eitaa logo
حرم
2.7هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
6.8هزار ویدیو
652 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5803160777275738477.mp3
6.74M
⚫️ نکاتی درباره حضرت ام البنین و فرزندان گرانقدرش صلوات الله علیهم اجمعین 💎هر جا ماندید، نذر حضرت ام البنین علیهاالسلام کنید... 🔹استاد معاونیان
4_5891075811477294409.mp3
2.6M
(10) درباره اهمیت غسل جمعه ▫️مخاطب اصلی مجموعهٔ جدید کل‍🔑‍ید ، از سری فایلهای کوتاه ، نوجوانان هستند؛ مقید باشید این فایلها را حداقل به یک نوجوان شیعه برسانید!
✅ هر سیدی محترم نیست! ⚠️ ای جابر بپرهیز از ساداتی که ادعای مهدویت دارند.. ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 🔹عیاشی در تفسیر خود از امام باقر علیه السلام ضمن حدیثی طولانی نقل می‌کند که حضرت به جابر جُعفی فرمود: «در جای خود بنشین و حرکتی از خود نشان مده، تا علائمی که من اکنون برای تو ذکر می‌کنم ببینی...» سپس حضرت به بیان حوادث و علائم قبل و بعد از ظهور حضرت حجت پرداختند و در ادامه فرمودند: و از شذاذ آل محمد بپرهیز (یعنی از برخی سادات مدعی مهدویت و‌ حکومت) ، زیرا عَلَم و بیرق آل محمد و علی علیهم السلام جدای از دیگران است، پس خودداری کن و مواظب باش که از این افراد پیروی نکنی، تا هنگامی که مردی از فرزندان امام حسین علیه السلام را ببینی که عهد نامه، عَلَم و سلاح پیغمبر صلی الله علیه و آله با او خواهد بود پس همیشه با این افراد باش، و از آنان که برای تو ذکر کردم جدا باش. 📔ترجمه تفسیر عیاشی، صفحه ۲۶۹ ( مترجم عبدلله صالحی )(ر.ک: تصویر الحاقی) 📕بحار الأنوار، ج۵۲، ص۲۲۴ 📗تفسیر عیاشی ، ج۱، ص۶۵ ، در ذیل تفسیر آیه ۱۴۸ سوره بقره. 📘مهدى موعود، صفحه ۱۰۰۳ (باقی اسکنها در ادامه خواهد آمد) پی‌نوشت: ائمه طاهرین علیهم‌السلام به عنوان پدران دلسوز امت می‌دانستند که برخی از سادات بنی هاشم از احساسات و محبت مردم به اهل بیت علیهم‌السلام سوء استفاده خواهند کرد، لذا در احادیث متعدد شیعیان خویش را خصوصاً از خطر برخی از سادات برحذر داشته‌اند. 🔻این شعر منسوب به حضرت امیر علیه‌السلام است↓↓ کن ابن من شئت و اکتسب ادبا یغنیک محموده عن النسب ان الفتی من یقول ها انا ذا لیس الفتی من یقول کان ابی خلاصۀ معنای این شعر اینست که فرزند هر کسی باشی، مهم نیست. برو ادب بیاموز تا از پدرانت بی نیاز باشی. جوانمرد آنست که بگوید من اینم. نه آن که بگوید پدرم چنان بود. ←مقدر الهی بوده است که پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله مانند سایر انبیاء علیهم‌السلام، نسل و فرزندانی داشته باشند. کسانی که از نسل رسول الله صلی‌الله علیه و آله هستند به صورت ذاتی و جبلی، استعداد خوب بودن دارند. اگر خوب باشند و باعث خوش بینی مردم به اهل بیت عصمت علیهم السلام بشوند پاداش بهتری خواهند داشت. اما اگر بالعکس، بد باشند و موجبات بدبینی مردم نسبت به معصومین علیهم السلام گردند وزر و وبالشان بیش از دیگران خواهد بود. نباید فکر کنیم که سادات کاری انجام داده اند که در اثر آن سید شده اند. بلکه باید دانست که انسانها مانند شاخه های درخت، به نیاکان خود متصلند. ما با اجداد خود یک واحد هستیم. سید نااهل مانند شاخه ای است که خشک شده؛ نعوذ بالله؛ 🔚←نتیجه آنکه: روایت جابر بن یزید بی نهایت مهم است؛ چون تکلیف مدعیان قیام برای تشکیل دولت و قائلان به ولایت غیر معصوم علیهم‌السلام ، را در دوران غیبت روشن می‌فرماید. و البته نباید این مدعیان را در عداد یک سید مثلاً، شرابخوار قرار داد. این افراد بنا به فرمایش امام حسن عسکری علیه السلام، راهزن دین مردم هستند. آنان دین و دنیای شیعیان اهل بیت علیهم‌السلام را نابود می‌کنند.
حرم
* 💞﷽💞 ‍ #بسم_رب_الحسین رمان: #از_نجف_تا_کربلا نویسنده: #رضوان_میم #قسمت_دوم #بخش_دوم —رضوان دیشب
* 💞﷽💞 ‍ بسم_رب_الحسین رمان: نویسنده: با بغض شروع کردم به نوشتن امروز: دادم تورا قسم به نخ چادری که سوخت شاید دلت بسوزد و یک کربلا دهی می گویند کربلا قسمت نیست دعوت است. خدایا!من معنی قسمت و دعوت را نمی دانم. اما یقین دارم تو معنی طاقت را می دانی... آسمان هم امروز دلش پر است همانند من. بیچاره آسمان.انقدر دود می خورد تا اینگونه سیاه و تیره و تار شود.دیگه دلم طاقت ندارد.فقط می توانم قلم را نالان رو کاغذ بکشم و بنویسم: دود این شهر مرا از نفس انداخته است به هوای حرم کرببلا محتاجم با صدای آلارم گوشی از خواب بیدار شدم.دست و صورتم رو آب زدم و برگشتم توی اتاق تا آماده بشم.پرده رو کشیدم با آسمانی تیره و خشمگین مواجه شدم.چه دلگیر.برای احتیاط یک لباس گرم برداشتم و روسری فیروزه ایم رو لبنانی بستم و درحالی که چادر را سر می کردم از اتاق بیرون آمدم.از کنار آشپزخانه که رد میشدم مادر صدایم کرد. -رضوان جان عزیزم صبحونه نخورده کجا میری مادر؟ —مامان جان دیرم شده.میرم توی راه با زینب یه چیزی می خورم. -برو مادر جان خدا به همراهت.فقط رضوان،داری میری بیرون یه سری به اتاق ریحانه بزن و بیدارش کن مدرسش دیر میشه.راستی مادر بابات پنجاه تومن رو جاکفشی برات گذاشته بردار. —چشم مامانم.فعلا خدافظ. در اتاق ریحانه خواهر کوچکتر که راهنمایی بود را باز کردم تا بیدارش کنم.پتو رو از سرش کشیدم و گفتم: -پاشو دیگه ریحان چقد می خوابی تو. در حالی که چشم هاشو میمالید گفت: —ولم کن من مریضم امروز نمیرم مدرسه. گرفتم کشیدمش،از جاهاش بیرون اوردمش و درحالی که از اتاق بیرونش می کردم گفتم: -باشه برو همین ها رو به مامان توضیح بده. غرغر کنان بیرون رفت و منم به سمت حیاط به راه افتادم.پنجاه هزار تومن بابام رو برداشتم و گذاشتم توی کیفم. راه افتادم سمت کوچه.سرکوچه زینب رو ندیدم و تعجب کردم.گفتم شاید نیاد.یه چند دقیقه ای که ایستادم دیدم نه نیومد.برای همین زنگ زدم به موبایلش.با صدای گرفته گوشی رو جواب داد و گفت: -سلام رضوان جان.ببخشید من یه کمی تب دارم و مریض احوالم.اگر اشکال نداره خودت تنها امروز برو. بعد از کلی توصیه و مواظب خودت اش گفتن ها گوشی را قطع کردم و به راه افتادم. وارد کلاسمون نشده بودم که یهو نرگس آستین چادرمو گرفت و کشید توی راه رو.تعجب کردم.بهش گفتم: -وا نرگس جان چرا همچین می کنی؟ —فعلا هیچی نگو وبیا دنبالم. دست و پاهام یخ کرد و همینطور سمت نرگس کشیده میشدم.انقدر سست شده بودم که با خودم فکر نمی کردم زشته اینطوری تو سالن دانشگاه نرگس داره منو کشون کشون می بره. رسیدیدم به سالن بزرگ دانشگاه.رفتیم کنار برد اعلانات و اخبار دانشگاه.همون جایی که لیست اسم های کربلایی هارو زده بودن.همون جایی که درست یک هفته پیش به خاطر یک روز دیرتر دادن اسمم نشد که اسم منم تو لیست باشه.همون جایی که.... بگذریم.درست کنار همون لیست یک هفته پیش یک اعلامیه بزرگ تر چاپ شده بود با عنوان: به اطلاع دانشجویان گرامی میرسانیم که.... به خودم اومدم که دیدم نرگس داره می خنده و به صورتم آب میزنه.دیدم توی سرویس بهداشتی دانشگاهیم.سریع پرسیدم: -نرگس بگو که خواب نبودم. دستم رو بردم سمتش و گفتم:توروخدا یه بشگون از دست من بگیر مطمئن شم. —نه عزیزم خواب نبودی یه لحظه غش کردی خانم.پاشو حالا تا لیست دوباره پر نشده بریم اسم تو و زینب رو هم بدیم دیگه.پاشو خواهر.انگار شما هم کربلایی شدین. چه جمله عجیبی گفت نرگس.من؟کربلا؟اربعین؟ و مثل همان لحظه ورودم به کلاس تقریبا کشان کشان من رو به طرف دفتر مدیریت دانشگاه برد تا اسم خودم و زینب رو هم بدم.باورم نمی شد.انگار توی خواب دیدم همین پنج دقیقه پیش که توی اعلامیه نوشته شده بود:پنج جای خالی دیگر برای اردوی پیاده روی کربلا. امروزم را این چنین نوشتم: ندیده ای شوریدگانی را که ذکر صبح و شامشان حسین است؟ این روز ها عجیب بوی سیب به مشامم می رسد.. 🌸 پايان قسمت دوم 🌸 کپی بدون اجازه و ذکر نام نویسنده مجاز نیست.
* 💞﷽💞 رمان: نویسنده: امروز را این چنین نوشتم که: دلم یک اربعین حرف دارد با تو حسینم... به همه گفتم اربعین حرم هستم.این تن بمیرد آبرویم را نبر آقا... هرچی سعی می کنم خوابم نمیبره از ذوق.تازه امشب فهمیدم((شب عاشقان بی دل چه شبی دراز باشد)). یک لحظه آرزو کردم کبوتر بودم.پر میزدم و پر میزدم و پر میزدم.سریع تر از آنکه فکرش را بکنم میرسیدم نجف. همین جوری به سقف زل زدم و فکر می کنم.یک دفعه یاد حال زینب افتادم که امروز چه جوری شده بود.وقتی با نرگس رفتیم اتاق مدیریت گفتن باید خود زینب بیاد.گفتیم حالش خوب نیست آقا.همون لحظه سه نفر اومدن تو برای ثبت نام.پس یا من باید ثبت نام می کردم تنها میرفتم که این کمال نامردی بود یا باید میرفتیم زینب رو می اوردیم.با خودم فکر کردم خونه نرگس اینا که زیاد دور نیست میرم میارمش. خلاصه از نرگس خداحافظی کردم و بهش گفتم: -زود میام نرگس بهم گفت: —ببین رضوان،..تو رو امام حسین زود بیا. توی دلم هی خالی می شد برای همین معطل نکردم و زود راه افتادم.انقدر تند راه میرفتم که چند بار محکم خوردم به مردم پیاده رو.تو حال و هوای خودم بودم که برای سومین بار خودم به یک پیرزنه.همه وسایل هاش ریخت.سه تا پلاستیک پر از میوه داشته که بیشترش ریخته بود.اومدم یه معذرت خواهی بکنم و سریع تر برم.گفتم: -مادر جون ببخشید من باید برم عجله دارم. —برو مادر خودم یه کاریش می کنم. یک قدم نرفته بودم.یک لحظه صداشو شنیدم که آروم گفت:یاحسین. برگشتم نگاش کردم دیدم دستاشو گذاشته رو زانو هاش تا بتونه دولا بشه و میوه ها رو برداره.همین جوری خشکم زد.من برای چه کاری داشتم می رفتم؟ سریع برگشتم و هرچی میوه بود برداشتم ریختم تو پلاستیکش.پلاستیک هارو دادم دستش و لبخند زدم و گفتم: -بیا مادر جون این هم میوه هات فقط باید بشوریشون.شرمنده دیگه. لبخند زد بهم و کیسه هارو گرفت. اومدم برم که گفت: —دختر جون،امام حسین عاقبت بخیرت کنه. دیگه نتونستم بایستم و نگاهش کنم و بهش بگم: -دعا کن مادر جون.دعا کن.عاقبت من با خود خود حسینه. یادم نیست دیروز چی نوشتم.ولی شاید نوشتم:تا بال و پر شکسته نباشی اجازه پرواز نخواهی داشت... خوشا به حال دل شکستگان.. 🌸 پايان قسمت سوم 🌸 امیدوارم لذت برده باشید🌷 کپی بدون اجازه و ذکر نام نویسنده مجاز نیست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 نقشه شیطان‌پرستان برای آینده بشر! 🔹️ چرا نقشه‌ها و پلن خود را لو می‌دهند؟ 🔹️ 1. مجاز به نقض اختیار بشر نیستند 🔹️ 2. مبرا کردن و توجیه خود با پیشاپیش آگاهی دادن و در عین حال، اخبار و آگاهی‌های ضدونقیض هم منتشر می‌کنند تا پلن و نقشه اصلی پنهان بماند! است... ☑️ یعنی 30 درصد باید 70 درصد را بیدار کند....
7.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 افشاگری خانم آمنه نوروزی پرستار و بیوشیمیست در مورد اوج گرفتن دوباره کرونا برای سلامتی اش دعا کنید @meshkatqom
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️موضوع سلقلقیه • قسمت — پنجاه - سوم✔️ 📣آیا عایشه سلقلقیه توبه کرد؟ 🔻حال شما خود قضاوت کنید:👇 آیا سرور و شادمانی اش، توبه او است؟!! ‼️ سجادهٔ شکرش اعلامت توبهٔ اوست؟ ‼️ آیا نامگذاری غلامش به نام قاتل حضرت امیرالمؤمنین علی بن الی طالب علیه السلام «عبدالرحمن» نشانهٔ توبه اوست؟‼️ 👈او چگونه توبه نموده در حالی که حضرت پیامبر اکرم محمد مصطفی صلی الله علیه واله مقالهٔ می فرماید: «یا علی هرکسی که با تو دشمنی کند، خداوند او را به مرگ جاهلیت می میراند و روز قیامت به حساب اعمال او خواهد رسيد!(٧) 👈و در ادامه حضرت رسول الله محمد مصطفی صلی الله علیه واله می فرماید: «یا علی ! کسی که بمیرد و با تو دشمن باشد، یهودی یا نصرانی مرده است.(٨) 📚٧.المعجم الاوسط طبرانی ،ج٨ ص۴٠؛ المعجم الکبیر طبرانی ج١١ .ص ۶٣ ؛ جمعالزوائد ، ج٩ .ص ١١١ مناقب خوارزمی .ص٣٩ ؛ کنزالعمال .ج١١ . ص ۶٠٧ الامالی شیخ مفید ، ص٧۵ بحارالانوار ج.٣٩ ص٢۶۵ ؛ الغدیر ،ج۶ .ص٣٣۴؛ غایۀ المرام .ج٢ .ص٣٨ شرح احقاق الحق، ج۴، ص ۲۲۹. ٨ .مناقب ابن مردويه، ص٧۶ پاورقی ، ينابيع المودة، ج ٢، ص ٢٩١ و الکواکب الدّری، ص١٢۵ مناقب المرتضویه، ص ۱۱۷ به نقل از الامام علی فی آراء الخلفاء الایمانی، ص ۷۲ و مناقب علی العینی الحنفی، ص ۴۹ و ۶۲؛ مودة القربی الهمدانی، ص ۶۳ به نقل از: شرح احقاق الحق، ج ۱۷، ص ۱۹۵.
✴️ شنبه 👈17 دی /جدی 1401 👈 14جمادی الثانی 1444👈 7 ژانویه 2023 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️ امروز روز مبارک و خوبی برای امور زیر است : ✅مسافرت. ✅شراکت کردن با دیگران. ✅خرید رفتن. ✅تجارت و داد و ستد. ✅دیدار با مسولین. ✅و آغاز تحصیل خوب است. 👶زایمان مناسب و نوزادش سلیم النفس و خوشبخت خواهد شد. 🚖 مسافرت: مسافرت خوب و مفید است. ان شاءالله. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج سرطان و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است : ✳️امور زراعی و کشاورزی. ✳️بذر افشانی. ✳️غرس درخت. ✳️حفر چاه و قنات. ✳️و استحمام نیک است. 📛ولی برای آغاز بنایی. 📛و امور ازدواجی خوب نیست. 👩‍❤️‍👨 انعقاد نطفه و مباشرت. 👩‍❤️‍👨 امشب و فردا: فرزند همیشه حقیر و فقیر خواهد شد. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت. طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث شادی می شود. 💉💉 حجامت. خون دادن فصد زالو انداختن خون_دادن یا در این روز از ماه قمری ،سلامتی در پی دارد. 😴😴 تعبیر خواب امشب: خواب و رویایی که شب یکشنبه دیده شود تعبیرش از ایه 15 سوره مبارکه "حجر"است. لقالوا انما سکرت ابصارنا بل نحن قوم... و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که شخصی بی حد و حساب با خواب بیننده گفتگوی باطل کند ولی بجای نرسد و کار خواب بیننده روبراه شود.ان شاءالله و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید. 💅 ناخن گرفتن. شنبه برای ، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد. 👚👕دوخت و دوز. شنبه برای بریدن و دوختن، روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی شود) 🙏🏻 وقت در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر. 📿 ذکر روز شنبه : یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد . 💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به (ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
◼️▫️ تشیع ما حاصل پیمان ما در عالم ذر است نه هیچ حکومتی 🔹حضرت امام جعفر الصادق علیه السلام فرمودند: چون قائم ظهور کند، مردم منکر وی می‌شوند، زیرا او به صورت جوان موفقی به سوی مردم برمی گردد و جز آنها که خداوند در عالم ذر از آنان پیمان گرفته باشد، کسی بر اعتقاد سابقش نسبت به او باقی نمی ماند. 📚غیبت طوسی: ۴۲ ⚫️ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ⚫️
7.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️🚩 هر روز را با سلام بر شما آغاز می‌کنیم! سلام بر شما ... که صاحب‌اختیار مایی! 💠می دانید دنیای ما دیگر چیز با ارزشی ندارد برای امید داشتن... که صبح ها به امیدش برخیزی ... 🔅من تنها به امید سلام به شما هر روز صبح چشم باز می کنم اَلسَّلامُ‌عَلَیکَ یا نورالله الذی یهتدی به‌المهتدون ... 🟡 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🟡
▫️◽️ قسمت 🔖 نود-ششم✔️ 🔸حسابرسی به امور بندگان در قیامت به اندازه ی عقلشان ♦♦➖➖➖➖♦♦ ✨ﻋِﺪّﺓٌ ﻣِﻦْ ﺃَﺻْﺤَﺎﺑِﻨَﺎ ﻋَﻦْ ﺃَﺣْﻤَﺪَ ﺑْﻦِ ﻣُﺤَﻤّﺪِ ﺑْﻦِ ﺧَﺎﻟِﺪٍ ﻋَﻦِ ﺍﻟْﺤَﺴَﻦِ ﺑْﻦِ ﻋَﻠِﻲّ ﺑْﻦِ ﻳَﻘْﻄِﻴﻦٍ ﻋَﻦْ ﻣُﺤَﻤّﺪِ ﺑْﻦِ ﺳِﻨَﺎﻥٍ ﻋَﻦْ ﺃَﺑِﻲ ﺍﻟْﺠَﺎﺭُﻭﺩِ ﻋَﻦْ ﺃَﺑِﻲ ﺟَﻌْﻔَﺮٍ علیه السلام ﻗَﺎﻝَ : ﺇِﻧّﻤَﺎ ﻳُﺪَﺍﻕّ ﺍﻟﻠّﻪُ ﺍﻟْﻌِﺒَﺎﺩَ ﻓِﻲ ﺍﻟْﺤِﺴَﺎﺏِ ﻳَﻮْﻡَ ﺍﻟْﻘِﻴَﺎﻣَﺔِ ﻋَﻠَﻰ ﻗَﺪْﺭِ ﻣَﺎ ﺁﺗَﺎﻫُﻢْ ﻣِﻦَ ﺍﻟْﻌُﻘُﻮﻝِ ﻓِﻲ ﺍﻟﺪّﻧْﻴَﺎ •———••———••———••———••———• 🔸ﺍﺑﻮ ﺟﺎﺭﻭﺩ ﺍﺯ حضرت ﺍﻣﺎﻡ محمد الباقر ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻧﻘﻞ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ که حضرت فرمودند : 👈ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺤﺴﺎﺏ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﺑﺎﻧﺪﺍﺯﻩ ﻋﻘﻠﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﺎﺭﻳﻚ ﺑﻴﻨﻰ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ. 📚ﺍﺻﻮﻝ ﻛﺎﻓﻰ ﺟﻠﺪ ۱ ﺻﻔﺤﻪ ۱۲ﺭﻭﺍﻳﺔ ۷۷