هر سال با اشک چشمانم و با شوقی همراه با حسرت نه با تلخی بلکه با بدرقه ای شیرین ، راهی می کنم ...
و سفارش اکید که :
شما نماینده ی ما هستید برای عرض ارادت خاص به محضر مولا امیرالمومنین علیه السّلام❤️
و نماینده ی ما هستید برای قدم نهادن در جاده ی منتهی به ارباب، برای رساندن سلام ویژه ی مان به ایشان❤️
🌹دلم به نگاه رضایت ارباب خوش است که کودکانم را نگهداری کنم ، تا نماینده ی مان با خیالی آسوده به پابوسی ایشان برود.
🌹دلم به نگاه مادرانه ی مادر بزرگوارشان خوش است ؛ که این صبوری و تحملِ فراق فرزندشان ، اجر مادری ام را زیادتر خواهد کرد ان شاءالله.
این روزها شاید دلم خیلی چیزها را بخواهد . مثل همین زیارت که چند سالی است محروم شدم
امّا میدانم روزی خواهد رسید که فرزندانم بزرگ میشوند و میتوانم به علاقه مندی ها و حسرتهای امروزم برسم
ولی این را فراموش نمیکنم که من خودم آنها را از خدا خواستم و صد البته که روح لطیف آنها را با تلخ کامی خودم برای جا ماندن از زیارت خدشه دار نکنم.
چه بسا مادری جامانده که به فرزندش در این روزها محبت بورزد، بیشتر به چشم ارباب بیاید❤️ .
🌹پس با رضایت عمیق قلبی و حسرتی نه از سر گلایه مندی ؛ بلکه از سر محبّت به ارباب ، در کنار فرزندانم به تصاویر زوّار پیاده چشم میدوزم و اشک میریزم تا آنها در آرامش ، شوق زیارت و محبت ارباب را در دل بپرورند.
به امید قدکشیدن فرزندانم در این راه🌹
و به امید سلامتی و عاقبت بخیری تمام زوّار🌹
و تمام جاماندگان 🌹
علی الخصوص مادران فداکار❤️
هدایت شده ازکانال دوتاکافی نیست
@farzande14
#حوزه_370_شفاعت_ناحیه_ری