eitaa logo
حرم
2.7هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
6.8هزار ویدیو
652 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
حرم
* 💞﷽💞 ‍ #قسمت‌سیوهشتم #نم‌نم‌عشق یاسر سرم رو نزدیکتربردم ،خیره شدم توچشماش وبالبخند موزیانه ای گف
* 💞﷽💞 ‍ یاسر ازحموم خارج شدم و به سمت کمد لباسام رفتم خببب چی بپوشم؟ آهان فهمیدم،بلوز یقه سه سانت سرمه ای که تازه خریده بودم و هنوز نپوشیده بودمش رو از کمدخارج کردم.شلوار سرمه ای کتونم روهم پام کردم. بلوز رو تنم کردم ومشغول بستن دکمه هاش شدم... به دگمه ی یقه رسیده بودم که متوجه شدم جادگمه اش بازنشده باکلافگی مهسو رو صدازدم _مهههسو؟یه لحظه میای بعدازچندلحظه صدای قدمهاشو شنیدم وارداتاق شد... هنوز آماده نشده بود... +بله چیشده؟ _میشه لطفا این جادگمه ای رو باقیچی چیزی بازکنی... +باشه چندلحظه وایسا برم قیچی بیارم... ازاتاق خارج شد بعداز چندثانیه با قیچی کوچولویی که دستش بود برگشت نزدیک اومد و مشغول وررفتن با جادگمه ای شد... ولی من... برای چندلحظه محو عطرموهاش بودم... دگمه ام رو بست و سرش رو بالاآورد... مهسو باتعجب به نگاه خیره ی یاسر نگاه میکردم که برای یک لحظه خیلی سریع بوسه ای روی موهام کاشت و دم گوشم گفت +عطرموهات محشره....خواهش میکنم یه امشب بپوشونشون... سریع ازم فاصله گرفت و به سمت پنجره اتاقش رفت... ازاتاق خارج شدم و به سمت یخچال رفتم و یک لیوان پرازآب خنک خوردم... بعدازاینکه کمی حالم بهترشد وارداتاقم شدم تالباسام رو عوض کنم.. تونیک چهارخونه ی سرخ آبی و سفیدم رو که مدل مردونه داشت تنم کردم ،وروپوش کرم رنگم که‌گلای سرخ ریزداشت رو روی اون پوشیدم... دامن شلواری کرم رنگم رو هم پوشیدم... شال ست لباسم رو از کمد خارج کردم و بهش نگاهی انداختم حرف یاسر توی گوشم زنگ خورد یه امشبه دیگه... شالم رو مدلی که یاسمن یادم داده بود و قشنگ بود و موهام روهم میپوشوند بستم... به خودم توی آینه نگاهی انداختم... انگار باحجاب دلنشین تربودم.... ادامه دارد... لایک❤فراموش نشه😉 _ *