🍃🌹🍃🌹🍃
﷽ با این ده صفت، عقل شما کامل است
لا يَتِمُّ عَقْلُ امْرِء مُسْلِم حَتّى تَكُونَ فيهِ عَشْرُ خِصال: أَلْخَيْرُ مِنْهُ مَأمُولٌ. وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ يَسْتَكْثِرُ قَليلَ الْخَيْرِ مِنْ غَيْرِهِ، وَ يَسْتَقِلُّ كَثيرَ الْخَيْرِ مِنْ نَفْسِهِ لا يَسْأَمُ مِنْ طَلَبِ الْحَوائِجِ إِلَيْهِ، وَ لا يَمَلُّ مِنْ طَلَبِ الْعِلْمِ طُولَ دَهْرِهِ أَلْفَقْرُ فِى اللّهِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الْغِنى وَ الذُّلُّ فىِ اللّهِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الْعِزِّ فى عَدُوِّهِ وَ الْخُمُولُ أَشْهى إِلَيْهِ مِنَ الشُّهْرَةِ
أَلْعاشِرَةُ لا يَرى أَحَدًا إِلاّ قالَ: هُوَ خَيْرٌ مِنّى وَ أَتْقى
جانم، امام رضا صلوات الله علیه فرمودند:
عقل مسلمان تمام نيست، مگر اين كه ده خصلت را داشته باشد:
۱ـ (مردم) از او اميد کار خير داشته باشند
۲ـ مردم از بدى و شرّش در امان باشند
۳ـ کارِخير کم ديگرى را خیلی بداند
۴ـ کارخير زیادِ خود را کم بشمارد
۵ـ هر چه حاجت از او خواهند خسته نشود
۶ـ در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود
۷ـ فقر در راه خدا نزد او از ثروت محبوبتر باشد
۸ـ خوارى در راه خدا از عزّتِ با دشمنیِ خدا نزد او محبوبتر باشد.
(اگر در راه خدا و عمل به دین خدا، پیش مردم خوار شد دوستتر دارد از اینکه دشمن خدای بزرگ باشد و عزیز مردم شود)
۹ـ گمنامى را از شهرت، بیشتر بخواهد
۱۰. احدى را نبیند جز اين كه بگويد او از من بهتر و پرهيزكارتر است.
📖 تحف العقول ص۴۴۳
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔻گریستن حضرت امام جعفر الصادق علیه السلام در سوگ فراق حکومت علوی و چشم انتظاری دولت کریمهٔ اهل بیت علیهمالسلام
💡کمتر شنیدهاید!
✍ دستور العمل جامع و سراسر عدل حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام برای مأمور جمع آوری زكات، در منابع مختلفی از جمله نامه 25 #نهج_البلاغه و نیز در کتاب الزکاة کافی به سند صحیح از برید بن معاویه از حضرت امام جعفر الصادق علیه السلام نقل شده است.
🔖 این قانون علوی، هر چند تنها گوشهٔ كوچكی از حكومت دادگستر ایشان است؛ اما مروری بر آن ما را با عظمت غیر قابل وصف دستگاه عدل ایشان آشنا میكند، عدل فراگیری كه چهارپایان بی زبان را هم فرا میگیرد!
خواندن بند بند این قانون، تنها آینه ای تاریخی بر حكومت علوی نیست؛ بلكه خود كتاب مصیبتی است بر مرگ عدل اجتماعی در فقدان حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیهالسلام....حكومتی كه در آن امام معصوم علیه السلام برای امّتش میسوخت ، نه امّت برای سلطانش..
وای بر امّت بی وفایی كه چنین امام مهربان را تنها گذاشته و صدها سال است كه درِ هر بیغولهای را مینوازند به جز سرای رفیع امامت..... فتأمل!
▪️بهتر است این مصیبتنامه را از زبان صاحب مصیبت بشنویم، حضرت امام جعفرالصادق علیه السلام كه -طبق نقل كافی- پس از بیان این قانون عدل، گریستند؛ فرمودند:
🔸 ای برید! نه به خدای سوگند كه هیچ حرمت پروردگار باقی نماند مگر اینکه دریده شد.. و از زمانی که امیر المؤمنین علیه السلام درگذشت تا به امروز، هرگز در این جهان عمل به کتاب خدا و سنّت پیامبرش نشد، و نه در میان این مردمان حدّی استوار گشت و نه به حقّی عمل شد..
سپس حضرت تمام جعفرالصادق علیه السلام فرمودند:
هان به خدا سوگند كه روز و شبها نمیگذرد مگر اینكه روزی برسد كه خداوند حقّ را به دست اهلش برگرداند و دینش را -كه پسند او و پیامبرش است- استوار كند، پس بشارت باد شما را كه حقّ تنها در دستان شماست...
📕فروع کافی ۳: ۵۳۶ ؛ بحارالانوار ج۴۱ ص۲۱۶
پینوشت: زمامداری مورد رضای خداوند متعال بدون نصرت و تأیید الهی غیر ممکن است؛ و فقط و فقط معصوم علیه السلام مورد تأیید و نصرت الهی هستند.
دیگران از هر گروه و صنفی، آزمایش خود را دادند؛ و مردود شدند.
←یا صاحب الزمان مَتى تَرانا وَ نَراكَ→
🟤ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🟤
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..
بمیرد دشمن حیــــــدر
#علــــــی ولــــــی الله است..
🔹گناه از عُجب برای مؤمن بهتر است
✍️ امام جعفرالصادق علیه السلام فرمودند: «خداوند میداند که گناه از عُجب و خودپسندی برای #مؤمن بهتر است و اگر این چنین نبود خداوند هرگز مؤمن را مبتلا به گناه نمیکرد»
📚الكافي ج۲ ص۳۱۳ح۱
الوافی ج۵ ص۸۷۹
علامه مجلسی در شرح حدیث مینویسد:
روایت بر این دلالت دارد که عُجب از گناه بدتر است، به این معنا که گناه از جوارح و اعضا ناشی شده، اما عُجب و خودپسندی گناهی قلبی است؛ گناه به وسیله توبه از بین رفته و به وسیله عبادت پوشیده میشود، اما عُجب صفتی نفسانی است که از بین بردن آن مشکل است! طاعات را تباه کرده و از درجه قبول ساقط میکند.
📚مرآة العقول ج۱۰ص۲۱۹
بحار ج۶۹ص۳۰۶و۳۰۷
پ.ن: عُجب همان صفتی است که #ابلیس بدان گرفتار و هلاک شد. در واقع، کسی که مبتلا به عجب میشود قبل از آن دچار رذایل دیگر از قبیل لؤم، حسد و بخل شده است.
مگر میشود هیچ کس در جهان مافوق بنده نباشد؟ اگر من نمیتوانم این حقیقت را بپذیرم نشان از کوته نظری، جهل و دنائت طبع من میدهد. چنین کسی اگر عبادت هم بکند، دوست دارد با آن عبادت بر خدا منت نهد. لذا فرمودند عجب گناه بسیار بزرگی است؛ که سایر گناهان در برابر آن کوچکند.
حرم
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️#ضرورت_معرفت امام معصوم علیه السلام قسمت • ششم ✔️ ✅ استکبار شیطان از سجده بر
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
◻️▫️#ضرورت_معرفت امام معصوم علیه السلام قسمت • هفتم ✔️
✅ ایمان قلبی نداشتن شیطان لعین به خداوند متعال
اگر ایمان شـخص درحّد اقرار به زبان نباشد، بلکه قلبًا به خداي بزرگ ایمان آورده باشد، لازمه آن، #تسلیم کامل نسبت به امر پروردگار متعال است.
حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام میفرمایند:
💠 إنَّ الايمانَ قَديَكونُ عَلى وَجهَينِ: ايمانٌ بِالقَلبِ وَ ايمانٌ باللسانِ كَما كانَ ايمانُ المُنافِقينَ عَلى عَهدِ رَسولِ اللهِ لَمّا قَهَرَهُم بِالسَّيفِ وَ شَمَلَهُم الخَوْفُِ، فإنّهُم آمَنوا بِٱلسِنَتِهِم وَ لَم تُؤمِن قُلوبُهُم، فاَلْإِيمَانُ بِالْقَلْبِ هُوَ اَلتَّسْلِيمُ لِلرَّبِّ وَ مَنْ سَلَّمَ اَلْأُمُورَ لِمَالِكِهَا لَمْ يَسْتَكْبِرْ عَنْ أَمْرِهِ كَمَا اِسْتَكْبَرَ إِبْلِيسُ عَنِ اَلسُّجُودِ لِآدَمَ وَ اِسْتَكْبَرَ أَكْثَرُ اَلْأُمَمِ عَنْ طَاعَةِ أَنْبِيَائِهِمْ فَلَمْ يَنْفَعْهُمُ اَلتَّوْحِيدُ كَمَا لَمْ يَنْفَعْ إِبْلِيسَ ذَلِكَ اَلسُّجُودُ اَلطَّوِيلُ فَإِنَّهُ سَجَدَ سَجْدَةً وَاحِدَةً أَرْبَعَةَ آلاَفِ عَامٍ لَمْ يُرِدْ بِهَا غَيْرَ زُخْرُفِ اَلدُّنْيَا وَ اَلتَّمْكِينِ مِنَ اَلنَّظِرَةِ
#ترجمه:
ایمان به دوصورت است: ایمان قلبی و ایمان زبانی. (شکل دوم) مانند ایمان منافقین است در زمان حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله؛
اما وقتی با شمشیر بر ایشان غلبه کرد و ترس آنها را فراگرفت. آنان با زبان ایمان آوردند ولی دلهایشان مؤمن نبود؛
ایمـان قلبی عبـارت است از تسـلیم در پیشـگاه پروردگـار. و کسـی که کارها را به صاحب اختیارش واگـذار کنـد، از فرمان او سرپیچی نمیکنـد؛ آنچنـانکه #ابلیس ازسـجده بر آدم سـرپیچی کرد و آنچنـانکه بیشتر امتهـا از اطاعت پیامبران خود سـرپیچی کردند و به همین جهت اعتقاد به توحید فایدهاي براي ایشان نداشت؛ همانطورکه سـجده طولانی ابلیس براي او فایده نکرد. اما هدف او جز کسب زینت دنیا و اینکه (خداوند) به او مهلت بدهد، نبود.(ر.ک: تصویر الحاقی)
ّ
🔖شیطان یک سجده کرد که چهار هزارسال طول کشید، اما میدانیم که شـیطان پس از رانـده شدن از درگاه خدا، تقاضای زنده ماندن تا روز قیامت را کرد. در اینجا حضـرت میفرماید که آن سـجده چهـار هزار سـاله به خـاطر همین بود که اگر روزي از خـدا مهلت بخواهـد، تقاضـایش برآورده شود و این چیزي جز زینت دنیوي نیست . آن سـجده براي شـیطان فایـده اي نکرد و آنجاکه بایـد او را از لغزش حفظ میکرد، به کارش نیامد؛ به خاطر اینکه روح بندگی درعمل وي نبود تا او را بنده محض خدا سازد. و همینطور بود وضـعیت اکثر امتهاي پیشین که با وجود قبول توحیـد، چون تسـلیم پیامبران خود نشدنـد، همان #توحید نیز برایشان فایده نکرد و آنها را از وادي ضـلالت به مسیر هدایت نیاورد
🔚🔚 پس تنها راه نجات همانا تسلیم شدن به پیامبران وحجج الهیه علیهم السلام است که برگزیدگان پروردگار هستند.
📚 1 -بحارالانوار ج27ص175ح20 ،از احتجاج طبرسی.
🟤ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🟤
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..
بمیرد دشمن حیــــــدر
#علــــــی ولــــــی الله است..
🌧 هنگام نزول باران، سوره های انفطار و تکاثر را بخوانید
قالَ الصّادِقُ عليه السلام: مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الإنْفِطارِ عِنْدَ نُزُولِ الغَيْثِ، غَفَرَ اللهُ لَهُ بِكُلِّ قَطرَةٍ تَقْطُرُ. (تفسیر برهان، ج5، ص600)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: هر کس هنگام نزول باران، سوره انفطار را بخواند، خداوند به تعداد قطره های باران، (گناهان وی را) می آمرزد.
قالَ الصّادِقُ عليه السلام: مَنْ قَرَأَ سُورَةَ التَّکاثُرِ وَقْتَ نُزُولِ الْمَطَرِ، غَفَرَ اللهُ لَهُ. (تفسیر برهان، ج5، ص743)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: هرکس هنگام نزول باران، سوره تکاثر را بخواند، خداوند او را می آمرزد.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🌧🗣سوره انفطار و سوره تکاثر برای قرائت در حین نزول باران
سوره انفطار
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. إِذَا السَّمَاءُ انْفَطَرَتْ(1) وَ إِذَا الْكَوَاكِبُ انْتَثَرََتْ(2) وَ إِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ(3) وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ(4) عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ(5) يَا أَيُّهَا الْإنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ(6) الَّذِى خَلَقَكَ فَسَوّاكَ فَعَدَلَكَ(7) فِى أَىِّ صُورَةٍ مَا شَاءَ رَكَّبَكَ(8) كَلاّ بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّينِ(9) وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ(10) كِرَاماً كَاتِبِينَ(11) يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ(12) إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِى نَعِيمٍ(13) وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفِى جَحِيمٍ(14) يَصْلَوْنَها يَوْمَ الدِّينِ(15) وَ مَا هُمْ عَنْهَا بِغَائِبينَ(16) وَ مَا أَدْراکَ مَا يَوْمُ الدِّينِ(17) ثمَُّ مَا أَدْراكَ مَا يَوْمُ الدِّينِ(18) يَوْمَ لَا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئاً وَ الْأَمْرُ يَوْمَئذٍ لِلَّهِ(19)
سوره تکاثر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. أَلْهَاكُمُ التَّكاثُرُ(1) حَتّى زُرْتُمُُ الْمَقَابِرَ(2) كَلاّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ(3) ثُمَّ كَلاّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ(4) كَلاّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ(5) لَتَرََوُنَّ الْجَحِيمَ(6) ثُمَّ لَتَرََوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ(7) ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئذٍ عَنِ النَّعِيمِ(8)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🔔 پیام اموات به زندگان در هر جمعه
قَالَ النَّبِیُّ صلّی الله علیه و آله: إِنَّ أَرْوَاحَ الْمُؤْمِنِينَ تَأْتِي كُلَّ جُمُعَةٍ إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا بِحِذَاءِ دُورِهِمْ وَ بُيُوتِهِمْ، يُنَادِي كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ بِصَوْتٍ حَزِينٍ بَاكِينَ: «يَا أَهْلِي! وَ يَا وُلْدِي! وَ يَا أَبِي! وَ يَا أُمِّي وَ أَقْرِبَائِي! اعْطِفُوا عَلَيْنَا، يَرْحَمْكُمُ اللَّهُ بِالَّذِي كَانَ فِي أَيْدِينَا، وَ الْوَيْلُ وَ الْحِسَابُ عَلَيْنَا، وَ الْمَنْفَعَةُ لِغَيْرِنَا»،وَ يُنَادِي كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ إِلَى أَقْرِبَائِهِ: «اعْطِفُوا عَلَيْنَا بِدِرْهَمٍ أَوْ بِرَغِيفٍ أَوْ بِكِسْوَةٍ، يَكْسُوكُمُ اللَّهُ مِنْ لِبَاسِ الْجَنَّةِ». ثُمَّ بَكَى النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله وَ بَكَيْنَا مَعَهُ، فَلَمْ يَسْتَطِعْ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله أَنْ يَتَكَلَّمَ مِنْ كَثْرَةِ بُكَائِهِ، ثُمَّ قَالَ: أُولَئِكَ إِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ، فَصَارُوا تُرَاباً رَمِيماً بَعْدَ السُّرُورِ وَ النَّعِيمِ، فَيُنَادُونَ بِالْوَيْلِ وَ الثُّبُورِ عَلَى أَنْفُسِهِمْ، يَقُولُونَ: «يَا وَيْلَنَا! لَوْ أَنْفَقْنَا مَا كَانَ فِي أَيْدِينَا فِي طَاعَةِ اللَّهِ وَ رِضَائِهِ مَا كُنَّا نَحْتَاجُ إِلَيْكُمْ»، فَيَرْجِعُونَ بِحَسْرَةٍ وَ نَدَامَةٍ، وَ يُنَادُونَ: أَسْرِعُوا صَدَقَةَ الْأَمْوَاتِ. (مستدرک الوسائل، ج2،ص484/ جامع الاخبار،ص169)
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: ارواح مؤمنین در هر جمعه به آسمان دنیا می آیند و در مقابل خانه هایشان قرار گرفته، هر یک با صدایی محزون و با حالتی گریان چنین خطاب می کنند: «ای خانواده من! ای پدرم! ای مادرم! و ای نزدیکانم! بر ما دلسوزی کنید، خداوند شما را رحمت کند در مورد آن چیزهایی که در دست ما بوده است، و هم اکنون بدبختی و حسابش به عهده ماست، و منفعت آن برای غیر ماست». هر یک از ایشان به نزدیکانش اینچنین ندا می کند: «با درهمی، یا با نانی، یا با لباسی بر ما دلسوزی کنید، که اگر چنین کنید، خداوند به شما از لباس بهشتی می پوشاند». پس رسول خدا صلّی الله علیه و آله گریست و از شدّت گریه نمی توانست سخن گوید و ما نیز همراه وی گریه می کردیم. پس فرمود: ایشان برادران دینی شما هستند. آنها بعد از شادمانی و نعمت هایی که داشته اند، به خاک و استخوان پوسیده تبدیل شده اند و صدایشان به بیچارگی و هلاکت و زیان بلند است و می گویند: «ای وای بر ما! اگر به دست خودمان در راه اطاعت از خداوند و خشنودیش انفاق می کردیم، به شما نیازمند نمی شدیم». پس با حسرت و پشیمانی باز می گردند، در حالی که اینچنین ندا می کنند: به صدقه دادن برای اموات بشتابید.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👏پاداش صدقه در شب و روز جمعه
1)رُوِيَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: الصَّدَقَةُ لَيْلَةَ الْجُمُعَةِ وَ يَوْمَهَا بِأَلْفٍ. (وسائل الشيعة، ج7، ص413 به نقل از المقنعة)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: (پاداشِ) صدقه در شب و روز جمعه، هزار برابر می شود.
2)عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: الْأَعْمَالُ تُضَاعَفُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ ، فَأَكْثِرُوا فِيهِ مِنَ الصَّلَاةِ وَ الصَّدَقَةِ وَ الدُّعَاء. (بحار الأنوار ، ج89، ص 365 به نقل از دعائم الاسلام)
حضرت باقر علیه السلام فرمود: (پاداش) اعمال در روز جمعه، افزون می گردد. لذا در این روز، به مقدار زیاد، صلوات فرستاده، صدقه دهید و دعا کنید.
توصیه: در شب ها و روزهای جمعه، از طرف هر تعداد نفر از مردگان و زندگان که خواستید، برای سلامتی مولایمان، حضرت صاحب الامر علیه السلام صدقه دهیم
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
حرم
* 💞﷽💞 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان کابوس رویایی💗 قسمت136 _باشه بخشیدمت! تبسمی به لب مهمان می کند و آن شب ک
* 💞﷽💞
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمان کابوس رویایی💗
قسمت137
در میان راه در یکی از آبادی ها قصد توقف می کنیم،آب به صورتم می زنم و پیمان هم رفته تا خوراکی بخرد.
به لباس های تنم نگاه می کنم و از خاکی بودنش می نالم.
لب جوی صدای قل خوردن آب ها و روی هم افتادن شان را می شنوم.
صدای آژیر شهربانی می آید.
ابتدا دست و پایم را گم می کنم اما خودم را جمع و جور می کنم.
نگاه می پرانم تا پیمان را ببینم اما خبری از او نیست.
ما این سمت جاده و او آن سو است.
شال روی سرم را تا جلوی صورتم می آورم.
با ایستادن ماشین شان ضربان قلبم بیشتر می شود.
سرم را با جوی آب و سایهی درخت مشغول می کنم.
ابتدا سراغ شوفر می روند و کمی با او پچ پچ می کنند.
او هم چیزهایی بهشان می گوید.
همه چیز مشکوک به نظر می رسد.
دستم را به طرف جیبم می روم و جعبهی کبریت که حاوی سیانور است را لمس می کنم.
نفس هایم را تند تند بیرون می دهم.
برمی خیزم و به بهانهی دیدن دار و درخت فاصله می گیرم.
میخواهم خودم را در ابادی گم کنم که خیلی زود متوجه ماجرا می شوم.
شهربانان به زنان پاکستانی نگاه می کنند و از روی عکسی نچ نچ می کنند.
لب می گزم و هزار فکر به سرم می زند.
با خودم می گویم کاش پیمان نیاید و بفهمد.
همین که در حال دور شدن هستم توجه شان به من می افتد.
از پشت سر صدا می آید:" ایست!"
افسوس می خورم که اسلحه ام زیر بار و بندیل چمدان است.
نفسی عمیق می کشم و سعی دارم لهجهی پاکستانی به خود بگیرم.
یکی با شنیدن کلمات فارسی از دهانم می گوید:
_چه خوبم فارسی بلده!
من هم دست و پا شکسته و به زور خنده می گویم که مادرم ایرانی است و به دیدارش می روم.
سیانوری در می آورم و مرگ را لمس می کنم.
رقص مرگ در جلوی دیدگانم حس شک را در من برمی انگیزد.
سخت است مرگ را در دستانت بفشاری و راضی به نیستی ات شوی.
ماموران از جوی گذر می کنند و نزدیک تر می آیند.
من همچنان رویم را پوشانده ام و شال را بیشتر به خود می چسبانم.
قدم های پوتین شان با نواختن خیال مرگ در ذهنم یکی می شود.
هر چه نزدیک تر می شود دستم بالا تر می آید تا سیانور را بخورم و تمام...
در لحظه ای یاد پیمان در تصوراتم پر رنگ می شود و به یکباره ناتوان می شوم.
آب دهانم را قورت می دهم و وقتی می فهمم تصمیم شان برای پیدا کردن مان جدی است از میان درخت های گز شروع به دویدن می کنم.
صدای شلیک گلوله می آید و دادهایی که ایست را به گوشم می رساند.
نمیتوانم بایستم یا سیانور بخورم.
مثل آهویی بی پناه گشته ام که از چنگال شکارچی ترس دارد.
از ترس تور هم بر خورد می لرزد.
هر از گاهی به عقب برمی گردم و باز به جلو نگاه می کنم.
صدای پای شان بلند تر می شود و به عقب برمی گردم که از جلو غافل می شوم و سرم به شاخه ای می خورد.
آخ می گویم و دستم را به سر می گیرم.
از جا برمی خیزم در حالی که سرم تلو تلو می خورد.
فاصله مان کمتر شده و با هر نگاه قلبم تند تر می کوبد.
توان پاهایم کم شده. یاد روزهایی می افتم که در اردوگاه از دویدن سرگیجه می گرفتم.
همان زمین و آسمان گردان به خاطرم می آید.
بر می گردم و نگاه می کنم.
دیگر راهی نیست خوب می توانم ماموری را ببینم.
مامور زانو به زمین گذاشته و من را نشان رفته است.
به جایی می رسم که دیگر درختی نیست تا پناه بگیرم و یکهو صدای شلیک و سوزش دردناکی از بازو ام تمام بدنم را داغ می کند.
از شدت دردسر و دست به زمین می افتم.
همه چیز دورم می چرخد. آرزو می کنم کاش پیمان فرار کند.
سیانور در مشتم را نگاه می کنم و قطره اشکی از کنار چشمم می چکد.
مامور با پوتینش دستم را باز می کند و سیانور را از درون مشتم خارج می کند.
سیاهی بیشتر و بیشتر می شود.
دیدگانم را محاصره کرده و در سیاهی مطلق فرو می روم.
⭕️کپی بدون نام نویسنده حرام است ⭕️
نویسندهمبینارفعتی(آیه)
* 💞﷽💞
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمان کابوس رویایی 💗
قسمت138
با احساس درد و خستگی چشمانم را باز کنم.
همه چیز در نظرم تیره و تار است که با چند پلک فضای سفیدی جلوی چشمانم ظاهر می شود.
میخواهم آخرین چیزی که به یاد دارم را به خاطر آورم اما هیچ چیز یادم نمی آید.
گردنم را تکان می دهم و به اطراف خیره می شوم.
اتاق خالی است و یک تخت دیگر آن سو ام قرار دارد.
میفهمم اینجا بیمارستان است و کم کم حوادثی پردهی خیالم را محاصره می کند.
نمیتوانم دستانم را تکان دهم.
از بس دراز کشیده بوده ام کمر خشک شده.
میخواهم دستم را به تخت بنشانم و کمی جا به جا شوم که آن دستم هم با دستبند قفل شده به تخت.
کاسهی دلم از ترس پر می شود.
چند باری دستم را می کشم اما بی نتیجه است و مچم هم به درد می آید.
نفسم را از دهان خارج می کنم و کمی خودم را بالا می کشم.
حتم دارم گیر ساواک افتاده ام.
به یک باره تمام آن همه غرور چیریکی و آموزش ها محو می شود.
صدای قیژ در می شود و دل آن را ندارم تا نگاه کنم کیست.
صدایی آشنا گوش هایم را به خود می خواند.
با ترس برمی گردم و دیدن قامت کیانوش و نیش باز شده تا بنا گوشش لرزش دستانم را بیشتر می کند.
صدای قدم هایش بر تن زمین میخ می شود و در گوشم فرو می رود.
_خوبی؟
سوزش پوزخندش می رود تا ته گلویم را بسوزاند.
جواب سوالش در حال نزار، تن افتاده و دست بسته شده ام است.
بی آن که جوابش را دهم به طرف دیگر سرم را می گردانم.
بی محلی ام هیزم به آتش خشمش می ریزد.
با چند قدم خودش را به کنار تخت می رساند.
رگ های منجمد شده در گردن و بغضی که در حالا رسیدن به آرواره است بدجور توی ذوق می زند.
کتش را با دو دست کنار می زند و موهایش را پریشان می کند.
_تو چیکار کردی؟ تو...
تو چطور تونستی؟ میدونی واسش چقدر دردسر کشیدم؟ میدونی؟
نه! نمیدونی. حتما جایزه این کارت هم شد ازدواج با یه پسره یلاقبا!
خاک تو سرت رویا! بدجور خوردی.
بدبخت! از سادگیت استفاده کردن، از عواطفت استفاده کردن. از... پولت استفاده کردن!
دستی به صورتش می کشد و صورتش را با فاصله ای اندک مماس صورتم می کند.
_باختی... تموم شد!
برای این که نشان دهم کم نیاورده ام چشم چپ می کنم و می گویم:
_درست حرف بزن! اون پسره یلاقبا از تو خیلی بهتره!
خوب کاری کردم. کاری که من کردم از دم تکون دادن برای دربار و مستشار ها خیلی بهتره!
یکهو با داغ شدن گونهی راستم حرف در دهانم می ماند.
بغض می کنم اما اجازهی ریختن اشک هایم را نمی دهم.
در حال رفتن به بیرون است که لحظه ای درنگ می کند.
دستگیره را در دست می گیرد و می گوید:
_خواستم برات کاری کنم اما انگار خودت نمیخوای.
اونا بدجور ذهنتو شست و شو دادن.
در ضمن فکر فرار به سرت نزنه... اینجا یه بیمارستان نظامیه.
با بسته شدن در دانه های غم از چشمانم باریدن می گیرند.
سر می گردانم و با دیدن پرندهی آزاد در آسمان به او حسودی می کنم.
دکتر و پرستاری داخل می آیند و سربازی هم دم در ایستاده و گه گاهی به داخل سرک می کشد.
دختر زخم دستم را معاینه می کند و می گوید:
_زخم عفونت کرده باید روزی به دو نوبت شست و شو داده بشه.
پرستار چشم می گوید و بعد از رفتن دکتر با بتادین و چند قطعهی دیگر وارد می شود.
نگاهی به بازویم می کنم. پوستی بهش نمانده و تنها سرخی خون و گوشت دیده می شود.
عفونت های دور زخم را که برمی دارد چشم می بندم و از شدت درد ملحفه را به دندان می کشم.
آنقدر ملحفه را با دندان فشار می دهم که دندانم به درد می آید.
گلوله به انتهای ماهیچهی بازو ام خورده و پوست را برده.
پرستار سعی دارد با سوال هایی مرا از فکر درد به در آورد اما نه توان پاسخش را دارم و نه اجازه اش را.
در آخر دستانش را در ظرفی می شوید و می گوید:
_اینا رحم و مروت ندارن و یه بلایی سرت میارن.
تو دختری و جوون باید بری زندگی تو کنی نه این که با این از خدا بی خبرا در بیوفتی.
بی توجه به گفته اش دستم را کمی جا به جا می کنم و در راستایی قرار می دهم که دردش کمتر شود.
شانه ای بالا می اندازد و با برداشتن لوازمش می رود.
هنوز کمی از رفتنش نمی گذرد که مردی با سیبیل های کلفت و هیکلی چهارشانه وارد اتاق می شود.
نیم نگاهی به چهره ام می چرخاند و می گوید:
_تو یه وجبی پاتو کج برداشتی. پاشو که میخوام پاتو قلم کنم!
شکل و شمایلش ترسناک و حرف و تهدیدش ترسناک تر!
دستش را به بازو ام می زند و با انگشت فشار می دهد.
منی که تا آن لحظه زبان به آخ نمی چرخید داد می زنم و گریه ام بلند می شود.
⭕️کپی بدون نام نویسنده حرام است ⭕️
نویسندهمبینارفعتی(آیه)
🌎🌺🍃
🌺
❇️ تقویم نجومی
🗓 جمعه
🔸 ۱۴ اردیبهشت/ ثور ۱۴۰۳
🔸 ۲۴ شوال ۱۴۴۵
🔸 ۳ می ۲۰۲۴
🌓 امروز قمر در «برج حوت» است.
✔️ برای امور زیر مناسب است:
بذرپاشی
امور آموزشی
آغاز درمان
ثبت سفارشات تجاری
⛔️ ممنوعات
امور زیربنایی و اساسی
امور مربوط به حرز
🌎🔭👀
👶 زایمان
خوب نیست.
🚖 مسافرت
قبل از ظهر خوف حادثه دارد و همراه با صدقه باشد.
💑 انعقاد نطفه
🔹 امشب (شب جمعه)
پس از وقت فضیلت نماز عشاء، برای سلامتی مفید و فرزند امید است که از ابدال و یاران امام زمان _عجل الله تعالی فرجه الشریف_ گردد.
🔹 امروز (پس از فضیلت نماز عصر)
استحباب ویژهای دارد و فرزند دانشمندی معروف شود. انشاءالله
🌎🔭👀
💇 اصلاح سر و صورت
باعث اصلاح امور میشود.
🩸حجامت،خوندادن،فصد و زالوانداختن
خوب نیست.
✂️ ناخن گرفتن
بسیار خوب و مستحب نیز هست.
روزی را زیاد، فقر را برطرف، عمر را زیاد و سلامتی آورد.
👕 بریدن پارچه
روز بسیار مبارکی است.
باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود.
🌎🔭👀
😴 تعبیر خواب
رویایی که امشب (شب جمعه) دیده شود،
تعبیرش طبق آیه ۱۴ سوره مبارکه « ابراهیم علیهالسلام» است.
﴿﷽ وَ لنَسْکَنَنَّکُمْ الأَرْض مِن بَعْدِهِمْ﴾
از دوست یا دشمن خواب بیینده، چیزی به او برسد.
مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
🌎🔭👀
📿 وقت استخاره
از اذان صبح تا طلوع آفتاب
از زوال ظهر تا ساعت ۱۶
📿 ذکر روز جمعه
«اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم» ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح
۲۵۶ مرتبه «یا نور» موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد.
☀️ ️روز جمعه متعلق است به:
💞 #امام_زمان علیهالسلام
اعمال نیک خود را به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌎🔭👀
⏳ مدت زمان اعتبار این تقویم
از اذان مغرب آغاز و اذان مغرب روز جمعه پایان مییابد.
🌺
🌎🌺