⏱ نماز اوّل وقت (3)
1) عَنْ سَعْدِ بْنِ أَبِي خَلَفٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى علیه السلام قَالَ: الصَّلَوَاتُ الْمَفْرُوضَاتُ فِي أَوَّلِ وَقْتِهَا إِذَا أُقِيمَ حُدُودُهَا أَطْيَبُ رِيحاً مِنْ قَضِيبِ الْآسِ حِينَ يُؤْخَذُ مِنْ شَجَرِهِ فِي طِيبِهِ وَ رِيحِهِ وَ طَرَاوَتِهِ، فَعَلَيْكُمْ بِالْوَقْتِ الْأَوَّلِ. (تهذيب الأحكام، ج2، ص40/ ثواب الاعمال، ص36)
حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام فرمود: نمازهاى واجبی كه در اوّل وقت خود و با آداب و حدودش خوانده می شوند، خوشبوتر و با طراوت تر از شاخه (و برگ) درخت آس می باشند، آن هنگام که از درخت جدا می شود. پس بر شماست که نماز (واجب) خود را در اوّل وقت به جا آورید.
درخت آس، درختی است بلندتر از درخت انار که دارای گل و برگی معطّر است.
2) عَنْ حَمَّادٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ علیه السلام فِي إِخْبَارِهِ عَنْ لُقْمَانَ علیه السلام: إِذَا جَاءَ وَقْتُ صَلَاةٍ فَلَا تُؤَخِّرْهَا بِشَيْءٍ، صَلِّهَا وَ اسْتَرِحْ مِنْهَا، فَإِنَّهَا دَيْنٌ.( قبس من غياث سلطان الورى، ص10)
حضرت صادق علیه السلام نقل فرمود که جناب لقمان در نصایحش چنین می گفت: هنگامی که وقت نماز فرا رسید، آن را به خاطر چیزی به تأخیر نینداز. نماز را بخوان و راحت شو، زیرا نماز، دَینی (بر گردن تو) است.
3) عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: أَيُّمَا مُؤْمِنٍ حَافَظَ عَلَى الصَّلَوَاتِ الْمَفْرُوضَةِ فَصَلَّاهَا لِوَقْتِهَا فَلَيْسَ هَذَا مِنَ الْغَافِلِينَ. (كافي، ج3، ص270)
حضرت باقر علیه السلام فرمود: هر مؤمنی که بر نمازهای واجب خود محافظت نماید، و آن نمازها را در وقتشان بخواند، از غافلین محسوب نمی شود.
مرحوم سیّد علیخان مدنی در ذیل این حدیث می نویسد:
«ظاهر حدیث، در مراعات و مواظبت از وقت نماز، مراعات بر نماز اوّل وقت است.» (رياض السالكين في شرح صحيفة سيد الساجدين، ج6، ص 50)
4) قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام فِي رَجُلٍ يُؤَخِّرُ الصَّلَاةَ مُتَعَمِّداً قَالَ: يَأْتِي هَذَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَوْتُوراً أَهْلُهُ وَ مَالُهُ الْمَوْتُورُ، هُوَ مَنْ لَا أَهْلَ لَهُ وَ لَا مَالَ لَهُ فِي الْجَنَّة. (روضة الواعظين، ج2، ص 319)
حضرت صادق علیه السلام در باره کسی كه عمداً نماز خود را به تأخير می اندازد، فرمود: اين شخص روز قيامت در حالى می آید كه هيچ اهلی و هيچ مالى همراه ندارد، و در بهشت نیز براى او، اهل و مالی نيست.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙏🏼 نماز شب بیست و نهم ماه شعبان
عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: مَنْ صَلَّى فِي اللَّيْلَةِ التَّاسِعَةِ وَ الْعِشْرِينَ عَشْراً، بِالْحَمْدِ مَرَّةً وَ التَّكَاثُرِ وَ التَّوْحِيدِ وَ الْمُعَوِّذَتَيْنِ عَشْراً عَشْراً، أُعْطِيَ ثَوَابَ الْمُجَاهِدِينَ، و ثَقُلَ مِيزانُهُ، وَ خُفِّفُ حِسابُهُ، وَ يَمُرُّ عَلَى الصِّراطِ كَالبَرْقِ الْخَاطِفِ. (البلدالأمين، ص173)
رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: هرکس در شب بیست و نهم ماه شعبان 10 رکعت نماز، و در هر رکعت یک بار سوره حمد، و ده بار سوره های تکاثر، توحید، فلق و ناس را بخواند؛ پاداش مجاهدین به وی داده می شود، و کفه ترازوی اعمالش سنگین می شود، و در حساب او تخفیف داده می شود، و مانند برق جهنده از پل صراط عبور خواهد کرد.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🔥🔥🔥عقاب روزه خواری و عصیان در ماه رمضان در روز قیامت
حضرت عسکری علیه السلام از رسول خدا صلّی الله علیه وآله نقل می کند که فرمود:
(در روز قیامت) ماه رمضان در بهترین چهره محشور می شود، و آن را بر زمین بلندی می برند که مخفی نماند و همه، او را ببینند. پس خداوند امر می کند و بر وی از پوشش و خلعت ها و انواع دیباها و لباس های بهشتی می پوشانند به گونه ای که در بزرگی آنگونه می شود که چشمی ندیده و گوشی نشنیده و قلبی کنه آن را درک نکرده است. در این هنگام از میانه عرش به منادی گفته می شود: ندا کن، پس ندا می کند: ای گروه خلائق! آیا او را می شناسید؟
خلائق می گویند: ای دعوت کننده پروردگار ما! ما او را نمی شناسیم.
منادی می گوید: او ماه رمضان است. چه بسیار که به واسطه او خوشبخت شدند، و چه بسیار که به واسطه او بدبخت شدند. آگاه باشید، هر مؤمنی که بندگی خدا را در ماه رمضان بزرگ داشته است، نزد ماه رمضان بیاید و بهره اش را از این خلعت های بهشتی بردارد، و مطابق با میزان بندگی و تلاش خود در ماه رمضان این خلعت ها را قسمت کنید. پس مؤمنینی که مطیع اوامر الهی بوده اند به نزد وی آمده و به مقدار طاعتشان در دنیا از آن خلعت ها بر می دارند. یک عدّه، ده هزار تا، یک عدّه، بیشتر و یک عدّه، کمتر برداشته و خداوند به بخشندگی و کرامتش ایشان را بزرگ می دارد. بدانید عدّه ای نیز می باشند که به دنبال برداشتن آن خلعت ها می روند و اینگونه می پندارند که ما نیز به خدا ایمان داشته و موحّد می باشیم و به برتری این ماه اعتراف داریم. پس از آن خلعت ها برداشته و می پوشند. امّا ناگهان آن خلعت ها در تن آنها به آتش و مس گداخته تبدیل می شود و از این پوشش ها، به تعداد تمام نخ های آنها، مار و عقرب بیرون می آید. تعداد لباس های این افراد نیز به مقدار جرم ایشان می باشد و لذا هرکس جرمش بیشتر، لباس هایش بیشتر. بعضی هزار لباس، بعضی ده هزار لباس و بعضی بیشتر و یا کمتر نصیبشان می شود. این لباس ها بر بدن های ایشان سنگینی می کند و سنگینی آن به میزان سنگینی کوه های استوار بر ضعیف ترینِ از مردان خواهد بود. اگر خداوند حکم نکرده بود که اینها نمیرند، هرآینه از کمترین مقدار این سنگینی و عذاب می مردند. سپس به تعداد تارهای این لباس هایی که از مس گداخته و پاره های آتش می باشند، درندگان جهنّمی نظیر افعی، عقرب، شیر، پلنگ و گرگ خارج می شود. یک حیوان او را نیش می زند، یکی می درد، یکی پاره پاره می کند، و یکی له می کند. پس می گویند: ای ولیّ ما! چه شد که این لباس ها برای ما تغییر یافت، درحالیکه برای آنها به بهترین لباس های بهشتی مبدّل گردید؟ برای ما به پاره های آتش و مس گداخته تبدیل شد، درحالیکه برای آنان به لباس فاخر و خوشایند مبدّل گردید؟
پس به ایشان اینچنین پاسخ داده می شود: ایشان در ماه رمضان اطاعت خدا می کردند، و شما معصیت او می کردید. آنها عفّت داشتند، و شما زنا می کردید. آنها از خداوند پروا داشتند، و شما نسبت به خداوند جری بودید. آنها از دزدی پرهیز می کردند، و شما دزدی می کردید. آنها به بندگان خدا ظلم نمی کردند، و شما ظلم می کردید. بدیهی است که آن لباس ها نتیجه افعال نیک ایشان، و این عذاب ها نتیجه افعال قبیح شما می باشد. لذا ایشان دائماً در بهشت بوده، پیر نمی شوند و چیزی برای آنها تغییر نیافته و از بهشت خارج نمی شوند و بدون اضطراب و غم در آنجا خواهند بود، و در بهشت به واسطه خوفی که (در دنیا) داشتند، گردش می کنند، درحالیکه شاد و ایمن و مطمئن می باشند، و نه خوفی و نه حزنی خواهند داشت. امّا شما دائماً در آتش جهنّم بوده، عذاب شده، خوار گردیده، از آتش جهنم به بخش بسیار سرد جهنم منتقل شده، با آب جوش خود را شستشو داده، از میوه تلخ و بدطعمِ جهنّم خورده، و پتک های جهنّمی بر سرتان خورده، به انواع عذاب معاقَب می شوید. در جهنّم زنده هستید درحالیکه تا ابد نخواهید مرد، مگرآن کس از شما که شامل رحمت پروردگار جهانیان شود، و به واسطه شفاعت محمّد صلّی الله علیه و آله، برترین انبیا، بعد از عذاب دردناک و عقوبت شدید از جهنم خارج شود.
(بحارالأنوار، ج96، ص373-375 به نقل از تفسیر الامام العسکری علیه السلام)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
😷💎 پاداش روزه سه روز آخر ماه شعبان
حضرت صادق علیه السلام فرمود: هرکس سه روز آخر ماه شعبان را روزه گرفته و آن را به ماه رمضان متصل نماید، خداوند روزه دو ماه پشت سر هم را برای آن فرد می نویسد. (بحارالأنوار، ج 97، ص72 به نقل از امالی صدوق)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
4_5821400665863230049.mp3
3.06M
ای جوان! اگر از رحمت خدا بدانی، هیچ جای دیگری نمی روی- حجةالاسلام دارستانی
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
4_5922547059784684292.mp3
2.92M
آمادگی برای ماه مبارک رمضان- حجةالاسلام بندانی نیشابوری
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
4_5922547059784684293.mp3
2.4M
آمادگی برای ورود به ماه مبارک رمضان- مرحوم حجةالاسلام شیخ محمدباقر علم الهدی
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
4_5929250052034792076.mp3
3.67M
لزوم دعا بر فرج امام زمان علیه السلام در ماه رمضان- حجةالاسلام معاونیان
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
4_5933923040877350087.mp3
6.1M
پیوند با امام زمان علیه السلام در ماه رمضان- حجةالاسلام معاونیان
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
༻⃘⃕▒⃟🕊️﷽༻⃘⃕࿉❖┅┄•✦༻⃘⃕
◼️▪️#منتخب_الأثر • قسمت - دویست • سی یکم✔️
📝..اعتقادِ من به شما , باوری است که به تحقیق جُسته ام …✏️
📕📗🔍🔎📘📙
✔" خداوند متعال به دست حضرت حجت بن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف معجزات انبیا را ظاهر می سازد تا حجت بر دشمنان تمام گردد و نیز در اینکه میراث انبیا و پرچم حضرت رسول خدا محمد مصطفی صلی الله علیه و آله با اوست."
✍..سومین روایت منتخب از این عنوان از مجموع 15 روایت ، از منابع غنی ✨شیعی بیان میگردد:
...👤...جناب ابوخالد کابلی رحمت الله علیه می گوید :
حضرت سیدالساجدین علی بن الحسین امام سجاد عليه السلام فرمودند :
❇️ يا أباخالِدٍ ، لَتَاتِيَّنَّ فِتَنٌ كَقِطَعِ اللَيلِ المُظلِمِ ، لا يَنحو إلّا مَن أخَذَ الله ميثاقَهُ ، اؤلئكَ مَصابيحُ الهُدي وَ يَنابيعُ العِلمِ ، يُنَجّيهِمُ الله مِن كُلِّ فِتنَةٍ مُظلِمَةٍ ، كَأنّي بِصاحِبِكُم قَد عَلى فَوقَ نَجَفِكُم بِظَهرِ كوفانَ في ثَلاثِمِأئَةٍ وَ بِضعَةَ عَشَرَ رَجُلًا ، جَبرَئيلُ عَن يَمينِهِ ، وَ ميكائيلُ عَن شِمالِهِ ، وَ إسرافيلُ أمامَهُ ، مَعَهُ رايَةُ رَسولِ اللهِ قَد نَشَرَها ، لا يَهوي بِها إلي قَومٍ إلّا أهلَكَهُمُ الله عزّوجلَّ.
✴️ ای ابو خالد ! مسلماً فتنه ها و آزمون هایی هم چون پاره های شب تاریک پیش خواهد آمد که هیچ کس از آن ها نجات نمی یابد جز کسی که خداوند از او عهد و میثاق گرفته باشد ؛
آن ها چراغ های هدایت و چشمه های علم اند ؛ خداوند آن ها را از هر فتنهء تاریکی نجات می دهد ؛ گویی امامتان را بر بلندای آن بلندی که در پشت کوفه است می بینم در میان سیصد و ده و اندی مرد که جبرئیل در سمت راست و میکائیل در سمت چپ او و اسرافیل پیشاپیش او هستند ، پرچم حضرت رسول خدا صلی الله علیه واله به همراه اوست که آن را باز کرده است ، آن پرچم را به سوی هیچ قومی نمی برد مگر اینکه خدای بزرگ آن ها را هلاک می گرداند.
📕📗🔍🔎📘📙
✔️ الأمالی ص۴۵ مجلس السادس ح۵
#امام_رضا_علیه_السلام
♦️ سلطان ما معلّم عیسیبنمریم است...
راوی گوید:
خدمت حضرت رضا علیهالسّلام رسیدم و عرض کردم: مردم خیلی از کارهای شگفت انگیز شما صحبت میکنند. اگر یکی از آنها را به من هم نشان بدهی، آن را تعریف میکنم.
إمام علیهالسلام فرمود: چه میخواهی؟
عرض کرد:
تُحْیِی لِی أَبِی وَ أُمِّی
🔹اینکه پدر و مادرم را برایم زنده کنید.
حضرت فرمودند:
انْصَرِفْ إِلَی مَنْزِلِکَ فَقَدْ أَحْیَیْتُهُمَا
🔹برو به خانهات که هر دو را زنده کردهام!
راوی گوید:
فَانْصَرَفْتُ وَ اللَّهِ وَ هُمَا فِی الْبَیْتِ أَحْیَاءُ فَأَقَامَا عِنْدِی عَشَرَةَ أَیَّامٍ ثُمَّ قَبَضَهُمَا اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی
🔻به خدا قسم وارد خانه شدم هر دو در خانه نشسته بودند و مدت ده روز با من بودند و باز خداوند جان آن دو را گرفت.
📚دلائل الامامة،طبری، ص۳۶۳
📚بحارالانوار، ج۴۹ ص۶۰
حرم
* 💞﷽💞 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان کابوس رویایی 💗 قسمت52 لبخند الکی می زنم و به مردی که تقی صدایش می زنند س
* 💞﷽💞
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمانکابوسࢪرویایی💗
قسمت53
این بار از حرکت کند شدن ماشین متوجه ایستادن می شوم و خودم را به صندلی می چسبانم.
با اجازهی کیوان چشم بند سیاه را در می آورم.
صورت تار کیوان مقابل دیدگانم قرار می گیرد.
نگاه مرموزش را حوالی چشمانم می قاپم و می گوید:
_حالتو زیادم برات غریب نیست.
تاریکی جهل هم مثل همین چشم بند میمونه. به قول نظریه غار افلاطون که میگه وقتی میخوای از غار جهل بیای بیرون اذیت میشی.
نور حقیقت چشمتو میزنه اما عادت می کنی.
دست را به کمر می زند و به ماشین تکیه می دهد.
خیره به ژستش هستم و ادامه می دهد:
_خلاصه اینکه رویا خانم شاید اول راه سختی ها چشمتو بزنه اما تو به هدف آزادیت فکر کن.
هر شب و هر روز به روزی فکر کن که دیگه زورگویی نیست که حقمون رو بخوره. خب؟
با این که رابطهی خوبی با فلسفه ندارم اما حرف هایش عجیب به دلم می نشیند.
ابرو بالا می دهم و تحسینش می کنم.
_ممنون برای این غافلگیری.
واقعا فکرشو نمی کردم سر از خونهی رئیس تون در بیارم.
_دستور خودش بود.
ما معمولاً عضوهایی که میگیریم از طبقهی ضعیف هستن اما تو فرق داری.
این جا جاش نیست حرف بزنیم و فقط تو اینو بدون یه دختر ثروتمند که تقاضای یه عضو ساده توی سازمانی میده که هدف حق کارگره، جالب نیست؟
روزنهی دیدگاهم با تعاریف کیوان صد برابر تغییر می کند.
حرفش را تایید می کنم و او به در خانه اشاره می کند.
پلکم را روی هم فشار می دهم و زیر لب خداحافظی می کنم.
زنگ در را فشار می دهم و کمی بعد از صدای تق اش میفهمم در باز شده.
وارد راهرو می شوم و می خواهم در را ببندم که کیوان دستش را تکان می دهد و می گوید:
_ثریا خانم! ثریا خانم وایستین.
لبم کج می شود و بین دو راهی هستم که در را ببندم یا نه.
از نگاه های مستقیمش می فهمم مخاطبش من هستم.
در را میان انگشتانم نگه می دهم و با هل دادن او بیشتر باز می شود.
وارد می شود و در را پشت سرش می بندد.
فاصلهی ما چیزی حدود ده سانتی متر است و نفس های گرمش صورتم را آزار می دهد.
با قدمی به عقب خودم را از او دور نگه می دارم.
نگاهش تا عمق چشمانم رسوخ می کند و موضوع را پیش می کشد:
_فراموش کردم.
اسم سازمانی شما ثریاست. کسی شما رو به اسم رویا نمیشناسه پس همه جا خودتون ثریا معرفی می کنین.
در ضمن اولین ماموریت شما فردا هستش.
ما بهتون اعتماد داریم پس تمام سعی تونو کنین تا نا امید نشیم.
ذوق، خون در رگ هایم را به جوشش فرا می خواند.
_خب چه ماموریتی؟
کراوات صورتی اش را کمی شُل می کند تا بهتر نفس بکشد.
لبش را اول جمع می کند و کاغذی را با سر انگشتانش به طرفم می گیرد.
_فردا میری به این آدرس، یه مرد کت و شلواری هست که باید ساک طوسی ازش بگیری.
این ماموریت باید سِری بمونه. به پیمان و پری هم چیزی نمیگی.
ساک رو به آدرسی میبری که پشت کاغذ نوشته و پشت بوته ها یا هر جایی که میشه پنهانش میکنی.
دندانش را از روی لب برمی دارد و ادامه می دهد:
_رمز بین تو و اون آقا هم اینکه اون بهت بگه ناهار خوردی یا نه.
زیر چشمی نگاهش را میان مژه ها مردمکم می چرخاند.
_گرفتی چی شد؟
سر تکان می دهم و زیر لب چشمی می گویم.
لبخند مورد رضایتی تحویلم می دهد و با پاشنهی کفش در را هل می دهد تا باز شود.
دو انگشتش را بهم می چسباند و مثل خلبان ها کمی جلو می آورد.
_بدرود!
گوشهی لب هایم را می کشم و خداحافظی میکنم.
با بسته شدن در به طرف خانه می روم.
دستگیره را به پایین می کشم و با تَقی وارد می شوم.
بدن رنجور پری جگرم را پاره پاره می کند و خوشحالی ماموریت و عضو شدن را از سرم خارج می کند.
بالای سرش می ایستم و آهسته صدایش می کنم.
پلک هایش تکان نمی خورد و با فکر این که خواب است از کنارش رد می شوم.
قار و قور شکمم مرا ناراحت می کند.
به طرف آشپزخانه می روم و در یخچال را باز می کنم.
شانهی تخم مرغ نظرم را جلب می کند.
یک تخم مرغ ازش برمی دارم و ماهیتابه را روی گاز می گذارم.
کره در حال باز شدن است و بوی تندش دلم را می زند.
به ناچار تخم مرغ را به گوشهی کابینت می زنم و صدای شکسته شدنش باعث می شود آن را وسط ماهیتابه پرت کنم.
⭕️کپی بدون نام نویسنده حرام است ⭕️
نویسندهمبینارفعتی(آیه)
* 💞﷽💞
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمان کابوس رویایی💗
قسمت54
نمک و فلفل را توی کابینت بالای گاز پیدا می کنم و رویش می پاشم.
با پیچیدن بو در خانه صدای پری بلند می شود.
لبخند کمرنگ روی لبش نگاهم را نوازش می کند.
_بیدارت کردم؟
خمیازه میان جواب دادنش مکث ایجاد می کند.
دستش را جلوی دهانش می گذارد و می گوید:
_نه دیگه! باید بیدار می شدم.
سرکی به گاز می کشد و با چشمانی که از گرسنگی برق افتاده می گوید:
_وای! منم گشنمه!
تخم مرغ دیگری را برمی دارم و توی ماهیتابه می شکنم.
نان و تخم مرغ در نظر مان گوشت برّه شده و با ولع به نان چنگ می اندازیم.
لب های من و پری از چربی برق می زند و به هم می خندیم.
پارچهی نان را می پیچم و در ذهنم کمی به این فکر می کنم که حرفی از سازمان بزنم یا نه؟
نمیتوانم دهنم را قفل بزنم و آهسته به پری می گویم:
_پری؟
او همانطور که درگیر پیدا کردن کتابی است می پرسد چه؟
مردکم را داخل کاسهی چشم می چرخانم و می گویم:
_من رسماً عضو سازمان شدم.
_چطوری؟
_دیگه!
چشم و ابرویی برایم می آید و دست از سر کتاب ها برمی دارد.
دست مشت شده اش را زیر چانه فرو می برد و با نگاه مظلومی می پرسد:
_خب چجوری دیگه؟ لوس نشو!
میان دو راهی گفتن و نگفتن هستم که به میانبر می زنم و راست و پوست کنده جواب می دهم:" مَ.. منو بردن جای تقی شهرام."
چشمانش گرد می شود و تن صدایش را توی گلویش می ریزد و داد می زند:
_تقی شهرام؟
با خونسردی سر بلند می کنم و مثل پیروزمند ها سینه جلو می دهم.
_آره دیگه! بعدشم گفت خیلی خوبه که برای آزادی کارگرها بجنگم.
پری هنوز توی شوک است و پلک چپ اش هر از گاهی می پَرَد.
حالت عجیبی در رفتارش است که فکر می کنم او گمان می کند من خالی می بندم!
_چیه؟ فکر کردی دروغ میگم؟
دستانش را به موازات از هم بالا می آورد و تردید از لحن نا مطمئنش می بارد.
_نه... آخه من تنها یک بار اونو دیدم اونم از دور!
_اگه حرفمو قبول نداری از داداشت بپرس، اونم بود.
حالا غافلگیری پری تکمیل می شود و بلند تر فریاد می زند:" جان؟ داداشم؟"
هومی می گویم که حلال زاده از راه می رسد.
تقه ای به در می زند و پایش را داخل خانه می گذارد.
از قدم اول بیشتر تجاوز نمی کند و سلام گفتنش تعجب مان را برمی انگیزد.
با اشارات و صدا کردن های پری، پیمان و او بیرون می روند.
به طرف کیف زانو هایم را به فرش می کشم و چهار دست و پا می روم.
تکه کاغذی که آدرس روی آن نوشته را می خوانم.
کمی بعد با باز شدن در دست پاچه می شوم و خیلی دیر تر کاغذ را به کیف برمی گردانم.
پری با ذوق وارد می شود.
این قیافه همان قیافه ای نبود که از در پا بیرون گذاشت.
به طرفم می آید و رو به رویم می نشیند.
مچ دست هایم که روی هوا است را می قاپد و انگشتانش را دور آن می پیچاند.
_وای رویا! باورت نمیشه پیمان چی گفت؟
کمی شاخک های کنجکاوی ام سر حال می شود و می پرسم:" چی گفت؟"
_ازم معذرت خواست!
باورت میشه؟ پیمان با او اخم هاش بهم گفت ببخش!
تمام ذهنیتم فرو می ریزد و با تعجب دوست دارم بدانم ریشهی این رفتار چیست؟
تا شب پری رادیو روشن می کند و از اخبار چیزی جز چند مشت دروغ و سانسور نصیبش نمی شود.
سرم را روی بالشت می گذارم اما لحاف خواب روی پلک هایم کشیده نمی شود.
از اتفاقات امروز مغزم هنگ کرده!
نمی دانم آیا کسانی مثل من وجود دارند که شانس یک بار در شان را بزند؟
تصور ملاقات با تقی شهرام تا ماموریت جدید مرا غیر قابل پیشبینی کرده.
در همین افکارم غوطه ور هستم که خواب مرا با خود می برد.
صبح با تابش نور خورشید هراسان برمی خیزم.
به دور و برم نگاه می کنم و ساعت زنگی توی دکور دیواری می بینم.
به طرفش می روم تا ببینم ساعت چند است و با دیدن ساعت آخیشی می گویم.
چای دم می کنم و بعد توی لیوان ها خالی می کنم.
نبات در چای حل می شود، همچون انسان ها در گردوغبار زندگی و سختی هایش.
تصمیم می گیرم چند تا لباس از پری بپوشم و بدون آرایش از خانه بیرون می زنم.
⭕️کپی بدون نام نویسنده حرام است ⭕️
نویسندهمبینارفعتی(آیه)
🌎🌺🍃
🌺
❇️ تقویم نجومی
🗓 یکشنبه
🔺 ۲۰ اسفند / حوت ۱۴۰۲
🔺 ۲۹ شعبان ۱۴۴۵
🔺 ۱۰ مارس ۲۰۲۴
🌖 امروز قمر در «برج حوت» است.
✔️ برای امور زیر نیک است:
جابجایی
امور ازدواجی
خرید حیوان
مهاجرت
تاسیس امور خیریه
دیدارهای سیاسی
افتتاح شغل و کارگاه
شروع تعلیم و تعلم
سفارش دادن کالا
از شیر گرفتن کودک
بذرافشانی
دعوت از دیگران
🌎🔭👀
👼 زایمان
نوزاد مبارک و شجاع باشد. انشاءالله
🚙 مسافرت
همراه با صدقه باشد.
🌎🔭👀
💞 انعقاد نطفه
ممکن است فرزند دروغگو باشد.
💇♀ اصلاح سر و صورت
باعث گوشهگیری میشود.
🩸 حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن
سبب نجات از بیماری میشود.
💅 ناخن گرفتن
روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیبرکتی در زندگی گردد.
👕 دوخت و دوز
روز مناسبی نیست.
طبق روایات موجب غم و اندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود.
(این حکم شامل خرید لباس نیست)
🌎🔭👀
😴 تعبیر خواب
رویایی که امشب (شب یکشنبه) دیده شود، تعبیرش از ایه ۲۰ سوره مبارکه «طه» است.
﴿﷽ فالقاها فاذا هی حیه تسعی﴾
دلیلی قوی در اختیار خواب بیننده قرار گیرد و کار خود را با آن پیش ببرد. ان شاءالله
مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
🌎🔭👀
📿 وقت استخاره
از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲
از ساعت ۱۶ تا مغرب
📿 ذکر روز یکشنبه
یا ذالجلال و الاکرام ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح
۴۸۹ مرتبه «یا فتاح»، موجب فتح و نصرت یافتن میگردد.
☀️ ️امروز متعلق است به
#حضرت_علی علیهالسلام
#فاطمه_زهرا سلاماللهعلیها
سفارش شده تا اعمال نیک خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌎🔭👀
⏳ مدت زمان اعتبار این تقویم
از اذان مغرب آغاز و اذان مغرب روز بعد پایان مییابد.
🌺
🌎🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داداش چیکار کردی😂😂😂
◍⃟♥️🕊
❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقا این خیلی خوبه😂😂
معلم میگه : آقای آذری
اینا میگن: گاوای آخری
معلم میگه :عذرا
اینا میگن: عذرا خانِنِنِم
😂😂😂😂😂
◍⃟♥️🕊
❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دو تا عرب رفتند ماساژ تایلندی . دوستاشون به شوخی ، جاشونو یواشکی با ماساژور عوض کردن اینم بقیه ماجرا 😂😂😂😂
◍⃟♥️🕊
❀✾••┈┈•
🙏🏼👌💎 نماز ساده شب سی ام ماه شعبان
عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: مَنْ صَلَّى فِي اللَّيْلَةِ الثَّلَاثِينَ رَكْعَتَيْنِ، بِالْحَمْدِ وَ الْأَعْلَى عَشْراً، فَإِذَا سَلَّمَ صَلَّى عَلَى النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله مِائَةً، رَفَعَ اللهُ لَهُ أَلْفَ مَدِينَةٍ فِي جَنَّةِ الْمَأْوَى، وَ كَذَا فِي جَنَّةِ النَّعيمِ، وَ لَوِ اجْتَمَعَ أهْلُ السَّمَاواتِ وَ الأرْضِ مَا قَدَرُوا عَلَى إحْصَاءِ ثَوَابِهِ، وَ قَضَى اللهُ لَهُ ألْفَ حاجَةٍ. (البلدالأمين، ص173)
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: هرکس در شب سی ام ماه شعبان 2 رکعت نماز بخواند؛ در هر رکعت یک بار سوره حمد و ده بار سوره أعلی، و بعد از نماز صد بار بر رسول خدا صلّی الله علیه وآله صلوات فرستد، خداوند برای وی هزار شهر در جنّۀالمأوی و هزار شهر در جنّۀالنّعیم به پا می کند، و اگر اهل آسمان ها و زمین جمع شوند نمی توانند پاداش این نماز را به شمار آورند، و خداوند هزار حاجت این فرد را برآورده می کند.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
⏱ نماز اوّل وقت (4)
1) عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ بَشَّارٍ عَنْ رَجُلٍ رَفَعَهُ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ» قَالَ: هُمُ التُّجَّارُ الَّذِينَ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَ لَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، إِذَا دَخَلَ مَوَاقِيتُ الصَّلَاةِ أَدَّوْا إِلَى اللَّهِ حَقَّهُ فِيهَا. (كافي، ج5، ص154)
حسين بن بشّار از شخصى روايت مى كند كه امام عليه السلام در ذیل آيه: «مردانى كه هيچ تجارت و داد و ستدى آنان را از ياد خدا و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات باز نمى دارد» فرمود: آنان تاجرانى هستند كه تجارت و داد و ستد آنان را از ياد خدا باز نمى دارد. هنگامى كه وقت نماز فرا رسد، حقّ خداوند را در آن زمان ادا می کنند.
2) عَنِ الرِّضَا علیه السلام قالَ: وَ إِذَا كُنْتَ فِي تِجَارَتِكَ وَ حَضَرَتِ الصَّلَاةُ فَلَا يَشْغَلْكَ عَنْهَا مَتْجَرُكَ، فَإِنَّ اللَّهَ وَصَفَ قَوْماً وَ مَدَحَهُمْ فَقَالَ: «رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ»، وَ كَانَ هَؤُلَاءِ الْقَوْمُ يَتَّجِرُونَ فَإِذَا حَضَرَتِ الصَّلَاةُ تَرَكُوا تِجَارَتَهُمْ وَ قَامُوا إِلَى صَلَاتِهِمْ، وَ كَانُوا أَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ لَا يَتَّجِرُ فَيُصَلِّي. (فقه الرّضا عليه السلام،ص251)
حضرت رضا علیه السلام فرمود: آن هنگام که به تجارت مشغولی، هرگاه وقت نماز فرا رسيد، تجارت، تو را از نماز باز ندارد، زيرا خداوند گروهى را توصيف و ستايش نموده و فرموده است: «مردانى كه نه تجارت و نه داد و ستد، آنان را از ياد خدا باز نمىدارد». آنان کسانی هستند که تجارت می کنند، امّا هنگام فرا رسيدن وقت نماز، تجارت را رها کرده و به نماز مى ايستند. پاداش آنان بيش از كسانى است كه تجارت نمی کنند و نماز مى خوانند.
3) عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه و آله أَنَّهُ جَاءَتْ إِلَيْهِ امْرَأَةٌ بِشَيْءٍ فَقَالَتْ: هَاكَ، هَذَا حَلَالٌ مِنْ كَسْبِ يَدِي. قَالَ صلّی الله علیه و آله: إِذَا كَانَ الْأَذَانُ وَ فِي يَدِكِ فَضْلٌ تَقُولِينَ حَتَّى أَفْرُغَ مِنْهُ ثُمَّ أَتَوَضَّأُ وَ أُصَلِّي؟ قَالَتْ: نَعَمْ. قَالَ: فَلَيْسَ كَمَا قُلْتِ. (مستدرك الوسائل، ج13، ص257 به نقل از لُبِّ اللُّبَاب راوندی)
در زمان رسول خدا صلّى الله عليه و آله زنى مقدارى كالا نزد آن حضرت آورد و گفت: بفرماييد! اين حلال است و از دست رنجم است. رسول خدا صلّى الله عليه و آله فرمود: اگر كار نيمه تمامى هنگام اذان در اختيار داشته باشى، آيا نمى گويى: اين كار تمام شود، و بعد وضو بگيرم و نماز بخوانم؟ آن زن پاسخ داد: بله. رسول خدا صلّى الله عليه و آله فرمود: پس آنگونه كه مى گويى، نيست.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙏🏼🙏🏼دعای شب آخر ماه شعبان
روایت شده است که حضرت صادق علیه السلام در شب آخر ماه شعبان و شب اول ماه رمضان، این دعا را می خوانده اند:
«اَللّـهُمَّ اِنَّ هذَا الشَّهْرَ الْمُبارَكَ الَّذي اُنْزِلَ فيهِ الْقُرآنُ، وَ جُعِلَ هُدىً لِلنّاسِ، وَ بَيِّناتِ مِنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقانِ قَدْ حَضَرَ، فَسَلِّمْنا فيهِ، وَ سَلَّمْهُ لَنا، وَ تَسَلَّمْهُ مِنّا في يُسْرٍ مِنْكَ وَ عافِيَةٍ، يا مَنْ اَخَذَ الْقَليلَ، وَ شَكَرَ الْكَثيرَ، اِقْبَلْ مِنِّى الْيَسيرَ.
اَللّـهُمَّ اِنّي اَساَلُكَ اَنْ تَجْعَلَ لي اِلى كُلِّ خَيْر سَبيلاً، وَ مِنْ كُلِّ ما لا تُحِبُّ مانِعاً، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، يا مَنْ عَفا عَنّي وَ عَمّا خَلَوْتُ بِهِ مِنَ السَّيِّئاتِ، يا مَنْ لَمْ يُؤاخِذْني بِارْتِكابِ الْمَعاصي، عَفْوَكَ عَفْوَكَ عَفْوَكَ، ياكَريمُ!
اِلـهي وَعَظتَني فَلَمْ اَتَّعِظْ، وَ زَجَرْتَني عَنْ مَحارِمِكَ فلَمْ اَنْزَجِرْ، فَما عُذْري، فَاعْفُ عَنّي يا كَريمُ، عَفْوَكَ عَفْوَكَ،
اَللّـهُمَّ اِنّي اَساَلُكَ الرّاحَةَ عًنْدَ الْمَوْتِ، وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسابِ، عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبدِكَ فَلْيَحْسُنِ التَّجاوُزُ مِنْ عِنْدِكَ، يا اَهْلَ التَّقْوى وَ يا اَهْلَ الْمَغْفِرَةِ، عَفْوَكَ عَفْوَكَ.
اَللّـهُمَّ اِنّي عَبْدُكَ، ابْنُ عَبْدِكَ وَ ابْنُ اَمَتِكَ، ضَعيْفٌ فَقيرٌ اِلى رَحْمَتِكَ، وَ اَنْتَ مُنْزِلُ الْغِنَى والْبَرَكَةِ عَلَى الْعِبادِ، قاهِرٌ مُقْتَدِرٌ اَحْصَيْتَ اَعمالَهُمْ، وَ قَسَمْتَ اَرْزاقَهُمْ، وَ جَعَلْتَهُمْ مُخْتَلِفَةً اَلْسِنَتُهُمْ وَ اَلْوانُهُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْق، وَ لايَعْلَمُ الْعِبادُ عِلْمَكَ، وَ لا يَقْدِرُ الْعِبادُ قَدْرَكَ، وَ كُلُّنا فَقيرٌ اِلى رَحْمَتِكَ، فَلا تَصْرِفْ عَنّي وَجْهَكَ، وَ اجْعَلْني مِنْ صالِحِي خَلْقِكَ الْعَمَلِ وَ الأَمَلِ وَ الْقَضاءِ وَ الْقَدَرِ.
اَللّـهُمَّ اَبْقِني خَيْرَ الْبَقاءِ، وَ اَفْنِنِي خَيْرَ الْفَناءِ عَلى مُوالاةِ اَوْلِيائِكَ وَ مُعاداةِ اَعْدائِكَ، وَ الرَّغْبَةِ اِلَيْكَ، وَ الرَّهْبَةِ مِنْكَ، وَ الْخُشُوعِ وَالْوَفاءِ وَ التَّسْليمِ لَكَ، وَالتَّصْديقِ بِكِتابِكَ وَ اتِّباعِ سُنَّةِ رَسُولِكَ.
اَللّـهُمَّ ما كانَ فِي قَلْبي مِنْ شَكٍّ اَوْ رَيْبَةٍ، اَوْ جُحُودٍ اَوْ قُنُوطٍ، اَوْ فَرَحٍ اَوْ بَذَخٍ، اَوْ بَطَرٍ اَوْ خُيَلاءَ، اَوْ رِياءٍ اَوْ سُمْعَةٍ، اَوْ شِقاقٍ اَوْ نِفاقٍ، اَوْ كُفْرٍ اَوْ فُسُوقٍ، اَوْ عِصْيانٍ اَوْ عَظَمَةٍ، اَوْ شَيءٍ لا تُحِبُّ، فَاَسْأَلُكَ يا رَبِّ أنْ تُبَدِّلَني مَكانَهُ ايماناً بِوَعْدِكَ، وَ وَفاءً بِعَهْدِكَ، وَ رِضاً بِقَضائِكَ، وَ زُهْداً فِي الدُّنْيا، وَ رَغْبَةً فيما عِنْدَكَ، وَ اَثَرَةً وَطُمَأنينَةً وَ تَوْبَةً نَصُوحاً، اَساَلُكَ ذلِكَ يا رَبَّ الْعالَمينَ!
اِلـهي اَنْتَ مِنْ حِلْمِكَ تُعْصَى، وَمِنْ كَرَمِكَ وَجُودِكَ تُطاعُ، فَكَانَّكَ لَمْ تُعْصَ، وَ اَنَا وَ مَنْ لَمْ يَعْصِكَ سُكّانُ اَرْضِكَ، فَكُنْ عَلَيْنا بِالْفَضْلِ جَواداً، وَبِالْخَيْرِ عَوّاداً، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، وَ صَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّد وَ آلِهِ صَلاةً دائِمَةً لا تُحْصَى وَ لا تُعَدُّ، وَ لا يَقْدِرُ قَدْرَها غَيْرُكَ، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ!( إقبالالأعمال، ص258-259 /مصباح المتهجد، ص850-852)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👥❤️👥 صله رحم کنید، حساب روز قیامت شما آسان خواهد شد
مرحوم آیت الله تولاّیی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد جامع زاهدان، در ماه رمضان سال1390 قمری می فرمود:
ماه مبارک رمضان است، آیا ارحام فقیرت را به خانهات آوردی؟ به آنها افطاری دادی یا نه؟ اگر دادی خوشا بر احوالت. آیا ارحام فقیرت را دعوت کردی؟ یک سحری به آنها اطعام کردی یا نه؟ اگر کردی خوشا بر احوالت. آیا یک کیسه برنج، یک مقدار روغن، در خانه برادرزاده فقیرت و خواهر زاده فقیرت و قوم و خویش فقیرت بردی یا نه؟ اگر بردی خوشا بر احوالت، اگر نبردی وای بر تو! «إِنَّ الرَّحِمَ مُعَلَّقَةٌ بِالْعَرْش». رحم یک حقیقت ملکوتی دارد، او به عرش خدا آویخته است، اگر به او نرسی، در این باره به خدا شکایت میکند، خدا عمر آن کسیکه قطع رحم کرده است کوتاه می کند. دو چیز عمر را طولانی می کند: یکی صله رحم است؛ خبرگیری و کمک کردن به او. تو هر شب پلو می خوری با کباب و گوشت جوجه، آنوقت قوم و خویشهای فقیرت، این بیچارهها روزهگیر هم هستند، پنج سیر گوشت نمی توانند بخرند تا یک آب گوشتی کنند و سحر بخورند، تو چطور مسلمانی هستی؟ چطور شیعه علی هستی؟ امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: چگونه من با شکم سیر بخوابم، حال آن که در حجاز یا یمامه یک شکم گرسنه باشد؟! اسم خودم را امیرالمومنین بگذارم و در سختیهای زندگی با آنها شریک نباشم.
ای شیعه علی! چطور تو میتوانی شب بخوری و سحر و افطار و فیما بینهما، از این اذان شروع می کنی و به آن اذان ختم می کنی! یک نوبت مفصّل اینقدر می خوری و خویشان فقیری داری که بوی طعام به آنها نرسیده است. جواب خدا را چه خواهی داد؟ عاقّ علی علیه السلام است کسیکه رحمش را قطع کند.
اگر تا امروز که بیست و یکم ماه رمضان است نشده است که از ارحام خود خبر بگیرید، از امروز در این مقام برآیید، هرکدام از شما به مقدار توانایی و قدرتی که دارید، قدرت مالی، قدرت خوارو باری، قدرت های دیگر، در این 9 روز آینده، از ارحام خود خبر بگیرید، به خانه آنها بروید و یک آب گرمی افطار کنید، پنجاه تومان به او بده، برو به خانه آنها و یک افطاری و یک پیت روغن به او بده، یک کمکی در زندگی او بکن، خدا را خوش نمی آید که تو روزهدار و او هم روزه دار باشد، تو غرق در نعمتها باشی و او خوراک افطار و سحر خود را نداشته باشد.
امیرالمؤمنین علیه السلام در وصیّتش فرمود: «انْظُرُوا ذَوِي أَرْحَامِكُمْ فَصِلُوهُمْ يُهَوِّنِ اللّه عَلَيْكُمُ الْحِسَاب» صله رحم کنید، حساب روز قیامت شما آسان خواهد شد. بابا حسن و حسین، بچههای من، آهای بچههایِ 1340 سال بعد که میآیید، به شما دارم میگویم من که پدر شما هستم، می گویم صله رحم کن، برو از برادر ضعیفت ، برو از خواهر زاده و برادرزاده و قوم و خویش های نسبی، مخصوصاً ذوی الارحامِ نسبی خبر بگیر، به آنها رسیدگی کن.
(سخنرانی های مسجد جامع زاهدان، روز 21 ماه رمضان1390قمری)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
💎💎 عظمت ماه مبارک رمضان
1) قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله: لَا يَكُونَنَّ شَهْرُ رَمَضَانَ عِنْدَكُمْ كَغَيْرِهِ مِنَ الشُّهُورِ، فَإِنَّ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ حُرْمَةً وَ فَضْلاً عَلَى سَائِرِ الشُّهُورِ.
(بحارالأنوار،ج96، ص 340 به نقل از کتاب فَضائل الْأَشْهُر الثَّلَاثَة)
رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: نباید ماه رمضان نزد شما همچون ماه های دیگر باشد. ماه رمضان، نزد خداوند، نسبت به دیگر ماه ها حرمت و برتری دارد.
2) عن سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ عن النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: شَهْرُ رَمَضَانَ سَيِّدُ الشُّهُورِ، وَ لَيْلَةُ الْقَدْرِ سَيِّدَةُ اللَّيَالِي.
(بحارالأنوار، ج40،ص54 به نقل از کنزالفوائد)
سلمان فارسی از رسول خدا صلّی الله علیه وآله نقل می کند که فرمود: ماه رمضان، سیّد ماه ها، و شب قدر، سیّد شب هاست.
3) قَالَ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله َ: (شَهْرُ رَمَضَانَ) شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ، وَ أَيَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَيَّامِ، وَ لَيَالِيهِ أَفْضَلُ اللَّيَالِي، وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ.
(بحارالأنوار،ج96،ص356- 358به نقل از امالى و عيون اخبارالرضا)
پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمود: ماه رمضان، ماهى است كه نزد خدا از تمام ماه ها برتر است و روزهايش بهترين روزها و شب هايش بهترين شبها و ساعاتش بهترين ساعات است.
4) عَنِ العَسکَرِی علیه السَّلامُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی الله علیه وآله: مُحَمَّدٌ فِي عِبَادِ اللَّهِ كَشَهْرِ رَمَضَانَ فِي الشُّهُورِ.
(بحارالأنوار،ج 97، ص 65 به نقل از تفسیر الامام)
حضرت عسکری علیه السلام از رسول خدا صلّی الله علیه وآله نقل می کند که فرمود: محمّد در میان بندگان خدا همچون ماه رمضان در میان ماه هاست.
5) قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله: فَضْلُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَى هَذِهِ الْأُمَّةِ كَفَضْلِ شَهْرِ رَمَضَانَ عَلَى سَائِرِ الشُّهُورِ.
(بحارالأنوار، ج38،ص14 به نقل از فضائل ابن شاذان)
رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: فضل علی بن ابی طالب علیه السلام بر این امّت همچون فضل ماه رمضان بر سایر ماه هاست.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»