عاشقــــــــــــــــ❤️ـــــــــــــــــانه مذهبی
( قسمت 66)
خواستم لب باز ڪنم براے معذرت خواهے ڪہ پدر سهیلے گفت:جیران جان ایشون عروسمون هستن؟
با شنیدن این حرف،گونہ هام سرخ شد،سرم رو بیشتر پایین انداختم!
مادر سهیلے جواب داد:بلہ هانیہ جون ایشون هستن.
پدر سهیلے گفت:عروس خانم،ما دامادو سر پا نگہ داشتیم تا گُلا رو ازش بگیرے اون دفعہ ڪہ با مادرتون سر جنگ داشت گُلا رو نمیداد!
همہ شروع ڪردن بہ خندیدن!
ڪمے سرم رو بلند ڪردم،سهیلے مثل همون شب ڪت و شلوار مشڪے تن ڪردہ بود،دستہ گل رز قرمز بہ دست ڪنار مبل ایستادہ بود!
مادرم آروم گفت:هانیہ جان سر پا ایستادہ دادن!
و با چشم هاش بہ سهیلے اشارہ ڪرد!
آروم بہ سمتش قدم برداشتم،نگاهش رو دوختہ بود بہ گل ها سریع گفت:سلام!
آروم و خجول جواب دادم:سلام!
دستہ گل رو ازش گرفتم،ڪمے ڪہ ازش دور شدم رو بہ جمع گفتم:من یہ عذرخواهے بہ همہ بدهڪارم!
نفس ڪم آوردہ بودم،دستہ گل رو ڪمے بہ خودم فشار دادم!
_اون شب....ڪارهام واقعا ناخواستہ بود!
آب دهنم رو قورت دادم و ادامہ دادم:اتفاقاتے افتادہ بود ڪہ هول شدم!
نمیدونستم آقاے سهیلے میخوان بیان خواستگارے....
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
امام على عليه السلام :
رهايى و نجات در اخلاص است
في الإخْلاصِ يَكونُ الخَلاصُ
📚ميزان الحكمه ج3 ص 369
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
❤️🍃❤️
#همسرداری
❌مدام به همسران نگویید چه کاری را چه زمانی انجام دهد!!!!
👈به جای زور گفتن،
کنترل کردن
یا آموزش دادن همسرتان،
✍روی همکاری با او تمرکز کن
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
سبک زندگی اسلامی همسران
عاشقــــــــــــــــ❤️ـــــــــــــــــانه مذهبی ( قسمت 66) خواستم لب باز ڪنم براے معذرت خواهے ڪہ پ
ادامه
👇👇
مڪث ڪردم،سهیلے نشست روے مبل،لبخند ڪم رنگے روے لب هاش بود آروم ڪنار گوش پدرش چیزے زمزمہ ڪرد.
پدرش سریع گفت:عروس خانم نمیخواے چاے بیارے؟
نگاهے بہ جمع انداختم،خانوادہ ش هم مثل خودش متشخص بودن!
لبخند نشست روے لب هام:چشم!
وارد آشپزخونہ شدم و با احتیاط گل ها رو گذاشتم روے میز.
نگاهم رو دوختم بہ گل ها،دفعہ ے اول گل سفید حالا قرمز!
بہ سمت ڪترے و قورے رفتم،با وسواس مشغول چاے ریختن شدم.
چند دقیقہ بعد بہ رنگ چاے ها نگاہ ڪردم و با رضایت سینے رو برداشتم.
از آشپزخونہ خارج شدم،یڪ قدم بیشتر برنداشتہ بودم ڪہ صداے زنگ آیفون بلند شد.
با تعجب بہ سمت جمع رفتم،مادر و پدرم نگاهے بهم انداختن.
پدرم گفت:ڪیہ؟
مادرم شونہ ش رو بالا انداخت و گفت:نمیدونم!
با گفتن این حرف از روے مبل بلند شد و بہ سمت آیفون رفت.
پدرم سرش رو بہ سمت من برگردوند.
_بیا بابا جان!
با اجازہ ے پدرم،بہ سمت پدر سهیلے رفتم و سینے رو گرفتم جلوش،تشڪر ڪرد و فنجون چاے رو برداشت.
بہ سمت مادر سهیلے،جیران خانم رفتم،نگاهے بهم ڪرد و با لبخند گفت:خوبے خانم؟
خجول تشڪر ڪردم و رفتم سمت سهیلے!
دست هام مے لرزید،سرش پایین بود.
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨
🌸 زیباست گلستـانِ خـدا
☘رنـگ به رنـگ است
🌸لبخنـد بـزن
☘خنـده دوای دل تنـگ است
🌸صبـح است ؛ بـزن بوسـه
☘تـو بر ساحت خورشیـد
🌸تـرکیبِ گـل و شـادی و
☘لبخنـد ؛ قـشنـگ اسـت
🌸 #سلام_صبـح_زیباتـون_بخیـر
🌸پنجشنـبـهتـون گـلبــارون🌸
http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#همسرداری
👈❌هیچگاه در مقابل دیگران با همسرتان مخالفت نکنید؛
👈 این کار سبب شرمنده شدن او خواهد شد
‼️و باعث میشود تا احترام دیگران نسبت به او کم شود!
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#همسرانه
تو رابطههاتون
گاهی بشینید روبروی هم،
ازهم گله کنید
ولی جواب همديگر رو ندید
فقط به گفتههای طرف مقابل فکر کنید
و رابطه رو بهتر کنید...
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#سیاستهای_همسرداری
💚 چند ساعت
قبل از آمیزش جنسی با همسر
گفتن : دوستـــــــ❤️ــــــت دارم
💞 و حرفای باز
عاشقــــــــــ😊ـــــــــــونه
یا گرفتن يك شاخه
گـــــــــــــ🌷ـــــــــل
یا هدیـــــــــــــ🎁ـــــــــــــــه ای برای او
یا يک اس ام اس
عاشقــــــــــــ💌ـــــــــــــانه
یا يک تک زنگ نيم روزی📲
و...
💘 به طرز عجیبی معجزه می کند .
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#همسرداری
#روابط_جنسی یکی از ارکان مهم صمیمیت شما است
و یکی از نکات زندگی مشترک است.
❤️ سعی در بهبود آن داشته باشید و برای لذت بردن خودتان و همسرتان بکوشید.
۱– راجع به آن با هم صحبت کنید.
۲– روابطتان را تنوع ببخشید.
۳– محبت فیزیکی خود را محدود به رابطه جنسی نکنید.
❤️در آغوش گرفتن و بوسیدن همسرتان تاثیر فوق العاده ای در رابطه تان خواهد داشت.
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
عاشقـــــــــــــــــــ❤️ـــــــــــــــانه مذهبی (قسمت 67 )
خواست فنجون رو بردارہ ڪہ صداے سرحال شهریار باعث شد سرش رو بہ سمت در ورودے برگردونہ!
شهریار با خندہ و شیطنت گفت:مامان دیگہ ما رو راہ نمیدے؟چرا دڪمون میڪنے؟
پشت سرش عاطفہ وارد شد،نگاهش بہ ما افتاد،با تعجب نگاهے بہ من ڪہ سینے بہ دست جلوے سهیلے خم شدہ بودم انداخت.
عاطفہ سریع سلام ڪرد،همہ جوابش رو دادن.
شهریار با تتہ پتہ گفت:ما خبر نداشتیم.
مادرم تند رو بہ خانوادہ ے سهیلے گفت:شهریار و عاطفہ پسرم و عروسم.
شهریار خواست بہ سمت در برگردہ ڪہ امین در حالے ڪہ هستے بغلش بود با خندہ گفت:چرا صدات قطع شد؟
یااللهے گفت و وارد شد.
متعجب زل زد بہ من،نگاهش افتاد بہ سهیلے!
عاطفہ با لبخند اومد سمت جیران خانم و دستش رو بہ سمتش دراز ڪرد:ببخشید ما خبر نداشتیم خواستگارے هانیہ س.
چشم غرہ اے بہ شهریار رفت و گفت:تا ما باشیم بے خبر جایے نریم.
جیران خانم از روے مبل بلند شد،گرم با عاطفہ دست داد و گفت:این چہ حرفیہ عزیزم؟!
شهریار با خجالت گفت:شرمندہ،عاطفہ بیا بریم!
نگاهم رو ازشون گرفتم،صورت سهیلے سرخ شدہ بود!
انگار استرس داشت!
هستے با خندہ گفت:هین هین!
سرم رو بلند ڪردم و زل زدم بہ صورت هستے لب زدم:جانم.
عاطفہ رفت بہ سمت شهریار،خواستن برن ڪہ امین اومد بہ سمت سهیلے.
متعجب رفتم ڪنار.
دستش رو گرفت بہ سمت سهیلے و گفت:سلام امیرحسین!
چشم هام گرد شد!
امین بہ سهیلے گفت امیرحسین!
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕