#چالش_های_بعد_از_خیانت
عرض سلام و خداقوت.
بنده خانمی 26ساله و همسرم 28سال حدودا 6 ساله که ازدواج کردیم و1فرزند داریم. مشکل ما طلاق عاطفی شدید هست که بخاطر مسائلی بوجود آمده از جمله خیانت همسرم که چه در فضای مجازی و چه حقیقی رخ داده درصورتی که ما خانواده ای مذهبی هستیم. قبول دارم که اشتباهاتی از جانب من بوده و اونطور که باید هنر زن بودن رو بلد نبودم ولی از ماه های ابتدایی زندگی همسرم مدام از طلاق و همسر دوم صحبت میکردن و همین باعث بحث وسردی میشد. تمام ارتباط هایی که همسرم میگرفتن به دلیل انتخاب همسر دوم بوده و وقتی من متوجه میشدم قطع میکردن ولی بعد مدتی دوباره شروع میشد. آخرین ارتباطش با صمیمی ترین دوست بنده بوده که ایشونم متاهل بوده و در تمام طول این مدت حدودا1 سال و نیم بنده بی خبر بودم. الان همسرم قسم خوردن که دیگه سراغ این کارها نمیرن و میدونم که اینطور هست ولی از لحاظ روحی خودم دچار بحران شدیدی هستم از طرفی خیانت همسرم و از طرفی اعتماد کردن به کسی که مثل خواهرم بوده. مدام درحال فکر و خیالم حتی وقتی خوابم کابوس این اتفاقات رو میبینم. هنر زن بودن و همینطور کلاس طلاق عاطفی و راه های برون رفت رو مرتب گوش میدم ولی اصلا نمیتونم اجرا کنم.
هم خودم و هم همسرم به کلی از زندگی خسته ایم و نشاط برای هیچ کاری نداریم.لطفا راهنمایی بفرمایید.
🌹🍃 پاسخ #مشاور_امین کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم #علاءالدین
سلام خدمت شما خواهر بزرگوار
متوجهم که بسیار شرایط سختی داشتید که تا حدودی همچنان ادامه پیدا کرده، متاسفانه تخم مسموم خیانت وقتی کاشته بشود،محصولاتی جز این هم نمیتوان از آن درو کرد.
خیلی از اوقات افراد برای تامین غرایز زیستی که بخشی از وجود پیچیده و هزار لایه ی آن ها به عنوان انسان هست، همه زندگی و امور ارزشمند تر خودشان را فدا میکنند. و حتی با روی آوردن به هیجانات موقت و زودگذر، تامین همون غرایز زیستی را هم برای طولانی مدت با مشکل مواجه میکنند ، مثل همین سردی هایی که بعد از آشکار شدن خیانت در زندگی ها اتفاق می افتد.
در این ارتباط طبیعی هست که نتوانید در شرایط فعلی صوت های هنر زن بودن را پیاده کنید، چرا که اولا به قول خودتون نشاطتون را در زندگی از دست دادید، و ضربه ی سنگینی به روان شما وارد شده که هنوز کابوسش را میبینید، و احتمالا البته بسیار هم خودتون را سرزنش میکنید بابت مسئله ی دوستتون که همین حال شما را بدتر میکند، پس باید اول اون ضربه را حداقل اندکی ترمیم کنید تا انرژی و انگیزه کافی برای اجرای آموزش هایی مثل هنر زن بودن را دوباره به دست بیاورید ان شاالله.
پس توصیه میکنم حتما به یک روان شناس بالینی یا زوج درمانگر متعهد و متدین مراجعه کنید، ترجیح این هست که هر دو نفر با هم مراجعه کنید اما اگر نشد خودتون به صورت فردی حتما مراجعه بفرمایید.
نکته دیگر این هست که هر انسانی ممکن هست در زندگی خودش اشتباهاتی انجام بدهد که دوره ای موقت از زندگی اش را با چالش مواجه کند، خب این فرد دو راه پیش رو دارد،یکی اینکه با حسرت گذشته، مسیر طولانی تری از زندگی را تلخ کند و مهم تر اینکه با سرزنش مداوم خود، ذهن و روان و حتی جسم خود را فرسوده کند، و مسیر دیگر اینکه علی رغم ناراحتی که از گذشته و اتفاقات آن دارد، سعی کند با آسیب شناسی رفتار گذشته خود، آینده ای را پایه ریزی کند که در آن ، اشتباهات گذشته را تکرار نکند و چه بسا آن قدر خوب عمل کند که بتواند ناراحتی ها و آسیب های گذشته را تا حد زیادی جبران کند و زخم های ناشی از آن را ترمیم کند،همین مسئله در مورد ارتباط شما با دوست صمیمی تان وجود دارد، این که شاید به خاطر رعایت نکردن برخی از احتیاط های عقلی و شرعی و به کار نبردن دوراندیشی و حزم و زود اعتماد کردن به افراد یا راه دادن هر فردی حتی بهترین افراد به حریم خصوصی زندگیتان ، خود را سرزنش میکنید، تا حدودی ناراحتی طبیعی است اما از جایی به بعد باید بلند شوید و روی پای خودتان بایستید و زندگی را از نو شروع کنید که اشتباهات گذشته در آن تکرار نشود، و این کار قطعا امکان پذیر است اما اگر در شرایط فعلی نشاطی برای انجام این کار ندارید، پیشنهاد میکنم مراجعه به روان شناس متعهد را پیگیری کنید همچنین گوش کردن صوت های رضایت از زندگی استاد پور احمد و خواندن این کتاب را هم به شما توصیه میکنم:
برای زن و شوهر ها وقت زندگی بهتر رسیده،ترجمه مهرداد فیروزبخت
موفق و موید باشید.
💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠
@hamsaranekhoob