🌹🌼🌼🍀❤️❤️❤️🍀🌼🌼🌹 داستان انتخاب #رفیق_شهید #من_و_داداش_محمد_هادی 🌹 بسم رب الشهدا و الصالحین 🌹 می خوام براتون یه خاطره بگم یه خاطره که منو دلبسته این #شهید کرد سال ۹۶بایکی از دوستانم راهی سفر کربلا شدیم تو راه که بودیم من و دوستم اصلا باورمون نمیشد که راهی حرم آقاییم وقتی وارد کشور عراق شدیم دوستم بهم گفت میگن یه #شهید ایرانی #نجف دفنه ، هستی رسیدیم بریم مزارش منم گفتم آره چرا که نه. بعد از دوستم پرسیدم حالا اسم این #شهید چیه؟ کتابش و از کیفش بیرون آورد و گفت #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری بعد از دیدن عکس این #شهید روی جلد کتاب دیگه از فکرش بیرون نیومدم ، دلم می خواست سریع برسیم به نجف لحظه شماری می کردم برم مزار این #شهید را پیدا کنم بالاخره رسیدیم نجف ، آخ چه حال و هوایی داره حرم آقا امیرالمومنین(ع) این که میگن ایوان نجف عجب صفایی دارد واقعا راست میگن... روز دوم سفرمون با اعضای کاروان رفتیم قبرستان وادی السلام ، مزار آیت الله قاضی دوستم به مدیر کاروان گفت میگن اینجا مزار یه #شهید ایرانیه ، شما می دونید کجاست؟ اما مدیر کاروان گفت من تا حالا چنین چیزی نشنیدم ، با دوستم از مدیر کاروان اجازه گرفتیم که دنبال مزار این #شهید بگردیم ، انگار یه چیزی ما رو به سمت این #شهید می کشید دوستم گفت شک ندارم خود این #شهید داره ما رو به سمت خودش میکشه ، اما گشتن ما بی فایده بود و ما به سمت زیارت هود و صالح راهی شدیم و از اونجا به هتل ، اما گشتن ما به اینجا ختم نشد . من و دوستم هر دو بیقرار نتونستیم داخل هتل بمونیم ، ۲ساعت قبل از اذان مغرب و عشا با دوستم راهی قبرستان وادی السلام شدیم ، رفتیم مزار آیت الله قاضی ، هرچی گشتیم باز بی فایده بود پیرمردی کنار مزار آیت الله قاضی داشت دعا میخوند ، ازش سوال کردیم اونم نمی دونست دیگه داشتیم ناامید می شدیم که یه آقا که روی سرشم یه #شال_سبز انداخته بود و با اون چهره نورانیش رو به ما کرد و گفت مزار این #شهید ۱۵۰،۲۰۰ متری برید جلو سمت راستتون تابلوش هست ، اینقدر خوشحال بودیم که دیگه یادمون رفت از اون آقا تشکر کنیم . رفتیم وبالاخره مزار این #شهید را پیدا کردیم ، با دیدن اون تابلو دلم لرزید . الان یکساله از آشنایی من با این #شهید می گذره ، اینقدر وابسته به این #شهید شدم که حتی نمی تونم عکسشونو از روی صفحه گوشیم بردارم . الان یکساله این #شهید شده #هادی دلم ... اینم بگم تو راه برگشت از مزار #شهید با دوستم رفتیم که از اون #آقا تشکر کنیم اما نبود . بالاخره خواست #شهید بود که ما رو به خودش برسونه که رسوند اونم چه رسوندنی ارسالی از کاربران #روحش_شاد #یادش_گرامی #راهش_پر_رهرو

🔰 #هادی_دلها 🌸بعد از شهادت هادی طلبه های #نجف از دست به خیری هادی می گفتند: 🌺یکی می گفت اين #عبايی كه دارم را هادی برايم خريده ديگری به #نعلين خود اشاره می كرد. 🌼طلبه ای ديگر از #لوله_كشی آب خانه اش توسط هادی می گفت و ... 🌷 #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری

💠قرائت دعای فرج #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به نیابت از شهید مدافع حرم 🌷 #شهید_جهانپور_شریفی 🍁شهادت : ۹۲/۶/۲۵ - حلب سوریه 🌾 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج

💠 #زیارت_عاشورا (بدون روضه و ترجمه) تا #اربعین_حسینی 🔰با نوای: حاج میثم مطیعی ⏱مدت زمان: ۱۴ دقیقه 6⃣به نیابت از شهدا به خصوص #شهید_حسین_خرازی

🏴🏴 #السلام_علیک_یا_اباعبدلله 🏴🏴 🌹شفای قلب همه ، مجلس عزای حسین(ع) 🌹تمام عالم و آدم شود فدای حسین(ع) 🌹کم است ، هر چقَدَر خرج این مسیر کنیم 🌹تمام دار و ندارِ دلم برای حسین(ع) 🌹در اوج وحشت قبر و قیامت و محشر 🌹به دادمان برسد نام آشِنای حسین(ع) 🌹دلت اگر که گرفته ، اگر که بیماری 🌹شفا دهد دل ما را فقط دوای حسین(ع) 🌹عجیب سخت شده عاقبت به خیر شدن 🌹مگر نصیبمان بشود با دعای حسین(ع) 📢 قرار ما سفر اربعین ، پیاده ، حرم 📢 قرار ما سفرِ عشق ، کربلای حسین(ع) ❎ #وحدت_حسینی ❗️ ❎ #اربعین_حسینی ❗️ 🏴🏴🏴 الهی بحق حسین(ع) 🏴🏴🏴

🌷 #شهید_جهانپور_شریفی 🍃ولادت : ۵۷/۶/۲۵ - روستای پرزیتون میمند فارس 🍂شهادت: ۹۲/۶/۲۵ - حلب سوریه 🍁آرامگاه: گلزار شهدای روستای پرزیتون میمند فارس 🌸در سال ۱۳۸۰ به استخدام تیپ ۳۳۳ هوابرد المهدی #سپاه_پاسداران جهرم گردید. 🌺شهید شریفی احترام خاصی برای #پدر و #مادر خود قائل بود. 🌼همیشه به خدا #توکل داشت و روزهای جمعه به کار #کشاورزی مشغول می شد.

🌷 خاطره ای از شهید مدافع حرم سید میلاد مصطفوی یک بار می خواستیم بریم راهیان نور ،پدر و مادر یکی از بچه ها اصلاا اجازه نمیداد بیاد شب بود قرار بود حرکت کنیم. نیم ساعت قبل از حرکت به اون جوان گفت: بیا #ببرمت یه جا که #قفل_کارت_باز_بشه. فرستادش سر #مزار_شهدا و گفت: برو اونجا به شهدا التماس کن ، مطمئن باش مشکلت حل میشه. اگر کوتاهی کنی مقصر خودتی ، شهدا سر سفره اربابشون نشستند و صاحب کرم هستند. برو تا دیر نشده. خدا میدونه چی تو قلب اون جوان انداخت و اون جوان چی از شهدا خواست که خيلی زود پدرش اومد و رضايت حضور پسرش رواعلام کرد و #همون_شب_راهی نور شدند. سيد وقتی این #کرامتها رو از شهدا مي ديد عطشش برای رسيدن به اون قافله بسيار زيادتر مي شد. #برگرفته_از_کتاب_مهمان_شام #گروه_نشر_شهید_ابراهیم_هادی #شهید_گره_گشا