آیه ۹ و ۱۰ روم
🔹آيا در زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه قبل از آنان بودند چگونه بود؟
آنها نيرومندتر از اينان بودند و زمين را زيرورو كردند و بيش از آنچه اينان آباد كردند، آن را آباد ساختند، و پيامبرانشان همراه با (معجزه و) دلايل روشن به سراغشان آمدند، (امّا آنها انكار كردند و به قهر خدا گرفتار شدند) پس خداوند به آنان ستم نكرد، بلكه آنها بر خود ستم كردند.
🔸سپس عاقبت كسانى كه كارهاى بد مرتكب شدند، اين شد كه آيات خدا را تكذيب كردند و همواره آن را به مسخره مىگرفتند.
_____________________
📜مطالعهى تاريخ، سير و سفر و استفاده از تجربهى ديگران، از راههاى شناخت، و ترك آن مورد توبيخ است. «أَ وَ لَمْ يَسِيرُوا»
✅ آگاهى از تاريخ و فلسفهى آن و آشنايى با سرنوشت اقوام پيشين، انسان را از ظاهربينى نجات مىدهد. «يَعْلَمُونَ ظاهِراً- أَ وَ لَمْ يَسِيرُوا»
👌 تحوّلات تاريخى بر اساس قوانين ثابت است كه مىتوان از گذشته، براىامروز و فردا درس گرفت. «فَيَنْظُرُوا»
❌سير و سفر بايد عامل توجّه و به دور از غفلت باشد. «فَيَنْظُرُوا»
❌ به #سرنوشت و #عاقبت اقوام گذشته بنگريد، نه به جلوههاى روزمرّهى آنان.كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ ...
👈قبل از اسلام، تمدّن و قدرتهاى بزرگى پديدار شده و نابود شدهاند. «مِنْ قَبْلِهِمْ»
⚠️اگر خدا غضب كند، هيچ قومى با هيچ قدرتى تاب مقاومت ندارد. «كانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً»
👈 توجّه به هلاكت و نابودى قدرتهاى بزرگ، عامل بازدارندهى غرور است.«كانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً»
✅سعادت و خوشبختى تنها در قدرت و آبادانى نيست، بلكه در ايمان و پيروى از انبياست. أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً ... وَ عَمَرُوها أَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوها ... كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
⚠️فريفتگى به قدرت و ثروت، از موانع ايمان به انبيا است. عَمَرُوها أَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوها وَ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ ...
👈خداوند، عادل و مهربان است؛ عامل اصلى هلاكت اقوام پيشين، خود آنان هستند. «فَما كانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»
❌ سرپيچى از دستورهاى انبيا، ظلم به نفس و در پىدارندهى عذاب است.«أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»
❌ تكذيب كنندگان و مسخرهكنندگان، هيچ بهرهاى از كارشان جز عذاب سوء ندارند. «ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى- كَذَّبُوا- يَسْتَهْزِؤُنَ»
⚠️ سقوط انسان، مراحلى دارد: ابتدا گناه، «أَساؤُا السُّواى» سپس تكذيب، «كَذَّبُوا» و آنگاه استهزا. «يَسْتَهْزِؤُنَ»