#ارتباط_پیش_از_ازدواج
#خودمختاری_کودک
سلام و عرض ادب
1.باپسر18ساله که همسرایندشوانتخاب کرده چطورباید برخوردکرد
مثل اینکه چندساله باهم ارتباط تلفنی ودیدن دارن. به هم کادو میدن.تشکر از زحماتتون
2.با دختر 2.5 ساله ای که بر حرف خود اصرار بیش از حد دارد چطور باید برخورد کرد. مثلا اگر از پله دستشو بگیریم و پایین بیاریمش برمیگرده و دوباره همون پله رو خودش تنها میاد. با توجه به اینکه پدر و مادر سعی کردندحس استقلال طلبی کودک حفظ شود لطفا راهنمایی بفرمائید که چطور تعادل برقرار بشه.
🌹🍃 پاسخ #مشاور_امین کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم #علاءالدین
سلام خدمت شما بانوی گرامی
در ارتباط با پسر ۱۸ ساله، در نظر داشته باشید که اگر غفلت از سوی والدین رخ داده و روابط مدتی هست که برقرار بوده، نمیتوان به صورت دفعی از ایشان خواست به این رابطه پایان دهند یا کلا از فکر ازدواج بیرون بیایند،اولا ازدواج در سنین پایین به شرط شکل گیری بخشی از آمادگی ها و واقع بینی در زندگی، نه تنها بد نیست بلکه فرصت ها و تجارب ویژه ای را در اختیار فرد قرار خواهد داد، کاری که میتوانید در این زمینه انجام دهید، جدی گرفتن مسئله ازدواج ایشان و کمک و حمایت برای ازدواج درست و کسب آمادگی ها و در مواردی مطالبه ی آن آمادگی یا اقدام از طرف پسر هست. طبیعتا کسی که در سن پایین ازدواج میکند تا حدی مورد حمایت خانواده قرار میگیرد اما هر خانواده ای بدون استقلال از دیگر خانواده ها و والدین ، از هم میپاشد پس هر دو نفر باید خود را برای شکل دهی و حفظ این استقلال کاملا آماده کنند. این آمادگی ها در دو محور مورد بحث هست، یکی آمادگی های بیرونی و مادی مثل کسب درآمد( پسر در سن پایین حتی اگر نتواند همه درآمد لازم برای زندگی اش را به دست بیاورد، حداقل اندک درآمد مستقلی باید داشته باشد، وگرنه از جهات مختلف،با چالش هایی مواجه خواهد بود.)، تعیین و تکلیف بحث سربازی، تلاش برای مهیا شدن شرایط شروع زندگی و ...، و بخشی از شرایط هم مربوط به خود شخص و نحوه نگرش و رفتار اوست، مثل کسب توانمندی تعامل درست با همسر، کسب توانمندی مدیریت مالی زندگی، داشتن نقشه راه و برنامه برای آینده ی زندگی از جهت زندگی مشترک،تحصیل، شغل و ...، کسب اطمینان از انتخاب درست و داشتن دلیل و استدلال منطقی برای این انتخاب علاوه بر علاقه و ایجاد عاطفه، به این جهت که زمانی که فرد وارد محیط های بزرگتر به لحاظ تحصیلی یا شغلی میشود و با افراد بیشتری مواجه میشود و احیانا فردی بهتر از همسر خود در بعضی از جهات میبیند، مثلا زیباتر یا دارای پایگاه اجتماعی بهتر و ... دچار شک و تردید یا خدا نکرده پشیمانی از ازدواجش نشود! بنابراین بهتر است با ایشان صحبت شود و فراهم کردن شرایط و تعیین کردن تکلیف این رابطه از ایشان مطالبه شود، از طرفی در ارتباط با آمادگی های درونی بهتر است ایشان محک زده شود مثلا یک ماه مدیریت مالی خانواده به عهده ایشان گذاشته شود تا بتواند عملکرد خود را بسنجد. از طرفی بهتر هست طرف مقابل ایشان نیز کاملا بررسی شود، بنابراین توصیه میکنم حتما صوت های هنر انتخاب همسر استاد پوراحمد را گوش دهید و حتی الامکان با خود آقا پسر و مراحل بیان شده را اجرا فرمایید از مشخص کردن ملاک ها و تطبیق فرد و خانواده او با این ملاک ها،تا تحقیق کامل و جامع به شکلی که در صوت ها بیان شده ومرحله سوم مشاوره پیش از ازدواج،اگر طرف مقابل را مناسب نیافتید و خودتان نتوانستید ایشان را قانع کنید ، تین مرحله اهمیت ویزه ای پیدا میکند،مشاوری امین و با تجربه و مومن و قابل اعتماد در این زمینه میتواند کمک زیادی به شما بکند. از طرفی در نظر داشته باشید که قطعا هیچ فردی کامل و بدون عیب و نقص نیست اما بهتر هست هر دو طرف پیش از ازدواج به نقاط ضعف و قوت هم آگاه شوند تا با چشم باز و آماده برای مواجهه با چالش ها وارد زندگی مشترک شوند و بعد از شروع زندگی زیر یک سقف با مشاهده کوچکترین نقطه ضعفی از طرف مقابل دچار سرخوردگی و پشیمانی از ازدواج نشوند.
۲. در مورد دوم، خیلی خوب هست که والدین سعی میکنند استقلال خواهی فرزند حفظ شود و در این جهت حتما باید توجه داشته باشند که تمایل به خودمختاری توسط کودک،امری طبیعی متناسب با دوره رشدی کودک و اتفاقی ضروری در رشد اوست. تقریبا از سن دو سالگی کودک به دنبال این هست که خودش تصمیم بگیرد و خودش کار ها را انجام دهد، جمله آشنای در این سنین در مواجهه با موقعیت های مختلف این هست: (نه! خودم میخواهم انجام دهم...)
اهمیت این دوران به این جهت هست که شکل گیری استقلال و باور به این که خودم میتوانم از پس کار هایی بر بیایم ، ریشه در این دوران رشدی دارد و اگر والدین در این دوران درست عمل کنند،تا پایان عمر برای فرد مفید و اثرگذار خواهد بود و او میتواند در بزرگسالی فردی توانمند و خودکارآمد باشد که میتواند زندگی و امور خود را به خوبی مدیریت کند...