#ترس_از_ازدواج
سلام. دختری ۲۳ ساله هستم و دانشجوی ارشد. یک خواهر ۲۲ ساله دارم. متاسفانه از ازدواج میترسم و بی انگیزه هستم به دلیل نگرانی از ترک خونه پدری. فرد مستقلی هستم و مشکلی با جدا شدن ندارم اما برای تنهایی پدر و خواهرم و مخصوصا مادرم ناراحت و نگرانم. میترسم وقتی برم تنهایی اذیتشون کنه و همدمی نداشته باشن مخصوصا اگر خواهرم هم ازدواج کنه (البته رابطه پدر و مادرم نسبتا با هم خوب هست) و اینکه تفریحات روتین خانوادگی که داشتیم حذف بشه براشون (چون الان همه تفریحاتمون خانوادگی هست و پدر و مادرم با هم تفریح و زمان جداگانهای ندارن). خواهرم هم احساسی و حساس هست و با رفتن من تنها و اذیت میشه. چون دختر بزرگ خانوادهام عمدتا در خانواده بهم تکیه میشه و خیلی هواشون رو دارم و تا حدی (نه زیاد) بهم وابسته هستن (با اینکه خانواده حمایتگری دارم اما مسائلم رو خودم حل میکنم و کسی رو درگیر نمیکنم و به بقیه هم در حل مسائلشون کمک میکنم). مادرم خانهدار هستن و حتی با وجود اصرارهای من فعالیت دیگهای به جز کارهای خونه انجام نمیدن. الان این مسئله براشون مشکلساز نیست اما نگرانم بعد رفتن ما و کم شدن حجم کارهاشون همین مشغله نداشتنه اذیتشون کنه و اینکه خیلی به خودشون و سلامتشون و... اهمیت نمیدن و این برای من ناراحت کننده هست. البته تا الان خواستگاری رو به این دلیل رد نکردم اما به شدت انگیزه و علاقهم رو به ازدواج کم کرده. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.
🌹🍃 پاسخ #مشاور_امین کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم #خسروی👇
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
در خصوص نگرانی تان، باید عرض کنم این نگرانی ها و دغدغه های شما تا حدی طبیعی است و احتمال رخداد آن نیز هست.
اما... تا به کی شما میتوانید این نگرانی ها را یک تنه پوشش دهید و آیا واقعا راه حل فقط در ازدواج نکردن شماست؟
پیشنهاد میکنم راجع به این نگرانی تان با والدین خود صحبت کنید و راهکار بخواهید که خود باعث به وجود آمدن انگیزه و روحیه مثبت در آنها و شما خواهد شد.
دوم اینکه به مسئله ازدواج از این منظر نگاه کنید که با تاهل شما، انشاالله با انتخابی صحیح نشاط و شور و گرما در فضای خانه با دامادان و نوه ها بیشتر نیز خواهد شد.
و انسان نباید بر اساس ترسهایش زندگی را تدبیر کند بلکه با تلاش و توکل به خداوند امور را مدیریت نماید.
انشاالله موفق و سربلند باشید .
🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇
@hamsaranekhoob
#عدم_تمایل_به_ازدواج
#ترس_از_ازدواج
با سلام و احترام و خداقوت خدمتِ استاد پور احمدِ بزرگوار
از نزدیکانِ بنده ( خواهرم ) شخصی هستند
که ۳۹ سال شونه
و به قول خودشون هنوز یک ماهِ دیگه مونده ۳۹ بشم
( ۳۸ سال و ۱۱ ماه دارم )
ایشون دختری محجبه
لیسانسه
هیچ مشکلِ جسمی ندارند
هیچ مشکل روحی ندارند
الحمدلله
قدیم خانواده بنا به دلایلی غیر منطقی خواستگاران رو رد می کردند
بعدها خودشون با خانواده لج کردن که چرا نمی زارین خواستگارا بیان ، پس منم دیگه ازدواج نمی کنم و مسائلی از این قبیل ...
اما ...
مسئله ی ازدواج شون جور نمیشه
کم و بیش خواستگار دارند
اما نمیشه به این دلیل که :
لاغر هستند
اهل رقص نیستند
و ...
خودشون میگن دنبالِ آدمی هستم که منو به رشد برسونه
اهلِ دود و ... نباشه
روزی حلال بیاره خونه
تاجایی که بنده اطلاع دارم
یکم از ازدواج می ترسه
چون به قول خودش مشکلِ کمالگرایی و زودرنجی و اضطراب داره
( تست کَتِل دادن )
میگن یک نگرانی شون اینه که نکنه به خاطرِ این ۳ موردِ بالا توو زندگی به مشکل بخورم . بنابراین یکم از ازدواج می ترسه .
دوم اینکه ؛
میگه من مجرد هستم
تجربه ی ازدواج ندارم
دوست ندارم با کسی ازدواج کنم که
همسرش فوت کرده
یا بچه داره
یا طلاق گرفته
میگن چون تجربه ی ازدواج ندارم
دوست دارم با کسی ازدواج کنم که اونم
تجربه نکرده باشه
و یک مورد هم اینکه
دارَن ۳۹ ساله میشن و میگن دوست ندارم با آقایی ازدواج کنم که مثلا ۳۵ ساله هست
و از من کوچیک تره و یا ۵۰ ساله هست و خیلی بزرگه
اون یکی بچه است
این یکی نشاط و شادابی نداره و نسبت به هیچ کدوم حس خوبی ندارم
با توجه به اینکه
ایشون دارن ۳۹ ساله میشن
و طبیعتا خواستگارانِ هم کفوِ ایشون
یا نیست یا واقعا نیست ...
نظرتون راجع به ایشون چیه
چطور قانع کنیم ایشونو
که بهتره زندگیِ مشترک رو شروع کنند؟؟؟
چون ۲۰ سال هست فقط کار کرده به خاطرِ شرایطِ نامناسب خانواده و میگه واقعا دیگه خسته شدم و انرژی و نشاطِ جوانی رو ندارم
و دنبالِ یکی مردتر از خودم می گردم
احساسِ نیاز می کنند
اما به شدت نگرانِ مشکلاتِ اخلاقیِ خودشون هستند
( کمالگرایی ، زودرنجی ، اضطراب )
ضمن اینکه
چون دائما مشغولِ به کار بودند
مهارت آشپزی شون افتضاح شده
فست فودی و سریع یه چیزی خوردن
و این هم براشون یه غصه ی بزرگ هست
لطفا بزرگواری بفرمایید و راهنمایی بفرمایید
تشکرِ ویژه . اجرتان با خدا
🌹🍃 پاسخ #مشاور_امین کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم #خسروی👇
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و سپاس از محضر شما همراه گرامی.
در خصوص دغدغه ارزشمند شما چند نکته ارائه می گردد:
۱. متاسفانه امروزه یک عده به اسم روانشناسی و یا روان درمانی رو به برچسب زدن به مراجعین با استفاده از تست های روانشناسی غیر بومی و ساخته جوامع دیگر با فرهنگ ها و سبک زندگی متفاوت آنها در ۴۰ تا ۵۰ سال گذشته آورده اند !!
خب پر واضح است که یکی از معایب این روش این است، به فرد برچسب های شخصیتی بر اساس چند پرسش واهی بدون در نظر گرفتن ابعاد و ساحت مقدس انسانی زده میشود، و البته بدون راهکار و کمک به تغییر وضع موجود مراجع و ایجاد و تغییر بینش در او رها گشته و او با تلقین های اختلالات شخصیتی فقط آنها را یدک کشیده و عملا دست از هر تغییر و تلاشی با منفی سازی ذهنش برداشته و دلیلش را هم این بیان میکند که من که فلان اختلال را دارم و ... 👌
پس در قدم اول این حرف ها و برچسب را لطفا دور بریزید و اندکی تفکر به علت اشرف مخلوقات خداوند بودن و تحسین خداوند از خود بخاطر خلقت همچون بشری ، داشته باشید و جایگاه و مرتبه انسانی تنزل داده خود را ارتقا و بهبود بخشید تا حال بهتری بر این دوست عزیز حاکم شود.
۲. مسئله دوم، بحث تفاوت سنی هست.
اگر خانم به لحاظ چهره و فیزیک جوان تر از خواستگاران خود بنظر میرسد و افرادی که مراجعه میکنند سن پایین تری دارند، معمولا تا ۲ سال اختلاف سنی در شرایطی که خانم بزرگتر از آقا باشند بیان میشود قابل اغماض است البته بشرطی که خانم اهل سرکوفت زدن و شکستن اقتدار همسر در زندگی مشترک نباشند و این نکته خیلی مهم است.
۳. اینکه ایشون بخاطر شرایط زندگی رفتارهای زنانه را در خود خاموش کرده باشند، خب بایستی تلاش کنند که اگر تمایل به این تغییر رویه و باز شدن باب جدید در زندگی خود دارند ، از این حیث نشاط زنانگی را به خود برگردانند. مانند، رسیدگی به ظاهر خود، آراستگی، استفاده از رنگهای شاد، آشپزی کردن برای خودشون، و از تهیه دسر و کیک میتونن شروع کنن و بدانند هر چیزی و هر تغییری یه نقطه شروع دارد و هیچ وقت برای تغییر برای اصلاح و رسیدن دیر نیست اگر همت کنند و به خدا توکل داشته باشند.
ادامه...
#انتخاب_همسر
#ترس_از_ازدواج
سلام مجدد و خداقوت
سپاس از مشاورینِ امین و بزرگوارِ کانال تربیتی همسران خوب.
پاسخِ سوالِ قبل را دریافت کردیم.
احتراماً :
۱- در رابطه با فاصله ی سنی،
فرمودید که اگر سنِ پسر ۲ سال کوچکتر باشد مشکلی ندارد، البته باتوجه به تواضعِ خانم
اما پاسخِ این سوال رو ندادید که ...
# اگر سن دختر ۳۹ و آقا ۵۰ باشد ،،،
چه باید کرد ۰
هر چند که قبلا هم گفتیم ، دختر خانم موافقِ سن پایین یا خیلی بالا در آقا نیستند اما چون متاسفانه دیگه خواستگارانِ ایشون بالای ۵۰ سال هستند ، لطفا ممنون میشیم پاسخ بدین .
چرا که در حالِ حاضر خواستگاری دارن که به نظر مناسب می رسند منتهی ۱۵ سال پیش از همسرشان جدا شدند و ۲ پسرِ مجردِ ۲۲ و ۲۴ ساله دارند که ، پسرانِ ایشان مجردی زندگی می کنند و جدا از پدرشان و پدر ( خواستگار ایشان ) با مادر و پدر خودشان زندگی می کنند . تصمیم گیری در چنین مواردی بسیار دشوار است . محبت می فرمایید راهنمایی کنید که چه تصمیمی می توان گرفت ؟؟؟
ایشون گاها میگن ولش کن دیگه ازدواج نمی کنم ولی چون ایشونم تنها و مجرد زندگی می کنند ویه سری مشکلات براشون پیش میاد ( احساس امنیت و آرامش ندارند . همیشه نگرانند . مشکل اقتصادی زیاد هست و ... )
لطفا بزرگواری بفرمایید که چه تصمیمی می توان گرفت .
۲- شما فرمودید که:
اصولا ترس ازدواج و یا عدم تمایل ازدواج در بین افراد بر چند علت می باشد:
۱- دلدادگی به فردی خاص در گذشته و قیاس مستمر آن در ذهن با افراد دیگر.
۲- فقدان رابطه محبت آمیز و عاطفی بیت والدین آن فرد.
۳- تعامل با افرادی که زندگی زوجی موفقیت آمیزی نداشته اند.
می خواهم بگویم که با صحبتی که با ایشان داشتم متاسفانه متوجه شدم و البته خودشان گفتند و دقیقا بیان کردند که هر ۳ موردِ بالا رو دارند بابتِ ترس از ازدواج به علاوه ی ترس از اینکه نتوانند مسائلِ جنسیِ همسر را تامین کنند چرا که در خانواده ای بزرگ شده اند که راجع به چنین مسائلی هیچ شفافیت سازی نشده تا نگرانی ایشان کم شود .
🌹🍃 پاسخ #مشاور_امین کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم #خسروی👇
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
ممنون از همراهی و اعتماد شما 🌹
ببینید در خصوص فاصله سنی زوجین در شرایطی که آقا بزرگتر هستند اما با فاصله ۱۰ سال یا بیشتر، خیلی مهم است که خانم در کدام دهه زندگی خود است.
مثلا اگر خانمی ۱۵، ۱۶ ساله و آقا ۲۵ سال، خب مشکلات بسیار خواهد بود، اما اگر خانمی مثلا ۲۵ سال و آقا ۳۵، و البته خانم نسبت به سن شان درک و هوش هیجانی کامل تری داشته باشند ، شرایط سهل تر خواهد بود.
و در شرایط سنی خواهر گرامی شما نیز چنین است.
اما نکته ای که حائز اهمیت است، اینکه با بالا رفتن سن ازدواج مسلما قدرت انتخاب کاهش می یابد و این را بایستی پذیرفت.
در خصوص شرایط خواستگاران، هدف الزاما متاهل شدن به هر قیمتی نباشد، بلکه هدف انتخاب صحیح با طی تمام و کمال تمام مراحل انتخاب همسر باشد.
حتما بررسی شود که خواستگار ایشان علت جدایی شان چه بوده، چرا در این ۱۵ سال ازدواج نکرده اند، آیا مسئله مشکلات یا بیماری های زیستی مطرح است؟ و .. چطور مستقل زندگی نکرده اند، آیا مسئولیت مراقبت از والدین شان به عهده ایشان است، آیا تمکن و استقلال مالی ندارند، از لحاظ بیماری های جسمی مانند فشار خون، غلظت خون، پروستات، دیابت و ... بررسی شود، چون تمامی این موارد باعث ناتوانی های جنسی در سنین بالا در آقایان خواهد شد.
تاکید میکنم مرحله تحقیقات را حتما جدی بگیرید.
و بعد انشالله اگر طی تمام این مراحل ارزیابی شما مثبت بود و اگر میل و کششی در خواهر محترم شما ایجاد شده بود ، مرحله رفتن نزد مشاوری امین خواهد بود که در همین مرحله می توانید آن مشکلات و گره های ذهنی که در متن سوال قید فرمودید مطرح کرده و انشاالله برطرف نموده.
و در صورتی که مقاومت و دوگانگی احساس در انتخاب همسر دارند و اصلا نمی توانند وارد این پروسه شوند ، می بایست قدم آخر را اول بردارید. و اکنون که علت این دلزدگی و مقاومت را متوجه شده اید در جهت رفع آن و ایجاد بینش در این خصوص بصورت حضوری به مشاور مراجعه داشته باشند.
انشاالله مسئله ایشان که رفع شد با آرامش بیشتری می توانند وارد پروسه انتخاب شوند.
در پناه خدا موفق و سربلند باشید.
🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇
@hamsaranekhoob
#ترس_از_ازدواج
عرض سلام و ادب و احترام پسرم 32 سالش هست میترسد ازدواج کنه درآمدش بد نیس ولی میگه با این درامدها نمیشه زندگی کرد، یکی دوبار خواسگاری رفتن میگه کسی را نمی خوام و یک زن صیغه بگیرم بعد اگه خواسم ازدواج میکنم نمیدونم بش چی بگم روز بروز نا امیدتر میشه لطفا راهنماییم کنید از اینکه جواب میدید متشکرم.
🌹🍃 پاسخ #مشاور_امین کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم #علاءالدین
سلام خدمت شما مادر بزرگوار
نگرانی شما در مورد پسرتان به جا هست، قطعا شرایط سخت اقتصادی و مسائل و مشکلات فرهنگی مثل توقع بالای بعضی از دختران و خانواده های آنان، انکار ناپذیر هست، اما از طرفی به وضوح میبینیم که در همین شرایط هم خانواده ها و دختران بسیار خوبی هستند که علی رغم کمالات فراوانی که دارند، توقعات معقول و منطقی از یک جوانی که قصد ازدواج دارد، دارند و البته این خودش یکی دیگر از کمالات آن هاست!
در این گونه موارد که جوان از ازدواج کردن می ترسد ، معمولا یکی از اطرافیان مثل دوستان یا اعضای خانواده یا همکاران که ازدواج کرده و از زندگی یا همسر خود راضی نیست، مدام زیر گوش این جوان آیه ی یاس و ناامیدی میخواند که ازدواج نکن، همه ی زن ها فلان اند، در این شرایط اقتصادی اصلا نمیشه زندگی کرد و ... یا متاسفانه در بعضی خانواده ها رفتار خود والدین و بزرگتر ها به گونه ای است که جوانان را از ازدواج میترساند، مادری که مدام جلوی فرزندان خودش، از بدی های پدر میگوید و ظلم هایی که به او در زندگی شده و سختی هایی که کشیده، ناخودآگاه در ذهن دختر خود این حس را منتقل میکند که همه ی مرد ها ظالم و ستمکارند و اگر ازدواج کند او هم مثل مادرش قربانی میشود، پس نسبت به مردان و کلا ازدواج کردن تصور منفی پیدا میکند که در زندگی او اثر میگذارد.
همچنین پدری که مدام از نداری و بدبختی در خانه و جلوی فرزندان میگوید و هر چه مینشیند آهش از قسط وام و گرانی و ... بلند هست، خب طبیعتا فرزندان پسر خودش را از تشکیل خانواده و زن گرفتن میترساند، چنین پدری نباید انتظار داشته باشد که پسرانش با رسیدن به سن ازدواج ، اقدام به تشکیل خانواده کنند هر چند درآمد نسبتا خوبی هم داشته باشند چون خود او با حرف ها و رفتار هایش اعتماد به نفس تشکیل زندگی را از فرزندانش گرفته و جای آن ترس در دل آن ها کاشته است...
یا گاهی تجربه های طلاق در اعضای خانواده یا دوستان، جوانان را از ازدواج میترساند،
راهکاری که باید در پیش بگیرید یکی این هست که سعی کنید اولا در گفت و گو ها، به یکباره با صحبت های او مخالفت نکنید و به کل همه ی حرف های او را رد نکنید، بلکه تا حدی با او همدلی کنید و با آرامی و بدون اصرار بیش از حد، با ایشان صحبت کنید، به ایشان بفرمایید، بله شرایط اقتصادی سخت شده از طرفی بعضی از خانواده ها و دختران هم انتظارات زیادی دارند اما هستند دختران و خانواده های خیلی خوبی که این طور نیستند، درست هست که الان بعضی از افراد هستند که از زندگی با همسرشون راضی نیستند یا خدای نکرده در زندگی شان شکست خوردند اما این افراد خودشان هم در انتخاب همسر دقت های کافی را نکردند، اگر فردی به خدا توکل بکند و در انتخاب همسر هم دقت بکند، همه ی تلاش خودش را انجام بدهد که انتخاب مناسبی داشته باشد و صرفا بر اساس ظواهر و وضع مادی یا قیافه و ... انتخاب نکند بلکه اخلاق و فرهنگ فرد و خانواده اش را با گفت و گو و تحقیق جامعه و کامل به دست بیاورد و در انتخاب به این مسائل هم توجه کند، میتواند مثل بسیاری از افراد، زندگی خوبی تشکیل بدهد و از همسر و زندگی اش راضی باشه و آرامش بگیرد، اگر کسی خودش اخلاقش خوب باشد با همسر و فرزند، و انتخاب درستی هم کرده باشد، قطعا به امید خدا در زندگی راضی خواهند بود. همچنین در عمل هم افرادی را که در اقوام، دوستان، آشنایان و ... ازدواج کردند و بحمدلله زندگی خوبی هم دارند، به ایشان نشان دهید، حتی با آن ها رفت و آمد کنید تا پسرتان از نزدیک تعاملات خانوادگی مثبت آن ها را ببیند، اگر چنین فردی هست که پسر شما ایشان را قبول دارد و به حرفش اهمیت میدهد، به ایشان بگویید که با پسر شما صحبت کنند و از نکات مثبت ازدواج خود و رضایت خودشون از زندگی مشترک بگویند تا به نوعی حرف های منفی را خنثی کند و ایشان ببینند افرادی هم هستند که با وجود مسائل و مشکلات، از زندگی خود راضی هستند.
همچنین صوت های هنر انتخاب همسر استاد پوراحمد را تهیه کنید ، هم خودتان گوش بدهید هم به ایشان بدهید تا گوش کنند و بفرمایید اگر بر اساس مسیر درست انتخاب همسر و توکل بر خدا پیش بروند، مشکلاتی که افراد دیگر پیدا کردند را پیدا نخواهند کرد ان شاالله.
ازدواج موقت قطعا آرامش و رضایت ازدواج دائم را ندارد و با آن قابل مقایسه نیست، به جای فکر کردن به این مسائل بهتر هست مهارت های انتخاب همسر را در خودشان تقویت کنند.موفق باشید.
💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠
@hamsaranekhoob