eitaa logo
هیئت انصارالمحسن(ع) اردکان
85 دنبال‌کننده
178 عکس
16 ویدیو
0 فایل
کانال هیئت انصارالمحسن در پیامرسان داخلی ایتا برنامه هفتگی دوشنبه ها یک‌ساعت بعد از نماز عشا همراه با سخنرانی و مداحی ارتباط با مدیر◀⬅ @restless92
مشاهده در ایتا
دانلود
هیئت انصارالمحسن(ع) اردکان
✨#چنـد_دقـیقـہ_دلـت_را_آرام_کن ✍ سیـد مهـدے بـنـے هـاشـمـے 🌹#قسـمـت_دوم یهو دیدم سرشو پایین انداخ
✍ سیـد مهـدے بـنـے هـاشـمـے 🌹 تا اسمموخوند بدوبدو دویدم سمت درب دانشگاه ولی از اتوبوس خبری نبود خیلی دلم شکست. گریه ام گرفته بود. الان چجوری برگردم خونه؟! چی بگم بهشون؟! آخه ساکمم تواتوبوس بود بیچاره مامانم که برای راه غذا درست کرده بود برام تو همین فکرها بودم که دیدم از دور صدای جناب فرمانده میاد. بدو بدو رفتم سمتش و نفس نفس زنان گفتم: سلام. ببخشید..هنو حرفم تموم نشده بود که گفت: اااا.خواهر شما چرانرفتید؟! -ازاتوبوس جا موندم -لا اله الا الله...اخه چرا حواستون رو جمع نمیکنید اون از اشتباهی سوار شدن اینم از الان. -حواسم جمع بود ولی استادمون خیلی گیر بود. -متاسفم براتون.حتما آقا نطلبیده بود شما رو. -وایسا ببینم.چی چی رو نطلبیده بود.من باید برم. -آخه ماشین ها یه ربعه راه افتادن. -اصلا شما خودتون با چی میرید؟! منم با اون میام. -نمیشه خواهرم من باماشین پشتیبانی میرم.نمیشه شما بیاید. -قول میدم تابه اتوبوسهابرسیم حرفی نزنم. -نمیشه خواهرم.اصرار نکنید. -اگه منو نبرید شکایتتون رو به همون امام رضایی میکنم که دارید میرید پیشش. -میگم نمیشه یعنی نمیشه..یا علی اینو گفت و با راننده سوار ماشین شد و راه افتاد.و منم با گریه همونجا نشستم هنوز یه ربع نشده بود که دیدم یه ماشین جلو پام وایساد و اقا سید یا همون اقای فرمانده پیاده شد و بدون هیچ مقدمه ای گفت: لا اله الا الله...مثل اینکه کاری نمیشه کرد...بفرمایین فقط سریع تر سوار شین.. سریع اشکامو پاک کردم و پرسیدم چی شد؟! شما که رفته بودین؟! هیچی فقط بدونید امام رضا خیلی هواتونو داره. هنوز از دانشگاه دور نشده بودیم که ماشین پنچر شد.فهمیدم اگه جاتون بزاریم سالم به مشهد نمیرسیم راننده که سرباز بود پشت فرمون نشست و آقا سید هم جلوی ماشین و منم پشت ماشین و توی راه هم همش داشتن مداحی گوش میدادن...(کرب و بلا نبر زیادم/جوونیمو پای تو دادم/) حوصلم سر رفت... هنذفریم که تو جیبم بودو برداشتم و گذاشتم تو گوشم و رفتم تو پوشه اهنگام و یه آهنگو پلی کردم... یهو دیدم آقا سید با چشمهای از حدقه بیرون زده برگشت و منو نگاه کرد. یه نگاه به هنذفری کردم دیدم یادم رفته وصلش کنم به گوشیم آروم عذر خواهی کردمو و زیاد به روی خودم نیاوردم و آقا سیدم باز زیر لب طبق معمول یه لا اله الا الله گفت و سرشو برگردوند. ادامه دارد... 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان گپ👇 http://gap.im/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در آی گپ👇 http://iGap.net/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در ایتا👇 https://eitaa.com/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان بله 👇 ble.im/join/MjJmNWQ1Nm 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان سروش👇‌‌ http://sapp.ir/hansarolmohsen ...
هیئت انصارالمحسن(ع) اردکان
✨#چنـد_دقـیقـہ_دلـت_را_آرام_کن ✍ سیـد مهـدے بـنـے هـاشـمـے 🌹 #قسـمـت_ســوم تا اسمموخوند بدوبدو دو
✍ سیـد مهـدے بـنـے هـاشـمـے 🌹 توی مسیر بودیم و منم در حال گوش دادن به اهنگام ولی همچنان حوصلم سر میرفت. اخه میدونید من یه آدمی هستم که نمیتونم یه جا ساکت باشم و باید حرف بزنم. اینا هم که هیچی دوتا چوب خشک جلو نشسته بودن. -آقای فرمانده پایگاه -بله؟! -خیلی مونده برسیم به اتوبوس ها ؟! -ان شاالله شب که برای غذا توقف میکنن بهشون میرسیم. -اوهوووم.باشه. باهاش صحبت می کردم ولی بر نمی گشت و نگامم نمی کرد.دوست داشتم گوشیمو بکوبم تو سرش تو حال خودم بودم ویکم چشمامو بستم که دیدم ماشین وایساد -چی شدرسیدیم؟! -نه برای نمازنگه داشتیم -خوب میزاشتین همون موقع شام خوردن نمازتونوبخونین -خواهرم فضیلت اول وقت یه چیز دیگست.شما هم بفرمایین -کجا بیام؟! -مگه شما نماز نمیخونین؟! -روم نمیشد بگم که بلد نیستم.گفتم نه من الان سرم درد میکنه.میزارم آخر وقت بخونم که سر خدا هم خلوت تره -لا اله الا الله...اگه قرص چیزی هم برا سردرد میخواین تو جعبه امدادی هست -ممنون -پیاده شدم و رفتم نزدیک مسجد یکم راه رفتم. آقا سید و سرباز داشتن وضو میگرفتن.ولی وقتی میخواستن داخل مسجد برن دیدن درمسجده بسته بود. مسجد تومسیر پرتی تویه میانبر به سمت مشهد بود. مجبورا چفیه هاشونو رو زمین پهن کردن و مشغول نماز خوندن شدن. سرباز زودتر نمازشو تموم کرد و رفت سمت ماشین و باد لاستیک ها رو چک میکرد. ولی اقا سید از نمازش دست نمیکشید. بعد نمازش سجده رفت و تو سجده زار زار گریه میکرد وداشت با خدا حرف میزد. اولش بی خیال بودم ولی گفتم برم جلو ببینم چی میگه اخه...آروم آروم جلو رفتم و اصلا حواسم نبود که رو به روش وایسادم. گریه هاش قلبمو یه جوری کرده بود. راستیتش نمیتونستم باور کنم اون پسر با اون غرورش داره اینطوری گریه میکنه.برام جالب بود همچین چیزی. تو حال خودم بودم که یهو سرشو از سجده برداشت و باهام چشم تو چشم شد.سریع اشکاشو با استینش پاک کرد و با صدای گرفته که به زور صافش میکرد گفت: بفرمایید خواهرم کاری داشتید با من؟؟ من؟! نه...نه.فقط اومدم بگم که یکم سریعتر که از اتوبوسها جا نمونیم باز چشم چشم..الان میام.ببخشید معطل شدید. سریع بلند شد.وجمع و جور کرد خودشو ورفت سمت ماشین. نمیدونستم الان باید بهش چی بگم. دوست داشتم بپرسم چرا گریه میکنه ولی بیخیال شدم. فقط آروم توی دلم گفتم خوش بحالش که میتونه گریه کنه... ادامه دارد... 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان گپ👇 http://gap.im/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در آی گپ👇 http://iGap.net/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در ایتا👇 https://eitaa.com/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان بله 👇 ble.im/join/MjJmNWQ1Nm 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان سروش👇‌‌ http://sapp.ir/hansarolmohsen ...
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 📌📌جلسه هفتگی📌📌 🍀السلام علیک یا اباعبداللّه(ع)🍀 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 👥 مراسم هفتگی هیئت انصارالمحسن(ع) بدین شرح اعلام میگردد: 🔵🔴🔵🔴🔵🔴 قرائت پرفیض 📖 مناجات شعبانیه🔊 با نوای برادر جلال شاکر و با 🎤سخنرانی و 📚 تفسیر قرآن کریم حجت الاسلام سلمان حاجی اسماعیلی همراه با پخش 📽 کلیپ ”چای روضه” ✅✅✅✅✅✅✅ 📆 زمان : دوشنبه شب مورخ ۹۷/۰۲/۲۴ 🕢 از ساعت : ۲۱:۰۰ 🏯 مکان : زینبیه(س) اردکان 🔃 هیئت انصارالمحسن(ع) شهرستان اردکان 🔃 ... 📬 ... 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان گپ👇 http://gap.im/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در آی گپ👇 http://iGap.net/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در ایتا👇 https://eitaa.com/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان بله 👇 ble.im/join/MjJmNWQ1Nm 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان سروش👇‌‌ http://sapp.ir/hansarolmohsen
هیئت انصارالمحسن(ع) اردکان
✨#چنـد_دقـیقـہ_دلـت_را_آرام_کن ✍ سیـد مهـدے بـنـے هـاشـمـے 🌹#قسـمـت_چـهــارم توی مسیر بودیم و منم
✍ سیـد مهـدے بـنـے هـاشـمـے 🌹 بالاخره رسیدیم به جایی که اتوبوس ها بودن و بچه ها مشغول غذا خوردن.آقا سید بهم گفت پشت سرش برم ورسیدیم دم غذا خوری خانم ها. آقا سید همونطور که سرش پایین بود صدا زدزهرا خانم؟! یه دیقه لطف میکنید؟! یه خانم چادری که روسریش هم باچفیه بود جلو اومدو آقا سید بهش گفت:براتون مسافر جدید آوردم. بله بله..همون خانمی که جامونده بود...بفرمایین خانمم نمیدونم چرا ولی از همین نگاه اول اززهرا بدم اومده بود.شاید به خاطر این بود که اقا سید ایشونو به اسم کوچیک صدا کرده بود و منو حتی نگاهم نمیکرد محیط خیلی برام غریبه بود همه دخترا چادری و من فقط با مانتو و مقنعه دانشگاه دلم میخواست به آقا سید بگم تا خود مشهد به جای اتوبوس با شما میام به جای اینا بعد از شام تو ماشین نشستیم که دیدم جام جلوی اتوبوس و پیش یه دخترمحجبه ی ریزه میزست .اتوبوس که راه افتاد خوابم نمیگرفت.گوشیمو در آوردم و شروع کردم به چک کردن اینستاگرامم و خوندن پی ام هام. حوصله جواب دادن به هیچ کدومو نداشتم. دیدم دختره از جیبش تسبیح در آورد و داشت ذکر میگفت. با تعجب به صورتش نگاه کردم که دیدم داره بهم لبخند میزنه از صورتش معلوم بود دختر معصوم و پاکیه و ازش یکم خوشم اومد. -خانمی اسمت چیه؟! -کوچیک شما سمانه -به به چه اسم قشنگی هم داری. -اسم شما چیه گلم؟! -بزرگ شما ریحانه -خیلی خوشحالم ازاینکه باهات همسفرم -اما من ناراحتم -ااااا..خدا نکنه .چرا عزیزم. -اخه چیه نه حرفی نه چیزی فقط داری تسبیح میزنی.مسجد نشستی مگه؟ -خوب عزیزم گفتم شاید میخوای راحت باشی باهات صحبتی نکردم.منو اینجوری نبین بخوام حرف بزنم مختو میخورم ها -یا خدا.عجب غلطی کردیم پس...همون تسبیحتو بزن شما -حالا چه ذکری میگفتی؟! -داشتم الحمدلله میگفتم. -همون خدایا شکرت خودمون دیگه؟! -اره -خوب چرا چند بار میگی؟!یه بار بگی خدا نمیشنوه؟؟ -چرا عزیزم.نگفته هم خدا میشنوه.اینکه چند بار میگیم برا اینه که قلبم با این ذکر خو بگیره. -آهااان..نفهمیدم چی گفتی ولی قشنگ بود -و شروع کردیم به صحبت با هم و فهمیدم سمانه مسئول فرهنگیه بسیجه و یک سالم از من کوچیک تره ولی خیلی خوش برخوردوخوب بود. نصف شبی صدای خندمون یهو خیلی بلند شد که زهرا اومد پیشمون. ادامه دارد... 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان گپ👇 http://gap.im/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در آی گپ👇 http://iGap.net/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در ایتا👇 https://eitaa.com/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان بله 👇 ble.im/join/MjJmNWQ1Nm 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان سروش👇‌‌ http://sapp.ir/hansarolmohsen ...
✍ سیـد مهـدے بـنـے هـاشـمـے 🌹 چتونه دخترها؟! خانم های دیگه خوابن...یه ذره آروم تر... من یه چشم غره بهش زدم سمانه هم سریع گفت چشم چشم حواسمون نبود. بعد از اینکه رفت پرسیدم: -این زهرا خانمتون اصلا چیکاره هست؟ -ایشون مسول بسیج خواهرانه دیگه -اااا...خوب به سلامتی و تو دلم گفتم خوب به خاطر اینه که آقا سید به اسم صداش میکنه و کم کم چشمامو بستم تا یکم بخوابم. بالاخره رسیدیم مشهد اسکان ما تو یه حسینیه بود که طبقه پایین ما بودیم و طبقه بالا آقایون و وقتی که رسیدیم اقای فرمانده شروع کرد به صحبت کردن برامون: خوب عزیزان...اولین زیارت رو با هم دسته جمعی میریم و دفعه های بعد هرکی میخوادمیتونه با دوستاش مشرف بشه فقط سر ساعت شام و ناهار حاضر باشین و ادرس هم خوب یاد بگیرین.. برگشتم سمت سمانه و گفتم : -سمانه؟! -جانم؟! -همین؟! -چی همین؟! -اینجا باید بمونیم ما؟! -اره دیگه حسینیه هست دیگه -خسته نباشید واقعا. اخه اینم شد جا..این همه هتل -دیگه خواهر باما اومدی باید بسیجی باشی دیگه -باشهه. زمان اولین زیارتمون رسید. دیدم سمانه با یه چادر داره به سمتم میاد: -این چیه سمی؟! -وااا.. خو چادره دیگه! -خوب چیکارش کنم من؟! -بخورش خوب باید بزاری سرت -برای چی؟!مگه مانتوم چشه؟! -خوب حرم میریم بدون چادر نمیشه که -اها...خوب همونجا میزارم دیگه -حالا یه دور بزار ببینم اصلا اندازته؟! چادر رو گرفتم و رفتم جلوی آینه.یکم شالمم جلو آوردم وچادرمو گذاشتم و تو اینه خودمو نگاه کردم و به سمانه گفتم: . -خودمونیما...خشگل شدم -آره عزیزم...خیلی خانم شدی. -مگه قبلش آقا بودم ولی سمی...میگم با همین بریم..برای تفریحی هم بدنیست یه بار گذاشتنش. -امان از دست تو بزار سرت که عادت کنی هی مثل الان نیوفته -ولی خوب زرنگیا...چادر خوبه رو خودت برداشتی سُر سُری رو دادی به ما -نه به جان تو... اصلا بیا عوض کنیم -شوخی میکنم خوشگله..جدی نگیر.. -منم شوخی کردم والا..چادر خوبمو به کسی نمیدم که حاضر شدیم و به سمت بیرون رفتیم و من دوست داشتم حالا که چادر گذاشتم اقا سید منو ببینه. هیچ حس عشقی نبود و فقط دوست داشتم ببینه که منم چادر گذاشتم و فک نکنه ما بلد نیستیم... ولی دریغ که اصلا نگاهی به سمت خانمها نمیکرد. ادامه دارد... 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان گپ👇 http://gap.im/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در آی گپ👇 http://iGap.net/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در ایتا👇 https://eitaa.com/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان بله 👇 ble.im/join/MjJmNWQ1Nm 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان سروش👇‌‌ http://sapp.ir/hansarolmohsen ...
هیئت انصارالمحسن(ع) اردکان
✨#چنـد_دقـیقـہ_دلـت_را_آرام_کن ✍ سیـد مهـدے بـنـے هـاشـمـے 🌹#قسـمـت_شـشــم چتونه دخترها؟! خانم ها
✍ سیـد مهـدے بـنـے هـاشـمـے 🌹 ولی دریغ که اصلا نگاهی به سمت خواهرها نمیکرد پشت سرشون رفتیم و وقتی نزدیک باب الجواد که شدیم آقا سید شروع کرد به مداحی کردن. (اوجه بهشته حرم امام رضا/زایرات اینجا تو جنان دیده میشن/مهمونات امشب همه بخشیده میشن) نمیدونم چرا ولی بی اختیار اشکم در اومد سمانه تعجب کرده بود -ریحانه حالت خوبه؟! -اره چیزیم نیست یواش یواش وارد صحن شدیم. وقتی گنبد رو برای اولین بار دیدم یه جوری شدم.فضای حرم برام خیلی لطیف بود. همراه سمانه وارد حرم شدیم. بعضی چیزها برام عجیب بود. -سمی اونجا چه خبره؟! -کجا؟! اونجا؟! ضریحه دیگه -خوب میدونم ولی انگار یه جوریه؟! چرا همدیگه رو هل میدن؟! -میخوان دستشون به ضریح بخوره -یعنی هر کی اونجا دست بزنه حاجت میگیره؟! هرکی اونجا دست بزنه که نه ولی اعتقاد دارن اونجا چون محل زیارت فرشته ها و امامهاست متبرکه و بهش دست میزنن و زیارت میکنن. -یعنی اگه ما الان دست نزنیم زیارت نکردیم؟! -چرا عزیزم. مهم خوندن زیارت نامه و...هست سمانه یه زیارت نامه هم به من داد و گفت تو هم بخون. -اخه من که زیاد عربی خوندن بلد نیستم پس من میخونم و تو هم باهام تکرار کن ،حیفه تا اینجا اومدی زیارت نامه نخونی و سمانه شروع کرد با صدای ارامش بخشش زیارت نامه خوندن و من گوش دادم. بعد زیارت تو صحن انقلاب نشستیم و سمانه مشغول نماز خوندن که یاد اون روز توی جاده افتادم و گفتم: -سمانه؟! -جان سمانه -یه چی بگم بهم نمیخندی؟! -نه عزیزم.چرا بخندم -چرا شما نماز میخونید؟! -عزیزم نماز خوندن واجبه و دستور خداست ولی یکی از دلایلش ارامش دادنه به خود آدمه. -یعنی تو نماز میخونی واقعا آروم میشی؟! -دروغ چرا...همیشه که نه. ولی هروقت با دلم نماز میخونم واقعا اروم میشم.هر وقتم که غم دارم هم که تو سجده بعد نماز با خدا درد و دل میکنم و سبک میشم.. -اوهوم..میدونی سمی من نماز خوندنو تو بچگی از مامان بزرگم یاد گرفته بودم..ولی چون تو خونه ما کسی نمیخوند دیگه کم کم فراموش کردم بیچاره مامان بزرگم تا حالا مشهد نیومده بود و آرزوشو داشت میشه دو رکعت نماز برای مامان بزرگم بخونی؟! -چرا نمیشه...ولی روحش بیشتر خوشحال میشه ها وقتی خودت بخونی -میخوام بخونم ولی.. -ولی نداره که.اینهمه راه اومدی بعد یه نماز نمیخوای بخونی؟؟ ادامه دارد... 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان گپ👇 http://gap.im/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در آی گپ👇 http://iGap.net/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در ایتا👇 https://eitaa.com/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان بله 👇 ble.im/join/MjJmNWQ1Nm 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان سروش👇‌‌ http://sapp.ir/hansarolmohsen ...
مسجد 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان گپ👇 http://gap.im/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در آی گپ👇 http://iGap.net/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در ایتا👇 https://eitaa.com/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان بله 👇 ble.im/join/MjJmNWQ1Nm 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان سروش👇‌‌ http://sapp.ir/hansarolmohsen ...
🔊🔊 📖 جزء خوانی روزانه قرآن کریم به همراه 📚 تفسیر قرآن توسط حاج آقا حاجی اسماعیلی ویژه 🙎♂ آقایان 🔭هر روز ماه مبارک رمضان 🕢زمان ⌚️: ۱۸:۳۰ 🏢 مکان : زینبیه(س) 🏴هیئت انصارالمحسن(ع) منتظرتونیم 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان گپ👇 http://gap.im/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در آی گپ👇 http://iGap.net/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در ایتا👇 https://eitaa.com/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان بله 👇 ble.im/join/MjJmNWQ1Nm 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان سروش👇‌‌ http://sapp.ir/hansarolmohsen ...
٬ مسجد ٬ مسجد (س) ٬ مسجد (ع) 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان گپ👇 http://gap.im/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در آی گپ👇 http://iGap.net/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در ایتا👇 https://eitaa.com/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان بله 👇 ble.im/join/MjJmNWQ1Nm 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان سروش👇‌‌ http://sapp.ir/hansarolmohsen ...
دعـای ماه مبـارک رمضـانــ🌙 بِـسْمِ اللهِ الـرَّحْمٰـنِ الـرَّحیم🍃 اَللَّهُـمَّ قَـرِّبّنی فیـهِ اِلیٰ مَرضٰـاتِکَ وَ جَنِّبْـنی فیـهِ سَخَتِکَ وَ نَقِماتِکَ وَ وَفِّـقْنی فیـهِ لِقِـرائَتِـه آیاتِـکَ بِرَحـْمَتِکَ یٰا اَرْحَـمَ الـرّاحِمـینَ. تـرجـمه 💖 خدایا در این روز مرا به پسند خود نزدیک کن، و مرا از خشمت و شکنجه هایت دور کن، و در آن برای خواندن آیات،توفیقم ده، به مهـربانی خودت ای مهربانترین مهربانان. التماس دعا 🌙الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌙 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان گپ👇 http://gap.im/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در آی گپ👇 http://iGap.net/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در ایتا👇 https://eitaa.com/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان بله 👇 ble.im/join/MjJmNWQ1Nm 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان سروش👇‌‌ http://sapp.ir/hansarolmohsen ...
هیئت انصارالمحسن(ع) اردکان
✨#چنـد_دقـیقـہ_دلـت_را_آرام_کن ✍ سیـد مهـدے بـنـے هـاشـمـے 🌹#قسـمـت_هـفـتـم ولی دریغ که اصلا نگاه
✍ سیـد مهـدے بـنـے هـاشـمـے 🌹 -ولی نداره که. اینهمه راه اومدی بعد یه نماز نمیخوای بخونی؟؟ -نمیدونم چی بگم... تو نماز خوندن بهم یاد میدی؟! -چرا که یاد نمیدم گلموبا افتخار آجی جون. سمانه هم همه چیزوبا دقت بهم یاد میداد و منم کم کم یادم میومد ذکرها و نحوه گفتنش دو رکعت نماز برای مامان بزرگ خوندم خیلی دوست داشتم آقای فرمانده من رو در حال نماز خوندن میدید شاید اصلا مامان بزرگ بهانه بود و به خاطراون نماز خوندن یاد گرفتم که باز دوباره جلوش ضایع نشم نمیدونم اما این نمازم هرچی بود قربتا الی الله نبود و نتونستم مثل آقا سید و سمانه تو سجده بعدش درد و دل کنم و هر چی زور زدم اشکی هم در نیومد بعد نماز تو حال خودمون بودیم که برا سمانه اس ام اس اومد و بعد خوندنش گفت: -ریحانه جان پاشو بریم حسینیه -چرا؟! نشستیم دیگه حالا -زهرا پیام داد که آقا سید برای اعضای اجرایی جلسه گذاشته و منم باید باشم. تو هم که اینورا رو بلد نیستی. -باشه پس بریم فهمیدم تو این جلسه سید مجبوره رو در رو با خانم ها حرف بزنه و چون زهرا هم بود میخواستم ببینم رابطشون چه جوریه -سمانه؟! -جانم؟؟ -منم میتونم بیام تو جلسه؟؟ متاسفم عزیزم.ولی فقط اونایی که اقا سید اجازه میدن میتونن بیان.جلسه خاصی نیستا هماهنگی در مورده سفره -اوهوم...باشه جلسه تو اطاق بغل حسینیه خواهران بود و منم تو حسینیه بودم..داشتم با گوشیم ور میرفتم که مینا بهم زنگ. -سلام ریحانه. خوبی؟؟چه خبر؟! بابا بی معرفت زنگی..پیامی چیزی؟! -من باید زنگ میزدم یا تو..اخه نپرسیدی زنده رسیدیم یا نه -پی ام دادم ولی جواب ندادی -حوصله چک کردن ندارم -چه خبرا دیگه.همسفرات چه جورین؟! -سلامتی...آدمن دیگه ولی همه بسیجین -مواظب باش اونجا به زور شوهرت ندن -نترس اگه دادن برا تو هم میگیرم - بی مزه حالا چه خبراخوش میگذره - بد نیست جای شما خالی - راستی ریحانه - چی؟! - پسره هست قد بلنده تو کلاسمون - کدوم؟! - احسان دیگه.باباش کارخونه داره ادامه دارد... 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان گپ👇 http://gap.im/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در آی گپ👇 http://iGap.net/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در ایتا👇 https://eitaa.com/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان بله 👇 ble.im/join/MjJmNWQ1Nm 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان سروش👇‌‌ http://sapp.ir/hansarolmohsen ...
دعـای ماه مبـارک رمضـانــ🌙 🍃بِـسْمِ اللهِ الـرَّحْمٰـنِ الـرَّحیم🍃 اللَّهُمَّ ارْزُقْـنی فِيهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبـیهَ وَ بَاعِـدْنی فِيهِ مِنَ السَّـفَاهَةِ وَ التَّـمْـويهِ وَ اجْعَلْ لی نَصِيبا مِنْ كُلِّ خَيْرٍ تُنـْزِلُ فِيهِ بِجـودِكَ يَا أَجـْوَدَ الْأَجْـوَدِينَ تـرجـمه خدايا در اين ماه به من تيزهوشى و بيدارى عنايت فرما، و از بى خردى و اشتباه دورم ساز، و از هر خيرى كه در اين ماه نازل مى كنى برايم بهره اى قرار ده، به حق جودت اى جودمند ترين جود مندانــ❤️ التماس دعا ✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖✨ 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان گپ👇 http://gap.im/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در آی گپ👇 http://iGap.net/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در ایتا👇 https://eitaa.com/ansarolmohsen 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان بله 👇 ble.im/join/MjJmNWQ1Nm 👥 کانال هیئت انصارالمحسن(ع) در برنامه پیامرسان سروش👇‌‌ http://sapp.ir/hansarolmohsen ...