eitaa logo
همشهریان
286 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
65 فایل
همشهریان کانال اطلاع رسانی بخش جوکار با لینک زیر به جمع ما بپیوندید👇👇👇👇 @hamshahriaan ارتباط با مدیر👇👇👇👇 @mohsenfarahanijokar
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 میگفت میخواهم جورے شوم ڪہ نیاز بہ ڪفن نداشٺہ باشم! عاشــق روضہ (ع) بود... میگفٺ آدم ٺو خونه اش بگیره ، روضہ عباس(ع) حتی اگر فقط پنج نفر شرڪٺ ڪنند . روضہ (ع) دیوانہ اش مے ڪرد... جورے الٺماس ڪرد ڪہ در ، بعد از انفجار ماشینش در ، ارباً اربا شد و بہ شهادٺ رسید... عاشقِ عباس باید هم ڪوه باشد ، باید فدایے زینب باشد، باید فانے در حسین باشد.
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 فرزندم بیمار بود و شوهرم برای مدتی بیکار شد ،برادرم براتعلی خیلی هوای زندگی ما را داشت ، با این که یک مجروح جنگی بود و خودش از بیماریهای ماحصل جنگ بسیار رنج می برد ، سعی می کرد که من و خانواده ام از زندگی لذت ببریم . قبل از ، مشهد رفتند و مراهم با خودش برد و خرج سفر من را بدون هیچ چشم داشتی عهده دار شد براتعلی به طور کل یک انسان دست و دل باز بود و اگر می فهمید کسی احتیاج به کمک دارد دریغ نمی کرد. درایام ماه محرم از فعالین دسته جات عزاداری بود، علاقه ی خاصی به آقا داشت سعی می کرد همیشه با وضو باشد و به یاد آقا گاهی نماز ظهرش را زیر آفتاب اقامه می کرد،در روز اربعین درمنزلشان مراسم برگزار می کرد و به همین خاطر بعد از نیز مردم محل سکونتشان هنوز در روز اربعین به یاد براتعلی مراسم روضه خوانی برگزار می کنند ... راوی :
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹 در عزاداری ها حال خوشی داشت. خيليها با وجود ابراهيم و عزاداري او شور و حال خاصی پيدا مي كردند. ابراهيم هر جایی که بود آنجا را کربلا مي‌كرد!گريه ها و ناله های ابراهيم شــور عجيبي ايجاد مي‌كرد، نمونه آن در اربـعين سـال ۱۳۶۱ در هيئت عاشـقان حسين (ع) بود. بچه‌های هيئتی هرگز آن روز را فراموش نمي كنند، ابراهيم ذكر حـضرت زينب (س) را می گفت، او شـور عجيبی به مجلس داده بود، بعدهم ازحال رفت و غش كرد! آن روز حالتی در بـچه ها پـيدا شد كه ديگر نديديم، مطمئن هسـتم به خاطر سوز درونی و نفس گرم ابراهيم، مجلس اينگونه متحول شده بود. ابراهيم هيچ وقت خودش را مداح حـساب نمي كرد، ولی هر جا كه مي خواند شور و حال عجيبی را ايجاد می كرد. ذكر را هيچ وقت فراموش نمي كرد. راه شهیدان عزیز خدا ادامه دارد
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 که در قلب بغداد حماسه آفرید به سمت بغداد پرواز کرد . هدف ماموریت ناامن کردن شهر عراق جهت جلوگیری از برگزاری کنفرانس سران کشورهای غیرمتعهد در این شهر و مانع رسیدن صدام به اهداف شومش بود . به همین علت از سد دفاع هوایی پایتخت عراق گذشت و شهر را بمباران کرد ، اما اصابت موشک عراقی باعث شد، هواپیما آتش بگیرد، دوران به طرف پالایشگاه الدوره پرواز کرد و تمام بمب‌ها را بر روی پالایشگاه فرو ریخت ، قسمت عقب هواپیما در آتش می‌سوخت ، او در آخرین لحظات با یک عملیات استشهادی هواپیما را به ساختمان هتلی که محل برگزاری کنفرانس بود ، کوبید و شهد شیرین را نوشید. بعد از این واقعه تبلیغات صدام در مورد امنیت بغداد نقش بر آب شد . بدین‌ترتیب اجلاس سران غیرمتعهدها به علت فقدان امنیت در بغداد برگزار نشد و تمام نقشه‌هاي شيطاني صدام حسين نقش بر آب شد . صدام حسین پیش از جنگ و در اجلاس سران عدم تعهد درهاوانا، میزبانی بغداد را برای اجلاس بعدی گرفته بود تا ژست یک صلح طلب را به نمایش بگذارد . او با ترسو خواندن خلبانان ایرانی گفته بود : « هیچ خلبان ایرانی جرأت نزدیک شدن به آسمان بغداد برای برهم زدن اجلاس را ندارد . » 💐 💐 🌺 🌺
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 پیکرش را با دو دیگر، تحویل بنیاد داده و گذاشته بودند سردخانه. نگهبان سردخانه می گفت: یکی شان آمد به خوابم و گفت : جنازه ی من رو فعلاً تحویل خانواده ام ندید ! از خواب بیدار شدم. هر چه فکر می کردم کدام یک از این دو نفر بوده ، نفهمیدم ؛ گفتم ولش کن ، خواب بوده . فردا قرار بود پیکرها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب رو دیدم. دوباره همون جمله رو بهم گفت . این بار فوراً اسمش رو پرسیدم. گفت: . از خواب پریدم ، رفتم سراغ جنازه ها روی سینه یکی شان نوشته بود: بعدها متوجه شدم توی اون تاریخ، خانواده اش در تدارک مراسم ازدوج پسرشان بوده اند ؛ خواسته بود مراسم برادرش بهم نخورد.