Haj mehdi Mirdamad4_435750524105523510.mp3
زمان:
حجم:
5.16M
سه_شنبه_هاے_جمڪرانی
همہ هسٺ
آرزویـم
ڪہ ببینـم از تـو
رویـی
دعاے توسل
اللهم_عجـل_لولیڪ_الفـرجــ
🎤 حاج مهدی میرداماد
4_5940642384067954555.pptx
حجم:
43.93M
پاوری در رابطه با #غذاهای_خوراکی_طبع_ومزاج آنها
پیشنهاد دانلود
تقدیم به اعضای محترم کانال
ویژه #تدریس اساتید
4_5936213946368264348.pptx
حجم:
37.68M
پاوری بسیار عالی درباره #آناتومی_درمان و #بیماریهای_کلیه
تقدیم به اعضای محترم کانال
ویژه #تدریس اساتید
4.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❓چگونه #بدون استفاده از نرم افزار #ریکاوری ( نرم افزار بازگشت فایل ها) اطلاعات از دست رفته سیستم و فایل های پاک شده خود را به وسیله خود سیستم برگردانیم؟
✅ بخشی از #سواد_رسانه ، علم کار کردن با رسانه است؛ در شرایط امروز علم کارکردن با رسانهها جزئی جدایی ناپذیر از زندگی ماست.
4_5942660421696620398.pdf
حجم:
502.4K
🔸🔹🔸
🔰 دستورات جهت پیشگیری و درمان ویروس کرونا بر اساس روایات اهل بیت علیهم السلام
#نشر_حداکثری
دفتر آیت الله العظمی تبریزیان
🔸🔹🔸
4_5942986461253994778.pptx
حجم:
39.75M
ادامه #غذاهای_خوراکی_طبع_و_مزاج آنها
پیشنهاد دانلود
تقدیم به اعضای محترم کانال
ویژه #تدریس اساتید
📃 #چهل_منقبت_فاطمی
«اشتقاق اسمها من اسماء الله تبارک و تعالی، شان ابیها و بعلها و بنیها»
«نام فاطمه سلام الله علیها - همانند نام پدر و همسر و فرزندانش- از اسماء خدای تبارک و تعالی مشتق شده است»
کتاب فاطمة الزهرا سلام الله علیها؛
تالیف: علامه امینی(ره) صفحه۳۴۲.
#مردان_بدانند
در محبت كردن خلاق باشيد
👈خانم خانه را با چیزهای کوچک غافلگیر کنید: شام، هدیه و یا حتی یک کارت ناقابل
🌸 همسرتان باید حس کند که شما به او فکر میکنید و احساسش میکنید
داستان سورهی ناس
روزی روزگاری در زمانهای بسیار دور جمعیت زیادی از ناس در سرزمین زیبا زندگی میکردن
این مردم خیلی با هم خوب و مهربون بودن پیامبر خوبی داشتن که اونها رو به سمت خدای احد دعوت میکرد
و کارهای خوبی بهشون یاد میداد که نباید پشت سر مردم حرف بدی بزنند
نباید دروغ بگن
یتیم رو دوست داشته باشن
یه روزی از روزها یه آدمی به اسم خناس وارد شهر میشه
خناس دید که مردم این شهر چقد باهم خوبن
سعی کرد بره و کارهای بد رو به اونها یاد بده
سعی کرد صدور اونها رو یوسوس کنه (( الذی یوسوس فی صدور ناس ))
خناس رفت پیش سعید
سعید پسر خوبی بود و داشت با توپش بازی میکرد
خناس بد جنس اومد و گفت :
چقدر خوب داری بازی میکنی !!!
ولی من نمیدونم شوت تو چقدر قویه
اگه بتونی بزنی به اون شیشه و اونو بشکنی میفهمم قوی هستی
بچه ها
یه لحظه سعید حواسش پرت شد و صدورش یوسوس شد
توپ رو پرتاپ کردو شیشه رو شکست
ای وای صدای خورد شدن شیشه اومد
سعید به خودش اومد و توپشو برداشت و دوید یه گوشه قایم شد
وای این کی بود این حرفو به من زد
خواست خناس رو پیدا کنه ولی اثری از خناس نبود فرار کرده بود رفته بود پیش مریم.
مریم داشت با دوستش بازی میکرد
درگوش مریم گفت چرا عروسکت رو میدی به دوستت؟ خرابش میکنه نده بهش
یهو مریم صدورش یوسوس شد و حرف خناس رو گوش کرد
عروسک رو از دست دوستش کشید و دوستشم زید زیر گریه
خناس بین همه ی دوستها اختلاف مینداخت
مریم ناراحت بود ازینکه دوستش رو گریه انداخته بود
سعید هم ناراحت بود از اینکه شیشه رو شکسته بود
همینطور که بچه ها ناراحت بودن و کنار خیابون وایساده بودن
یهو یه مرد مهربون از کنار اونا رد شد و فهمید که خناس اومده و صدور اونا رو یوسوس کرده
همسایه عصبانی بود و مریم و سعید ناراحت بودن. دوست مریم گریه میکرد
تو شهر بزرگ آشوب شده بود
مرد مهربون گفت ناراحت نباشین خدای مهربون هم شما رو میبخشه چون اون خدایی است که ملک همه ی مردمه
ولی خدای مهربون ملکی هست که تاج نداره و اون الاه ناس وملک همه ی مردمه
گفته که از شر وسوسه های خناس به اون پناه ببریم و دیگه حرفای خناس رو گوش نکنیم
من شر وسواس خناس
الذی یوسوس فی صدور الناس
من الجنته و الناس