#از_زبان...
#مادر_مظلومه
#شهادت_ام_ابیها
*یاسی که تاب بوسهی یک شاپرک نداشت
اذن طواف خانهی او را ملک نداشت
دریای بیریای گهربار...مادرم
کوهی که هیچ کس به بلنداش شک نداشت
مادر...زنِ همیشهدعاگو که دستهاش
حتی توانِ ظلم به یک قاصدک نداشت
قلبش شکسته است نگاهش شکسته است
یادش بخیر آینههایش ترک نداشت
هی شاخهشاخه سایه شد و هی تبر شدند
دستش برای مردم دنیا نمک نداشت
در کوچه ارغوان شد و در کوچه لاله شد
ای کاش این مدینه از اول فدک نداشت
دیوار از او گرفت مرا.. یاریش نکرد
در هم سریع آمد و قصد کمک نداشت
آنروز تازیانه به گوش غلاف گفت
ما که زدیم آه...ولی او کتک نداشت
پرپر شد از مصیبت من فضّه شاهد است
یاسی که تاب بوسهی یک شاپرک نداشت...
#علی_فرزانه_موحد
✨@hamzehalipoor✨
#زبانحال_مولا
#غربت_مدینه
#داغ_مادر_سادات
بهار پشت زمستان بهار پشت بهار
دلم گرفت از این گردش و از این تکرار
نفس کشیدن وقتی که استخوان به گلو
نگاه کردن وقتی که در نگاهت خار
اگر به شهر روی طعنه های رهگذران
اگر به خانه بمانی غم در و دیوار
نمانده است تو را در کنار همراهی
که دوستانِ تو را می خرند با دینار
نه دوستان؛ صفحاتی ز هم پراکنده
که جمع کردنشان در کنار هم دشوار
به صبرشان که بخوانی؛ به جنگ مشتاق اند
به جنگشان که بخوانی؛ نشسته اند کنار
تو از رعیت خود بیمناکی و همه جا
رعیت است که تشویش دارد از دربار
کتاب کهنه تاریخ را نخوانده ببند
دلم گرفت از این گردش و از این تکرار
#فاطمیه
#فاضل_نظری
✨@hamzehalipoor✨
39.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«سرمازده»
🎙 با صدای: حاج حمزه علیپور
🎧 تنظیم میکس و مستر: طه فاطمی
🎬 تصویربرداری و تدوین: رسانه پرتو
🎛 تهیه شده در محفل انتظار
@hamzehalipoor
21.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽شعرخوانی حاج غلامرضا سازگار؛ مداح و شاعر قمی
🗓۱۷ آذرماه ۱۴۰۳- تهران
🔸️#حاج_غلامرضا_سازگار در سال ۱۳۲۰ش در #قم بهدنیا آمد. پس از تحصیلات ابتدایی در مکتبخانههای قدیمی وارد #حوزه_علمیه شد و برخی از دروس حوزوی را خواند.
🔹️#غلامرضا_سازگار در ۱۹ سالگی #ازدواج و به تهران مهاجرت کرد. #سازگار از ابتدای نوجوانی در کنار شاعری #مشاغل متعددی را تجربه کرد ولی پس از مدتی به پیشنهاد یکی از مسئولان هیئتهای تهران، کار #آزاد را رها و تنها به شاعری و #مدح اهل بیت(ع) مشغول شد.
🔹️کتاب #نخل_میثم از جمله آثار او در حوزه شعر #آیینی است که در پنج جلد منتشر و مورد استقبال زیادی از سوی #مداحان اهلبیت قرار گرفته است.
#استاد
#نخل_میثم
#غلامرضا_سازگار
@hamzehalipoor
#سحر
#فیض_الهی
پیش الطاف خداوند سحر باید رفت
با دل سوخته و دیده تر باید رفت
شمع با گریه سر تربت پروانه نشست
محضر سوخته با خون جگر باید رفت
خبر آمد جگرت سوخته راه افتادیم
خواجه گفتهست به دنبال خبر باید رفت
به سگ کهف نگفتند بمان امّا ماند
گرچه تحویل نگیرند مگر باید رفت؟
سر به سنگ تو نگیرد به لحد میگیرد
هر کجا که قدم توست به سر باید رفت
خانه قبر به هر حال مرا میخواند
بار بندید از این خانه دگر باید رفت
پدرم رفت و پیاش رفتم و دیدم نجفم
خوب گفتند که دنبال پدر باید رفت
خون قربانی ما ریخته زینجا رد شو
خون پامال تو هستیم و هدر باید رفت
پسرم از جگر سوختهام یاد گرفت
مثل پروانه در آغوش خطر باید رفت
بهترین رزق سر سفره مادر گریه است
در دل بحر پی درّ و گوهر باید رفت
#علی_اکبر_لطیفیان
✨@hamzehalipoor✨
#اتفاق
#تغییر_ارزش
#تفاوت_نسل_ها
(تقدیم به متولدین دهه چهل و پنجاه )
لازم هست گاهی اوقات به خودمون هم که شده ، یادآوری :
ما قهرمانان بی مدالی بودیم که هرگز مارا بالای سکویی نبردند و مدال افتخاری بر گردنمان نیاویختند.
کسی ما را تافته جدا بافته تربیت نکرد و تا مدرسه بدرقه نشدیم و پشت در مدرسه با ماشین به استقبالمان نیامدند.
خودمان تنها به مدرسه رفتیم و ثبت نام کردیم و آخر سال هم کارنامه گرفتیم .
در هیچ کلاس فوق برنامه ای ثبت نام نشدیم.
بازیهای ما و خوشگذرانی های ما در کوچه برگزار شد.
ماهنوز با هم بازیهایمان رفیق شفیق مانده ایم.
در خانه کسی در جستجوی معدل و نمرات ما نبود و حتی بعضی از والدین نمی دانستند فرزندشان در چه پایه ای تحصیل می کند؟
هرگز از ما برای کاری نظر سنجی نشد .
ما نسلی بی توقع و پر بازده بودیم و هیچگاه بارمان را بردوش کسی تحمیل نکردیم.
کمتر خواسته ای بود که به آن برسیم و آرزوهای ما لابه لای روزهای شلوغ زندگی گم شد.
ما نسلی بودیم که بی سر و صدا و بی توقع و کم هزینه بزرگ شدیم و همیشه کمک حال خانواده بودیم .
زنده بودیم و گذران زندگی بودیم و ازدواج کردیم.
👇👇👇
📌نسلی شدیم که فرزندانمان را حمایت کردیم.
کوله پشتی هایشان را بردوش گرفتیم و بدرقه شان کردیم و به استقبالشان تا مدرسه رفتیم.
فرزندانمان را غرق در مهر و مهر ورزی کردیم.
چندین مهارت به آنها آموختیم و در کلاسهای متعدد ثبت نامشان کردیم.
ما فرزندانمان را نابغه تربیت کردیم و باز هم برای خودمان کاری نکردیم.
ما نسلی بودیم مهربان و مسئول و مهرورزی را تمام کردیم و مادران و پدرانمان را به خانه سالمندان نسپردیم و علاوه بر بار زندگی خودمان ، آنها را نیز تا آخرین لحظه درحد توانمان حمایت کردیم.
راستی ما چگونه اینچنین مسئولیت پذیر شدیم؟
اینهمه مهر و مهربانی را از کجا آموختیم؟
ما نسلی بودیم که هیچکس ما را نشناخت و فرصت خاصی برای رشد ما فراهم نشد.
چنین نسلی هرگز نخواهد آمد.!
هیچکس ما را نابغه تربیت نکرد اما نابغه شدیم!
نابغه هستیم و مسئولیت پذیر و هنوز هم در میانسالی با شور و شوق و پر تلاش زندگی می کنیم و دنیا زیر پاهای ما می چرخد.
دلتنگ می شویم، خسته می شویم، اما نامهربان نمی شویم و مسئولیتهایمان را ترک نمی کنیم.
✨@hamzehalipoor✨