#ایده_متن دلبری
ویژه استقبال_ازهمسری
💞آقای ما وقتی میاد خونه اصلا سر گوشی نمیره
ولی سریع کنترل رو برمیداره و تلویزیون رو روشن میکنه
منم یه بار یه کاغذزدم روی کنترل و روش نوشتم :
"من شاهدم که کنترل و تلویزیون اصلا منتظر اومدنت نبودن!
غذای امروز
و شربت
و چای آماده
و لباس روی تنم هم
شاهد انتظار و دلتنگی بی حد خانومتون هستن😁
قضاوت با حضرت یار...
"بوس بوس"
خداییش کنترل رو پرت کرد و دویید بغلم کرد 😁
تا بعد از ظهر از کنارم تکون نخورد 😍
هر یه دقیقه یک بارم بوسم میکرد😘
❣ @hamsar_ane❣
#درخواستی اعضای عزیز❤️❤️
#ایده_مناسبتی
#سالگرد_ازدواج
#نامه
🔰🔰🔰🔰🔰🔰
وقتی واسه اولین بار دیدمت دلم یهویی ریخت.
صدای مردونتو که شنیدم ته دلم قرص و محکم شد
به مردی که قراره یه عمر پناهم باشه💪صدایی که مثل حرفات و قول و قرارات محکم و استوار بود.
آغوش گرمت امن ترین جای دنیا شد😍 و گرمای دستات باعث شد سردی روزگارو فراموش کنم.
با تو به آرامش رسیدم ، آرامشی که هیچ کس و هیچ چیز نمیتونه جایگزینش بشه.
سنگینی نگاه مردونتو که رو خودم حس میکنم ته دلم قنج میره و دلم حالی به حالی میشه☺️
آهای تمام زندگیم
بی تو تمومه زندگی
(....سال ازدواجتون مثلا دهمین..)سالکرد ازدواجمون مبارک عشقم😍😍
❣ @hamsar_ane❣
#بازدهی #نتیجه😍
#ارسالی_اعضای_عزیزمون
نظر شما کاربران در مورد
#صوت #تحکیم خانواده
😊😊😊
الحمدالله که براتون مفیدبوده👏
#خانواده_بانشاط👨👩👧👦
🌹خانم #پرتواعلم💞
#چهل_هفتمین_جلسه_همسرداری
از امشب
شبی چند آیه قرآن با خانواده تلاوت کنید
بسیار موثر هست تو روحیات خودتون
حس وحال معنوی خونه
و روابط عاطفیتون با خانواده👌👏
❣ @hamsar_ane❣
4_363165108651687955.mp3
15.29M
#اقتدار_مرد ⛔️ 3
#دکترحبشی
❣ @hamsar_ane❣
#خانواده_بانشاط👨👩👧👦
🌹خانم #پرتواعلم💞
#چهل_نهمین_جلسه_همسرداری
آقا امیرالمومنین علی علیه سلام میفرمایند
با دیگران گشاده رویی کن که کفاره گناهان است و گناهانت ریخته میشود
همیشه در مواجه با اعضای خانواده لبخند بر لب داشته باشید گاهی همین خوشرویی خستگی را از تن شان به در میاورد
حضرت زهرا سلام الله علیها همیشه لبخند برلب داشتند
#دلبری
#استقبال
خیلی از آقایون وقتی میخوان بیان خونه،
👈زنگ میزنن میگن:
خانم من دارم میام خونه، چیزی لازم نداری؟!😃🙂
👈 در جواب دلبری کنید و بگید:
چراااااا اقایی،😍🙈
۲۰ عدد ماچ آبدار و یه بغل محکم😉😊
با سر میان خونه😂😂😂
❣ @hamsar_ane❣
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫
#بدون_تو_هرگز
#قسمت44
نويسنده: سيد طاها ايمانی
🌹قسمت چهل و چهارم: کودک بی پدر
🍃مادرم مدام بهم اصرار می کرد که خونه رو پس بدیم و بریم پیش اونها ... می گفت خونه شما برای شیش تا آدم کوچیکه ... پسرها هم که بزرگ بشن، دست و پاتون تنگ تر میشه ... اونجا که بریم، منم به شما میرسم و توی نگهداری بچه ها کمک می کنم ...
🍃مهمتر از همه دیگه لازم نبود اجاره بدیم ...
🍃همه دوره ام کرده بودن ... اصلا حوصله و توان حرف زدن نداشتم ...
- چند ماه دیگه یازده سال میشه ... از اولین روزی که من، پام رو توی این خونه گذاشتم ... بغضم ترکید ... این خونه رو علی کرایه کرد ... علی دست من رو گرفت آورد توی این خونه ... هنوز دو ماه از شهادت علی نمی گذره ... گوشه گوشه اینجا بوی علی رو میده ... دیگه اشک، امان حرف زدن بهم نداد ...
🍃من موندم و پنج تا یادگاری علی ... اول فکر می کردن، یه مدت که بگذره از اون خونه دل می کنم اما اشتباه می کردن... حتی بعد از گذشت یک سال هم، حضور علی رو توی اون خونه می شد حس کرد ...
🍃کار می کردم و از بچه ها مراقبت می کردم ... همه خیلی حواسشون به ما بود ... حتی صابخونه خیلی مراعات حال مون رو می کرد ... آقا اسماعیل، خودش پدر شده بود اما بیشتر از همه برای بچه های من پدری می کرد ... حتی گاهی حس می کردم ... توی خونه خودشون کمتر خرج می کردن تا برای بچه ها چیزی بخرن ...
🍃تمام این لطف ها، حتی یه ثانیه از جای خالی علی رو پر نمی کرد ... روزگارم مثل زهر، تلخ تلخ بود ... تنها دل خوشیم شده بود زینب ... حرف های علی چنان توی روح این بچه 10 ساله نشسته بود که بی اذن من، آب هم نمی خورد ... درس می خوند ... پا به پای من از بچه ها مراقبت می کرد... وقتی از سر کار برمی گشتم ... خیلی اوقات، تمام کارهای خونه رو هم کرده بود ...
🍃هر روز بیشتر شبیه علی می شد ... نگاهش که می کردیم انگار خود علی بود ... دلم که تنگ می شد، فقط به زینب نگاه می کردم ... اونقدر علی شده بود که گاهی آقا اسماعیل، با صلوات، پیشونی زینب رو می بوسید ...
🍃عین علی ... هرگز از چیزی شکایت نمی کرد ... حتی از دلتنگی ها و غصه هاش ... به جز اون روز ...
🍃از مدرسه که اومد، رفتم جلوی در استقبالش ... چهره اش گرفته بود ... تا چشمش به من افتاد، بغضش شکست ... گریه کنان دوید توی اتاق و در رو بست ...
🎯 ادامه دارد...
❣ @hamsar_ane❣
همسران موفقِ فاطمی❤💍
#یه_همسر_خوب قسمت هشتم: انتقاد از همسر ✔️انتقاد از همسر چیز بدی نیست و حتی حق ماست. اماروش بیانش
#یه_همسر_خوب
قسمت نهم: به علایقش توجه کن 😇😇😇
هر ادمی به یه چیزی علاقه داره. یکی عاشق کوهنوردیه، یکی رقص دوست داره. یکی هم عاشق عبادته و...
اون ها حق دارن به علاقه شون بپردازن. وقتی مردی تو دوران مجردی مدام کوهنوردی بوده بعد ازدواج نباید محروم بشه.
چون اگه اون تفریح رو از مرد بگیرین، بعد توی ذهنش شما رو سرزنش میکنه و پشیمون میشه چرا ازدواج کرده!
این اتفاق خوبی نیست. پس بذارین تفریح خودش رو داشته باشه. بهش میدون بدین.
اگه میتونین و توانشو دارین حتی همراهیش کنین. مثلا گاهی خودتون هم باهاش برین کوه یا برقصین یا دعا کنین.
اینطوری شریک علایقش میشین و اون به جای پشیمون شدن خوشحال میشه که ازدواج کرده😃
❣ @hamsar_ane❣