#فنجانی_چای_باخدا ✨🍮🍮
#قسمت_68
حکمِ ذره ای را داشتم که معلق میانِ زمین و آسمان، دست و پا میزد..
صوفی و حسام هر دو دشمن به حساب میآمدند..
حسامی که برادرم را قربانی خدایش کرد و صوفی که نویدِ انتقام از دانیال را مهر کرد بر پیشانیِ دلم..
به کدامشان باید اعتماد میکردم؟
حسام یا صوفی..؟
شرایط جسمی خوبی نداشتم.
گاهی تمام تنم پر میشد از بی وزنی و گاهی چسبیده به زمین از فرط سنگینی ناله میکرد
. و در این میان فقط صدای حسام بود و عطرِ چایِ ایرانی..
آرام به سمت اتاق مادر رفتم.
درش نیمه باز بود.
نگاهش کردم.
پس چرا حرف نمیزد؟
من به طمعِ سلامتی اش پا به این کشور گذاشته بودم
کشوری که یک دنیا تفاوت داشت با آنچه که در موردش فکر میکردم.
فکری که بروشورهای سازمانیِ پدر و تبلیغات غرب برایم ساخته بود.
اما باز هم میترسیدم..
زخم خورده حتی از سایه ی خودش هم وحشت دارد..
مادر تسبیح به دست روی تختش به خواب رفته بود..
چرا حتی یکبار هم در بیمارستان به ملاقاتم نیامد؟
مگر ایران آرزویِ دیرینه اش نبود؟
پس چرا زبان باز نمیکرد..
صدای در آمد و یا الله گوییِ بلند حسام. پروین را صدا میزد، با دستانی پر از خرید..
بی حرکت نگاهش میکردم و او متوجه من نبود..
او یکی از حل نشده ترین معماهایِ زندگیم بود.
فردی که مسلمانیش نه شبیه به داعشی ها بود و نه شبیه به عثمان..
در ظرفِ اطلاعاتیم در موردِ افراد داعش کلامی جز خشونت، خونخواری، شهوت و هرزگی پیدا نمیشد
و حسام درست نقطه ی مقابلش را نشانم میداد، مهربانی، صبر، جذبه، حیا و حسی عجیب از خدایی که تمام عمر از زندگیم حذفش کردم.
صوفی از مهارتش در بازیگری میگفت، اما مگر میشد که این همه حسِ ملس را بازی کرد؟
نمیدانم.. شاید اصلا دانیال را هم همینطور خام کرده بود..
اسلام ِعثمان هم زمین تا آسمان با این جوان متفاوت بود.
عثمان برای القایِ حس امنیت هر کاری که از دستش برمیآمد، دریغ نمیکرد.
از گرفتن دستهایم تا نوازش..
اما حسام هنوز حتی فرصتِ شناسایی رنگِ چشمانش را هم به من نداده ومن آرام بودم
به لطفِ سر به زیری و نسیمِ خنکِ صدایش..
بعد از کمی خوش و بش با پروین
جا نمازی کوچک از جیبش در آورد و به نماز ایستاد.
ادامه دارد...
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
✨﷽✨
🌺هر صبح هدیه خداست
🌿امروز آرزو می کنم
🌺در پناه لطف بیکران
🌿حضرت دوست باشید
🌺دوستان مهربانم #سلام
🌿صبح سه شنبه تـون بـخیر
http://eitaa.com/joinchat/897908738C30a1928237
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#همسرداری
👌 #آقایان محترم #فراموش نکنید!
‼️هیچ وقت نگید من دارم #کار میکنم
و خانمم داره اینو میبینه
و باید بفهمه این یعنی #دوست داشتنش
👈خانم شما به #شنیدن واژههای دوست داشتن
و #ابراز علاقه و محبت #کلامی و رفتاری نیاز داره!
👈و این مساله همچون نیاز به آب💧 خوردن
🌻نیازی #همیشگی است.
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#بانـــــــــــــــــــو
👌 ﮔﺎﻫﯽ ﺟﻠﻮﯼ ﻫﻤﺴﺮﺗﻮﻥ، ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎیی ﻫﺎﺗﻮﻥ ﻭ زیبایی ﻫﺎﺗﻮﻥ ﺗﻌﺮیف کنین!!!
ﺍﮔﺮ کسی ﺑﻬﺘﻮﻥ میگه ﭼﻘﺪﺭ ﻟﺒﺎﺳﺖ قشنگه ﭼﻘﺪﺭ ﺧﻮﺵ سلیقه ﺍﯼ ﻭ....
ﺣﺘﻤﺎ بیاین واسه ﻫﻤﺴﺮﺗﻮﻥ تعریف کنین؛ بگین: "ﻓﻼﻧﻲ ﻣﻲ ﮔﻔﺖ ﭼﻘﺪﺭ ﺧﻮﺵ سلیقه ﺍﯼ..."
یا ﻣﺜﻼ ﺍﺯ ﺧﻮبی ﻫﺎﯼ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺠﺮﺩیتون ﻫﺮ ﺍﺯ ﮔﺎﻫﯽ ﺻﺤﺒﺖ کنین. ﺍﮔﺮ ﺩﺭﺳﺘﻮﻥ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻩ، ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺵ تیپ ﺑﻮﺩین، ﺍﮔﺮ ﺁﺷﭙﺰﯼ ﺗﻮﻥ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻩ یا ﻫﺮ چیزِ دیگه ﺍﯼ.
فکر کنین که چه چیزایی ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﺴﺮﺗﻮﻥ ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻩ، ﺍﺯ ﺧﻮﺑﻲ ﻫﺎﺗﻮﻥ که ﺩﺭ ﺯمینهﯼ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼقه ﯼ ﻫﻤﺴﺮﺗﻮﻥ ﻫﺴﺖ ﺗﻌﺮیف کنید...
😍فرق بین دوستت دارم و عاشقت هستم چیست؟
پاسخی زیبا از #چارلیچاپلین
پاسخ چارلی بسیار ساده بود
وقتی گلی را دوست دارید آن را گلچین میکنید(می چینید) اما وقتی شما عاشق گلی هستید آن را هر روز آبیاری می کنید
کسی که این(متن) را بفهمد زندگی را فهمیده است...
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
👱♂آقایان محترم
#مدافع_خانومتان باشید!
از همسر خود در گفتار و کردار حمایت کنید.
به هیچ کس حتی نزدیکان اجازه ندهید
‼️ بی دلیل از همسر شما عیب جویی کنند!
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
#فنجانی_چای_باخدا ✨🍮🍮
#قسمت_69
دوست نداشتم کسی کچلی ام را ببیند پس کلاه گلداری را که پروین برایم تهیه کرده بود بر سرم محکم کردم
و رویِ مبلی درست در مقابلِ جا نمازِ حسام نشستم.
با طمأنینه ی خاصی نماز میخواند..
مانند روزهایِ اولِ مسلمانیِ دانیال.
به محض تمام شدنِ نمازش با چشمانی به فرش دوخته، نیم خیزشد و سلام گفت.
بی جواب، زل زدم به صورتِ کامل ایرانی اش پرسیدم
(چرا نماز میخوونی..؟)
لبخند زد (شما چرا غذا میخورین؟)
به پشتی مبل تکیه دادم
(واسه اینکه نمیرم.. )
مهرش را در دستش گرفت
(منم نماز میخوونم، واسه اینکه روحم نمیره..).
جز یکبار در کودکی آنهم به اصرار مادر، هیچ وقت نماز نخواندم.
یعنی خدایی را قبول نداشتم تا برایش خم و راست شوم..
اما یک چیز را خوب میدانستم و آن اینکه سالهاست روحم از هر مُرده ای، مُرده تر است و حسام چقدر راست می
گفت..
جوابی نداشتم
عزم رفتن به اتاقم را کردم که صدایم زد و من سرجایم ایستادم.
مُهر را نزدیک بینی اش گرفت و عمیق عطرش را به ریه کشید
(این مُهر مال شما.. عطرِ خاکش، نمک گیرتون میکنه..).
معنایِ حرفش را نفهمیدم. فقط مهر را گرفتم و به اتاقم پناه بردم.
نمیدانم چرا بی جوابی در مقابلش، کلافه ام کرده بود.
مهر را روی میز گذاشتم.
اما دیدنش عصبی ترم میکرد.
پس آن را داخل جیبِ مانتویِ آویزان از تختم گذاشتم و با خشم به گوشه ایی از اتاق پرتش کردم.
این جوان، خوب بلد بود که رقیبش را فیتیله پیچ کند.
نمیدانم چرا؟
اما تقریبا تمامِ وقتش را در خانه ی ما میگذراند و من خود را اسیری در چنگالِ او میدیدم.
بعد از شام به سراغش رفتم تا فکری به حالِ مادر کند و او با لحنی ملایم برایم توضیح داد که در زمانِ بستری بودنم
او را نزد پزشک برده و تشخیص، شوکِ عصبی شدید و زندگی در گذشته های دور است..
یعنی دیگر مرا نمیشناخت؟
چه مِنویِ بی نظیری از زندگی نصیبِ من شده بود..
نیمه های شب ویبره ی گوشیِ مخفی شده از چشم حسام را در زیر تشکم حس کردم.
جواب دادم.
صدایِ پشتِ خط شوکه ام..
او دیگر در اینجا چه میکرد؟؟
همراهِ صوفی آنهم در ایران..
(الو.. سارا جان.. منم عثمان..)
یعنی صوفی راست میگفت؟؟
ادامه دارد..
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨
دوستان مهربانم💞
صبح چهارشنبه تون عالی
روز را بامهربانی و گذشت
آغازكنی و بگذرانی قطعأ برندهای!🍃
لبخند خدا ❣🌸یعنی همه چیز
لبخندش همراه لحظه هایتان💞😊
#سلام_صبحتون_خندان
http://eitaa.com/joinchat/897908738C30a1928237
@hamsardarry
🌴🌹حدیث روز 🌹🌴
🌹امام صادق عليه السلام:
إيّاكَ وَالكَسَلَ وَالضَّجَرَ؛
فَإِنَّهُما مِفتاحُ كُلِّ سوءٍ
‼️از تنبلى و بى حوصلگى بپرهيز؛
كه آن دو كليد هر زشتى اند 👿
📚تحف العقول صفحه295
http://eitaa.com/joinchat/1290403861C392649f181
@kodaknojavan
❤️🍃❤️
#خاطرات_آلبومی
👈 گاهی مواقع افراد نسبت به همسر خود #کینه یا دلخوری پیدا کرده
و نمیتوانند به راحتی #همسر خود را ببخشند.😌
👈 در اینگونه مواقع یکی از چیزهایی که حالتان را #تغییر میدهد
و میتواند #دلخوریتان را از بین ببرد🙏
✍این است که نقاط #مثبت همسر و یا #خاطرات خوشِ با هم بودن را مرور کنید.
👌 مثلا به #آلبوم_عکس یا فیلمهایی که مربوط به لحظات خوش شما بوده است نگاه کنید
😊 تا بهانهای برای #نرم شدن دلتان شده
و عاملی برای برقراری ارتباط دوباره و تازه گردد.❤️
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕