📝لباس‌سپاه 🌷برای اولین بار بود که آقابابایی را با لباس فرم می دید. آن هم داخل لشکر. رفت جلو و دست زد سر شانه‌اش و گفت : چقدر با این لباس ابهت پیدا کردی⁉️ چرا همیشه نمی پوشی❓ چرا باهاش داخل شهر نمی یای❓ در جوابش آنقدر از ارزش لباس و مسئولیت هایی که پوشیدن آن می‌آورد گفت که ترسیدم. 🌷آخر هم اضافه کرد: این لباس خیلی با ارزشه، اگر مجبور نبودم داخل لشکر هم نمی پوشیدم. 🌷سردارشهید اکبر آقابابایی 🕊تصویر: شهید اکبر آقابابایی در کنار حاج حسین خرازی 🌷شهادت: ۱۳۷۵/۰۶/۰۳ 📚منبع: کتاب جامانده ✍پ.ن: گرامی باد روز پاسدار بر سربازان اسلام که با پرچم داری آرمان‌های اباعبدالله (ع) تفسیرگر راه حسین‌اند. . . #همرزم #روز_پا‌سدار #میلاد_امام_حسین #مجله_مجازی_دفاع_مقدس . . 🌟اینجا‌منزلگاه‌عشق‌است👇 🆔@hamrazm_mag

📝سربازی‌به‌نام‌حسن 🌷یکی از همرزمانش در آخرین دیدار قبل از عزیمت او به سوی پل شهطات واقع در جزیره ی مجنون، چون حسن را در حالتی عرفانی و بشاش می یابد می‌پرسد آقای سرباز چی شده ریشت را شانه می‌زنی❓ خیلی نورانی شده ای مگر چه خبر هست❓ 🕊او در جواب می‌گوید:« حالا دیگر وقتش رسیده که این ریش به خون آغشته بشود و محل شهادتم همین جاست» و می‌بینم که ارتباط قوی آنان با عالم شهود تا چه حد زیاد است که حدود نیم ساعت بعد پس از درگیری‌های زیاد و رشادت‌های خاص ایشان به درجه ی رفیع شهادت نائل می‌گردند. 🌷همان طورکه همیشه آرزو داشت و از خدا می‌خواست که خدایا بگذار گمنام بمانم، جسد مطهرش در منطقه به جای ماند. 🌷سردارشهیدحسن‌سرباز، مسئول‌ اطلاعات لشکر ۸ نجف اشرف 🕊#سالروز_شهادتت_گرامی_باد 🌷شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۰۵ 🕊عملیات: خیبر 👤تصویر: از سمت‌راست‌دومین‌نفر . #همرزم #خاطره #سالروز_شهادت #مجله_مجازی_دفاع_مقدس . . 🌟اینجا‌منزلگاه‌عشق‌است👇 🆔@hamrazm_mag

📨#پیام_شهید 📝آنان که در خویشند و برای خویشند سر خویش گیرند و در ظلمت شب جان خود برهانند. 🕊چه فردا روز شهادت است و این گفته ی امام حسین (ع) است به یاران خود در شب عاشورا، ما از شما می‌خواهیم کوفیان نشوید. 🌷 کوفیان به امام حسین(ع) نوشتد بیا و چون او اجابت کرد تنهایش گذاشتند. 👈امروز امام خمینی، حسین زمان است والله اگر او را تنها گذاشتید امام حسین (ع)وپیامبر(ص) را تنها گذاشتید. . . 🌷سردارشهیدحسن‌سرباز، مسئول‌ اطلاعات لشکر ۸ نجف اشرف 🕊#سالروز_شهادتت_گرامی_باد 🌷شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۰۵ 🕊عملیات: خیبر . #همرزم #وصیت‌نامه #سالروز_شهادت #مجله_مجازی_دفاع_مقدس . . 🌟اینجا‌منزلگاه‌عشق‌است👇 🆔@hamrazm_mag

|••• 🕊🌷🕊•••| 🌷شهادت، مرگ برتر ...🍃 🕊 مرگ، با شتاب و تعقیب کننده است،همه را دریابد نه ماندگان از دست برهند و نه فراریان او را بازدارند گرامی ترین مرگ،

کشته‌شدن

است. #نهج‌البلاغه‌خطبه۱۲۳ ✍پ.ن: لازم ‌نیست حتما به ‌دنبال‌شهادت ‌باشیم، عمل ‌به وظیفه، اثرات ‌وضعی‌ دارد که ممکن‌ است‌ منجر به‌ شهادت ‌شود… #حاج_حسین_یکتا . . 🌷#روز_وعاقبتمون_شهدایی ✋ 🕊نگاه‌خدا‌به‌زندگیمون🌷 . . #همرزم #شادی_روح_شهدا_صلوات 📿 #مجله_مجازی_دفاع_مقدس . . 🌟اینجا‌منزلگاه‌عشق‌است👇 🆔@hamrazm_mag

🎬اسطوره گمنام ❄️ زمستان ۶۲ که از راه رسید نوبت به عملیات سراسری بعدی ایران رسید که اسمش خیبر بود. 🗓۱۸ بهمن ۱۳۶۲ حمید قبل از عملیات سری به همسر و فرزندانش زد، حفاظت اطلاعات ایجاب می‌کرد هیچ کس از تاریخ و محل انجام عملیات خبر نداشته باشد . 📞با مهدی قرار گذاشته بودند وقتش که شد خبرش کنند و معنی تماس مهدی را فقط حمید می فهمد ...❗️ 🌷می‌خواست بی‌نشان بماند و بی‌نشان هم ماند و این عاقبت اسطوره گمنامی بود که در آب‌های خاموش هور جاودانه شد. 🕊شهیدحمیدباکری 🌷جانشین فرمانده لشکر ۳۱عاشورا 🌷#سالروز_شهادتت_گرامی_باد 🕊شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۰۶ 📽روایتگری: شهید‌احمدکاظمی، محسن ایران‌زاد،جمشیدنظمی، صمدشفیعی، محسن‌رضایی، مصطفی‌مولوی . . #همرزم #سالروز_شهادت 🕊 #مجله_مجازی_دفاع‌_مقدس . . 🌟اینجا‌منزلگاه‌عشق‌است👇 🆔@hamrazm_mag

📝عاشق‌ابوالفضل(علیه‌السلام) 🌷در جزیره مجنون هر دقیقه صدها گلوله بر زمین می‌خورد. خاکریزها کوتاه و کوتاه‌تر می شد. حتی در بعضی قسمت‌ها دیگر خاکریز نمانده بود. جا‌به‌جا شدن پشت خاکریز مشکل شده بود و فقط می‌توانستیم سینه خیز حرکت کنیم. ⏰هر نیم ساعت یک بار دشمن با استفاده از تانک و نیروهای تازه نفس پاتک می کرد. ساعت هشت 🕗صبح بود که اطلاع دادند مهمات تمام شده و بچه ها که چندین بار پاتک‌های دشمن را پاسخ داده بودند دیگر مهمات نداشتند. 🌷یک دستگاه حامل مهمات سعی می‌کرد به ما نزدیک شود اما پیش از رسیدن به ما مورد اصابت قرار گرفت و منهدم شد. تقریبا در یک حالت نیمه محاصره قرار داشتیم. نیروها از شب قبل تا آن زمان آب و غذا نخورده بودند تشنگی بیداد می‌کرد اما بچه‌ها هم‌چنان مقاومت می‌کردند. حدوداً شصت نفر نیروی تشنه و بی رمق برای ما مانده بود. 🕊یک طلبه شجاعی بود که خیلی کمک می‌کرد. هم از نظر جنگیدن و هم روحیه دادن به نیروها یار و یاور ما بود. یک بار او در جمع بچه‌ها گفت‌: یک عاشق ابوالفضل می‌خواهم که از سه کیلومتری این‌جا برای بقیه آب بیاورد. 🌷یکی برخاست و به طرف نقطه مورد نظر رفت ساعتی بعد با کمی آب بازگشت. به هر یک از بچه ها یک قمقمه آب رسید. در این ببین گلوله‌ای در کنار ما فرود آمد و منفجر شد. رزمنده آب‌آور از میان دود ناشی از انفجار بیرون آمد و در حالی که ترکش به او اصابت کرده و از دست راستش خون میریخت گفت: آب به همه رسید⁉️ ✍راوی : شهید‌غلامرضا‌آقاخانی . . #همرزم #خاطره #روز_جانباز #میلاد_حضرت_عباس #مجله_مجازی_دفاع‌_مقدس . . 🌟اینجا‌منزلگاه‌عشق‌است👇 🆔@hamrazm_mag