💎درمان تب در طب اسلامی💎
✅آیت الکرسی در ظرف بنویسید و بشویید آب آنرا بخورید.
✅اذان و اقامه بگوید و سپس در یقه فرد ۷مرتبه سوره حمد بخوانید.
✅تربت امام حسین علیه السلام.
✅مسهل بخورید مثل سنای مکی، فلوس و...
✅روغن بنفشه پایه زیتون و کوبیده شده با برگ کاسنی روی پیشانی بگذارید.
✅آب ۷قل جوشیده یا هفت بار جوشانده و هر مرتبه ظرف به ظرف کرده را بنوشید
✅سنجد خوردن
✅سیاهدانه خوردن
✅سویق گندم خوردن
✅پیاز
✅سیب به خصوص سیب سبز
✅سویق شسته.به خصوص سویق سیب شسته
✅پنبه را به روغن بنفشه آغشته کنید موقع خواب درمقعد بگذارید.
✅پاشویه و اگر فصل گرم است به کل بدن آب بپاشید.
✅بازوی دست راست بیمار را بگیرید ۷۰ مرتبه حمد بخوانید.
✅قی کردن
✅حجامت کردن
✅ترکیب ابنابسطام
✅شافیه ده ماهه
✅شکر سرخ و یا نیشکر (طبیعی باشد).
امام صادق علیه السلام فرمودند:هرگاه تب داشتید ظرف تمیزی بگیرید و یکی و نصف شکر در آن بگذارید،سپس مقداری قرآن روی آن بخوانید،سپس زیر ستارگان بگذارید و درپوشی آهنی روی آن بگذارید،فردای آن مقداری آب روی آن بریزید و حل کنید و بنوشید.شب دوم یک شکر دیگر به مقدار قبل اضافه کنید،میشود دو و نیم عدد شکر.و اعمال قبل رو تکرار کنید.شب سوم یک عدد دیگر شکر به آن اضافه کنید که میشود سه و نیم عدد و اعمال قبل را تکرار کنید.
ظاهرا مقدار هر شکر به اندازه یک عدد خرماباشد
✅مصرف شش گرم و نیم اسفرزه
✅ آب مصرفی محموم آب جوشیده باشد
✅گوشت کباب شده خوردن
✅سرکه و روغن زیتون خوردن
✅ ۷مرتبه این ذکر را بخوانید بر محموم:
اُعیذُکـَ بالله العظیم، ربُّ العرش العظیم، من شرِّ کُل عِرقٍ نَعّار وَ من شرّ حرّ النّار
✅ رقیه جبرئیل:
بسم الله أرقیک یا محمد،و بسم الله أشفیک،و بسم الله من کل داء یعییک،بسم الله والله شافیک،بسم الله خذها فلتهینک،بسم الله الرحمن الرحیم فلا أقسم بمواقع النجوم لتبرأن بإذن الله.
✅ توسل به حضرت فاطمه زهرا س به این صورت:
هزار مرتبه سوره توحید بخوانید سپس سوال کنید به حق حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
@haram110
✅قصه های #واقعی ازانتقام #الهی ازظالمان
🍃راوی میگوید: برای تعزیه یکی ازخانواده هایی که فرزند جوان خودرا ازدست داده بودند رفتم..
پدر میت خدا رحمتش کند بلند شد و کنارم نشست و دستم را در دست خودش گرفت و گفت: ای فلانی.. این تقاص ظلم و ستمی هست که 30سال قبل مرتکب شده بودم.. وهنوز هم دارم عواقبش و بلا و مصیبتهایش را می چشم..
30سال قبل من در عنفوان جوانی ام بودم مغرور از جوانی و زور بازو.. ماشینی داشتم که به آن فخر میکردم و جلو مردم ویراژ و پزش را میدادم ...
یکی از روزها سگی رادیدم که چندتا از توله هایش هم باهاش بود.. باخودم گفتم بزار یکی از توله هایش را جلو چشمانش با ماشین زیر بگیرم تاعکس العمل و آه و ناله مادرش راببینم.. و همین کار را کردم..
توله سگ بیچاره را لت و پار کردم بطوریکه خون و تکه های گوشتش بر جسم مادرش پاشیده شد.. و مادر بخت برگشته داشت پارس میکرد و فریاد و شیون سر میداد و من نگاهش میکردم و می خندیدم... از آن روز همه بلاها در تعقیب من بود بدون توقف....
هر روز یک مصیبتی برمن نازل میشد.. و آخرین و سخت ترینش دیروز بود که محبوبترین و عزیزترین پسرانم و جگر گوشه ام که تازه ازدبیرستان فارغ شده و آماده ورود به دانشگاه بود و در او همه جوانی و آرزوهایم را می دیدم درجلو چشمانم پرپر شد.
ماشینم را کنار جاده متوقف کرده و او را برای گرفتن چند تا فتوکپی از اونطرف خیابون پیاده کردم و ازشدت حرص و محبتم به او که نگران سلامتی اش بودم خودم شخصا پیاده شدم و ازخلوت بودن خیابون مطمئمن شدم و بهش گفتم حالا ازخیابون رد شو..
ناگهان ماشینی که مثل برق رد میشد جلو چشمانم او را زیر گرفت و خون او لباسم را رنگین کرد.. و من نگاهش میکردم وگریه و آه و ناله سر میدادم..
اونجا بود که به الله قسم همان سگ جگر سوخته در جلو چشمانم ظاهر شد و اون بلایی که 30 سال قبل سرش آوردم بیادم اومد..
🍃 قصه ای سرشار از عبرت که الله از ظالم انتقام مظلوم را میگیرد حتی اگر یک حیوان زبان بسته و سگی باشد ... دیر یازود ...
🔰🔰🔰🔰
@haram110
کارگری که اهالی یکی از روستاهای قزوین بود، به تهران رفته تا با فعالیت و دست رنج خود پولی تهیه کند و به ده خود برگشته و با زن و بچه خود برای امرار معاش از آن پول استفاده نماید.
پس از مدتی کار کردن، پول خوبی به دستش آمد و عازم ده خود گردید.
یک مرد تبهکاری از جریان این کارگر ساده مطلع می شود و تصمیم می گیرد که دنبال او رفته و به هر قیمتی که هست پول او را بدزدد و تصاحب نماید.
کارگر سوار اتومبیل شده و با خوشحالی عازم ده شد، غافل از اینکه مردی بد طینت در کمین اوست.
بعد از آنکه به ده رسید و به خانه خود نزد زن و بچه اش رفت، آن دزد خائن، شبانه به پشت بام می رود و از سوراخی که پشت بام گنبدی شکل خانه های آن ده معمولاً داشته و اطاق آنها نیز دارای چنین سوراخی بود کاملا متوجه آن کارگر می شود.
در این میان می بیند که وی پول را زیر گلیم می گذارد.
با خود می گوید وقتی که آنها خوابیدند، بچه شیرخوار آنها را به حیاط برده و بیدار می کنم و به گریه اش می اندازم.
از صدای گریه او، پدر و مادرش بیرون می آیند.
در همان موقع با شتاب خود را به پول می رسانم و حتما به نتیجه می رسم.
پدر و مادر می خوابند.
نیمه های شب، دزد آرام آرام وارد اطاق شده و بچه شیرخوار را به انتهای حیاطی که وسیع بود آورده و به گریه می اندازد.
در همان جا بچه را می گذارد و خودش را پنهان می نماید.
از گریه بچه، پدر و مادرش بیدار می شوند و از این پیشامد عجیب، وحشت زده و ناراحت با شتاب به سوی بچه می دوند.
در همین وقت، دزد خود را به پول می رساند.
همین که دستش به پول می رسد، زلزله مهیب و سرسام آوری قزوین را می لرزاند.
همان اطاق به روی سر آن دزد خراب می شود و او در میان خروارها خاک و آوار، در حالی که پول را بدست گرفته می میرد.
اهل خانه نجات پیدا می کنند، ولی از این جریان اطلاع ندارند و با خود می گویند دست غیبی ما را نجات داد.
پس از چند روزی که خاک ها را به این طرف و آن طرف ریختند تا اثاثیه خانه و پول را به دست بیاورند، ناگاه چشمشان به جسد آن دزد که پول ها را به دست گرفته می افتد و از راز مطلب واقف می گردند.
🔰🔰🔰🔰
@haram110
🌸 حکمت۱۷۵ #نهج_البلاغه :
🌱 هنگامی که از چیزی می ترسی،
خود را در آن بیفکن، زیرا گاهی ترسیدن از چیزی، از خود آن سخت تر است.
❤️ #امیرالمومنین_علیه_السلام
🔺 @haram110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸این مستند ۳۵ثانیه ای رو اون کسایی که میگن عراقی های میزبان اربعین، همون متجاوزان بعثی هستند ببینند!!
✍موکب داری که برای نجنگیدن با ایران به پای خودشون شلیک میکرد ...
@haram110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استتار باور نکردی...
✅ فتبارک الله احسن الخالقین...
📚 قرآن کریم :
✅ پروردگار شما همان کسی است که به هر موجودی خلقتی که شایسته و در خور او بود عطا کرد.
✅ پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است. پس او را بپرست و در پرستش او شكيبا باش.
آيا براى او همنامى مىشناسى؟
🆔 @haram110
👇#قابل_تامل👇
امام صادق(ع) پرسشهاي زير را از طبيب هندي پرسيدند:
⁉چرا جمجمة سر چند قطعه است؟
⁉چرا موي سر بالاي آن است؟
⁉چرا پيشاني مو ندارد؟
⁉چرا در پيشاني، خطوط و چين وجود دارد؟
⁉چرا ابرو بالاي چشم است؟
⁉چرا دو چشم، مانند بادام است؟
⁉چرا بيني ميان چشمهاست؟
⁉چرا سوراخ بيني در زير آن است؟
⁉چرا لب و سبيل بالاي دهان است؟
⁉چرا مردان ريش دارند؟
⁉چرا دندان پيشين، تيزتر و دندان آسياب، پهن و دندان بادام شكن، بلند است؟
⁉چرا كف دستها مو ندارد؟
⁉چرا ناخن و مو جان ندارند؟
⁉چرا قلب مانند صنوبر است؟
⁉چرا شُش دو تکّه است و در جاي خود حركت ميكند؟
⁉چرا کبد (جگر) خميده است؟
⁉چرا دو زانو به طرف پشت خم و تا ميگردند؟
⁉چرا گامهاي پا ميان تهي است؟
طبيب هندي در پاسخ به تمامي پرسشهاي بالا گفت: نميدانم.
امام فرمود: من علّت اينها را ميدانم. طبيب گفت: بيان كن.
امام فرمود:
✅ جمجمه به دليل اينکه ميان تهي است، از چند قطعه، آفريده شده است و اگر قطعه قطعه نبود، ويران ميشد، بنابراين چون چند قطعه است، ديرتر ميشكند.
✅ مو در قسمت بالاي سر است، چون از ريشة آن روغن به مغز ميرسد و از سر موها كه سوراخ است، بخارها بيرون ميرود و سرما و گرمايي كه به مغز وارد ميشود، دفع ميشود.
✅ پيشاني مو ندارد، براي آنكه روشنايي به چشم برسد.
✅ خطّ و چين پيشاني نيز عرقي را كه از سر ميريزد، نگه ميدارد تا وارد چشمها نشود و انسان بتواند آن را پاك كند، مانند رودخانهها كه آبهاي روي زمين را نگهداري ميكنند.
✅ ابروها بالاي دو چشم قرار دارند تا نور به اندازة کافي به آنها برسد. اي طبيب، نميبيني وقتي شدّت نور زياد است، دست خود را بالاي چشمها ميگيري تا روشني به مقدار کافي به چشمهايت برسد و از زيادي آن پيشگيري كند؟!
✅ بيني بين دو چشم قرار دارد تا روشنايي را بين آنها به طور مساوي تقسيم كند.
✅ چشمها شکل بادام هستند تا ميل دوا در آن فرو برود و بيرون آيد. اگر چشم چهار گوش يا گرد بود، ميل در آن به درستي وارد نميشد و دوا به همه جاي آن نميرسيد و بيماري چشم درمان نميشد.
✅ خداوند سوارخ بيني را در زير آن آفريد تا فضولات مغز از آن پايين بيايد و بو از آن بالا رود. اگر سوراخ بيني در بالا بود، نه فضولات از آن پايين ميآمد و نه بوي چيزي را در مييافت.
✅ سبيل و لب را بالاي دهان آفريد، تا فضولاتي را كه از مغز پايين ميآيد، نگه دارد و خوراك و آشاميدني به آن آلوده نگردد و آدمي بتواند آنها را از آلودگي پاک کند.
✅ براي مردان محاسن (ريش) را آفريد تا نيازي به پوشاندن سر نداشته باشند و مرد و زن از يكديگر مشخّص شوند.
✅ دندانهاي پيشين را تيز آفريد تا گزيدن آسان گردد و دندانهاي آسياب را براي خرد كردن غذا پهن آفريد، و دندان نيش را بلند آفريد تا دندانهاي آسياب را مانند ستوني كه در بنا به كار ميرود، استوار كند.
✅ دو كف دست را بيمو آفريد تا لمس كردن با آنها صورت گيرد. اگر کف دست مو داشت، وقتي انسان به چيزي دست ميکشيد به خوبي آن را حس نميکرد.
✅ مو و ناخن را بي جان آفريد، چون بلند شدن آنها زشت و کوتاه کردن آنها زيباست. اگر جان داشتند، بريدن آنها همراه با درد زيادي بود.
✅ قلب را مانند صنوبر ساخت، چون وارونه است. سر آن را باريك قرار داد تا در ريهها در آيد و از باد زدن، ريه خنك شود.
✅ كبد را خميده آفريد تا شكم را سنگين كند و آن را فشار دهد تا بخارهاي آن بيرون رود.
✅ خم شدن زانو را به طرف عقب قرار داد تا انسان به جهت پيش روي خود راه رود و به همين علّت حركات وي ميانه است و اگر چنين نبود، در راه رفتن ميافتاد.
✅ پا را از سمت زير و دو سوي آن، ميان باريك ساخت، براي آنكه اگر همة پا بر روي زمين قرار ميگرفت، مانند سنگ آسياب سنگين ميشد. سنگ آسياب چون بر سر گردي خود باشد، كودكي آن را بر ميگرداند و هر گاه بر روي زمين بيفتد، مردي قوي به سختي ميتواند آن را بلند كند.»
آن طبيب هندي گفت: اينها را از كجا آموختهاي؟ امام(ع) فرمود: «از پدرانم و ايشان از پيامبر(ص) و او از جبرئيل، امين وحي و او از پروردگار كه مصالح همة اجسام را ميداند.» طبيب هندى كه چنين شخصيت علمى را در عمرش نديده بود، به فكر فرو رفت. آنگاه در حالى كه محو تماشاى سيماى امام بود، چنين لب به سخن گشود:
☝- تصديق مى كنم و شهادت مى دهم كه جز خداى يگانه، خدايى نيست و محمد(ص) فرستاده اوست. به خدا سوگند، تاكنون كسى را در طب، عالم تر از تو نديده ام...
✨اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم✨
منبع: طب الصادق، تحقيق علامه عسكرى، ص 21، به نقل از بحارالانوار، ج 14، ص 478
قطعا حکمت خلقت خداوند در آفرینش اجزاء بدن انسان بسیار بالا تر از این حرف هاست.
هر چه علم پزشکی بیشتر پیشرفت کند ، بیشتر به قدرت و حکمت خداوند در آفرینش انسان پی می برد.
و اینجاست که باید گفت:
فتبارک الله احسن الخالقین
@haram110
آیت الله شبیری زنجانی فرمودند:
چند سالی بود که معنی و تفسیر آیه 73 سوره زمر مرا بخود مشغول نموده بود.
(وَ سِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَی الْجَنَّةِ زُمَرا|(زمر73ً )
یعنی مومنین را به سمت بهشت می کشند .
از خود پرسیدم چرا گفته شده به سمت بهشت میکشند!!
تمام کتب و تفاسیر مختلف را دیدم نتیجه ای حاصل نشد تا اینکه به روایتی از امام صادق علیه السلام در بحار الانوار برخورد نمودم .که می فرماید:
مومنین و دوستان سید الشهدا (ع) در روز حساب از خدا می خواهند قبل از ورود به بهشت مولایشان حسین را ملاقات نمایند .
امام به دیدار محبان می آید .
این ملاقات بسیار طولانی می شود .
امام صادق می فرماید هردو طرف غرق تماشا هستند و هیچکدام چشم بر نمی دارند نه امام محبان خود را رها می کند نه دوستان سید الشهدا از مولای خود دل بر می دارند .
ملاقات آنقدر طولانی می شود که خداوند به مأموران بهشت می فرماید این مومنین و دوستان حسینم را به طرف بهشت بکشید تا ملاقات پایان یابد.
یا ابا عبدالله
تصویر قشنگی ست که در صحنه ی محشر ...
ما دور حسینیم و بهشت است که مات است ...
❤️اللهمَ ارزُقنا زیارت الحسین❤️
@haram110
#پاکسازی_گناهان_بزرگ
🌹 امام رضا(ع)🌹
اشک بر حسین (ع) گناهان بزرگ را فرو می ریزد.
📚بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۴
💞 @haram110