🌷 #شهید_علیرضا_شهبازی 🔰 #جستجوگر_نور ( #شهید_تفحص ) 🍃ولادت : ۵۵/۱/۲۰ - تهران 🍂شهادت : ۸۰/۹/۲۶ - فکه 🍁آرامگاه : تهران - گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها 🌸در پیروی از #اهل_بیت رسم رسیدگی به خانواده های #نیازمند را سنت خود کرده بود و همیشه می گفت حقوق من صاحب دارد و باید به دستش برسد. 🌺دوست داشت برای پیدا کردن پیکر شهدا خدمتی به خانواده شهدا انجام دهد و با توجه به آشنایی قبلی اش با علی محمودوند، وارد گروه تفحص شد 🌼بعد از شهادت شعر زیر در جیب لباسش بود: 🔹توی این عالم هستی که همه رو به فناست 🔸به خدا یه دل دارم اونم واسه امام رضاست

🔰 #دل_نوشت 🕊(تقدیم به مادر #شهید_حمید_رضا_اسداللهی ) 👈برای تو ای مادر بلند مرتبه دلم نوشت ✍دلم نوشت در یادبود و سالگردی که برای پسرت قرار بود بگیرند... 🔹دلم به تب و تاب افتاد تا برای شهید و مادرش بنویسم، باز بوی عطر شهید دست و دلم را نوازش می داد تا عاشقانه برای او بنویسم 🔸همه در شور برگزاری مراسم سالگردت بودن و من در تب و تاب حال مادرت... 🔹نمیدانم چرا و چگونه ولی دلم سوی دل سوخته ی مادرت پرپر میزد... 🔸او که هر وقت می بینمش غم فراقت را در پشت لبخندش پنهان میکند. ... 🔹او که لحظه لحظه روز و ماه و سال زندگیش با یاد تو و خاطراتت می گذرد تو که سنگ صبور مادر بودی و همیشه سر به زنگاه دلتنگی و گرفتاری به دادش می رسیدی و غم از دل تنگ و غم زده اش می زدودی... ✍دلم نوشت تنها در شب و روز سالگرد بیاد مادر و خواهر شهید نیفتم و سالی بگذرد و یادم برود تا سال دیگر... ✍دلم نوشت مادر شهید جایت در قلبهای ماست و می دانیم این دوری و فراق چقدر برایت سخت می گذرد که دانه دانه موهای سیاهت به اندکی زمان سپید گشته ✍دلم نوشت مادر شهید دعایمان کن شرمنده خون شهیدت نشویم و جلوی او سرافکنده نشویم در آنروز و او گله مند رفتارمان با تو نباشد... ✍دلم نوشت شهید عزیزم حاج حمیدرضا برای دل پردرد و غم دار مادرت دعا کن.... ✍دلم نوشت ای شهید عزیز برای دلهایمان دعا کن که گرفتار آلودگی های هواهای ناسالم دنیایی نشویم... ❤️یادمان باشد که یاد شهید را باید در دل، زنده نگه داشت و راه شهید را باید ادامه داد...

🍉یه دعا برای ظهور پسر فاطمه کن 🍉 #یلدا 🍃 #اللهم_عجّل_لولیک_الفرج

🔰 #همسفر_شهدا ✅تو حوزه حواسش به درس نبود. هوایی شده بود. هوایی #کربلا 🔹بهم گفت #عرفه بریم #کربلا 🔸گفتم آرزو دارم برم ولی پول ... 🍃باور کردنی نبود. یک ماه بعد کربلا بودیم. سید هزینه منو پرداخت کرده بود! در این سفر سید را بیشتر شناختم. 🔺سید انسان بسیار وارسته‌ای بود. در این سفر جدای از عشق به #اهل‌_بیت مرا با #شهدا آشنا ساخت. از کربلای ایران برایم گفت. از #شلمچه از #فکه و ... 🌷 #همسفر_شهدا_سید_علیرضا_مصطفوی

🌷 #شهید_امیر_سیاوشی 🍃ولادت : ۶۷/۳/۱۵ - تهران 🍂شهادت : ۹۴/۹/۲۹ - خانطومان 🍁آرامگاه : تهران - گلزار شهدای چیذر ‌ 🌸براي اينكه مراسم #هيئت آبرومندانه برگزار شود، از هيچ ‌كاري دريغ نمي كرد... 🌺وقتي روضه #حضرت_زينب سلام الله علیها خوانده مي‌شد جور ديگري اشك مي‌ريخت و سينه مي‌زد. 🌼هميشه با وضو كار مي‌كرد و با احترام به مردم چاي مي‌داد. 💠«شهادت» مزد خدمتـــــهایش در مجالس #اباعبدالله بود...

✅ مناجات شهدایی 🔹کجا جای من بود میون شماها 🔹به رسوایی من نخندید آی رفیقا 🎤 #سید_رضا_نریمانی

‍ ✅با هم قرار گذاشتیم هر ڪسی شهید شد، از اون طرف خبر بیاره. 🔸شهید ڪه شد خوابشو دیدم. داشت می رفت، با قسم حضرت زهرا سلام الله علیها نگهش داشتم. با گریه گفتم: ‹‹مگه قرار نبود هر ڪسی شهید شد از اون طرف خبر بیاره››؟! 🔹بالاخره حرف زد گفت: ‹‹مهدی اینجا قیامتیه! خیلی خبرهاس. جمعمون جمعہ، ولی ظرفیت شما پایینه هرچی بگم متوجہ نمی شید››. 🔹گفتم:‹‹اندازه ظرفیت پایین من بگو›› ، فڪر ڪرد و گفت: 🔴👈‹‹همین دیگه، امام حسین علیه السلام وسط می شینه و ما هم حلقه می زنیم دورش، برای آقا خاطره می گیم.›› 🍃بهش گفتم:‹‹چی ڪار ڪنم تا آقا من رو هم ببره››؟ نگاهم ڪرد و گفت :‹‹مهدی!همه چیز دست امام حسین علیه السلام هست ، همه پرونده ها میاد زیر دست حضرت. آقا نگاه می کنه هر ڪسی رو که بخواد یه امضای سبز می زنه می برندش. برید دامن حضرت رو بگیرید.›› ✳️راوی : حاج مهدی سلحشور 🌷 #شهید_جعفر_لاله 🔹 تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۱/۲۵ 🔹 #عملیات_نصـر ، ماووت عراق