🔊 چرا دوره زمانی، از شب سیزدهم تا غروب پانزدهم هر ماه را ایّام البِیض، نامیده اند؟
به سه روز سيزدهم، چهاردهم و پانزدهم هر ماه قمري، ايامالبيض گفته ميشود. در روايت ذيل، دليل اين نامگذاري و اهميت اين ايّام در هر ماه بيان شده است.
عَنْ زِرِّ بْنِ حُبَيْشٍ قَالَ: سَأَلْتُ ابْنَمَسْعُودٍ عَنْ ايامالبيض مَا سَبَبُهَا وَ كَيْفَ سَمِعْتَ؟ قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِيَّ صلّياللهعليهوآله يَقُولُ: إنَّ آدَمَ لَمَّا عَصَى رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نَادَاهُ مُنَادٍ مِنْ لَدُنِ الْعَرْشِ: يَا آدَمُ! اخْرُجْ مِنْ جِوَارِي، فَإنَّهُ لَا يُجَاوِرُنِي أَحَدٌ عَصَانِي، فَبَكَى وَ بَكَتِ الْمَلَائِكَةُ، فَبَعَثَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ إلَيْهِ جَبْرَئِيلَ فَأَهْبَطَهُ إلَى الْأَرْضِ مُسْوَدّاً، فَلَمَّا رَأَتْهُ الْمَلَائِكَةُ ضَجَّتْ وَ بَكَتْ وَ انْتَحَبَتْ وَ قَالَتْ: يَا رَبِّ! خَلْقاً خَلَقْتَهُ وَ نَفَخْتَ فِيهِ مِنْ رُوْحِكَ وَ أَسْجَدْتَ لَهُ مَلَائِكَتَكَ، بِذَنْبٍ وَاحِدٍ حَوَّلْتَ بَيَاضَهُ سَوَاداً! فَنَادَاهُ مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ: صُمْ لِرَبِّكَ الْيَوْمَ، فَصَامَ فَوَافَقَ يَوْمَ الثَّالِثَ عَشَرَ مِنَ الشَّهْرِ فَذَهَبَ ثُلُثُ السَّوَادِ، ثُمَّ نُودِيَ يَوْمَ الرَّابِعَ عَشَرَ أَنْ صُمْ لِرَبِّكَ الْيَوْمَ، فَصَامَ فَذَهَبَ ثُلُثَا السَّوَادِ، ثُمَّ نُودِيَ فِي يَوْمِ خَمْسَةَ عَشَرَ بِالصِّيَامِ، فَصَامَ وَ قَدْ ذَهَبَ السَّوَادُ كُلُّهُ. فَسُمِّيَتْ أيّامَالبِيضِ لِلَّذِي رَدَّ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ عَلَى آدَمَ مِنْ بَيَاضِهِ، ثُمَّ نَادَى مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ: يَا آدَمُ! هَذِهِ الثَّلَاثَةُ أَيَّامٍ جَعَلْتُهَا لَكَ وَ لِوُلْدِكَ، مَنْ صَامَهَا فِي كُلِّ شَهْرٍ فَإنَّمَا صَامَ الدَّهْرَ. (بحارالأنوار، ج 97، ص97به نقل از علل الشرایع)
زر بن حبيش مىگويد: از ابنمسعود راجع به ايامالبيض سؤال كرده و گفتم: سبب ناميدن اين ايّام به «ايامالبيض» چيست و چه شنيدهاى؟ ابنمسعود گفت: از نبىّ اكرم صلّىاللهعليهوآله شنيدم كه مىفرمود: هنگامى كه حضرت آدم عليهالسلام عصيان پروردگارش را نمود، منادى از عرش ندا داد: اى آدم! از جوار رحمت من بيرون شو، زيرا كسى كه عصيان مرا كند در جوار من جاي نخواهد داشت. حضرت آدم گريست و فرشتگان نيز گريستند، پس حق عزّوجل جبرئيل را نزد حضرت آدم فرستاد. جبرئيل حضرت آدم را در حالى كه سر تا پا سياه شده بود به زمين فرود آورد. فرشتگان وقتى حضرت آدم عليهالسلام را با اين هيئت ديدند به ضجّه در آمده و گريستند و سخت ناليده و به درگاه حق تعالى عرضه داشتند: پروردگارا! مخلوقى را آفريدى و از روح خود در او دميدى و فرشتگانت را به سجده كردنش امر نمودى، حال با يك گناه رنگ سفيدش را به سياهى مبدّل فرمودى! منادى از آسمان ندا كرد: اي آدم! امروز را براى پروردگارت روزه بگير. حضرت آدم عليهالسلام آن روز را كه موافق با روز سيزدهم از ماه بود روزه گرفت، پس يک سوم از سياهى حضرت آدم محو و زائل گشت. سپس منادى در روز چهاردهم نداء كرد: امروز را براى پروردگارت روزه بگير. حضرت آدم عليهالسلام آن روزه را هم روزه گرفت و يک سوم ديگر از سياهى زائل گرديد. روز پانزدهم باز منادى نداء كرد و حضرتش را به گرفتن روزه دعوت نمود. حضرت آدم آن روز را هم روزه گرفت و يک سوم ديگرش نيز سفيد گشت و بدين ترتيب تمام سياهى او زائل گرديد، و به همين دليل اين ايّام به ايّام البيض موسوم شد، زيرا در همين ايّام حق تعالى سفيدى حضرت آدم را به وى بازگرداند. سپس منادى از آسمان ندا كرد: اى آدم! اين سه روز را براى تو و فرزندانت قرار دادم. كسى كه اين ايّام را در هر ماه روزه بدارد گويا تمام دهر را روزه گرفته است.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👌🙏🏼 دعای بسیار شریف تسبیح به ویژه برای ایّام البیض
امیرالمؤمنین علیه السلام از رسول خدا صلّی الله علیه و آله نقل می کند که فرمود: جبرئيل علیه السلام بر من نازل شد در حالى كه در پشت مقام ابراهيم نماز مى خواندم و بعد از نماز براى امّت خود طلب آمرزش میکردم. جناب جبرئيل علیه السلام گفت: «اى محمّد! به تو توصیه مى كنم كه به امّت خود امر نمائى كه سه روز ايامالبيض هر ماه (یعنی از شب سیزدهم تا غروب روز پانزدهم ماه) اين دعاى شريف را بخوانند.» (مهج الدعوات، ص79)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
4_5837072911332017852.pdf
235.3K
دعای بسیار شریف تسبیح به ویژه برای ایام البیض
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙏🏼 نماز شب سیزدهم ماه رجب
عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قالَ: مَنْ صَلَّى فِي لَيْلَةِ الثَّالِثَةَ عَشْرَةَ عَشْراً يَقْرَأُ فِي الأولى بِالْحَمْدِ وَ الْعَادِيَاتِ وَ فِي الثانية بِالْحَمْدِ وَ التَّكَاثُرِ، غُفِرَ لَهُ وَ إِنْ كَانَ عَاقّاً، و لا يُرَوِّعُهُ مُنكَرٌ وَ نَكيرٌ، وَ يَمُرُّ عَلَى الصِّراطِ كَالبَرقِ الخَاطِفِ، وَ يُعطَى كِتَابَهُ بِيَمِينه، وَ يُثَقِّلُ اللهُ مِيزانَهُ، وَ يُعطَى فِي جَنَّةِ الفّردُوسِ ألفَ مَدينَةٍ. (البلدالأمين، ص168)
جناب سلمان از رسول خدا صلّی الله علیه وآله نقل می کند که فرمود: هرکس در شب سیزدهم ماه رجب 10 رکعت نماز بخواند(یعنی 5 نماز دو رکعتی)، در رکعت اول سوره حمد و سوره عادیات، و در رکعت دوم سوره حمد و سوره تکاثر؛ در این صورت همه گناهانش آمرزیده می شود هرچند عاقّ والدین باشد، دو فرشته نکیر و منکر نمی توانند به او نزدیک شوند و او را بترسانند، و از پل صراط همچون برق ناگهانی می گذرد، و نامه عملش به دست راستش داده می شود، و خداوند میزان اعمال وی را سنگین می کند، و در جنّت فردوس هزار شهر به وی داده خواهد شد.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
4_5904350567546750100.mp3
6.15M
{اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج}
تنها مولودِ خانهٔ خدا، هنوز منتظرِ ظهورِ آخرین مولودش است، در کنار همین خانه...
🎙سخنآوای "مظهر العجائب"
YEKNET.IR - sorood - milad imam ali 1400 - mirzaei.mp3
12.82M
🌸 #میلاد_امام_علی(ع)
💐ساقی به پیاله باده کم میریزی
💐این میکده را چرا بهم میریزی
🎤 #اسلام_میرزایی
👏 #سرود
👌فوق زیبا
YEKNET.IR - sorood 1 - milad imam ali 1400 - haddadian.mp3
10M
🌸 #میلاد_امام_علی(ع)
💐زمین میلرزه زمان میلرزه
💐رجز میخونه جهان میلرزه
🎤 #محمدحسین_حدادیان
👏 #سرود
👌فوق زیبا
Toyi Darya (NiyazMusic).mp3
3.03M
💫🌺🍃
🌺
❇️ نوآهنگ| مولا علی مولا
✨ چه قمر طلعتی
✨ چه شکر صحبتی
✨ چه صفاتی
✨ تو چه رازی مگر
✨ که نهان گشته در
✨ صلواتی
🎙 علی اکبر قلیچ
💚 #میلاد_امام_علی علیهالسلام
❤️ #پدر یعنی:
✍ همان دستی که وقت ترس و گریز، شانههایت را میفشارد...
🌺
💫🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 #میلاد_امام_علی(ع)
💐ساقی به پیاله باده کم میریزی
💐این میکده را چرا بهم میریزی
🎤 #اسلام_میرزایی
👏 #سرود
👌فوق زیبا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدرم ❤️
دلیل آرامشم
به چه تشبیه ڪنم تو را …؟
به بهار
یا به زلالے آب دریا …!
ساده تر میگویم
تــــــو
تمامیّت احساس منے …❤️
پیشاپیش روز پدر مبارک ❤🌹❤
⃟💗◍⃟💐 ◍⃟💗◍⃟💐 ◍⃟💗◍⃟💐 ◍⃟ 💗◍⃟💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امیرالحق، امیرالعشق، امیرالمومنینی تو
خدایی یا بشر؟ حیدر! نه آنی تو، نه اینی تو
تو را خواندند بیهمتا و رقصیدند در آتش
علی! تقصیر اینان چیست؟ وقتی اینچنینی تو
زبان شاعرانت میشوم، میپرسم از خالق:
چگونه آفریدت؟ کاینچنین شورآفرینی تو
#میلاد_امام_علی(ع)✨🌺
#روز_پدر_مبارک_باد✨🌺
YEKNET.IR - madh - eide ghadir 1400.05.06 - mohammad reza taheri.mp3
5.97M
🌺 #میلاد_امام_علی(ع)
💐کیست این معنی اشراق ازل
💐کیست این لطف خدا عز و جل
🎙 #محمدرضا_طاهری
👏 #مدیحه_سرایی
👌بسیار دلنشین
YEKNET.IR - sorood - eide ghadir 1400.05.06 - hosein taheri.mp3
10.25M
🌺 #میلاد_امام_علی(ع)
💐ولاية علي بن ابي طالب حصني
💐فمن دخل حصني امن من عذابی
🎙 #حسین_طاهری
👏 #سرود
👌فوق زیبا
😓⚖️🔎امیرالمؤمنین علیه السلام این گونه حکومت می کرد
1) قَالَ أَبُوجَعْفَرٍ الْبَاقِرُ علیه السلام : لَقَدْ وَلِيَ عَلِیٌّ علیه السلام خَمْسَ سِنِينَ مَا وَضَعَ آجُرَّةً عَلَى آجُرَّةٍ وَ لَا لَبِنَةً عَلَى لَبِنَةٍ، وَ لَا أَقْطَعَ قَطِيعاً، وَ لَا أَوْرَثَ بِيضاً وَ لَا حُمْراً، وَ إِنْ كَانَ لَيُطْعِمُ النَّاسَ خُبْزَ الْبُرِّ وَ اللَّحْمَ، وَ يَنْصَـرِفُ إِلَى مَنْزِلِهِ وَ يَأْكُلُ خُبْزَ الشَّعِيرِ وَ الزَّيْتَ وَ الْخَلِّ. (روضة الواعظين، ج 1، ص 117)
حضرت باقر علیه السلام فرمود: علی علیه السلام پنج سال حكومت كرد و هيچ خشت پخته و خشت خامى بر هم ننهاد، و هيچ ملكى را مخصوصِ خود نفرمود، و هيچ سرخ و سپيدى به ميراث باقى نگذاشت. به مردم نان گندم و گوشت مى خورانيد، ولى چون به خانه خود برمى گشت نان جو و سركه و روغن زيتون مى خورد.
2) عَنْ زَيْدِ بْنِ الْحَسَنِ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِاللهِ علیه السلام يَقُولُ: كَانَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ علیه السلام أَشْبَهَ النَّاسِ طِعْمَةً بِرَسُولِ اللهِ صلّی الله علیه و آله، كَانَ يَأْكُلُ الْخُبْزَ وَ الْخَلَّ وَ الزَّيْتَ، وَ يُطْعِمُ النَّاسَ الْخُبْزَ وَ اللَّحْمَ. (الكافي، ج 6، ص 328)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: امیرالمؤمنین علیه السلام از لحاظِ نوعِ غذایی که میخورد، شبیهترین مردم به رسول خدا صلّی الله علیه و آله بود. آن حضرت خودش نان و سرکه و روغن زیتون میخورد، و به مردم نان و گوشت میداد.
3) قالَ أمیرالمُژمِنین علیه السلام: إِنَّ اللهَ جَعَلَنِي إِمَاماً لِخَلْقِهِ فَفَرَضَ عَلَيَّ التَّقْدِيرَ فِي نَفْسِي وَ مَطْعَمِي وَ مَشْـرَبِي وَ مَلْبَـسِي كَضُعَفَاءِ النَّاسِ كَيْ يَقْتَدِيَ الْفَقِيرُ بِفَقْرِي، وَ لَا يُطْغِيَ الْغَنِيَّ غِنَاهُ. (الكافي، ج 1، ص 410)
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: خداوند مرا پيشواى خلقش قرار داد، و بر من واجب ساخت كه درباره خود، خوراك و پوشاكم، مانند مردم ضعيف و مستمند، بر خود تنگ بگيرم، تا فقير از فقر من پيروى كند، و دارایی ثروتمند سبب سركشى و طغيان وی نشود.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
❤️💎هرکس امیرالمؤمنین علیه السلام را دوست داشته باشد (4)
قَالَ العَسکَريُّ علیه السلام: قَالَ الْبَاقِرُ علیه السلام: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلّی الله علیه و آله: لَوْ أَبْغَضَ عَلِيّاً أَهْلُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ لَأَهْلَكَهُمُ اللهُ بِبُغْضِهِ، وَ لَوْ أَحَبَّهُ الْكُفَّارُ أَجْمَعُونَ لَأَثَابَهُمُ اللهُ عَنْ مَحَبَّتِهِ بِالْخَاتِمَةِ الْمَحْمُودَةِ بِأَنْ يُوَفِّقَهُمْ لِلْإِيمَانِ ثُمَّ يُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِهِ. ... مَا وُضِعَ حُبُّ عَلِيٍ فِي مِيزَانِ أَحَدٍ إِلَّا رَجَحَ عَلَى سَيِّئَاتِهِ، وَ لَا وُضِعَ بُغْضُهُ فِي مِيزَانِ أَحَدٍ إِلَّا رَجَحَ عَلَى حَسَنَاتِهِ. (التفسير الإمام العسكري عليه السلام، ص20-21)
حضرت عسکری علیه السلام از حضرت باقر علیه السلام نقل می کند که رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: اگر اهل آسمان ها و زمین ها، با علی علیه السلام دشمنی می کردند، به خاطر دشمنی آنها، خداوند همه آنها را هلاک می کرد. و اگر همه کفّار -به اتّفاق- علی علیه السلام را دوست داشتند، خداوند به خاطر محبّت آنها و به منظور پاداش دادن به ایشان پایان نیکویی را برای آنها قرار می داد و توفیق ایمان را نصیبشان می کرد و سپس آنها را به خاطر رحمتش به بهشت وارد می کرد.
محبّت علی علیه السلام در میزان کسی قرار داده نمی شود، مگر آن که کفّه محبّتش بر کفّه بدی هایش برتری و غلبه خواهد داشت، و بغض و دشمنی علی علیه السلام در میزان کسی قرار داده نمی شود، مگر آن که کفّه بغض او بر کفّه کارهای نیکش برتری و غلبه خواهد داشت.
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: أَنْفَعُ مَا يَكُونُ حُبُّ عَلِيٍّ لَكُمْ إِذَا بَلَغَتِ النَّفْسُ الْحُلْقُوم. (دعائم الإسلام، ج1، ص72)
حضرت باقر علیه السلام فرمود: نافع ترین جایگاهی که محبّت علی علیه السلام به درد شما بخورد، هنگامی است که جانتان به حلقوم و گلویتان می رسد.
عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلّی الله علیه و آله: حُبُّ عَلِيِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ يَأْكُلُ الذُّنُوبَ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ. (فضائل الشيعة، ص12)
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: محبّت علیّ بن أبیطالب، گناهان را می خورد، همان گونه که آتش، هیزم را می خورد (و از بین می برد).
عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه و آله قال: لِكُلِّ شَيْءٍ جَوَازٌ وَ جَوَازُ الصِّرَاطِ حُبُّ عَلِيِ بْنِ أَبِي طَالِب. (مناقب آل أبي طالب عليهم السلام، ج2، ص156)
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: برای هر کاری جوازی لازم است و جواز (عبور از) صراط، محبّت علیّ بن أبیطالب است.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
❤️💎هرکس امیرالمؤمنین علیه السلام را دوست داشته باشد (5)
عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه و آله أَنَّهُ قَالَ: أَخْبَرَنِي جَبْرَئِيلُ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ لِي: مَثَلُ حُبُّ عَلِيِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام فِي النَّاسِ مَثَلُ سُورَةِ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ فِي الْقُرْآنِ. فَمَنْ قَرَأَهَا مَرَّةً وَاحِدَةً كَانَ لَهُ ثَوَابُ ثُلُثِ الْقُرْآنِ وَ مَنْ قَرَأَهَا مَرَّتَيْنِ كَانَ لَهُ ثَوَابُ ثُلُثَيِ الْقُرْآنِ وَ مَنْ قَرَأَهَا ثَلَاثاً كَانَ لَهُ ثَوَابُ مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ كُلَّهُ. وَ كَذَا حُبُّ عَلِيِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام فَمَنْ أَحَبَّهُ بِلِسَانِهِ كَانَ لَهُ ثَوَابُ ثُلُثِ أُمَّتِكَ وَ مَنْ أَحَبَّهُ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ كَانَ لَهُ ثَوَابُ ثُلُثَيْ أُمَّتِكَ وَ مَنْ أَحَبَّهُ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ عَمَلِهِ كَانَ ثَوَابُ أُمَّتِكَ بِأَسْرِهَا. (الفضائل (لابن شاذان القمي)، ص112- 113)
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: جبرئیل علیه السلام به من خبر داد که: مَثل محبّت علیّ بن أبیطالب علیه السلام میان مردم، همچون سوره توحید در قرآن است. هرکس یک بار سوره توحید را بخواند، پاداش قرائت یک سوم قرآن را خواهد داشت و هرکس دو بار این سوره را بخواند، پاداش قرائت دو سوم قرآن، و هرکس سه بار این سوره را بخواند، پاداش کسی را خواهد داشت که همه قرآن را قرائت کرده است. حال محبّت علیّ بن أبیطالب علیه السلام این گونه است که اگر کسی او را به زبانش دوست داشته باشد، پاداش یک سوم امّت تو را خواهد داشت، و اگر کسی او را به زبان و قلبش دوست داشته باشد، پاداش دو سوم امّت تو را خواهد داشت، و اگر کسی او را به زبان و قلب و عملش دوست داشته باشد، پاداش همه امت تو را خواهد داشت.
رَوَى جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللهِ الْأَنْصَارِيُّ عَنْ أَبِي ذَرٍّ قَالَ: كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ النَّبِيِّ صلّی الله علیه و آله فِي الْمَسْجِدِ إِذْ أَقْبَلَ عَلِيٌّ علیه السلام. فَلَمَّا رَآهُ مُقْبِلًا قَالَ: يَا بَاذَرٍّ! أَ تُحِبُّهُ؟ فَقُلْتُ: إِي وَ اللهِ يَا رَسُولَ اللهِ! إِنِّي لَأُحِبُّهُ وَ أُحِبُّ مَنْ يُحِبُّهُ. فَقَالَ: يَا بَاذَرٍّ! أَحِبَّ عَلِيّاً وَ أَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُ. يَا بَاذَرٍّ! أَحِبَّ عَلِيّاً مُخْلِصاً، فَمَا مِنِ امْرِئٍ أَحَبَّ عَلِيّاً مُخْلِصاً وَ سَأَلَ اللهَ تَعَالَى شَيْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ وَ لَا دَعَا اللهَ إِلَّا لَبَّاهُ. (أعلام الدين في صفات المؤمنين، ص136)
جابر بن عبدالله انصاری از ابوذر نقل می کند که گفت: نزد رسول خدا صلّی الله علیه و آله در مسجد نشسته بودیم که علیّ علیه السلام وارد شد. پس آن حضرت فرمود: ای اباذرّ! آیا علی را دوست داری؟ عرض کردم: ای رسول خدا! به خدا قسم آری. هم او را دوست دارم و هم کسی که او را دوست داشته باشد. پس فرمود: ای اباذر! علی را دوست داشته باش و نیز کسی را دوست داشته باش که او را دوست دارد. ... ای اباذر! علی علیه السلام را با اخلاص دوست داشته باش، زیرا کسی که علی علیه السلام را با اخلاص دوست داشته باشد، از خداوند متعال چیزی را درخواست نمی کند، مگر آن که به او عطا می کند و خداوند را نمی خواند، مگر آن که خداوند به او لبّیک می گوید.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👌🌺دوستان و سروران گرامی!
به اطلاع می رساند که سایت الکفیل به مناسبت میلاد با سعادت حضرت امیرالمومنین علیه السلام در روز پنجشنبه ۱۳ رجب برای زیارت آن امام در نجف اشرف ثبت نام می کند. با ثبت نام در آدرس زیر، امیرالمومنین علیه السلام را به نیابت از مولایمان حضرت ولی عصر علیه السلام زیارت کنیم.
http://alkafeel.net/zyara/
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
حرم
* 💞﷽💞 📚 رمان زیبای #هرچی_تو_بخوای 🌈 #قسمت_صد_و_سی_وششم ✨ حالم خیلی بد بود.واقعا ناراحت بودم. دیگه
* 💞﷽💞
📚 رمان زیبای
#هرچی_تو_بخوای 🌈
#قسمت_صد_وسی_وهفتم ✨
_پسرخاله ش؟؟!! آقای پورسینا؟!!!
-بله
بیشتر خوشحال شد.گفت:
_خداروشکر.واقعا مرد خوبیه.
_#حکمت بعضی کارهای خدا رو زمان میبره تا آدم بفهمه.صبا و پسرخاله ش الان باهم خوشبختن.این مراحل زندگی برای هر دو شون باید طی میشد تا الان باهم خوشبخت باشن.صبا میگفت از زندگی با شما خیلی چیزها یاد گرفته که باعث شده الان زندگیش با همسرش خیلی خوب باشه.
بعد چند لحظه سکوت گفتم:
_کسیکه قسمت شماست هم احتمالا تا حالا پیش کس دیگه ای امانت بوده تا برای زندگی با شما آماده بشه.
وحید بالبخند به من نگاه کرد.آقای اعتمادی گفت:
_نه.بهتره دیگه کسی رو درگیر مشکلات کاری خودم نکنم..من الان روی کارم بیشتر تمرکز میکنم و موفق تر هستم.
چیزی نگفتم تا وحید چیزی بگه.به وحید نگاه کردم،به جلو نگاه میکرد.گفتم:
_ولی یکی از همکاران شما میگفت مأموریت های بعد از ازدواجش خیلی موفق تر از مأموریت های قبل ازدواجش بوده.
وحید بالبخند به من نگاه کرد.آقای اعتمادی گفت:
_اون همکارم حتما همسر خیلی خوبی داره.باید قدرشو بدونه.ولی خانم موحد،انصافا همچین همسری خیلی کم پیدا میشه.
وحید باخنده نگاهم میکرد.
منم خنده م گرفته بود.
خنده مو جمع کردم و گفتم:
_آرامش برادرم برای من خیلی مهمه. هرکسی رو لایق زندگی با برادرم نمیدونم.اگه به من اعتماد دارین،کسی رو بهتون معرفی میکنم که همچین همسری باشه براتون.
وحید به شوخی گفت:
_علیرضاجان،خانومم اراده کرده شما ازدوج کنی.تا شیرینی عروسی تو نخوره هم کوتاه نمیاد.پس بهتره زودتر راضی بشی وگرنه به زور راضیت میکنه.
آقای اعتمادی هم خندید.
گفتم:
_آقای اعتمادی،دو هفته دیگه دورهمی منزل ماست.حتما تشریف بیارید.تا اون موقع هم فکر کنید و اون موقع نتیجه ش رو بگید.
آقای اعتمادی بعد یه کم سکوت بالبخند گفت:
_اگه زودتر به نتیجه رسیدم چی؟
خنده م گرفت.
وحید هم بلند خندید و باخنده گفت:
_چقدر هم هولی.حداقل مثلا فردا میگفتی.
آقای اعتمادی بالبخند گفت:
_واقعا نمیخواستم دیگه ازدواج کنم ولی به درستی حرفهای خانومتون اعتماد دارم.
وحید به من گفت:
_حالا اون خانم محترم کی هست؟
به آقای اعتمادی گفتم:
_موافقید کسی باشه که مثل شما قبلا ازدواج کرده باشه؟
-بله،اینطوری بهتره.
-از طرفی کسی باشه که شرایط شما رو هم کاملا درک کنه و حتی بهتره که قبلا تجربه کرده باشه.درسته؟
وحید سؤالی نگاهم میکرد.آقای اعتمادی گفت:
_اگه اینطور باشه که خیلی بهتره.
گفتم:....
ادامه دارد...
نویسنده بانو #مهدییار_منتظر_قائم
* 💞﷽💞
📚 رمان زیبای #هرچی_تو_بخوای 🌈
✨ #قسمت_صد_وسی_وهشتم ✨
گفتم
_شما از دوستان صمیمی شهید صبوری بودید؟
-بله
-شهید صبوری از زندگی شخصیش راضی بود؟
وحید با اخم نگاهم میکرد.
سؤالی به وحید نگاه کردم.یه کم سکوت شد.آقای اعتمادی گفت:
_منظور شما...که...نه خانم موحد.!!
-چرا نه؟!!
وحید با اخم گفت:
_اون بنده خدا به اندازه کافی توزندگیش سختی کشیده،دوباره با کسی ازدواج کنه که معلوم نیست فردا زنده هست یا نه؟
از حرف وحید تعجب کردم.گفتم:
_وقتی امین شهید شد،خیلی ها درمورد منم همین رو میگفتن.پس منم نباید با شما ازدواج میکردم؟!!....بابا هم همین حرف رو گفته بود ولی شما بهش گفتی شما کسی رو میشناسید که مطمئن باشید فردا زنده هست،یادته؟
-هرکسی تحمل و ایمان تو رو نداره.
-مگه نمیخواستی همسر همکارات مثل زهرا روشن باشن؟ فاطمه سرمدی مثل زهرا روشنه.اگه میخوای علیرضا اعتمادی مثل وحید موحد باشه باید ازدواج کنه..
با فاطمه سرمدی.
وحید هنوز با اخم نگاهم میکرد.خواست چیزی بگه،گفتم:
_وحیدجان،خودت خوب میدونی این مسئولیتی که رو دوش من گذاشتی چقدر برام سخته.من آدمی نیستم که بخاطر حسادت خودم به کسی بگم همسرشو طلاق بده یا بخاطر کم کردن عذاب وجدانم بگم با کسی ازدواج کنه. مطمئن باش به درستی حرفی که میگم مطمئنم.اگه شما به من ایمان نداری من از خدامه که این مسئولیت رو از دوشم برداری.
دیگه کسی چیزی نگفت.آقای اعتمادی رو رسوندیم...
وقتی دوباره حرکت کردم،احساس کردم وحید داره نگاهم میکنه.نگاهش کردم، عاشقانه نگاهم میکرد.مثلا باحالت قهر گفتم:
_چرا پیش نامحرم دعوام کردی؟
وحید لبخند زد و گفت:
_چرا پیش نامحرم گفتی قبلا ازدواج کردی؟
-از اینکه من قبلا ازدواج کردم ناراحتی؟
-نه.ولی دلیلی نداره هرکسی بدونه.
-اتفاقا به نظر من خوبه بعضی همکارات یه چیزایی از زندگی ما بدونن که فکر نکنن من و شما از سختی هاشون بی خبریم.
وحید یه کم فقط نگاهم کرد.بعد گفت:
_من علیرضا رو راضی میکنم.تو هم با خانم سرمدی صحبت کن.... زهرا..
نگاهش کردم.مثلا باناراحتی گفتم:
_بله
بالبخند گفت:
_زهراجانم
لبخند زدم.
-جانم
-خیلی دوست دارم..چون تو خیلی خوبی.
دو ماه بعد ششمین سالگرد ازدواج من و وحید بود....
میخواستم بعد شش سال انتظار وحید، شش سال باهم بودنمون رو جشن بگیرم ولی ترجیح دادم فقط من و وحید و بچه هامون باشیم.
نمیدونستم وحید میدونه یا نه.وحید اونقدر کار داشت و کارش سخت بود که #بهش_حق_میدادم یادش رفته باشه.
همه چیز آماده بود....
من و بچه ها منتظر بودیم تا وحید بیاد تو خونه..
وقتی درو باز کرد،من و بچه ها جیغ کشیدیم.وحید دم در خشکش زد.یه کم به ما نگاه کرد.بچه ها سه تایی پریدن بغلش
وحید رو زانو نشست و بچه ها رو بغل کرد.بعد مدتی بلند شد و به من نگاه کرد.
بالبخند گفتم:
_سلام همسر عزیزم
سلام عزیز دلم....بعد شش سال انتظار، شش ساله کنار تو خوشبخت ترین مرد دنیا هستم.
-یادت بود؟!!!
لبخند زد.
-مگه میشه سالگرد بهترین روز زندگیم یادم نباشه.
خیلی خوشحال شدم.
دوباره رفت بیرون.گفتم:
_کجا میری؟
-الان میام.
همونجا منتظرش ایستاده بودم.بچه ها رفتن دنبال بازی.چند دقیقه بعد با یه دسته گل خوشگل و چند تا هدیه اومد.
از دیدن گل خیلی خوشحال شدم.
گفتم:
_این مال منه؟
-بعله..خیلی طول کشید تا اونجوری که میخواستم بشه.گل فروشه دیگه حوصله ش سر رفته بود.البته بازهم اونجوری که میخواستم نشد ولی دیگه شما به بزرگی خودت ببخش.
گل ازش گرفتم.
-خیلی خوشگله..ممنونم...
البته از شما انتظار کمتر از این هم نمیرفت دیگه. به خودم اشاره کردم و گفتم:
_آخه شما خیلی خوش سلیقه ای.
وحید بلند خندید...
به هدیه ها اشاره کردم و گفتم:
_اینا هم مال منه؟
-نه دیگه.همون گل خوشگله برای شما بسه.
این مال بچه هاست.صداشون کن.
-خوش بحال بچه ها.چه بابای خوبی دارن.
-ما اینیم دیگه.
بچه ها رو صدا کردم و اومدن.
ادامه دارد...
نویسنده بانو #مهدییار_منتظر_قائم