🔰 #هادی_دلها
🔴 #شوخ_طبعی
🌸يكي از دوستان قدیمی با كت و شلوار خيلی شيك آمده بود #دوكوهه و می خواست با آب حوض دوكوهه #وضو بگيرد. هادي رفت كنار اين آقا و چند بار محكم با مشت زد توی آب!
🌺سر تا پای اين رفيق ما خيس شد. يك دفعه دوست قدیمی ما دويد كه هادی را بگيرد و ادبش كند.
🌼هادی با چهره اي مظلومانه شروع كرد با زبان لالی صحبت كردن. اين بنده خدا هم تا ديد اين آقا قادر به صحبت نيست چيزی نگفت و رفت.
🔴👈شب وقتی توی اتاق ما آمد، يكباره چشمانش از تعجب گرد شد. هادی داشت مثل #بلبل تو جمع ما حرف می زد!
🌷 #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
🇮🇷کانال «شهید محمدهادی ذوالفقاری»
🆔 @shahidzolfaghari
🔰 #هادی_دلها
🔴 #شوخ_طبعی
✳️ #دو_کوهه بودیم.
🌸پتوي بزرگ داشت كه به آن می گفت «پتوی اِجكت» يا پتوی پرتاب!
🌺يكی از بچه ها را روی آن می نشاند و بقيه دور تا دور پتو را مي گرفتند و آن شخص را به بالا و پايين پرت می كردند.
🌼يكبار سراغ يكي از #روحانيون رفت. هادی به او گفت: حاج آقا دوست داريد روي اين پتو بنشينيد؟
حاج آقا هم عبا و عمامه را برداشت و نشست روي پتو.
🌸هادي و بچه ها چندين بار حاج آقا را بالا و پايين پرت كردند. و در آخر هم با يك پرتاب دقيق حاج آقا را انداختند داخل حوض معروف#دو_كوهه 😄
✅بعد از آن خيلي از خادمين دوكوهه طعم اين پتو و حوض دوكوهه را چشيدند!
🌷 #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
🇮🇷کانال «شهید محمدهادی ذوالفقاری»
🆔 @shahidzolfaghari
🔰 #هادی_دلها
🔴 #شوخ_طبعی
🌸 #ایست و #بازرسی گذاشته بودیم
خودرویی که حامل #مواد_مخدر بود از دستمان فرار کرد
🌺هادی با یکی از دوستان دنبال ماشین رفتند و در فرصت مناسب خودرو را متوقف کردند که سرنشینان متواری شدند
🌼 #هادی دنبال یکی از آنها رفت و بعد از مدتی در کمال تعجب و با دست خالی او را که دو برابر هیکل خودش بود دستگیر کرده بود.
🔴👈هادی نترس بود و شجاعت خاصی داشت که در موارد مشابه نیز برای همگان ثابت شده بود.
🌷 #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
🇮🇷کانال «شهید محمدهادی ذوالفقاری»
🆔 @shahidzolfaghari
🌷 #شهید_غلامرضا_لنگری_زاده
🍃ولادت : ۶۵/۱۰/۲۱ - کرمان
🍂شهادت : ۹۶/۱۱/۵ - بوکمال سوریه
🍁آرامگاه : گلزار شهدای کرمان
🌸به #نماز_اول_وقت اهمیت می داد و اگر کسی #غیبت می کرد با یک نکته طنز و #شوخ_طبعی که داشت حرف رو عوض می کرد.
🌺بخشی از #حقوق خود را به افراد #نیازمند اختصاص داده بود
🌼در آخرين مكالمه بيسيمی اش بعد از #مجروح شدنش گفت سلام من رو به آقا برسونيد که بعد از گفتن این جمله به وی #تیر_خلاص شلیک شد.
هدایت شده از همسفر شهدا
🌷 #شهید_غلامرضا_لنگری_زاده
🍃ولادت : ۶۵/۱۰/۲۱ - کرمان
🍂شهادت : ۹۶/۱۱/۵ - بوکمال سوریه
🍁آرامگاه : گلزار شهدای کرمان
🌸به #نماز_اول_وقت اهمیت می داد و اگر کسی #غیبت می کرد با یک نکته طنز و #شوخ_طبعی که داشت حرف رو عوض می کرد.
🌺بخشی از #حقوق خود را به افراد #نیازمند اختصاص داده بود
🌼در آخرين مكالمه بيسيمی اش بعد از #مجروح شدنش گفت سلام من رو به آقا برسونيد که بعد از گفتن این جمله به وی #تیر_خلاص شلیک شد.
🔰 #هادی_دلها
🔴 #شوخ_طبعی
✳️ #دو_کوهه بودیم.
🌸پتوي بزرگ داشت كه به آن می گفت «پتوی اِجكت» يا پتوی پرتاب!
🌺يكی از بچه ها را روی آن می نشاند و بقيه دور تا دور پتو را مي گرفتند و آن شخص را به بالا و پايين پرت می كردند.
🌼يكبار سراغ يكي از #روحانيون رفت. هادی به او گفت: حاج آقا دوست داريد روي اين پتو بنشينيد؟
حاج آقا هم عبا و عمامه را برداشت و نشست روي پتو.
🌸هادي و بچه ها چندين بار حاج آقا را بالا و پايين پرت كردند. و در آخر هم با يك پرتاب دقيق حاج آقا را انداختند داخل حوض معروف#دو_كوهه 😄
✅بعد از آن خيلي از خادمين دوكوهه طعم اين پتو و حوض دوكوهه را چشيدند!