❤️🍃❤️
#سیاست_های_زنانه
چیکار کنی که هواتو داشته باشه؟
از همسرتون بخواین که جلوی دیگران به خصوص خانواده خودش حسابی احترامتون رو داشته باشه.
مثلا بهش بگین : انقدر دوست دارم جلوی مامانت اینا ازم تعریف کنی، از دست پختم، از کارهام ...
یادتون نره این کار که یاد بگیرن احترامتون رو توی جمع خاص داشته باشن، بهتون میوه و چایی
(مخصوص شما) تعارف کنن، ازتون تعریف کنن، هواتون رو داشته باشن، مطمئنا پروسه شدیدا زمان بری هست.
صبر زیادی میطلبه.
سعی کنین با الفاظی مثل : انقدر دوست دارم ... انقدر حس خوبی بهم دست میده، انقدر احساس خوشبختی میکنم و.... این جور درخواست ها رو مطرح کنین.
تا اونها هم احساس نکنن مجبورن کاری رو انجام بدن.
هر بار هم که این کار رو کردن برای اینکه تشویق بشن و دفعه بعدی هم اون کار رو تکرار کنن، از اینکه مثلا جلوی مادرش از شما تعریف کرده به عنوان یه خاطره خوب یاد کنین و از کارش تعریف و تمجید کنین. اینجوری تشویق میشه که کارش رو تکرار کنه.
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
#فنجانی_چای_باخدا ✨🍮🍮
قسمت پنجم
مدتی بود که از مسلمان شدنِ دانیال و عادتِ من به خدایش میگذشت. پدر باز هم در مستی، با نعره رجوی را صدا میزد و سر تعظیم به مریمِ بی هویتش فرود می آورد. اما برایم مهم نبود. حالا دیگر احساس تنهایی و پاشیده بودن، کوچ میکرد از تنِ برهنه ی افکارم و چه خوش خیال بود سارایِ بیچاره..
زندگی روالی نسبی داشت. و من برای داشتنِ بیشتر دانیال، کمتر دوستان و خوشگذرانی هایم را دنبال میکردم. صورتِ نقاشی شده در ته ریشِ برادر برایم از هر چیزی دلنشین تر بود. دیگر صدای خنده مانند بوی غذا در خانه ی ما هم میپیچید. و این برای شروع خوب بود..
مدتی به همین منوال گذشت. که ناگهان موشی به جانِ دیوارِ آرامشِ زندگیمان افتاد.. و باز خدایی که نفرتِ مرده را در وجودم زنده کرد..
چند ماهی بود که دانیال عجیب شده بود. کم حرف میزد. نمیخندید. جدی و سخت شده بود. در مقابل دیوانگی های پدر هیچ عکس العملی نشان نمیداد. زود میرفت، دیر می آمد. دیگر توجهی به مادر نداشت. حتی من هم برایش غریبه بودم.
نگرانی داشت کلافه ام میکردم. آخر چه اتفاقی افتاده بود. چه چیزی دانیال، برادری که خدا میخواندمش را هرروز سنگتر از روز قبل میکرد. چند باری برای حرف زدن به سراغش رفتم اما با بی اعتنایی و سردی از اتاقش بیرونم کرد.
چند بار مادر به سراغش رفت، اما رفتاری به مراتب بدتر از خود نشان داد. سرگردان و مبهوت مانده بودیم. من و مادر.. حالا هر دو یک هدف مشترک داشتیم، و آن هم دانیال بود. دیگر نمیخواستیم تنها ته مانده ی امید به زندگی را از دست بدهیم. اما انگار باید به نداشتن عادت میکردیم..
دانیال روز به روز بدتر میشد. بد اخلاق، کم حرف، بی منطق.. اجازه نمیداد، دستش را بگیرم یا بغلش کنم، مانند دیوانه ها فریاد میکشد که تو نامحرمی..
و من مانده بودم حیران، از مرزهایی بی معنی که اسلام برای دوست داشتنی ترین تکه ی زندگیم ایجاد کرده بود.
بیچاره مادر که هاج و واج میماند با دهانی باز، وقتی هم تیمی اش از احکامی جدید میگفت.. و باز ذهنم غِر غِر میکرد که این خدا چقدر بد بود..
دانیال با هر بار بیرون رفتن خشن و سردتر میشد و این تغییر در چهره ی همیشه زیبایش به راحتی هویدا بود.
حالا دیگر این مرد با آن ریشهای بلند و سبیلهای تراشیده، و چشمهای از خشم قرمز مانده اش نه شبیه دانیالم بود و نه دیگر مقامی برای خدایی داشت. تازه فهمیده بودم که همه ی خداهای دنیا بد هستند.. و چقدر تنها بودم من…
و چقدر متنفر بودم از پسری مسلمان که برادرم را به غارت برد..
ادامه دارد..
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
✨﷽✨
سلام ۳ اردیبهشت
و دهمین روز ماه رمضانتون
سرشاراز نعمت وبرکت
در پناه پروردگار الهی🌷
امروزتون بخیر ونیکی
حال دلتون خوب
وجودتون سلامت🌹
زندگیتون غرق در خوشبختی
روزتون پراز انرژی مثبت🌹
و ایامتون مملو ازشادی
#سلام_روزتون_بخیر🌹🍃🌹
http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1
@kodaknojavan
▪️سالروز وفات ام المومنین
▪️همسرِ پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله
▪️مادرِ زهرای اطهر سلام الله علیها ؛
🟢حضرت خدیجه کبری سلاماللهعلیها
تسلیت باد
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود:
▪️خدیجه و کجاست مثل خدیجه علیها السلام؟
🔹او مرا تصدیق کرد آن گاه که مردم مرا تکذیب نمودند
🔹و با مال خود مرا بر دین خدا کمک و یاری کرد.
📚سفینة البحار،ج۱،ص ۳۸۰ 🖤
http://eitaa.com/joinchat/1290403861C392649f181
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#همــسرانه
👈 اگه به ایرادهایی كه همسرتان دارد فكر كنید
👌هر روز بیشتر از او دور میشوید،
👈 اما اگر به نقاط مثبت او بیندیشید آنوقت هر روز بیشتر برایتان عزیز میشود.
رابطه ساختنی است👌👌
باور کنید اگر به همسرتون بگویید
دوستش ❤️دارید
کوچکترین ضرری متوجه او نمیکنید
و این کار بسیار سادهای است،
اگر خجالت میکشید
این لفظ را به زبان بیاورید،
آن را ❤️بنویسید
و اگر این کار را هم
نمیتوانید انجام دهید،
عملا علاقه خود را نشان دهید
ولی حتما آنها را ابراز کنید،
نه یکبار بلکه چندین بار و مطمئن باشید
هیچکس از شنیدن آن خسته نمیشود.
ممکن است همسر شما بگوید
لازم نیست بگویی،
میدانم دوستم ❤️داری،
اما باور کنید
او هم از شنیدن این عبارت لذت میبرد.
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#مجردهابخوانند
❓دخترها چطور همسر مناسب پیدا کنند؟
11. منتظر نباشید تا انتخاب شوید‼️
✍درست است که گفتیم پیشنهاد ازدواج از طرف دختر معمولاً کار درستی نیست
‼️اما منظور ما این نبود که در صورت مواجهه با یک مورد مناسب منفعلانه برخورد کنید
❌ و در حقیقت هیچ کاری انجام ندهید.
👈 در اینگونه مواقع میتوانید از #یک_واسطه که
البته باید از #صداقت و #امین_بودن وی مطمئن باشید، کمک بگیرید.✅
✍ واسطه میتواند شما را بهعنوان یک #موردمناسب برای #ازدواج💍
👌به فرد مورد نظر یا خانوادهاش معرفی کند.
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#ایده_تجربه
سلام
من دو ساله ازدواج کردم؛ همسرمو دوست دارم ولی بعضی وقتا رفتار بعضی مردا با خانوماشونو میدیدم ناخوداگاه تو ذهنم با شوهر خودم مقایسش میکردم و حسرت میخوردم؛
با اینکه میدونستم مقایسه کار خیلی بدیه...
خلاصه اینو بهتون بگم که همه مردایی که فکر میکردم چقدر خوبن و خوش بحال خانوماشون
بعد از یک مدت رابطه با خانوماشون دیدم وای چه چیزایی از شوهرشون میگن
و چه اخلاقای بدی دارن مرداشون
که اصلا مشخص نبود توی رفتارشون!!
و خیلی قدر شوهر خودمو دونستم..
✍میخام توصیه شدید بهتون بکنم که زندگی خودتونو با دیگران به هیچ وجه به هیچ وجه #مقایسه نکنید‼️
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍روایت حجتالاسلام پناهیان از محبت حضرت خدیجه (س) به پیامبر اکرم (ص)
💠 به مناسبت وفات حضرت خدیجه در برنامه وقت سحر شبکه افق سیما
🔹امام حسین با افتخار میگفتند
♻️من #فرزندخدیجه_هستم.
امام حسن نیز میفرمودند که
من شبیه حضرت خدیجه هستم.
🥀🥀🥀
http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1
@hamsardarry
#فنجانی_چای_باخدا ✨🍮🍮
قسمت ششم
همه چیز به هم ریخته بود. انگار هیچگاه، دنیا قصد خوش رقصی برای من را نداشت. منی که حاضر بودم تمام سکه های عمرم را خرج کنم تا لحظه ای سازِ دنیا، بابِ دلم کوک شود. حالادیگر دانیال را هم نداشتم. من بودم و تنهایی..
بیچاره خانه مان، که از وقتی ما را به خود دیده بود، چیزی از سرمای شوروی برایش کم نگذاشته بودیم.
روزهایم خاکستری بود، اما حالا رنگش به سیاهی میزد. رفتار های دانیال علامتی بزرگ از سوال را برایم ایجاد میکردند. چه شده بود؟؟ این دین و خدایش چه چیزی از زندگیمان میخواستند؟؟ مگر انسان کم بود که خدا، اهالی این کلبه ی وحشت زده را رها نمیکرد؟ مادر یک مسلمان ترسو.. پدر یک مسلمان سازمان زده.. و حالا تنها برادرم، مسلمانی مذهبی که از هُل حلیم، دیگ را به آغوش میکشید.
کمتر با دانیال برخورد میکردم. اما تمام رفتارهایش را زیر نظر داشتم. چهره ی عجیبی که برای خود ساخته بود. و برخوردهای عجیبترش، کنجکاویم را بیشتر میکرد. و در بین چیزی که مانند خوره، جانِ ذهنیاتم را میخورد، اختلاف عقاید و کنشهایش با مادر مسلمانم بودم. هر دو مسلمان.. اما اختلاف؟؟؟
پس مسلمانها دو دسته اند.. ترسوهایش مانند مادر، مهربان و قابل ترحمند.. جسورهایش میشوند دانیال. دانیالی که نمیدانستم کیست؟؟ بد یا خوب؟؟؟ راستی پدرم از کدام گروه بود؟؟ نه.. او فقط یک مجاهد خلقیِ مست بود..همین و بس..
دیگر طاقتم تمام شد. باید سر درمیاوردم، از طوفانی که آرامش اندکم را دزدید.. باید آن پسر مسلمان را پیدا میکردم و دروازه های زندگیمان را به رویش میبستم. دلم فقط برادرم را میخواست. دانیال زیبای خودم.. بدون ریش.. با موهای طلایی و کوتاهش..
پس همه چیز شروع شد. هر جا که میرفت، بدون اینکه بفهمد، تعقیبش میکردم. در کوچه و خیابان.. اما چیز زیادی دستگیرم نمیشد. هر بار با تعدادی جوان در مکانهای مختلف ملاقات میکرد. جوانهایی با شمایلی مسلمان نما، که هیچ کدامشان ،آن دوست مسلمان نبودند. راستی آنها هم خواهر داشتند؟؟ و چقدر سارای بیچاره در این دنیا بود..
از این همه تعقیب چیزی سر درنمی آوردم.. فقط ملاقات های فوری.. چند دقیقه صحبت.. و بعد از مدتی خیابان گردی، ورود به خانه های مهاجر نشین، که من جرأت نزدیک شدن به آنها را نداشتم .گاهی ساعتها کنج دیواری، زیر باران منتظر میماندم.. اما دریغ…
پس کجا بود این دزد اعظم، که فقط عکسش را در حافظه ام مانند گنجی گران؛ حفظ میکردم، برای محاکمه..
روزی بعد از ساعتها تعقیب و خیابان گردی های بی دلیل دانیال، سرانجام گمش کردم. و خسته و یخ زده راهی خانه شدم..
هنوز به سبک خانواده های ایرانی، کفشهایم را درنیاورده بودم که…
ادامه دارد…
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
✨﷽✨
#سلام_صبحتون_پر_از_عطر_خدا 🌺
به یازدهمین روز ماه مبارک رمضان
خوش آمدید🌸🍃
شنبه تون پر از ارامش😇
زندگیتون پر از معجزه الهی 💫
وروزتون پر از نور اميد✨🙏
رمضانتون زیبا و ناب🌙
http://eitaa.com/joinchat/1290403861C392649f181
@kodaknojavan
حضرت علی عليه السلام
🍃خوشا به حال كسى كه زيادى مال خويش را انفاق كند
و جلوى زياده گويى خود را بگيرد‼️
☘ طُوبى لِمَن أنفَقَ الفَضلَ مِن مالِهِ و أمسَكَ الفَضلَ مِن كلامِهِ
📚ميزان الحكمه جلد12
http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1
@kodaknojavan
❤️🍃❤️
#همسرداری
واقعیت این است که #مردها می توانند حتی در مواقعی که حال و حوصله ندارند, در تماس با کسی که قلبا دوستش ندارند و یا وقتی از همسرشان ناراحت و عصبانی هستند تحریک شوند.
اما #زن ها کاملا متفاوت هستند.
بدن آنها تنها به لمس و نوازش واکنش نشان نمی دهد و خود به خود تحریک نمی شود.
قلب و فکر ما باید در ابتدا تحریک شود تا بدنمان همراهی کند.
در واقع مدت تحریک جنسی در زن ها طولانی تر از مردهاست. به همین دلیل همیشه می گویم, حساس ترین و تحریک پذیر ترین اندام زن, قلب اوست.
وقتی قلب زنی را از عشق سیراب کنید, این عشق به سایر قسمت های بدنش جاری می شود و او شما را می خواهد.
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#همسرداری
⚠️عذرخواهی کردن را عیب ندانید!
👩🏼از هر خانم متاهلی بپرسید که موقع جروبحث کردن با همسرش چه چیزی بیشتر از همه آزارش میدهد، اکثرشان جواب میدهند که:قبول نکردن و شانه خالی کردن شوهرشان از اشتباهاتش
👨متاسفانه اغلب مردان تمایل چندانی به ابراز پشیمانی و عذرخواهی کردن ندارند. عذرخواهی صمیمانهای که از ته قلب باشد، بهترین و سریعترین راه حل برای ترمیم روابط است.
💑در هر کدورتی دو طرف مقصر هستند و باید هرکسی به نوبه خودش و به اندازه سهمی که در آن دلخوری داشته، عذرخواهی کند.
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#مجردهابخوانند
❓دخترها چطور همسر مناسب پیدا کنند؟
12. از تجربیات دیگران کمک بگیرید👌
👈اگر در میان دوستان و اقوام فردی را میشناسید که
با وجود داشتن شرایطی مشابه با شرایط شما
#خواستگاران خوب متعددی داشته
میتوانید از وی کمک بگیرید.
👈 در صورتیکه با این فرد خیلی صمیمی نیستید
🔻 و دوست ندارید این موضوع را مستقیم با وی در میان بگذارید
✍ میتوانید در رفتارش دقیق شوید
⏪و از کارهای مثبت وی در این زمینه الگوبرداری کنید.
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
#فنجانی_چای_باخدا ✨🍝🍝
قسمت هفتم
هنوز کفشهایم را از پایم درنیاورده بودم که صدای جیغ مادر و سپس طوفانی از جنس دانیالِ مسلمان به وجودم حمله ور شد. همان برادری که هیچ وقت اجازه نداد زیر کتک های پدر بروم، حالا هجوم بی مهابایش، اجازه نفس کشیدن را هم میگرفت. و چقدر کتک خوردم.. و چقدر جیغ ها و التماس های مادر، حالم را بهم میزد.. و چقدر دانیال، خوب مسلمان شده بود.. یک وحشیِ بی زنجیر..
و من زیر دست و پایش مانده بودم حیران، که چه شد؟؟ کی خدایم را از دست دادم؟؟ این همان برادر بود؟؟ و چقدر دلم برایِ دستهایش تنگ شده بوده.. چه تضاد عجیبی.. روزی نوازش.. روزی کتک.
یعنی فراموش کرده بود که نامحرمم؟؟ الحق که رسم حلال زاده گی را خوب به جا آورد و درست مثل پدر میزند.. سَبکش کاملا آشنا بود.. و بینوا مادر که از کل دنیا فقط گریه و التماس را روی پیشانی اش نوشته بودند..
دانیال با صدایی نخراشیده که هیچگاه از حنجره اش نشنیده بودم؛ عربده میزد که (منو تعقیب میکنی؟؟ غلط کردی دختره ی بیشعور.. فقط یه بار دیگه دور و برم بپلک که روزگارتو واسه همیشه سیاه کنم). و من بی حال اما مات مانده.. نه، حتما اشتباه شده.. این مرد اصلا برادر من نیست.. نه صدا.. نه ظاهر.. این مرد که بود..؟؟؟ لعنت به تو ای دوست مسلمان، برادرم را مسلمان کردی..
از آن لحظه به بعد دیگر ندیدمش، منظورم یک دل سیر بود.. از این مرد متنفر بودم اما دانیالِ خودم نه.. فقط گاهی مثل یک عابر از کنارم درست وسط خیابان خانه و آشپزخانه مان رد میشد.. بی هیچ حسی و رنگی.. و این یعنی نهایت بدبختی.. حالا دیگر هیچ صدایی جز بد مستی های شبانه پدر در خانه نمیپیچید.. و جایی،شبیه آخر دنیا…
مدتی گذشت. و من دیگر عابر بداخلاقِ خانه مان را ندیدم، مادر نگران بود و من آشفته تر.. این مسلمان وحشی کجا بود؟؟ دلم بی تابیش را میکرد. هر جا که به ذهنم میرسید به جستجویش رفتم. اما دریغ از یک نشانی.. مدام با موبایلش تماس میگرفتم، اما خاموش.. به تمام خیابانهایی که روزی تعقیبش میکردم سر زدم، اما خبری نبود.. حتی صمیمی ترین دوستانش بی اطلاع بودند.. من گم شده بودم یا او؟؟؟
هر روز به امید شناسایی عکسی که در دستم بود در بین افراد مختلف سراغش را میگرفتم، به خودم امید میدادم که بالاخره فردی میشناسدش. اما نه.. خبری نبود.. و عجیب اینکه در این مدت با خانواده های زیادی روبه رو شدم که آنها هم گم شده داشتند. تعدادی تازه مسلمان.. تعدادی مسیحی.. تعدادی یهودی..
مدت زیادی در بی خبری گذشت. و من در این بین با عثمان آشنا شدم. برادری مسلمان با سه خواهر. مهاجر بودند و اهل پاکستان. میگفت کشورش ناامن است و در واقع فرار کرده که اگر مجبور نبود، می ماند و هوای وطن به ریه می کشید. که انگار بدبختی در ذاتشان بود. و حالا باید به دنبال کوچکترین خواهرش هانیه، که ۲۲ سال داشت، خیابانها و شهرها را زیرو رو میکرد..
ادامه دارد..
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
✨﷽✨
🌷یکشنبه از راه رسید
تلاشی نو روزی نو
🌷ان شالله امروز
روزی تون بیشتر و
پر از خیـر و برکت باشه
🌷الهی...
تنتون سالم وزندگیتون
پراز عشق وآرامش باشه
🌷یکشنبه تون شاد و زیبا
🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷
http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1
@hamsardarry 💕💕💕
🌹 روزه دار واقعی کیست؟!
✍ امام صادق(علیه السّلام):
روزه، تنها دست كشيدن از طعام نيست، بلکه شرایطی دارد كه با رعايت آنها، روزه کامل می گردد. یعنی هنگامى كه روزه گرفتید
🔹زبان خود را نگه داريد.
🔸ديدگانتان را از ناروا بپوشانید،
🔹با يكديگر نزاع نكنيد.
🔸حسد نورزید.
🔹غيبت نكنيد.
🔸با هم بحث و جدل نکنید.
🔹به زیردستان خود دشنام و ناسزا مگویيد،
🔸و روزه هر روزتان با روز دیگر فرق داشته باشد.
📚کافی، ج۴، ص۸۷
http://eitaa.com/joinchat/1290403861C392649f181
@kodaknojavan
❤️🍃❤️
‼️سکوت مردان را نشکنید
این اشتباه خانمهاست که وقتی مرد ساکت است مدام به سمت آنها میروند و با او حرف میزنند. احترام به این سکوت یعنی صمیمیت بیشتر. سکوت طولانی در زنان ممکن است به معنی آزرده خاطر بودن باشد اما در مردها این طور نیست.
✔ به مردان فضا بدهید گاهی او را رها کنید تا با خود خلوت کند. با دوستان به ورزش برود و به خانواده خود تنها سر بزند. مدام دنبال او نباشد
👈 فضای رها شدن!
این چیزی است که مردان گاهی به آن نیاز دارند. اگر به آنها این فضا را هدیه بدهید. آنها نیز به شما عشق میورزند.
شوهر خود را حلال مشکلات بدانید. مشکل را به او بگویید و از او بخواهید آن را حل کند؛ و تأیید کنید که تنها او قادر به حل این مسئله است.
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
✍ نیازهای اساسی خانمها:
محبت
گفتگو
صداقت و رو راستی
حمایت مالی
تعهد خانوادگی و وفاداری
نیازهای عاطفی
گوش دادن فعال
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#مجردهابخوانند
❓دخترها چطور همسر مناسب پیدا کنند؟
13. زيبايي همه چيز نيست👌
👈شايد برخي از دخترخانم ها به اشتباه فکر کنند ‼️
❣«زيبايي و وضعيت ظاهري» ❣
آنان همه آن چيزي است که پسران در انتخاب همسر آينده خود ملاک و معيار قرار مي دهند.
👈 از اين رو با پناه بردن به =لوازم_آرايشي💄
يا حتي #عمل_هاي_جراحي👄
🔻سعي دارند براي زيباتر شدن تغييري در ظاهر خود ايجاد کنند.
👌 اما بد نيست بدانيد که
👈اولا معيارهاي زيبايي نسبي است و از فردي به فرد ديگر متفاوت است
👈 همچنين پسراني که به پختگي رسيده باشند
‼️ بيشتر از آن که در زيبايي چهره متوقف شوند
👌به #ظرافت_ها و #زيبايي_هاي_رفتاري شما
توجه مي کنند.
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕