eitaa logo
مشاوره محسن پوراحمد خمینی
41.3هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
60 ویدیو
8 فایل
🌸🍃 یک روانشناس انقلابی 🍃🌸 #محسن_پوراحمد_خمینی 💚روانشناسی با رویکرد اسلامی ایرانی🇮🇷 💓 ثبت نام و دریافت کلاسها 👇 @hamsaranclass 💓 راهنمای کانال 👇 (مشاوره #رایگان، مشاوره #تلفنی، نظرات، فروشگاه‌های همسران خوب، تبلیغات و...) 👇 @hamsaranrahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام. من ۲۰ سالمه و همسرم ۲۷ ، فامیل مون هستن. قبل از ازدواج نمی‌دونستم زندگی مشترک با خانواده همسر چه قدر بد هست . الان فهمیدم خصوصا اینکه من شاغلم و خوب زندگی مون با مادرشون و خواهرشون که خانه دار هستن متفاوت تر میشه، الان تو عقدیم میبینم که خانوادشون به جاری م گیر میدن که چرا غذا دیر درست می‌کنه و از این حرفا... سوالم این هست که چه طور همسرم رو راضی کنم خونه جدا بگیریم؟چون پول هم نداریم و میگه اگه بنا به اجاره ست میریم پیش بابام اینا. یه دفعه هم خیلی با مهربانی و ذوق از آرزوهام گفتم و منطقی گفتم اما ایشون جبهه گرفت و گفت با مادرم چه مشکلی میتونی پیدا کنی؟ من سعی کردم تقصیر رو گردن خودم بندازم گفتم من روحیه ام مستقل هست چون مادرخودمم شاغله ، رو پای خودم بزرگ شدم... قبول نکرد و گفت پول نداریم، الآنم میگه یه خونه ۷۰۰ میلیون هست قیدشو بزن! اما من به اجاره راضی ام این شده تمام فکر و ذکر من ... واقعا موندم و فقط به خدا امید دارم. ممنونم از شما 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خواهر گرامی،وقتتون به خیر بسیار عالی که از ابتدا دغدغه تنظیم روابط مثبت با همسر و خانواده محترم همسرتون را دارید. توصیه کلی اینه که تا جایی که براتون مقدور هست باید تلاش کنید که محل زندگیتون جدای از خانواده همسر باشه،مگر شرایط خاصی که واقعا مقدور نیست یا بسیار در رنج و سختی می افتید و سرزنش همسر و اطرافیان براتون آزار دهنده میشه. در این باره با توجه به اینکه از طرفی بحث اقتصادی و خرید یا اجاره مطرح هست،و از طرف دیگر منزل آماده ای هست کنار خانواده همسر،طبیعتا همسرتون مورد دوم را ترجیح میدهند مگر اینکه با استدلال های قوی قانع بشوند،اگر گفت و گوی شما در این باره، باعث اختلاف و دلخوری یا احساس بی اعتمادی همسرتون نسبت به شما میشه،برای گفت و گو با همسرتون فردی به غیر از خود شما و خانوادتون، میتونن اقدام بکنن که چالش ها و تنش هایی که از زندگی کنار خانواده همسر به وجود میاد برای همسرتون توضیح بدند،مثلا از اقوام فردی که با هر دو طرف نسبت داشته باشند و بی طرف باشند،که همسرتون حرفشون را قبول داشته باشند و بهشون اعتماد داشته باشند،همچنین میتونید از مشاوری امین برای مطرح کردن این بحث استفاده بکنید،میتونین الان که در دوران عقد هستید و بهترین زمان برای این کار هست،خودتون صوت های هنر زن بودن استاد پور احمد و همسرتون صوت های هنر مرد بودن را بگیرید و گوش کنید که هم در این مورد و هم در موارد دیگه براتون کمک کننده هست.خودتون هم ابتدا روابط عاطفی خودتون با همسر را مستحکم کنید و اعتماد سازی انجام بدید و علاقه و احترامتون را نسبت به خانواده همسر نشون بدین به طرق مختلف. بعد از امتحان شیوه های بالا ، با شیوه صحیحی که در همان صوت های هنر زن بودن مفصل مطرح شده درخواست خود را از همسر بیان بفرمایید.در این باره هم همون طور که خودتون به خوبی رعایت کردید،باید به نحوی صحبت بشه که پیام منفی یا عدم علاقه و اعتماد، به همسر و خانواده ایشون منتقل نشه. منتها دقت داشته باشید که خودتون هم باید این را پذیرفته باشید که زندگی مستقل به خصوص اوایلش ممکن هست با سختی هایی به لحاظ اقتصادی همراه باشه مثل قسط های وام،پرداخت اجاره و ... که بخشی از درآمد شما را کاهش میده و باید در هزینه های دیگتون صرفه جویی کنید. در نهایت اگر راه های گفته شده را امتحان کردید و به هیچ وجه جواب نداد و امکانش فراهم نشد،از صوت های مفید مشاوران امین مثل صوت های استاد پوراحمد و همچنین مشاوره های تلفنی و ... در جهت کسب مهارت های ارتباط با خانواده همسر ،حتما استفاده بکنید،تا میزان تنش به حداقل برسد. موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
باسلام خدمت استاد بزرگوار من با جاری و مادرشوهر در یک ساختمان زندگی میکنم, فرزند جاریم وقتی سرکارن پیش مادرشوهرم هستن و این باعث شده توجه به اون نوه بیشتر بشه ,هدایا و محبت بیشتری دریافت میکنه و باعث سرخوردگی فرزندم و حساسیت خودم به رفتارها شده چطور میتونیم با این مساله کنار بیایم؟ و سوال دیگرم چطور بدون دلخوری بهشون بگم که من نمیتونم بچه جاریم رو نگه دارم؟ چون بیشتر اوقات به بهانه بازی میفرستنش منزل ما و خیلی خرابکاری میکنه و باعث اعصاب خوردیم میشه 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام و رحمت تشکر از حسن اعتماد شما به مجموعه همسران خوب،و احسنت به شما بابت پیگیری مشکلتان چند نکته باید درمورد مشکل تان خدمتتان عرض کنم،ان شا الله با رعایت این نکات حتما به نتیجه ی بهتری خواهید رسید ۱)شما دائما خودتان را در یک قیاس باطل انداخته اید که درست یا غلط بودن این قیاس اهمیتی ندارد، نگاه و فکر مقایسه گونه فی نفسه آسیب زاست،لذا باید خودتان را از این نگاه نجات بدهید.دقت داشته باشید که کودکان ما دنیا را از همان دریچه ای نگاه می‌کنند که ما به آنها معرفی میکنیم لذا شما باید در وهله ی اول نگاه خود را تغییر دهید و بعد هم به کودک خود با آرامش کمک کنید و به اونشان دهید که اینگونه نیست.با مقایسه کردن،ذهن حساس تر میشود و چه بسا رفتاری که اصلا هم غیر طبیعی نیست،برای شما غیر طبیعی بنظر بیایید و اینگونه نمیتوانید نکات مثبت قضیه و محبت هایی که به شما میشود را دریافت کنید و از آنها لذت ببرید برای رهایی از این فکر ها بهتر است تلاش کنید ویژگی های مثبت و محبت هایی که در حق شما میشود را مدام توجه کنید و برعکس به موارد دیگر توجهی نشان ندهید اگر کودکتان هم اعتراض کرد بگویید نه مامان اصلا اینطور نیست مامان جون خیلی شما رو دوست دارید و سپس به نمونه از دوست داشتن آنها را مطرح کنید تا کودک شما به امنیت روانی برسد و همچنین بعد از مدتی تمرین کردن و مقایسه نکردن مطمئنا خودتان هم به آرامش می‌رسید و متوجه میشوید گاهی اصلا چیز خاصی نبوده ۲)شما موقعیت بهتری نسبت به جاری خود دارید وبخاطر زمان بیشتری که در خانه هستید میتوانید به راحتی با خانواده ی همسر صمیمی شوید و خودتان را در دل آنها جا کنید،البته دقت داشته باشید که تعادل را در رفت و آمد حفظ کنید اما گاهی به خانه ی آنها بروید،به مادرشوهر خود کمک کنید و حتی برای آنها کیک یا غذایی ببرید و اینگونه محبت آنها را جلب کنید لذا سعی کنید با تغییر عملکرد و نگاه مثبت این اتفاق را تبدیل به فرصتی بکنید برای بهتر شدن روابط تان،و اینگونه بچه ی شما هم بیشتر در معرض محبت قرار میگیرد ۳)به بچه ی جاری خود به چشم بچه ی جاری اگرنگاه کنید تحمل خراب کاری هایش برایتان وحشتناک می‌شود اما اگر به چشم بچه ای مثل کودک خودتان که از قضا از وجود مادر کمتر بهره مند است،قطعا پذیرشش برای شما راحت تر خواهد شد به این فکر کنید که چه بسا این یک موقعیتی باشد که خدا برای شما قرار داده تا بتوانید رشد کنید و ان شا الله ماجور شوید از طرفی این موقعیت واقعا برای کودک خود شما که نیاز به همبازی دارد بسیار مفید است پس این را به فال نیک بگیرید ۴)اگر حساسیت خود را مدیریت کنید و تا زمان بازی بچه ها صبر کنید و بعد از آن،با خود آنها به روش بازی خانه را مرتب کنید،قطعا حس بهتری را تجربه خواهید کرد 👇👇👇👇👇
سلام وقت بخیر بنده و هسرم ۲۶ ساله و دانشجو هستیم. حدود ۶ ساله عقدیم و تا چندماه دیگر عروسی خواهیم کرد انشالله. بااینکه امکان مستقل زندگی کردن برایمان فراهم هست اما همسرم اصرار دارند در یک ساختمان(واحد های جداگانه) با خانواده شان زندگی کنیم. دلیلشان امنیت بالاتر، منطقه بهتر و تک پسربودن خودشان هست. (مسکن خودمان ملی هست) من بااینکه خانواده ایشان را دوست دارم و تاکنون الحمدالله مشکلی در روابطم باآنها پیش نیامده ولی بااین موضوع مخالفم و همیشه از فکر کردن به آن دچار تنش میشوم.. (چندین بار سراین موضوع باهم بحث کرده ایم) راهکار شما برای این موضوع چیست؟ در این صورت چگونه روابط ، رفت و آمد و حدو مرزهایم را مدیریت کنم؟ البته احتمال اینکه ۵، ۶ سال آینده بخاطر مسائل کاری به شهر دیگر نقل مکان کنیم وجود دارد. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم عرض سلام وادب خدمت شما خواهر بزرگوار واحسنت به شما بابت پیگیری مشکلتان از طریق صحیح ان شا الله چند نکته باید خدمت شما خواهر عزیز عرض کنم: 1)مدت عقد شما بسیار طولانی شده است و این خوب نیست پس تلاش کنید هر چه سریعتر عروسی را برگزار کنید ودیگر بخاطر بهانه های اخیر مثل کرونا واینکه نمیتوانید مراسم بگیرید و..عروسی تان را به تاخیر نیندازید 2)شما باید تلاش کنید تا جایی که مقدور است و شرایط سختی نیست از زندگی با خانواده ی همسر اجتناب کنید اما بعضی اوقات شرایط به گونه ای رقم میخورد که باید زندگی با خانواده ی همسر را انتخاب کنید 3)اینکه همسر شما تک پسر خانواده است،اگر فردی وابسته به خانواده اش هست،شما باید تلاش کنید که همسرتان را قانع کنید که محل زندگی تان جدا باشد اما اینکه شما با تنش و نارحتی و...بخواهید ایشان را منصرف کنید کار غلطی است و چه بسا زندگی شما از پایه و اساس شکل گیری دچار مشکل شود ،مخصوصا اینکه همسر شما بخاطر تنها نبودن و امنیت شما و زندگی در محل و شرایط بهتر قصد دارند این تصمیم را بگیرند لذا باید حسن نیت ایشان را نیز مدنظر قرار دهید 4)دقت داشته باشد قانع کردن همسرتان باید به روش کاملا منطقی با مهارت و دقت انجام بپذیرد ،و به همسرتان این حس منتقل نشود که شما با خانواده ی ایشان مشکلی دارید یا ..لذا باید تلاش کنید برای همسرتان اعتماد سازی کنید به گونه ای که خیالش از شما و رابطه ی شما مطمئن شود 5)میتوانید از یک فرد مورد اعتماد که همسرتان او را قبول دارد بخواهید تا با همسرتان صحبت کند و تنش ها و مشکلاتی که ممکن است در زندگی با خانواده ی همسر پیش بیاید را برای ایشان توضیح دهد ،در این زمینه میتوانید از یک مشاور امین برای صحبت با ایشان استفاده کنید 6)پیشنهاد میکنم هم خودتان و هم اگر همسرتان راضی میشوند مجموعه های هنر زن بودن و برای ایشان هنر مرد بودن را تهیه کنیدو گوش کنید ان شا الله از آنجایی که در اوایل زندگی هم هستید بسیار راهگشا خواهد بود 7)دقت داشته باشید اگر همسرتان به هردلیلی راضی نشد و شما بررسی کردید نپذیرفتن این مسئله میتواند مشکلات و آسیب های بیشتری داشته باشد باید سع کنید مدیریت روابط ،ایجاد حد و مرز وتعادل در رفت و آمد را حتما رعایت کنید مثلا نباید دائما به خانواده ی همسر بروید بلکه باید مثل سایر افرادی که دور از هم زندگی میکنند برای رفت و آمد خود زمان معینی داشته باشید مثلا هفته ای یکبار یا دوبار ومواردی از این قبیل و فراموش نکنید با همه ی این اوصاف،زندگی با خانواده ی همسر مزیت هایی هم دارد که نباید بر آنها چشم پوشی کنید ،پس فقط مهارت خود در روابط و ایجاد حد و مرزها را دقت داشته باشید ان شا الله که خوشبخت وعاقبت بخیر شوید و زندگی تان را با نظر آقا امام زمان آغاز کنید . کانال تربیتی همسران خوب 💠💠 @hamsaranekhoob
سلام استاد بزرگوار وقت بخیر طاعات قبول من خانمی ۳۴ ساله هستم که حدود ۱۰ سال پیش ازدواج کردم و دو فرزند پسر ۶ و ۳ ساله دارم موقع خواستگاری همسرم خواستن که ما مدتی در منزل پدریشان زندگی کنیم و من قبول کردم سه سال بعد از ازدواج با توجه به شرایط و اینکه بچه داشتیم هر چه تلاش کردم و صحبت کردم با ایشان که زندگی خودمون رو مستقل کنیم ایشان نپذیرفت و کاملا روحیه وابسته ای به پدر و مادرشان دارند و هر کس با دلیل و برهان به ایشان مطلبی را توضیح دهد آنچه نظر والدینشان باشد را بر همه ارجح میدانند و آنها مستقیم نظر میدهند. همسرم دوخواهر و دو برادر مجرد در رنج ۳۰ سال هم در منزل دارند که بسیار در تربیت بچه های ما دخالت کرده اند و از دادن هله هوله های زیاد در طول روز تا دادن *گوشی* برای بازی بدون توجه به زمان، و در اختیار گذاشتن کامپیوتر . با اینکه بسیار با محبت به آنها تذکر داده ام و درد و دل کرده ام در مورد عوارض اینها بر جسم و روح بچه و اینکه کاملا نظر من را میدانند ولی اصلا توجهی نمیکنند. بچه حرف شنوی از ما ندارد و همسرم هم قاطعیت ندارند. من قبل از بارداری در مورد تربیت مطالعه داشتم و صحبت های استاد پور احمد را هم شنیده ام و همسرم هم کم و بیش اطلاعاتی دارند و من به ایشان مطالب را ارائه داده ام همسرم با اینکه تحصیل کرده هستن ولی برای این موضوع تلاشی نمیکند . ایشان وقتی در منزل هستن با گوشی سرگرم هستن و میگویند بگذار بچه راحت باشد و توجیه میکنند و اگر تذکر بدهم با من دعوا میکنند و قربانی ماجرا من میشوم به جای اصلاح قضیه،حتی اجازه ندارم در را قفل کنم تا ساعت کمتری بچه ها بروند با بچه ها بازی هم میکنم ولی گوشی بازی برایشان جذابتر است و اگر من هم گوشی بدهم فایده ندارد چون با گوشی آنها هم بازی میکنند و عملا ضربه بیشتری میخورند. من برای فرزندانم چه کنم؟خیلی غصه میخورم و ناراحتم ولی کاری از دستم برنمی آید حتی نگران مدرسه رفتنش هم هستم گاهی به شدت احساس افسردگی و شکست در زندگی میکنم فایلهای استاد را گوش کردم ولی نمیتوانم عملی کنم چون یک دست صدا ندارد. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما خواهر گرامی بنا به صحبت هایی که داشتید، در درجه ی اول تقویت و بهبود ارتباط با همسر و فرزندان بر اساس صوت هایی که گوش کردید ، اهمیت دارد،امر و نهی بیش از حد یا گلاویز شدن با آن ها بر سر هر مسئله ای،طبیعتا باعث خواهد شد هم همسر و هم فرزندانتون بیشتر به سمت خانواده همسر که با آن ها برخورد بهتری دارند متمایل شوند. در درجه ی بعدی بهتر هست از همه ظرفیت هایی که در اختیار دارید تا جایی که منجر به اختلاف جدی با همسر نشود،برای مستقل زندگی کردن استفاده کنید، ابتدا با همسر محترم صحبت کنید،از تکنیک نامه نگاری استفاده،از افرادی در اقوام و بزرگان فامیل و آشنایان که همسرتون آن ها را قبول دارد و برای حرفشان اعتبار قائل هستند،به عنوان واسطه درخواست کنید تا با همسرتون صحبت کنند. همچنین ابتدا با اصلاح روابط عاطفی و جنسی باهمسر و جلب اعتماد ایشان و بعد هم با لحن خوب و شیوه مناسب از ایشان درخواست کنید،هر دو با همدیگر به یک مشاور زوج و خانواده مراجعه کنید تا بتوانید از تاثیر و دخالت خانواده ها و اصلاح وابستگی بیش از حد به خانواده ها در مورد مسائل زندگی خود تصمیم گیری کنید. در نهایت پیشنهاد میکنم برای بررسی بیشتر وضعیت فعلی و بررسی راهکار های متناسب تر با وضعیت دقیق ، حتیالامکان یک گفت و گو با مشاوره امین داشته باشید. موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام استاد من چندماهه عقد کردم همسرم خیلی به خانواده ش وابسته هست دانشجوعه و فعلا شغل آزاد داره... خانواده شوهرم دوست دارن طبقه دوم خونشون زندگی کنیم من گفتم که حداقل دوسال دور از خانواده هامون مستقل زندگی کنیم چون همسرم برنامه ریزی برای درآمدش نداره و هرموقع به پول احتیاج پیدا میکنه به خانواده م و خانوادش زنگ میزنه و درخواست پول میکنه حتی شده برای خریدن اینترنت غیر ضروری درخواست پول کرده لطفا راهنمایی بفرمایید؟ پاسخ مشاور کانال تربیتی همسران خوب سرکار خانم ♦️بسم الله الرحمن الرحیم♦️ با سلام به طور کلی حتی الامکان توصیه می کنیم زوجین برای اقامت خود مکانی غیر از منزل والدین را در نظر بگیرند. البته که اگر در حال حاضر توان مستقل جدا کردن از نظر مالی را ندارند این مسأله با رعایت حریم هایی بالامانع است. ضمن اینکه شما در سوال به این اشاره نکردید درآمد، سن و وضعیت شغلی همسر شما به چه صورت است، به هر حال سعی کنید بیشتر به همسرتان اقتدار دهید و نیاز های خود را به ایشان بازگو کنید. برداشت من این است شاید هنوز ایشان از لحاظ اقتصادی توان پرداخت انواع هزینه های زندگی را ندارند و این نوع وابستگی به خانواده هم بابت همین موضوع باشد. بنابراین سعی کنید در اولبن فرصت با یک مشاور امین صحبت کنید تا پاسخ متناسب با شرایط خود را دریافت کنید. موفق باشید 💐 ♦️کانال تربیتی همسران خوب♦️ @hamsaranekhoob
سلام خانمی۲۶ساله هستمو همسرم ۳۰ساله چندسالی هست ک ازدواج کردیم و با خانواده همسرم در یک خانه زندگی می‌کنیم خیلی خانواده خوبی هستن و مهربان ولی به دلیل خانه مشترک دخالت ها و حرف هایی پیش میاد همسرم از اول مایل به جدا زندگی کردن بود ولی شرایط جور نشد الان من هم خسته شدم و دوست دارم جدا بشیم ولی نمیدونم چطوری باید بیانش کنم ک هم خانواده شوهرم ناراحت نشن هم شوهرم به حرفم گوش کنه بدلیل مشکل مالی شوهرم نمیتونه خونه بگیره ولی من حاضرم حتی طلا بفروشم هرچند زیاد نیست فقط جدا بشم چند بار به شوهرم گفتم میتونیم خونه جدا بگیریم؟ حرفی نمیزنه کلا راجب آینده و برنامه هاش چیزی به من نمیگه و من از این موضوع ناراحتم لطفا کمکم کنید ک چطوری این موضوع رو حل کنم پاسخ مشاور کانال تربیتی همسران خوب سرکار خانم   ♦️بسم الله الرحمن الرحیم♦️ سلام خواهر عزیز در مورد این تصمیم به یک نکته ممهم دقت کنید و آن هم با توجه به اینکه خانواده همسر شما خانواده خوبی هستند با این جدایی چه چیزی به دست می آوریدو چه چیزی از دست می دهید اگر میزان اختلافات در حدی است که می توانید مدیریت کنید این کار را انجام دهید. در صورتی که واقعا این همسایگی منحر به اختلافات جدی می شود سعی کنید ابتدا همسر خودرا با گفتگوی سالم و منطقی قانع کنید و سپس از طریق ایشان مطرح نمایید توصیه می کنم حتما با یک مشاور امین در این رابطه و برای تصمیم بهتر صحبت کنید موفق باشید 💐 ♦️کانال تربیتی همسران خوب♦️ @hamsaranekhoob
سلام . مادرهمسرم با پدر همسرم ب اختلاف شدید خوردند و قهر کردند و همراه پسر نوجوانش به خانه ما آمدند و قرار دیگ همیشه با ما زندگی کنند. با وجود مستاجر بودن و بچه های کوچک ک خودمون داریم از لحاظ مالی دچار مشکل میشیم ولی همسرم حتی حاضر نیستن از لحاظ قانونی اقدام کنند برای طلاق تا لااقل مادرش مهریه بگیره و کمی بتونن کمک خرج خانواده باشن. هر مدل صحبت و پیشنهاد رو دادم ولی میگه فایده نداره باید بسوزی و بسازی. حالا ک این قضیه پیش اومده برای زندگی ما.چاره ای نیست. من چجوری با این قضیه میتونم کنار بیام؟ چکار کنم ک کمتر از این قضیه اذیتم کنه؟ چجوری آرامش خودم و بچه هام رو حفظ کنم ؟ راهنمایی کنید منو لطفا 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی ✨ گاهی اوقات شرایط زندگی آنطور که ما دوست داریم و یا برنامه‌ریزی میکنیم پیش نمی روند. پس بهتر است زندگی را همانطور که هست با قواعد طبیعی دنیا بپذیریم تا راحتتر با مسائل آن کنار بیاییم و بهتر بتوانیم مشکلات را هضم و حل کنیم. ✨ گاهی مشکلات وسیله ای برای امتحان میزان صبر و حوصله و قدرت روحی ماست، همانطور که می دانید شرایط همیشه به یک شکل نیست چه بسا مشکل به زودی حل شده و شرایط به حالت عادی برگردد. پس چه با همسر و چه با خانواده ی ایشان طوری رفتار و تعامل داشته باشید که اگر ان شاالله مسئله حل شد، شما سربلند و روسفید از این امتحان خارج شوید و مورد تحسین و ستایش همسرتان قرار بگیرید. ✨ خودتون رو جای همسرتون بگذارید و آنوقت می بینید که چاره‌ای جز اینکار ندارند. شاید هنوز امیدی برای صلح و آشتی وجود داشته باشد که اگر مادر همسرتون اقدام به شکایت و گرفتن مهریه کنند دیگر هیچ امیدی به حل شدن مشکل نباشد. ✨ حالا که چنین شرایطی پیش آمده نگاه مسئولانه به قضیه داشته و برخورد مسئولانه داشته باشید، بجای ناراحتی یا خدای نکرده بحث و جدل یا ایجاد دلخوری و اوقات تلخی با همسرتان با هم صحبت کنید و تقاطی از زندگی که ممکن است آسیب ببیند یا تحت الشعاع این مسئله قرار بگیرد را شناسایی و از بروز مشکلات بیشتر پیشگیری کنید. مثل روابط عاطفی شما با همسر و یا احساس استقلال در زندگی و تربیت فرزندان....‌ را به بهترین نحو ممکن مدیریت کنید تا مشکلات تبدیل به معضل و بحران نشوند. ✨ برای تحمل راحتتر توصیه میکنم خودتان را جای همسرتان قرار دهید، اگر این مشکل برای خانواده شما پیش می آمد توقع چه برخوردی را از همسرتان داشتید؟ آیا خودتان همانطور که انتظار داشتید برخورد کردید یا می کنید؟ ✨ بعد معنوی مسئله مثل اجر خدمت به مادر و راضی نگهداشتن پدر و مادر را در نظرتان قویتر کنید تا انگیزه ی شما برای پذیرش بیشتر شود. بارها قضایای مختلف از بزرگان و معصومین در مورد فضیلت خدمت خالصانه به والدین مخصوصاً مادر و آثار و برکات آن در زندگی دنیوی و اخروی شنیدیم که الان وقت عمل به آنهاست تا ان شاالله آثار و برکات آن متوجه زندگی شما هم بشود. ✨ در چنین مواقعی با خدا معامله کنید, مطمئن باشید که خداوند مهربان از این مسئله هدفی را برای ارتقای روحی شما دنبال می کنند؛ پس مواظب حیله ها و وسوسه‌های شیطان باشید که ان شاالله با توسل به خدا و اهل بیت علیهم السلام فتح بابی شده و گشایشی ایجاد شود. ✨ در مورد سوال آخر که چه کنم آرامش خودم و بچه‌ها حفظ شود؟ شما سعی کنید آرامش خود و همسرتون حفظ شود که در اینصورت بچه‌ها هم احساس آرامش خواهند کرد ان شاالله. 📚 پیشنهاد: توصیه می شود «هنر رضایت از زندگی» استاد پوراحمد را از کانال تهیه و گوش کنید که بسیار آرامبخش روح و روان تان خواهد بود. سربلند و پیروز باشید 🌹 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob