🌸 همسران خوب 🌸🇵🇸
سلام علیکم به به واقعا ممنون آنقدر مشکلات برمن حمله کرده که دائم نماز استغاثه میخواندم چقدر کلاس رضایت از زندگی برایم تلنگر قشنگی بود تواوضاع قرنطینه ی کرونایی و درد ی که برزندگیم وارد شده
خدا رو شکر میکنم بابت حضور شما در زندگیم
الهی الهی الهی لبخند امام زمان عج روزی شما بشه
🌹 #نظر_یکی_از_اعضای_محترم 👆 درباره کلاس #رضایت_از_زندگی❣
💜💜💜 #ثبت_نام_آسان و #دسترسی_سریع به فایل صوتی کلاسهای آموزشی و مهارتی استاد پوراحمدخمینی 👇👇
🌸 @hamsaranclass
🌸 @hamsaranclass
💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠
http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
💜 تنها 6 روز تا آغاز #نذر_فرهنگی کلاس آموزشی و مهارتی #تربیت_کودک (از تولد تا ٩ سالگی)❣باقی مانده است.
💚حلقه آخر زنجیره اطلاع رسانی نباشیم
💛 💜 دریافت #رایگان (نذر فرهنگی) برای عزیزانی که شرایط پرداخت هزینه کلاس را ندارند.
🌸🍃 تا فرصت هست وارد شوید👇
💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
❤️❤️ انتشار حداکثری ❤️❤️
🌸 همسران خوب 🌸🇵🇸
💚 #رمان_آموزشی❣خانه مریم و سعید❣ قسمت هشتم مریم و سعید عادت دارن وقتی خونه خودشون سر سفره هستند رو
❤️ رمان آموزشی #خانه_مریم_و_سعید، برای آموزش مهارتهای ارتباطی در برابر همسر و فرزندان و با رویکرد #روانشناسی_اسلامی نگاشته شده است.
🌷 انتشار رمان، با ذکر صلوات بلامانع است.
❣ @hamsaranekhoob
💚 #رمان_آموزشی❣خانه مریم و سعید❣
قسمت نهم
فاطمه و علی بیست روز میشه که وسط غذا، آب نخوردن. تمام تلاششون اینه که چهل روز رو رعایت کنند. وقتی چهل روز تموم شد و جایزه رو گرفتند، در مرحله بعد بایست تا شصت روز یعنی دو ماه رعایت کنند. اگرم کسی تا دو ماه رعایت کنه در مرحله بعد میشه سه ماه. این قانون همین طور ادامه پیدا می کنه تا نهادینه بشه. این گزاره ی تربیتی "قانون، تشویق، تنبیه" نیاز به اندکی صبر و حوصله و گذشت داره اما نتایج عالی و قابل توجهی هم خواهد داشت.
مریم و سعید و بچه ها اگه سر شب خونه باشند حتماً تا هشت و نیم شامشون رو می خورند. بعد از اون، مریم بچه ها رو به اتاق می بره و براشون کتاب داستان می خونه. گاهی اوقات هم خودش قصه میگه. سعید هم همین طور. در طول ماه حتماً چند شب برای بچه ها قصه میگه. بچه ها هم که عاشق شنیدن قصه هستن. خصوصاً از زبون مامان و بابا. مریم سعیدو صدا زد و ازش خواست که چراغ های اتاق پذیرایی رو کمتر کنه. می خواست که بچه ها حواسشون پرت نشه و کم کم با نور کم اتاق خوابشون بگیره. سعید چراغ رو خاموش کرد. فقط یکی از چراغ های کم نور بالای سر خودش رو روشن گذاشت. تلویزیون داشت اخبار 20:30 پخش می کرد. سعید صدای تلویزیونو کم کرد.
از همون هفته ی اول که سعید دو شیفت شروع به کار کرد، فکر مریم حسابی درگیر شد و آروم و قرار نداشت. از تصمیم شون پشیمون شده بود. با خودش فکر می کرد "واقعاً تبدیل خودروی خودشون به یه مدل بالاتر چقدر اولویت داره؟ الان یک ماهه که بچه ها درست و حسابی با پدرشون بازی نکردن. هر شب سعید خسته ست. بعضی شب ها اونقدر خسته ست که فرصت یه شب بخیر گفتن هم نداره. سرشو که رو بالش می ذاره، انگاری شارژش تموم میشه."
مریم به این نتیجه رسید که تو اولویت بندی هاش دچار اشتباه شده. تصمیم گرفت تو یه فرصت مناسب موضوع رو با سعید مطرح کنه. اما نگران بود سعید ناراحت بشه و بگه که خودت خواستی چنین کنیم و چنان.
بچه ها به اتاقشون رفتند. مریم هم قبل از رفتن به اتاق بچه ها به سراغ سبد لباسا رفت. لباسا رو تو لباس شویی ریخت اما روشنش نکرد. فاطمه دویده بود دنبال مامان ببینه میخواد چی کار کنه. از مامان پرسید:
_چرا لباس شویی رو روشن نکردید؟
مامان لبخندی زد و دستی روی گونه های فاطمه کشید و گفت:
_چون الان ساعت پر مصرف برقه. من همیشه آخر شب لباس شویی رو روشن می کنم عزیز دلم.
فاطمه پرسید:
_ساعت پر مصرف یعنی چی؟
مامان جواب داد:
_یعنی الان که هوا تازه تاریک شده و همه ی مردم چراغای خونه هاشونو روشن میکنن، مصرف برق بالا میره. به خاطر همین نباید تو این ساعت وسایلی که زیاد برق مصرف میکنن استفاده کنیم. وسایلی مثل جارو برقی، چرخ گوشت، اتو و لباس شویی. چون باعث میشه برق بعضی خونه ها ضعیف بشه یا حتی قطع بشه و تو تاریکی بمونن. حالا بدو برو سر جات بخواب که ساعت خوابت دیر شده.
فاطمه گفت:
_الان میرم. فقط قبلش کمی آب بخورم. زود برمی گردم.
مریم با خنده جواب داد:
_بدو مامان جان. شما که ماشاالله قبل خواب یادت میفته مرغ و خروساتو جا کنی.
توی اتاق اما محمد و علی حسابی مشغول بودن. محمد توپ بادی کوچکش رو سمت علی مینداخت و علی هم گوشه ی اتاقو دروازه کرده بود. شیرجه می زد و توپای محمد رو می گرفت. با هیجان هم گزارشگری می کرد.
مریم به اتاق بچه ها رفت. انگاری که نارنجک افتاده وسط اتاق. علی و محمد خیز رفتند روی زمین و خودشون رو انداختند رو رخت خواب و پتوهاشونو کشیدند رو سرشون. زیر پتو شروع کردند به خندیدن.
مامان با مهربونی گفت:
_من ده دقیقه بیشتر نمی مونم. امشب نوبت کیه که قصه رو تعیین کنه؟
محمد جواب داد:
_نوبت فاطمه ست.
مریم بلافاصله پرسید:
_امشب نوبت آبجیه؟!
بعد صداشو بلندتر کرد و گفت:
_آبجی زود بیا بگو قصه چی بگم.
فاطمه زودی اومد تو اتاق و گفت:
_مامان، قصه های خوب برای بچه های خوب رو بگو.
سعید کتری آب رو پر کرد. اجاق رو روشن و شعله ش رو زیاد کرد. برگشت پای تلویزیون. زیرنویس های خبر 20:30 رو می خوند و همزمان نگاهی هم به گوشیش داشت.
علی و فاطمه که مدرسه ای هستن، همیشه قبل خواب برنامه ی فرداشون رو آماده میکنند و کتاباشونو داخل کیف میذارند.
امشب اما هیچ کدوم از بچه ها مسواک نزدند. به نوعی فراموش کردند. مریم هم به روی خودش نیاورد. محمد آروم و قرار نداشت. چون بالعکس علی و فاطمه به مدرسه نمیره، معمولاً نسبت به اونا شارژش با تاخیر تموم میشه و به خواب میره. میثم هم که شیرخواره بعد از محمد می خوابه.
❤️ ادامه دارد...
نویسنده: محسن پوراحمد خمینی
ویراستار: ح. علی پور
💜 ارسال نظرات 👇
@Manamgedayefatemeh7
🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇
💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
امیرالمؤمنین عليه السلام:
شُكرُ العالِمِ عَلى عِلمِهِ عَمَلُهُ بِهِ وبَذلُهُ لِمُستَحِقِّهِ
شُكرگزارى عالم بر علمش عبارت است از:
عمل کردنش به آن علم،
و گذاشتن آن در اختیار سزامندانش
غررالحكم حدیث 5667
#محسن_پوراحمد_خمینی
#کانال_تربیتی_همسران_خوب
@hamsaranekhoob
#لجبازی_کودک
سلام خسته نباشید.من یه دختره سه ساله دارم .چند وقتیه که برای لباس پوشیدن خیلی اذییت میکنه.حتی اگه از چند ساعت قبل ترش بهش امادگی رفتن رو بدم ولی بازم موقع حرکت ادا و اوصول درمیاره.بهش دوتا لباس نشون میدم میگم یکیش رو انتخاب کناونم میگه هیچ کدوم و میره سره کمدش ولباسی که میخواد رو برمیداره.خیلی اوقات هم لباسی که برمیداره مناسب نیست.واقعا خیلی اوقات مستاصل میشم.چیکار کنم.
نکته دوم اینه که نمیدونم برای از پوشک گرفتنش چیکار کنم،دو بار امتحان کردم.دستشوییش رو ۴ یا ۵ ساعت نگه میداره و یه دفعه تخلیه میکنه.هر چی براش حایزه و خوراکی قرار دادم بازم جیشش رو نمیگه. منم ترسیدم به کلیه اش اسیب برسه دوباره پوشکش کردم.لطفا راهنماییم کنید
🍃🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#روانشناسی_اسلامی_خانواده
#کانال_تربیتی_همسران_خوب
#محسن_پوراحمد_خمینی
🌹🍃 #زن همانند گل است 🍃🌹👇
💓 @hamsaranekhoob
۶.mp3
1.9M
#لجبازی_کودک
🍃🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#روانشناسی_اسلامی_خانواده
#کانال_تربیتی_همسران_خوب
#محسن_پوراحمد_خمینی
🌹🍃 #زن همانند گل است 🍃🌹👇
💓 @hamsaranekhoob
تلنگر
🔻از گناه بترس🔻
#حدیث
❤️حضرت علی علیه السلام مردی را دید که آثار ترس و خوف در سیمایش آشکار است.
🔶از او پرسید: چرا چنین حالی به تو دست داده است؟ مرد جواب داد: من از خدای می ترسم.
💎امام فرمود: بنده خدا! (نمی خواهد از خدا بترسی) از گناهانت بترس و نیز به خاطر ظلم هایی که درباره بندگان خدا انجام داده ای. از عدالت خدا بترس و آنچه را که به صلاح تو نهی کرده است، در آن نافرمانی نکن، آن گاه از خدا نترس؛ زیرا او به کسی ظلم نمی کند و هیچ گاه بدون گناه کسی را کیفر نمی دهد.
📚منبع : داستان های بحارالانوار جلد دوم، به نقل از بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۳۹۲
#محسن_پوراحمد_خمینی
#کانال_تربیتی_همسران_خوب
@hamsaranekhoob
❤️ تا فرصت هست، بنر زیر 👇را در کل فضای مجازی نشر دهید تا پدر و مادرهای گرامی از این #نذر_فرهنگی و کلاس آموزشی غافل نشوند.
@hamsaranekhoob
💜 تنها 5 روز تا آغاز #نذر_فرهنگی کلاس آموزشی و مهارتی #تربیت_کودک (از تولد تا ٩ سالگی)❣باقی مانده است.
💚 این کلاس، سرشار از مهارتهای تربیتی میباشد.
💙 خصوصا این روزها که بچه ها مدرسه نمیروند و پدر و مادرها خیلی سوالات تربیتی بی پاسخ دارند...
💛 💜 دریافت #رایگان (نذر فرهنگی) برای عزیزانی که شرایط پرداخت هزینه کلاس را ندارند.
🌸🍃 تا فرصت هست وارد شوید👇
💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
❤️❤️ انتشار حداکثری ❤️❤️