#احساس_کاهش_صبر_وانرژی_در_زندگی
#مسائل_همسر_و_فرزندان
سلام استاد بزرگوار.
بنده به صبوری مشهور بودم. حتی بین خانواده همسرم. ولی الان بعد از ۱۳ سال زندگی مشترک و داشتن ۳ فرزند بسیار فعال و پرانرژی، کم آوردم.
همسرم به شدت بهانه گیر هست. در روز ۳۰، ۴۰ مورد برای بهانه گیری داره، نه فقط به من حتی به خانواده خودش. در کل همه به بهانه گیر بودنش اعتراف می کنند حتی مادر و خواهرشون. کم تحمله. به تمیزی خیلی حساسه(وسواس). خطای بچه ها رو گردن من می بینه و این باعث می شه به من خیلی گیر بده و دعوا کنه. به بچه ها اصلا آزادی عمل نمی ده.
پسر بزرگم ۸ سالشه. بشدت بی دقته. حتی توی جمع دوست و آشنا نمی تونه خودش رو کنترل کنه عصبی می شه. توی کار دیگران دخالت می کنه. ناخن می جوه، ۴ ساله ازش ناخن نگرفتم. گاهی شب ادراره. نمی تونه یه جا بشینه و روی درساش تمرکز نداره. به چاقو، کبریت علاقه شدید داره. بازی هاش خشنه. دختر بزرگم ۵ سالشه. لجباز، زودرنج و حساسه. علاقمند به بازی های خشن وپسرونه. بی دقت، بشدت پرحرف، مجال حرف زدن به کسی رو نمی ده. شب ها شدید دندون قروچه می ره. گاهی شب ادراره. دختر کوچیکم ۱ ساله. از ۹ ماهگی راه افتاده به شدت وروجک به حدی که از ۱۰ ماهگی از پله ها بالا می رفت. یه جا نمی شینه. هرکی می بینتش می گه خیلی شیطنت داره. تحمل و ظرفیتم کم شده. منی که همه می گفتند صبوری، الان از عمق وجودم سر بچه ها جیغ می کشم و می زنمشون. ظرفیتم کاملا کم شده.
🌹🍃 پاسخ #مشاور_امین کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم #علاءالدین
سلام خدمت شما بانوی بزرگوار
درک میکنم که احساس فشار زیادی روی خودتون دارید و چه بسا احساس میکنید مشکلات متعددی، دور و بر شما را پر کردند. و از این جهت احساس میکنید انرژی و صبر شما نسبت به قبل کمتر شده، واقعیت این هست که گرچه مشکلاتی که مطرح کردید در نگاه اول زیاد به نظر میرسند اما یکی دو عامل مشخص بیشتر ندارند که اگر روی آن کار شود و برای حل آن تلاش شود، میتوان مسائل را به مرور زمان کم و کمتر کرد تا ان شاالله این فشار از روی شما برداشته شود، از طرفی برخی مسائلی که مطرح کردید اساسا مشکل نیستند و مسائل طبیعی هستند مثل شیطنت ها و بازیگوشی های کودکانه، که خب در بعضی از بچه ها کمتر و در بعضی بیشتر است اما شما به خاطر کاهش آستانه صبرتون ایک امر طبیعی را مشکلی بزرگ برای خودتون قلمداد میکنید. در واقع بر اساس سخنان شما، اتفاقی که در حال رخ دادن هست این هست که رفتار همسرتون روی شما و فرزندان اثرات منفی میگذارد، شما آستانه صبرتون کمتر شده و با دیدن کوچکترین نابهنجاری و شیطنتی از سوی بچه ها آن ها را دعوا میکنید و سرشون داد میکشید، همین کار شما باعث میشود اثرات منفی اقدامات پدر بر فرزندان چندین برابر شود و فرزندان شما دو جانبه هم از طرف پدر و هم از طرف مادر دچار آسیب و ضربه بشوند و طبیعی است که این رفتار های والدین، اثرات خودش را در رفتار فرزندان نمایان خواهد کرد، درک میکنم که شما هم صبرتون کم شده و از مسائلی عصبانی و ناراحت هستید، اما توجه داشته باشید که خالی کردن این عصبانیت و ناراحتی بر سر فرزندان، فقط مسائل شما را پیچیده تر میکند، این سیکل باطل را تداوم میدهد و باعث میشه فرزندان شما روز به روز رفتار های ناهنجار تری از خودشون نشان بدهند... و شما بیشتر عصبانی شوید، بیشتر آن ها را دعوا کنید و سرشون داد بکشید و به همین ترتیب..گاهی حتی موقعی که از دست بچه ها عصبانی یا ناراحت هستید،خودتون را جای آن ها بگذارید، ببینید اگر در شرایط آن ها بودید و پدر و مادر با شما چنین رفتار هایی داشتند، آیا بهتر از این عمل میکردید؟
بزرگوار زندگی شما قطعا دچار مسائلی شده و شاید بیشترین آسیب را هم خود شما متحمل میشوید،چون درک میکنم به عنوان یک مادر وقتی فرزندانتان را دعوا میکنید، خودتون از این کار خودتون هم پشیمان میشوید و احساس بدی پیدا میکنید، پس باید در اسرع وقت به دنبال راه چاره باشید، تا جایی که ممکن هست، همکاری همسرتون را جلب کنید و با ایشان با سمت روند مشاوره روان شناختی و مشاوره زوجی پیش بروید، همه ی مشکل را گردن ایشان نندازید وگرنه با لجبازی و امتناع ایشان از آمدن پیش مشاور رو به رو خواهید شد، اصلا به دنبال مقصر نگردید، یا تعیین اینکه چه کسی بیشتر یا کمتر مقصر هست؟ ، بلکه بفرمایید رابطه ی ما با هم، دچار مشکلاتی شده، باید برای بهبود این رابطه که یک امر کاملا دوطرفه هست هر دو با هم پیش مشاور برویم وگرنه هم خودمان آسیب میبینیم و هم فرزندانمون. اگر موفق به این کار نشدید برای فرزندانتون به خصوص فرزند اول و دوم، به روان شنلس کودک متعهد و متدین مراجعه کنید، طبیعا در شرح مسئله البته بدون حضور خود کودک، مسائل خانوادگی هم باید شرح داده بشود و چه بسا بشود از این طریق، به آن مسائل هم ورود کرد. مطمئن باشید که با تلاش و پیگیری هایی که میکنید شرایط قطعا قابل بهبود هست...