آیه ۲۳ سباء
وَلَا تَنفَعُ #الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُواْ مَاذَا قَالَ رَبُّکُمْ قَالُواْ الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِىُّ الْکَبِیرُ
و #شفاعت نزد خداوند سودى ندارد، مگر براى آن کس که او اجازه دهد.(انتظار اذن شفاعت،ادامه دارد) تا زمانى که هراس و اضطراب از دلهاى آنان بر طرف شود(مجرمان) از آنان پرسند: پروردگار شما چه گفت؟ پاسخ مى دهند:حقّ گفت؛ و او بلند مرتبه و بزرگ است.
_______________________
کلمه«فُزّع»هر گاه با حرف«عن»همراه باشد به معناى بر داشته شدن ناله است،ولى اگر بدون آن باشد به معناى به ناله در آوردن است.
💠در قیامت جز براى افرادى که خداوند اجازه دهد، شفاعت سودى ندارد و مجرمان در آن روز وحشت زده اند و ناله ها دارند تا آن که صدایشان خاموش شود و ناله و فزع از دلهاى آنان برخیزد. فرشتگان یا مؤمنان از این مجرمان مى پرسند: پروردگار شما در دنیا به شما چه گفت؟مى گویند: گفت،ولى ما گوش ندادیم.
❌ معبودهاى خیالى،اجازه ى شفاعت پیروان خود را ندارند.«لا تنفع الشفاعة»
👈شفاعت به این معنا نیست که شفاعت کنندگان از خداوند مهربانترند،زیرا خداوند است که به شفاعت کنندگان اجازه ى شفاعت می دهد.«لمن اذن له»
👈 اذنى که خداوند به افراد مىدهد تا شفاعت کنند یا شفاعت شوند بر اساس حقّ است، یعنى شفاعت کنندگان به خاطر قرب الهى به آن مقام مىرسند و شفاعت شوندگان به خاطر حفظ ارتباط با راه خدا لایق دریافت شفاعت مىشوند. «قالوا ماذا قال ربّکم قالوا الحقّ»
▪شفاعت که همان بهره گرفتن شایستگان از رحمت گسترده و مغفرت پروردگار در پرتو وساطت اولیاى الهى است، یکى از معارف امیدبخش و رفیع اسلام به شمار مى رود.
👈شفاعت در شکل صحیح که مد نظر قرآن و روایات می باشد، در عرض توبه نیست تا با وجود یکی، توجیهی برای عملکرد دیگری وجود نداشته باشد. بلکه شفاعت از طرف خود خداوند متعال به عنوان یکی از راه های توبه معرفی شده است تا شفاعت شونده امید بیشتری به بخشش خداوند پیدا کند.
✅موحد بودن و آگاهی از اعمال خلایق، شرط شفاعت؛شفاعت کنندگان است.
آیه ۸۶ زخرف
وَ لا یَمْلِکُ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ #الشَّفاعَةَ إِلاَّ مَنْ شَهِدَ #بِالْحَقِّ وَ هُمْ #یَعْلَمُونَ
کسانی را که جز او میخوانند مالک هیچگونه شفاعتی نیستند مگر کسانی که شهادت به حقّ دادهاند (مثل حضرت عیسی و فرشتگان که بدون رضای خودشان معبود قرار گرفتهاند) و آنان خود میدانند (که مورد شفاعت کجاست).
_______________
❌ شفاعت موجودات بیخاصیت مثل بتها اثری ندارد.
بتها موجوداتی بیخاصیت هستند و دانشی و درکی ندارند و یکسره در جهل و نادانیاند .
شفاعت کنندگان واقعی از منظر قرآن کریم باید دانش داشته باشند و به رفتارهای شفاعت کنندگان علم داشته باشند تا بتوانند افرادی را که لایق شفاعت شدن هستند تشخیص دهند و از میان افراد دیگر جدا سازند. ا
آری! هر جاهل ناآگاهی شایسته شفاعت کردن نیست و هر کس با هر سابقه رفتاری زشتی نیز شایسته شفاعت شدن نیست. شفاعت کنندگان با علم خود به سابقه رفتاری افراد، آنهایی که لایق هستند را از دیگران جدا میکنند.
👈اصل شفاعت مورد قبول است، امّا شفاعت های موهومی مردود است. «لا یَمْلِکُ ... الشَّفاعَةَ»
❌سرچشمۀ شرک، امید به شفاعت معبودهاست که باید مردم را از چنین خیالی مأیوس نمود. «لا یَمْلِکُ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ»
✅ کسی حقّ شفاعت دارد که به حقّ معترف و گواه باشد. «شَهِدَ بِالْحَقِّ»
منظور از شهادت به حقّ این است که شفیعان موحّد و یکتاپرست باشند؛ یعنى جز در سایه توحید و نفى بتها و استمرار از عنایات الهى شفاعت ممکن نیست.
👈آنان که حقّ شفاعت دارند برای هر کس و هر مورد، شفاعت نمیکنند، خود میدانند که مورد شفاعت کجاست. «وَ هُمْ یَعْلَمُونَ»
👌گواهی و شهادت زمانی ارزش دارد که بر اساس علم باشد. «شَهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ»