🌄 دختر خوبم...
✍🏻 عینصاد
❞ دختر خوبم! مادام كه دل تو از دنيا كوچكتر باشد و همّت تو حقير باشد و بيش از همين زندگى هفتاد ساله را حساب نكند و بهحساب نياورد؛ مطمئن باش هر كارى كه بكنى، حقير و محدود و دنيايى است!
📚 #نامه_های_بلوغ | ص ۱۷۰
#️⃣ #عکس #عکس_نوشته #تربیت
#روز_دختر
📹 نقش یا شغل؟!
✏️ زن و مرد و تمامى انسانها در نقشها برابر هستند، اما در شغلها حتى مردها با هم برابر نيستند. و هر كس امكانات هر كار را ندارد و اين است كه تقسيم كارها و شغلها بايد براساس امكانات بيشتر و بهتر انجام بگيرد. نه اينكه بگوييم كارهاى داخل به عهدهى چه كسى و كارهاى بيرون به عهدهى ديگرى.
✏️ كارها به عهدهى كسانى است كه در وقت كمتر، به شكل بهتر از عهدهى آن برمىآيند. تقسيمبندى مشاغل با اين اصل همراه است، درحالىكه خود شغلها ملاك افتخار نيست و عمل، ملاك ارزش نيست، مهم عاملهايى است كه عمل را مىسازد و مهم، نقشى است كه در پسِ هر شغل پنهان است.
✏️ تمامى درگيرىها و داد و فريادها، از اينجا برخاسته كه ما ارزشها را فراموش كردهايم و براى شغلها عنوانى ديگر در نظر گرفتهايم و آن را ملاك افتخار مىشناسيم. خيال مىكنيم قضاوت، يا خياطى، با بقالى با يكديگر تفاوت دارند و در ارزشها دخالت دارند.
📄 برشی از کتاب
📚 روابط متکامل زن و مرد
#تربیت
#شغل
#عمق_نگاه
#تربیت
بهترين شيوۀ آموزش، طرح سؤال در ذهن دانشآموز است. بايد شاگرد را از پل شك، عبور داد و به يقين رسانيد. معلم بايستى فرصتى به شاگرد بدهد تا فكر كند و سپس به او كمك كند تا اندك اندك با اشارههاى معلم به جواب برسد.
- كنجكاوى دانشآموز را بايد برانگيخت، نه اين كه سركوب كرد.
- قدرت انتقاد از محصل گرفته نشود، آنگونه كه تصور كند دانشآموز مطلوب در نظر معلم كسى است كه هرگز اعتراضى نكند و سخنى بر عليه او نگويد. بايد به شاگرد جرأت و فرصت و امكان داد تا داورى خود را نسبت به مسائل بيان كند، نه اين كه قضاياى اجتماعى را مطابق سليقۀ معلم تحليل كند.
- معلم به محصل، صميمانه تفهيم كند كه غرض، كشف حقيقت است اگر چه بر له يا عليه خود معلم يا شاگرد باشد. اظهار نظر دانشآموز را جدى بگيرد و اهميت بدهد، گرچه غلط باشد تا او احساس كند كه هم قدرت نظر دادن دارد و هم حق آن را. شاگرد نبايد احساس كند كه معلم نسبت به حرفها، حركات و خواستهها و زندگى او، بىتفاوت است.
- معلم از متعلم بخواهد كه از او طلب استدلال كند و برهان بخواهد، امام باقر (ع) به شاگردانش مىفرمود: هرگاه سخنى به شما گفتم از من بپرسيد در كجاى قرآن است و از كجا استخراج شده است.
- مطالب معلم، بافته و زاييده تخيل، قياس و تعميم او نباشد.
- شخصيتها و قهرمانهاى مورد استناد در سخنان را آن چنان كه دوست دارد و خود مىپسندد، معرفى نكند، آنچنان كه هستند، معرفى كند.
- مطالب، بر اساس نظم فكرى طرح شوند. نحوۀ شروع و نتيجهگيرى براى خود معلم مشخص باشد.
- در بيان مطالب بر نقل قول و مسموعات تكيه نكند:
همۀ دانشمندان عقيده دارند كه...مورخان همه نوشتهاند كه...
كليۀ جامعه شناسان مىگويند كه...
اين امر مورد قبول همه روانشاسان است كه...
- در بيان مطالب غلو يا به اصطلاح معمول، چاخان نكند.
- معلم خوب، تنها زشتىها را نمىبيند، بلكه خوبىها و زيبايىها را هم در نظر دارد. اين كار مگسان است كه تنها روى جراحات، دملها و آلودگىها مىنشيند.
- افكار و نظرات شخصى را به جاى كسى قالب نمىزند.
- در كار نمره دادن، عواطف را دخالت نمىدهد، مهر و كين، خشم و انتقام، او را از مسير منحرف نمىسازد.
- ايمان و اعتقاد به مبدأ پاكىها، حسابرسىها، پاداشها و كيفرها، اساسىترين امر در عدالت و عمل معلم است.
- و بالاخره كاش همۀ معلمهاى ما، به آن درجه از صميميت و ايمان و صداقت مىرسيدند كه شاگرد را حقيقتاً همچون فرزند خود، همراه خود و همگام خود حس مىكردند. درسشان زمزمۀ محبت بود و فريادشان خطاب به شاگرد اين كه:
اى همگام
دستهايت را
با قلم مىفشارمتا تپش ايمان را
احساس كنى
چشمهايت را،
با ديدگانم
پيوند مىزنم
تا پلى از اعتماد بسازم
به هستى سوگند
كه هستيم را
در راه هستى دادن
نثار خواهم كرد
هستيم را
در راه هستى دادن
نثار خواهم كرد
«وَ اَلَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا١
📚تربیت کودک، صفحه 26