نزدیکِ اربعین، دلِ جا مانده ها گرفت...
یک بینوا برای خودش ربنا گرفت...
هرکس رسید؛ سوال کرد: زائری؟
از این سوال، دلِ پُرخونِ ما گرفت...
آقا مگر "بَدان" به حریمت نمیرسند؟
پس "حُر" که بود که جام بلا گرفت...؟
باشد؛ محل نده... نبرم اربعین حرم...
اما بدان؛ که قلبم از این ماجرا گرفت..😔
آنقدر گریه میکنم که بگویند عاقبت:
نوکر ز اشکِ خود سفرِ کربلا گرفت
همسفرتاخدا
نزدیکِ اربعین، دلِ جا مانده ها گرفت... یک بینوا برای خودش ربنا گرفت... هرکس رسید؛ سوال کرد: زائری؟
بعد از این سینہ زنےھا دل من بےتاب است
▪️عکس گنبد وسط صحن دو چشمم قاب است
▪️اے خوش آن کس کہ جواز سفرش امضاء شد
▪️اربعیــــن پاے پیـــاده حــرم اربـــاب است❤️
🌹ان شاءالله روزی همتون باشه همین اربعین باکل خونواده #کربلا
📚 درس #اخلاق
#حتمابخونید👌
#معلم_بودم
سخت آشفته و غمگین بودم
به خودم می گفتم:
بچه ها تنبل و بد اخلاقند
دست کم میگیرند،
درس ومشق خود را…
باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم
و نخندم اصلا
تا بترسند از من
و حسابی ببرند…
خط کشی آوردم،
درهوا چرخاندم...
چشم ها در پی چوب، هرطرف می غلطید
مشق ها را بگذارید جلو، زود، معطل نکنید !
اولی کامل بود،
دومی بدخط بود
بر سرش داد زدم...
سومی می لرزید...
خوب، گیر آوردم !!!
صید در دام افتاد
و به چنگ آمد زود...
دفتر مشق حسن گم شده بود
این طرف،
آنطرف، نیمکتش را می گشت
تو کجایی بچه؟؟؟
بله آقا، اینجا
همچنان می لرزید...
” پاک تنبل شده ای بچه بد ”
" به خدا دفتر من گم شده آقا، همه شاهد هستند"
” ما نوشتیم آقا ”
بازکن دستت را...
خط کشم بالا رفت، خواستم برکف دستش بزنم
او تقلا می کرد
چون نگاهش کردم
ناله سختی کرد...
گوشه ی صورت او قرمز شد
هق هقی کردو سپس ساکت شد...
همچنان می گریید...
مثل شخصی آرام، بی خروش و ناله
ناگهان حمدالله، درکنارم خم شد
زیر یک میز،کنار دیوار،
دفتری پیدا کرد ……
گفت : آقا ایناهاش،
دفتر مشق حسن
چون نگاهش کردم،
عالی و خوش خط بود
غرق در شرم و خجالت گشتم
جای آن چوب ستم، بردلم آتش زده بود
سرخی گونه او، به کبودی گروید …..
صبح فردا دیدم
که حسن با پدرش، و یکی مرد دگر
سوی من می آیند...
خجل و دل نگران،
منتظر ماندم من
تا که حرفی بزنند
شکوه ای یا گله ای،
یا که دعوا شاید
سخت در اندیشه ی آنان بودم
پدرش بعدِ سلام،
گفت : لطفی بکنید،
و حسن را بسپارید به ما ”
گفتمش، چی شده آقا رحمان ؟؟؟
گفت : این خنگ خدا
وقتی از مدرسه برمی گشته
به زمین افتاده
بچه ی سر به هوا،
یا که دعوا کرده
قصه ای ساخته است
زیر ابرو وکنارچشمش،
متورم شده است
درد سختی دارد،
می بریمش دکتر
با اجازه آقا …….
چشمم افتاد به چشم کودک...
غرق اندوه و تاثرگشتم
منِ شرمنده معلم بودم
لیک آن کودک خرد وکوچک
این چنین درس بزرگی می داد
بی کتاب ودفتر ….
من چه کوچک بودم
او چه اندازه بزرگ
به پدر نیز نگفت
آنچه من از سرخشم، به سرش آوردم
عیب کار ازخود من بود و نمیدانستم
من از آن روز معلم شده ام ….
او به من یاد بداد درس زیبایی را...
که به هنگامه ی خشم
نه به دل تصمیمی
نه به لب دستوری
نه کنم تنبیهی
یا چرا اصلا من
عصبانی باشم
با محبت شاید،
گرهی بگشایم
با خشونت هرگز...
با خشونت هرگز...
با خشونت هرگز...
#سهراب_سپهرى
@hamsafar_TA_khoda
💥" فیلمهای مستهجن "
🔹گفتیم که تک تک اعضای خانواده باید مراقب هیجانهای کاذب باشن.
🚫 یکی از هیجانهای خطرناک، عکسها و فیلمهای مستهجن هست.
اصلا معنای مستهجن هم "به هیجان آورنده" هست.
🔺 همیشه یادتون باشه که:
که توسط " #حرام" به هیجان در بیاد
دیگه توسط " #حلال" به هیجان نخواهد رسید...
🔴 مردی که اهل دیدن فیلمهای پورن و مستهجن باشه، دیگه نمیتونه ارتباط خوبی با همسرش داشته باشه...
🔺بدبخت میخواست لذتهای خودش رو بیشتر کنه
اما اتفاقا لذتهای خودش رو نابود کرد...😒⁉️
لذت حلالی که هزاران ثواب و نورانیت داشت رو رها کرد و رفت سراغ لذت مسخره و کوچکی که هم دنیا و هم آخرتش رو جهنم خواهد کرد...
🔥🔥🔥
@hamsafar_TA_khoda
محبت مانند سکه است💰
اگر تو قلک دل هر کسی بندازی❤️
دیگه نمیتونی درش بیاری😊
مگر اینکه دلش رو بشکنی💔
به همین سادگی😔
@hamsafar_TA_khoda
همسفرتاخدا
#شروع_عاشقی ازدواج به سبک شهدا 💌 #شهید_سیدعلی_حسینی 💓 شرایط ازدواجش... #مجردان_یادبگیرند اول خ
ان شاءالله از امشب این قسمت رو در غالب #متن خدمت شما عزیزان میفرستیم
دوستانی که میخوان بیشتر شهدا رو بشناسن #حتما از #کانال_اول ما حمایت کنن❤️👇
@SALAMbarEbrahimm
همسفرتاخدا
ان شاءالله از امشب این قسمت رو در غالب #متن خدمت شما عزیزان میفرستیم دوستانی که میخوان بیشتر شهدا
این متن رو حتما بخونید
مردی صبح از خواب بیدار شد و با همسرش صبحانه میل کرد و لباسش را پوشید وبرای رفتن به کار آماده شد.
اما
هنگامی که وارد اتاقش شد تا کلیدهایش را بردارد گرد و غبار زیادی روی میز وصفحه تلویزیون دید.
به آرامی خارج شد وبه همسرش گفت:
همسرم، دلبندم، لطفا کلیدهایم را از روی میز بیاور....
زن وارد شد تا کلید ها را بیاورد دید همسرش با انگشتانش وسط غبارهای روی میز نوشته
"همسرم دوستت دارم "
و خواست از اتاق خارج شود صفحه تلویزیون را دید که میان غبار نوشته شده بود
" عشقم ،دوستت دارم "
زن از اتاق خارج شد و کلید را به همسرش داد و به رویش لبخند زد.
انگار خبر می داد که نامه شوهرش به او رسیده است
و از این پس، بیشتر به تمیزی خانه توجه خواهد کرد...
👈 این همان همسر عاقلی است که اگر همسرش اشتباه کند با او بد رفتاری نمی کند بلکه اشتباهش را با برخورد نیکو جواب میدهد و یک جریان را از ناراحتی وعصبانیت به خوشحالی و لبخند تبدیل می کند.
@hamsafar_TA_khoda
🌸🌿🌹🌿🌸🌿🌹🌿🌸
#برخوردصحیح 😉
#عاشقانه_شہدا 🌹
بعد از جارےشدن خطبه عقد 💍بامهریہ 14سکہ حضرت امام فرمودند:
#باهم_خوب_باشید.☺️
ایـن سـفارش در تمام لحظات زندگے با ما بود.
اگر بین ما اختلاف سلیقهاے ایجاد میشد، جمله امام را تکرار میکردیم.💚
#شهید_دستواره🌸
@hamsafar_TA_khoda
خواهرا , برادرا #همسران_مهربون باهم خوب باشید ❤️