eitaa logo
خانومانه💜🙋🏻‍♀️
4.7هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبلیغات 🌹عکس‌پروفایل..
درشهر حدود200سال پیش دختر و مومنه‌ای زندگی میکرد ک فراوانی شیدای او بودند. عاقبت با مرد مومنی ازدواج کرد. مرد خاست عازم حج شود اما از عشاق قدیم میترسید که مبادا آزاری به همسر او برسانند. به خانه هرمرد مومنی رفت تا زنش رابه اوبسپارد هیچکدام قبول نکردند تا اینکه علی باباخان که بود قبول کرد و گفت برو و زن و وسایل خانه ات را به خانه من بیاور. مرد زن و وسایل خانه اش را به او سپرد. و عازم حج شد. بعدیکسال که از حج برگشت سراغ خانه علی بابا رفت اما... ادامه داستان ادامه داستان ادامه داستان ادامه داستان
هدایت شده از تبلیغات خانومانه
درشهر حدود200سال پیش دختر و مومنه‌ای زندگی میکرد ک فراوانی شیدای او بودند. عاقبت با مرد مومنی ازدواج کرد. مرد خاست عازم حج شود اما از عشاق قدیم میترسید که مبادا آزاری به همسر او برسانند. به خانه هرمرد مومنی رفت تا زنش رابه اوبسپارد هیچکدام قبول نکردند تا اینکه علی باباخان که بود قبول کرد و گفت برو و زن و وسایل خانه ات را به خانه من بیاور. مرد زن و وسایل خانه اش را به او سپرد. و عازم حج شد. بعدیکسال که از حج برگشت سراغ خانه علی بابا رفت اما... ادامه داستان ادامه داستان ادامه داستان ادامه داستان
هدایت شده از تبلیغات خانومانه
درشهر حدود200سال پیش دختر و مومنه‌ای زندگی میکرد ک فراوانی شیدای او بودند. عاقبت با مرد مومنی ازدواج کرد. مرد خاست عازم حج شود اما از عشاق قدیم میترسید که مبادا آزاری به همسر او برسانند. به خانه هرمرد مومنی رفت تا زنش رابه اوبسپارد هیچکدام قبول نکردند تا اینکه علی باباخان که بود قبول کرد و گفت برو و زن و وسایل خانه ات را به خانه من بیاور. مرد زن و وسایل خانه اش را به او سپرد. و عازم حج شد. بعدیکسال که از حج برگشت سراغ خانه علی بابا رفت اما...²⁹ ادامه داستان ادامه داستان ادامه داستان ادامه داستان
هدایت شده از تبلیغات خانومانه
درشهر حدود200سال پیش دختر و مومنه‌ای زندگی میکرد ک فراوانی شیدای او بودند. عاقبت با مرد مومنی ازدواج کرد. مرد خاست عازم حج شود اما از عشاق قدیم میترسید که مبادا آزاری به همسر او برسانند. به خانه هرمرد مومنی رفت تا زنش رابه اوبسپارد هیچکدام قبول نکردند تا اینکه علی باباخان که بود قبول کرد و گفت برو و زن و وسایل خانه ات را به خانه من بیاور. مرد زن و وسایل خانه اش را به او سپرد. و عازم حج شد. بعدیکسال که از حج برگشت سراغ خانه علی بابا رفت اما...ادامه داستان ادامه داستان ادامه داستان ادامه داستان