eitaa logo
🌸 همسران خوب 🌸🇵🇸
234هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
45 فایل
🌸🍃 یک روانشناس انقلابی 🇮🇷 #محسن_پوراحمدخمینی 💓 دریافت‌کلاسهای‌آموزشی @hamsaranclass 💓 مشاوره رایگان @hamsaranekhoub 💓 مشاوره تلفنی @moshaverehhamsaran 💓 نظرات @Manamgedayefatemeh7 💓 فروشگاه‌ها😊، مشاوره حضوری، تبلیغات و... @hamsaranrahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
🦌گوزنی بر لب آب چشمه ای رفت تا آب بنوشد. عکس خود را در اب دید، پاهایش در نظرش باریک و اندکی کوتاه جلوه کرد. غمگین شد. اما شاخ های بلند و قشنگش را که دید شادمان و مغرور شد. در همین حین چند شکارچی قصد او کردند. گوزن به سوی مرغزار گریخت و چون چالاک میدوید صیادان به او نرسیدند اما وقتی به جنگل رسید، شاخ هایش به شاخه درخت گیر کرد و نمیتوانست به تندی بگریزد. صیادان که همچنان به دنبالش بودند سر رسیدند و او را گرفتند. گوزن چون گرفتار شد با خود گفت: دریغ پاهایم که ازآنها ناخشنود بودم نجاتم دادند، اما شاخ هایم که به زیبایی آن ها می بالیدم گرفتارم کردند چه بسا گاهی از چیزهایی که از آنها ناشکر و گله مندیم پله ی صعودمان باشد و چیزهایی که در رابطه با آنها مغروریم مایه ی سقوطمان باشد @hamsaranekhoob
♥️ انواع روغن های سالم (کنجد، ارده کنجد، زیتون، آفتاب‌گردان) 💚 انواع ادویه جات و زعفران و... 💙 انواع عسل و مارمالاد و... 💛 انواع عرقیجات گیاهی ارگانیک 💜 انواع آجیل و خشکبار و تنقلات (اسنک سویق و...) ❤️ انواع چای و دمنوش های طبیعی 💚 انواع محصولات نیشکر قهوه ای (شکر قهوه ای، قند قهوه ای و... ) 💙💙💙 همه و همه در فروشگاه بزرگ محصولات خوراکی ارگانیک و طبیعی ❣ 💓💓💓 شما هم اگر خرید کنید، دیگه مشتری فروشگاه همسران خوب می‌شید😊 👇 https://eitaa.com/joinchat/1827864673C8aa2705a10 🌸🍃 فروشگاه همسران خوب، وابسته به کانال تربیتی همسران خوب میباشد.🥰 💜 @hamsaranekhoob
🌸 همسران خوب 🌸🇵🇸
💚 قسمت اول #رمان_آموزشی ❣خانه مریم و سعید❣ اولین روز اسفندماه است؛ مریم خیلی آروم و بی صدا لای در ا
قسمت اول 👆 🌷 رمان آموزشی ، برای آموزش مهارتهای ارتباطی در برابر همسر و فرزندان و با رویکرد نگاشته شده است. 🌷 توصیه میشود زوجین محترم با دقت و توجه بخوانند و اگر مفید بود، برای دیگران هم فوروارد کنند👇 ❣ @hamsaranekhoob
💚 قسمت دوم ❣خانه مریم و سعید❣ سعید، علی و فاطمه نشستند سر سفره. مامان داشت چای می ریخت که تلفن زنگ خورد. نگاه مریم و سعید برگشت سمت هم. نگاهی سرشار از تعجب و تا حدودی نگرانی. سعید گوشی رو برداشت. مادرش پشت خط بود. _سلام سعیدجان؛ عزیز حالش بد شده. زود خودتو برسون. _سلام مامان. شما خوبید الحمد لله؟ نمی خواست بچه ها قضیه رو بفهمن و نگران بشن. برای همین رفت توی اتاق. _چشم تا چند دقیقه دیگه میام. عزیز، مادربزرگ مادری سعید است. چند سالی میشه که دیابت داره. سعید رابطه ی عاطفی عمیق و خیلی صمیمی با مادربزرگش داره. هرکاری براشون از دستش بر بیاد دریغ نمی کنه. سعید خداحافظی کرد و گوشی رو قطع کرد و رو به مریم و بچه ها گفت: _مامان یه کاری داره.میرم پیشش. از در خونه که اومد بیرون، سریع یه پیام فرستاد برای مریم: _عزیز حالش بد شده.میرم ببرمش دکتر. این یکی از قرارهاییه که سعید و مریم با هم گذاشتن. اینکه نذارن بچه هاشون بی جهت دچار اضطراب و نگرانی بشن. حتی موقع گوش دادن به اخبار وقتی خبری از قتل و آزار و شبیه اون پخش میشه، شبکه رو عوض می کنند. سریال های خشن و نامناسب هم همین طور. نمی خوان شور و نشاط و لطافت کودکی بچه هاشون از بین بره. امنیت روانی یعنی همه چیز کودکی. بچه ها صبحانه شون رو خوردند. مریم برای میان وعده مدرسه بچه ها نون و پنیر و سبزی آماده کرد. فاطمه که امسال میرفت کلاس اول داشت دست و پاشکسته مانتوش رو اتو میکرد کرد و مامان زیرچشمی حواسش بود یه وقت دستش رو نسوزونه. مریم یه سری کارها رو از همون خردسالی به عهده بچه ها گذاشته. کارهای شخصی مثل شستن جوراب و جارو کشیدن نوبتی اتاق یا کارهای عمومی خونه مثل آب دادن گل ها. بعد از رفتن بچه ها، مامان مبلغی صدقه گذاشت. بلند شد رفت آشپزخونه. نگاهی به برنامه غذایی کرد. نوبت املت بود. یادش اومد تو یخچال گوجه نمونده. موقعی که سعید درگیر کاریه، مریم اول بهش پیام میده که اگه موقعیتش بود خودش زنگ بزنه یا مریم. به سعید پیام داد: _ سلام آقا سعید. بی‌زحمت داشتی میومدی گوجه بگیر برای املت لازم داریم. یه دنیا ممنون عزیزم. مریم احترام زیادی برای سعید قائله. احترامی سرشار از محبت. بدون آقا و عزیزم صداش نمی کنه. بلافاصله سعید پیام داد: سلام خوشگلم. شاید کارم طول بکشه تا ظهر نرسم. یه شکلک خنده گذاشت. بعدش نوشت به جای املت، نیمرو بخوریم با اون ترشی سیرهای دست ساز خوشگل خانوم. چطوره؟ _راستی حال عزیز چطوره؟ _الحمدلله بهتره. پیریه دیگه. چند وقت دیگه هم نوبت خودمونه. خدا ان شاءالله از دست و پا نندازمون _ مریم بهش گفت مامان هم باهاتون اومدن دکتر؟ _ نه نیومد. البته میخواست بیاد اما چون پاش درد میکرد گفتم شما نیا من خودم عزیز رو میبرم دکتر. _ کار خوبی کردی. حالا زنگ زدی به مامان بگی عزیز بهتره و خدارو شکر چیزی نبوده؟ _ نه هنوز، اما زنگ میزنم _ آقا سعید چرا زنگ نزدی؟! بنده خدا مامان از نگرانی و استرس حسابی اذیت شده. زودتر به مامان زنگ بزن تا نگران نباشن... _ باشه الان بهشون زنگ میزنم. کاری نداری فعلا؟ _ نه، یاعلی _ یاعلی سعید تو دلش احساس رضایتمندی و آرامش خاصی داره چون میدونه مریم برای خانوادش و خصوصا مادرش احترام ویژه قائله. اصلا انگار مادر خودشه. همین موضوع، خیلی در برقراری رابطه عاطفی خوب سعید و مریم موثر بوده. ❤️ ادامه‌ دارد... نویسنده: محسن پوراحمد خمینی ویراستار: ح. علی پور 💜 ارسال نظرات 👇 @Manamgedayefatemeh7 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
🌸| 🦋 🌻«امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»: 📖مَن ماتَ مِنكُم وَ هُوَ مُنتظِرٌ لِهذا الأََمرِ كان كَمَن هوُ مَعَ القائِمِ فی فُسطاطِه 🌸✨هر کس از شما که در حال انتظار ظهور حضرت مهدی(علیه‌السلام) از دنیا برود همچون کسی است که در خیمه و معیت آن حضرت در حال جهاد به سر می‌برد.✨🌸 📚بحارالأنوار، جلد ٥٢، ص ١٢٦ ♡اللـ℘ـم‌؏ـجل‌‌لولیڪ‌الفـࢪج♡ @hamsaranekhoob
4_5924582255807695193.mp3
2.39M
🌷نکته مهارتی استاد پوراحمدخمینی در برنامه 😊 ❣ ۶٨ درصد الگوبرداری فرزندان ما از طریق دیدن است... ! 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
روزی با پدر میخواستيم برويم به یک مجلس مهم. وقتی آمدند بيرون خانه، ديدم بدون عبا هستند! گفتم عبايتان كجاست؟! گفتند مادرتان خوابيده بود و عبا را رويشان ڪشیده‌ بودم! به ايشان گفتم : ولی بدون عبا رفتن آبرو ريزی است!! ايشان گفتند: اگر آبروی من در گروی آن عباستــ و برداشتن آن عبا هم به بهای از خواب پريدن مادرتان است، نه آن عبا را میخواهم نه آن آبرو را... ⚘ راوی:فرزند استاد فاطمی‌نیا @hamsaranekhoob
📣🌷 شرایط کلاسهای آموزشی و مهارتی استاد محسن پوراحمدخمینی (روانشناس و کارشناس خانواده) 👇👇 ✅ عناوین کلاسها 🌼 کلاس شماره ۱ (۵ جلسه صوتی) 🌸 کلاس شماره ۲ (۴ جلسه صوتی) 🌼 کلاس شماره ۳ (۴ جلسه صوتی) 🌸 کلاس شماره ۴ (٩ جلسه صوتی) (تولد تا ٩ سالگی) 🌼 کلاس شماره ۵ (١٠ جلسه صوتی) (١٠ تا ١٩ سالگی) 🌸 کلاس شماره ۶ (۴ جلسه صوتی) (با عروس و داماد خانواده و بستگان آنها) 🌼 کلاس شماره ۷ (٩ جلسه صوتی) در تعامل با شوهر 🌸 کلاس شماره ۸ (۵ جلسه صوتی) در تعامل با همسر 🌼 کلاس شماره ۹ (۵ جلسه صوتی) 🌸 کلاس شماره ۱۰ (۵ جلسه صوتی) (گوشی و تبلت، تلویزیون و بازی های رایانه ای) 🌼 کلاس شماره ١١ (۶ جلسه صوتی) (تولد تا ٢٠ سالگی) 🌸 کلاس شماره ١٢ (٧ جلسه صوتی) آشنایی با و 🌼 کلاس شماره ١٣ (٧ جلسه صوتی) 😡 و 🌸 کلاس شماره ١۴ (۵ جلسه صوتی) ٢ 🥰 💚 قیمت هر کدام👆 از ١۴ کلاس آموزشی و مهارتی بالا، 100 هزار تومان است. 😍💜 تسهیلات ثبت نام کلاسها 💜😍 ١. افرادی که شرایط پرداخت هزینه کامل کلاس را ندارند، می‌توانند با احتساب 70درصد (یعنی ٣٠ هزار تومان) وارد لینک کلاسها شوند☺️ ٢. برای پرداخت هزینه کلاس عجله ای نیست و شما میتوانید از طریق لینک زیر👇هر کلاسی که میخواهید را دانلود کنید و از مطالب آن استفاده نمایید و سپس هر وقت امکانش رو داشتید هزینه مربوطه را واریز کنید☺️ 👇👇 🌸 @hamsaranclass 🌸 @hamsaranclass 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6 ✅ نشر دهید...
🌷 بزرگی می گفت: 🌸 چه کسی میداند آخر کارش به کجا ميرسد؟ دنيا دار ابتلاست. با هر امتحاني چهره‌ای از ما آشکار مي‌شود، چهره‌اي که گاهي خودمان را شگفت‌زده مي‌کند. 🌸 چطور مي‌شود در اين دنيا بر کسي خرده گرفت و خود را نديد؟ 🌸 مي‌گويند خداوند داستان ابليس را تعريف کرد تا بدانيم که نمي‌شود به عبادتمان، به تقربمان، به جايگاهمان اطمينان کنيم. 🌸 خدا هيچ تعهدي براي آنکه ما همان که هستيم بمانيم، نداده است 🌸 شايد به همين دليل است که سفارش شده، وقتي حال خوبي داري و مي‌خواهي دعا کني، يادت نرود "عافيت" و "عاقبت به خيري‌مان" را بطلبيم. ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
🍃رسول خدا(ص): آنکه کالایی را به اميد گران شدن چهل روز انبار كند خداوند از او بیزار است.❌ بحار؛59:292 @hamsaranekhoob
باسلام خدمت شمااستادبزرگوار شوهربنده درروز خیلی درگیرکارن جوری که اصلا دیگه ازاواسط عقد تماس نمیگیرن وخیلی سخت پیام میدن من مثلادرهفته 4روزشوتحمل میکنم خودم پیام میدم زنگ میزنم ولی دیگه روز پنجم خسته میشم وباهاشون برخورد میکنم وایشونم میگن باشه جبران میکنم ولی بازم یادشون میره وحتی خیلی روتماساشون حساسم مثلا اگ بایه خانوم صحبت کنن اگه حتی اخرحرفشون یه چشم بگن خیلی ناراحت میشم دست خودمم نیست نمیتونم تحمل کنم تو نگاه کردنشون هم ب نامحرم همینطور اخه هردو مذهبی هستیم ومن دوست دارم ازین نظرهم همه چی حفظ بشه... استاد من حس میکنم زیادی بهشون وابستم چیکارکنم یکم بی تفاوت باشم نسبت به کاراشون و توجهشون مثلا اگه بادوستش وخانومشون رفتیم بیرون ویکم به من بی توجه باشه سریع اخمام میره توهم خودمم اذیت میشم ولی دست خودم نیست دوست دارم همه حواسش ب من باشه وهمیشه درکنارم باشه میشه کمکم کنین یکم منم بیخیال باشم ممنونم 🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob