#امام_یار_مهربان
#دلنوشته_مهدوی
....من محبت های غیر تو را ناقص می بینم
تمام شدنی، خودخواهانه
کنار توست که کامل می شود تمام ناقصی ها
و پاک می شود خودخواهی ها!
من تو را کو به کو جستجو می کنم،
تویی که نمی شناسمت و تویی که همه ی زندگی منی!
تویی که مرا می شناسی، می خوانی،می دانی و می نامی!
تویی که دوستم داری
و عزیز
برای من سخت است که همه را ببینم و تو را نبینم!
📚امام من، نرجس شکوریان فرد
•┈••🌿🌹🌿✾🌿🌹🌿••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سخنرانی
💠با امام زمان عج صحبت کنید، با حضرت درد دل کنید
#با_امام_زمان_عج_انس_بگیریم
•┈••🌿🌹🌿✾🌿🌹🌿••┈•
👇👇👇👇
ّ
@haram110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸🍃
✍ امام سجّاد عليه السلام :
حق كسى كه به تو نيكى كرده اين است كه از او تشكر كنى و نيكي اش را به زبان آورى و از وى به خوبى ياد كنى و ميان خود و خداى عزّوجلّ برايش خالصانه دعا كنی ؛
هرگاه چنين كردى بى گمان پنهانى و آشكارا از او تشكر كرده اى.
سپس اگر روزى توانستى نيكى او را جبران كنى ، جبران كن.
📚 خصال ، ص ۵۶۸
°•کپی با ذکر #صلوات آزاد است•°
🍃🌸🍃
🍃@haram110
🍀
ما کلفَت داریم
در صف پمپبنزین ایستادهام و منتظرم تا نوبتم شود.
راننده میانسالی که موهای جوگندمی دارد و کارش در پمپبنزین تمام شده است به سمت مرد گلفروشی که کمی آنطرف تر از پمپها ایستاده است میرود و پنج هزار تومان در دست او میگذارد.
مرد گلها را به سمت راننده میگیرد و درباره قیمت گلها توضیح میدهد.
راننده اصلاً به توضیح مردِ گلفروش توجه نمیکند و به سمت ماشینش برمی گردد. مرد گلفروش با صدای بلند میگوید "آقا گل؟ برنداشتی که". راننده میگوید" گل نمی خوام". مرد گلفروش با تعجب به اسکناس خیره میشود.
در چشمان راننده شعفِ ناشی از لطف در حقِ مرد گلفروش دیده میشود و در چهرۀ مرد گلفروش هم شرمِ ناشی از گدا تلقی شدن.
با مرد گلفروش صحبت میکنم.
به او میگویم که ایکاش پول را نمیگرفت.
او گلایه میکند از اینکه چرا دیگران تصور میکنند که او گداست!
میگوید که خودش شغل گلفروشی را انتخاب کرده و انتظار ندارد که به او پول بدهند ولی گل برندارند. گلایه میکند از اینکه چرا بعضیها با او همچون گدا برخورد میکنند؟
آیا ظاهرش شبیه به گدایان است یا رفتارش؟
این نوع پول دادنها را نه لطف بلکه نوعی تحقیر میداند.
شاید این تحلیل مرا کمی بیرحمانه بدانید ولی فکر میکنم که انگیزه افراد برای پول دادن به نیازمندان؛ همیشه خیرخواهانه نیست.
انگیزههای ظالمانهای در پسِ این رفتار مثبت می تواند وجود داشته باشد.
بعضیها علاقه دارند تا بهعمد حقارت دیگران را به تماشا بنشینند.
اینان درواقع از مشاهده نیاز دیگران به خودشان لذت میبرند.
کمک به دیگری را به معنای نیاز دیگری به کمک تفسیر میکنند و این موقعیت را بسیار دلچسب میدانند.
مانند رهگذری که در حاشیه پیادهرو غذایی به فقراء می دهد ولی نمی رود! میایستد و با شَعفی وصفناپذیر غذا خوردن آنها را تماشا میکند.
او از تماشای نیاز و وابستگی دیگران به خودش لذت میبرد.
اینان پول می دهند تا خودشان را بزرگ و دیگران را حقیر ببینند.
بهراستی در اینگونه موقعیتها کدام طرف نیازمندتر است؟
برخی دیگر با کمک به نیازمندان سعی میکنند تا طبقه اجتماعیِ خود را در ذهنشان ارتقاء دهند.
به بیان بهتر خود را در جایگاه و شأن یک « ارباب سخاوتمند» تصور کنند که کیسۀ زری را به سمت « رعیت» پرتاب می کند.
من ثروتمند و تو فقیر هستی.
دقیقاً مانند برخی از زنان نوکیسهای که به هنگام صحبت با اقوام خود میگویند که خانهشان را «ُکلفَت»، و نه کارگر خدماتی رُفت و روب میکند! ما کلفَت داریم!
ما جزو ثروتمندان هستیم!
ممکن است برخی از افراد در این گروه از وضع مالی مناسبی هم برخوردار نباشند ولی با کمک به نیازمندان این توهم یا خودفریبی را در خود ایجاد میکنند که وضعشان آنقدرها هم بد نیست و (خدا را شکر) میتوانند به دیگران کمک کنند.
درنهایت آنکه کمک به نیازمندان توسط برخی از افراد را مکانیسم روانی «میکروبزدایی از وجدان» میدانم.
این نوع کمکها با هدف کاستن از تلنگرهای گاه و بیگاه وجدان بابت پایمال کردن حقوحقوق سایرین در موقعیتهای مختلف اجتماعی توسط همین افراد میدانم.
گویی این افراد به خودشان میگویند « من در همهجا آدم بدی نیستم. بعضی جاها بد و بعضی جاها خوب هستم». کمک به نیازمندان این توهم یا خودفریبی را در آنان دامن می زند که هنوز انسانیت در وجودشان نمرده است! و به این شکل به خودشان امید می دهند.
👤دکتر فردین علیخواه
جامعه شناس
✳️ هیچ رابطه ی بد #زناشویی با به دنیا امدن کودک خوب نمی شود.
🎗هیچ رابطه ی بد زناشویی با چاق/لاغر شدن خوب نمی شود.
🎗هیچ رابطه بد زناشویی با قطع رابطه با خانواده همسر خوب نمی شود.
🎗هیچ رابطه بد زناشویی به صرف گذر زمان و افزایش سن زوجین خوب نمی شود.
🎗هیچ رابطه بد زناشویی با تزریق ژل،بوتاکس،عمل زیبایی و ... خوب نمی شود.
🔑🔑راه درمان مشکلات خانواده ، اموزش صحیح روابط زناشویی ، تغییر روش زندگی و کمک گرفتن از متخصصین این حوزه است.
#سلسله_احادیث_اهل_بیت_علیهم_السلام_در_باب_روابط_زناشوئی
❣️رابطه ی #جنسی یکی از زیباترین بخش های ازدواج است که در دین مبین اسلام و در احادیث و روایات بسیاری بر چگونگی رابطه ی صحیح جنسی تاکید شده است.
در این سری از مطالب ،مجموعه احادیث گرد آوری شده از ائمه اطهار و پیامبر اسلام ( ص) در مورد #آمیزش_جنسی_صحیح را برای شما گردآوری کرده ایم .امیدواریم راهگشای شما باشد .
🌱شروع رابطه از اولین شب مشترک بودن (#شب_زفاف)
1️⃣-در این اوقات آمیزش نکنید: ۱- بین اذان صبح و طلوع خورشید ۲- بین غروب تا تاریک شدن هوا ۳- هنگام خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی ۴- هنگام زلزله
📕(امام صادق(ع)، همان، ص۹۶)
2️⃣-چون عروس را به خانه آوردید، با محبت و تواضع کفش هایش را در آورده، پاهایش را بشویید آنگاه او را به حجله دعوت کنید. این چنین است که مهر، برکت و رحمت، بر خانه و عروستان سایه میافکند.
📕(پیامبر اکرم(ص)، من لا یحضره الفقیه، ج۳٫ص۳۵۸)
3️⃣-وقتی عروس به حجله آمد به کعبه رو کنید، گیسوان او را نوازش کرده، زلف تاب دارش را به چنگ گیرید و آرام بگویید «خدایا! این امانت توست که به من سپردی. با گفتهی تو او را به خود حلال کردهام، فرزندم را مبارک، پارسا و از پیروان پیامبرت قرار ده و شیطان را از او دور فرما».
📕(امام صادق(ع)، فروع کافی ج۵ ص۵۰۰)
4️⃣- آن گاه وضو سازید، تن و روان خویش را طراوت بخشید، رو به خدای مهربان کنید و دو رکعت نماز عشق به جای آورید. به عروس خود نیز بگویید همین کار را بکند.
📕(امام صادق(ع)، مکارم الاخلاق ص ۲۳۹)
5️⃣- پیش از این که با عروس خویش به بستر زفاف بروید، هدیهای به وی بدهید، با این کار عشق و آرامش را به او هدیه کردهاید.
📕(امام صادق(ع)، وسائل الشیعه ج۲۱۵ ص۱۲)
°•کپی با ذکر #صلوات آزاد است•°
🍃🌸🍃
🍃 @haram110
# ماجرای عجیب ابن زیاد و ماری که در بینی اش بود
«عبیدالله بن زیاد» در کنار شهر موصل به دست ابراهیم بن مالک اشتر، کشته شد، ابراهیم سرهای بریده ابن زیاد و سران دشمن را برای مختار فرستاد، مختار در این هنگام غذا می خورد که سرهای بریده دشمنان را کنار مسند مختار به زمین ریختند. در این هنگام دیدند مار سفیدی در میان سرها پیدا شد و وارد سوراخ بینی ابن زیاد شد و از سوراخ گوش او بیرون آمد، و از سوراخ گوش او وارد گردید و از سوراخ بینی او بیرون آمد، و این عمل چندین بار تکرار گردید.
مختار پس از صرف غذا برخاست با کفشی که در پایش بود به صورت نحس ابن زیاد زد، سپس کفشش را نزد غلامش انداخت و گفت: «این کفش را بشوی که آن را بر صورت کافر نجس نهادم».
مختار سرهای نحس دشمنان را برای محمد حنفیّه در حجاز فرستاد، محمد حنفیّه سر ابن زیاد را نزد امام سجاد (ع) فرستاد، امام سجاد در آن وقت، غذا می خورد، فرمود: روزی سر مقدس پدرم را نزد ابن زیاد آوردند، او غذا می خورد، عرض کردم: خدایا مرا نمیران تا اینکه سر بریده ابن زیاد را در کنار سفره ام که غذا می خورم بنگرم، حمد و سپاس خدا را که دعایم را اکنون به استجابت رسانیده است.
نکته قابل توجه اینکه مرحوم حاج شیخ عباس محدث قمی می نویسد: آن مار، مکرر از بینی ابن زیاد وارد می شد و از گوش او بیرون می آمد، و تماشاچیان می گفتند: قََد جائت قَد جائت: «مار باز آمد، مار باز آمد» و می نویسد: همان هنگام که ابن زیاد در مجلس خود با چوب خیزران مکرر بر لب و دندان امام حسین (ع) می زد، شاید بر اساس تجسم اعمال، همان چوب خیزران (در عالم برزخ) به صورت مار درآمده و مکرر از بینی او وارد می شده و از سوراخ گوش او بیرون می آمده، تا در همین دنیا، مردم مجازات ننگینش را ببینند.
📚منابع:
1- منتهی الآمال، ج1: 299.
2- بحارالانوار، ج6: 248؛ 45: 334- 336.
3- عالم برزخ در چند قدمی ما: 172- 175.
★°•❉•°☆
@haram110
✨﷽✨
💥براے مجرد ها :
👈حواسمون باشه تو زمان مجردی داریم چیکار میکنیم ...
🔸از هر دستی بدی از همون دست میگیری ...
🔸اگه به نامحرم نگاه کردی ؛
🔸اگه با نامحرم چت کردی ؛
🔸اگه بهش لبخند زدی ؛ پس بپذیر که همسر آیندت هم این کارارو انجام بده!!!
✍زمان مجردی امتحان بزرگی برای انسانه ...
شاید خدا میخواد ببینه چیکار میکنی که به نسبت تلاش و عملت روزیت کنه !
حواست باشه . . . .
🔹شاید یه لبخند
🔹شاید یه نگاه حرام
🔹شاید یه چت ؛ یه دایرکت ؛
🔹ازدواجت رو به تاخیر بندازه ...
🔹شاید لیاقت داشتن همسر خوبی که خدا برات مقدر کرده بوده رو با همین اشتباهات از دست بدی ...
♡همسر یعنی همسفر تا بهشت ♡
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃
هر روز معرفی یکی از 30 نفر از ملعون ترین و خبیث ترین نفراتی که در واقعه کربلا بیشترین ظلم را به امام حسین علیه السلام و یاران و اهل بیتش وارد کردند👇👇
#عمرو_بن_صبیح_صیداوی لعنت الله علیه
نامش به گونه های عمرو بن صبیح صیداوی، صدایی، عمرو بن صبح و ... در تاریخ ذکر شده است.
جنایاتش:
بیشتر مورخین گفته اند که روز عاشورا سال 61 هـ.ق، در سرزمین کربلا، یکی از فرزندان حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام بنام عبدالله (عبیدالله) و مادرش رقیه دختر علی بن ابیطالب علیه السلام به جنگ و مبارزه با دشمن آمد که عمرو بن صبیح تیری به طرف او پرتاب کرد.
عبدالله دستش را بر پیشانی خود سپر کرد، اما آن تیر دست او را آن چنان بر پیشانی جوان بیست و چند ساله دوخت که عبدالله دیگر نتوانست دستش را حرکت دهد و با تير ديگر، قلب او را نشانه گرفت، آن گاه ملعون دیگری، نیزه ای به قلب مبارکش زد و او شهید شد.
هم دستش را زید بن ورقاء جهنی و به نقلی اسد بن مالک گفته اند.
به هر حال همه بر این که عمرو بن صبیح قاتل و کشنده بنی هاشم بوده، اتفاق نظر دارند.
بعد از شهادت حضرت امام حسین علیه السلام، او به فرمان عمر بن سعد همراه با دیگر اشقیا، با اسب بر بدن مطهر آن حضرت تاخته و استخوان سینه و پشت و پهلو را در هم شکستند و وقتی به کوفه رسیدند، نزد عبیدالله بن زیاد اظهار خوش خدمتی کرده و جایزه اندکی گرفتند.
سرنوشت او:
عمرو بن صبیح، در زمان قیام مختار ثقفی، به دستور او توسط عبدالله بن کامل دستگیر شد.
شب هنگام که در پشت بام منزلش خوابیده و شمشیرش را زیر بالین گذاشته بود، ماموران مختار خانه اش را محاصره کردند.
او که ناگهان خود را در محاصره شدید دید، خواست شمشیرش را بر دارد، اما مأموران زودتر آن را برداشته بودند.
او را نزد مختار آوردند؛ ادعا می کرد که من در کربلا بودم و بعضی از یاران حسین بن علی علیه السلام را با نیزه زدم و زخمی کردم ولی کسی را نکشتم.
به دستور مختار، او زندانی شد و صبح فردا، در مجلس بزرگی که تشکیل شده بود، او و همراهانش را دست بسته به قصر آوردند تا محاکمه کنند.
عمرو فریاد زد:
ای مردم کافر و فاجر (خطاب به اصحاب مختار) اگر شمشیر در دستم بود می دیدید که قوت بازویم چه قدر است و اکنون که باید کشته شوم همین بهتر که شما مرا بکشید زیرا بدترین خلق خدایید.
پس با هتاکی، سیلی به صورت عبدالله بن کامل زد.
وی از حماقت و حمله او خندید و دست او را گرفت و به مختار گفت:
امیر، این مرد مدعی است که در کربلا فقط با نیزه بعضی از اصحاب حسین علیه السلام را زخمی کرده، چه دستور می دهید؟
مختار دستور داد نیزه داران آمدند و آن قدر نیزه بر او زدند، تا به هلاکت رسید.
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، در زیارت شهداء از ناحیه مقدسه، او را لعنت می کند آن جا که می فرماید:
السلام علی ابی عبدالله (عبیدالله) بن مسلم بن عقیل، و خداوند قاتل و تیرانداز او، عمرو بن صبیح صیداوی را لعنت کند.
بر #عمرو_بن_صبیح_صیداوی تا قیامت لعنت
✨یا علی✨
"رمان #پلاک_پنهان
#قسمت_سی_و_چهار
از ماشین پیاده شد و وارد دانشگاه شد،تصمیم گرفت که خودش شخصا به دانشگاه بیاید و رویا رضایی،که بعد از صحبت با سمانه به او مشکوک شده بود ،را ببیند.
وارد دفتر شد ،کمی جلوتر چشمش به در اتاقی افتاد که بر روی آن با خط زیبایی
کلمه ی فرهنگی نوشته بودند افتاد.
دستگیره را فشار داد و وارد اتاق شد،با دیدن خانمی که پشت سیستم نشسته بود قدمی برگشت!
ــ معذرت میخوام ،فکر کردم اتاق خانم حسینی هستش
خانم از جایش بلند شد:
ــ بله اتاق خانم حسینی هستند ،بفرمایید
کمیل که حدس می زد این خانم رویا رضایی باشد قدمی جلو گذاشت و گفت:
ــ خودشون نیستن؟
ــ نه مسافرتن،بفرمایید کاری هست در خدمتم
ــ ببخشید میتونم بپرسم شما کی هستید؟
ــ رضایی هستم،مسئول علمی
ــ خانم رضایی خانم حسینی کجا هستن؟
ــ مسافرت
کمیل با تعجب پرسید:
ــ مسافرت
ــ بله،ببخشید شما؟
ــ از اداره اڱاهی هستم.
با شنیدن اسم اداره اگاهی برگه هایی که در دست رویا بودند بر زمین افتادند ،کمیل به چهره رنگ پریده اش خیره شد،رویا سریع خم شد و با دستان لرزان برگه ها را جمع کرد.
کمیل منتظر ماند تا برگه هایش را جمع کند،رویا برگه ها را در پوشه گذاشت و آرام معذرت خواهی کرد.
ــ چرا گفتید مسافرته؟
ــ خب ،خیلی ارباب رجوع داشتند،یه مدته هم نیستن گفتیم شاید رفته باشن
مسافرت
ــ خانم سمانه حسینی چطور خانمی بودند؟
ــ نمیدونم خوب بودن،اما یه مدت بود مشکوک میزد،نمیدونم چش بود
ــ شما شخصی به اسم بشیری میشناسید؟
کمیل لحظه ای ترس را در چشمانش دید،ولی سریع حفظ ظاهر کرد و با آرامش گفت:
ــ بله،از فعالین اینجا هستن.
ــ آخرین بار کی دیدینشون؟
ــ دارید از من بازجویی میکنید ؟
ــ اگر بازجویی بود الان دستبند به دست توی کلانتری این سوالاتو از شما میپرسیدم
رویا ترجیح داد جوابش را بدهد تا اینکه پایش به آنجا باز شود.
ــ یک روز قبل انتخابات
ــ یعنی روز انتخابات ندیدنشون؟
ــ نه
ــ این مدت چی؟
ــ نه نیومدن دانشگاه
ــ یک سوال دیگه
ــ بفر مایید
ــ شما تو اتاق خانم حسینی چیکار میکنید
ــ سیستمم مشکل داشت روشن نمیشه،برای همین اومدم از این سیستم استفاده
کردم ،ببخشید چیزی شده شما این سوالاتو میپرسید؟
کمیل سری تکان داد و از جایش بلند شد.
ــ نخیر،ممنونم خانم رضایی،با اجازه
ــ خواهش میکنم وظیفه بود،بسلامت
کمیل از اتاق بیرون رفت و از کنار اتاقی که در آن باز بود گذشت،متوجه سیستم
روشنی شد،نگاهی به نوشته ی روی در انداخت با دیدن کلمه ی علمی پوزخندی
زد،سریع از دانشگاه بیرون رفت و پیامی برای امیرعلی فرستاد.
ــ سلام.فیلمای دوربینای دانشگاه بخصوص اطراف دفترو بگیر و بررسی کن
کمیل پرونده را روی میز گذاشت و کتش را درآورد،که در بعداز تقه ای باز شد،و امیر
علی در چارچوب در نمایان شد.
ــ سلام،کجا بودی؟
ــ سلام دانشگاه،فیلما چی شد؟
ــ فرستادم بچه ها فیلمارو بیارن تا بشینیم روشون کار کنیم
ــ خوبه
ــ برا چی رفتی دانشگاه؟؟
ــ برای این
و عکسی از پرونده بیرون آورد و روبه روی امیرعلی گرفت!
ــ این کیه؟
ــ رویا رضایی
ــ کی هست؟
ــ مسئول علمی دفتر دانشگاه
ــ خب؟
ــ روز انتخابات رویا رضایی به خانم حسینی زنگ میزنه که بیاد سیستمو درست کنه
،خانم حسینی که میره سیستمو درست کنه میبینه سیستم مشکلش خیلی ساده
است ،تو این مدت گوشیش و کیفش تو اتاقش بوده و اون تو اتاق رضایی،
ــ خب چه ربطی داره؟
ــ خانم حسینی دقیقا ساعتی که پیام از گوشیش ارسال میشه اون تو اتاق رضایی
بوده و یه چیز دیگه
ــ اون ساعت سهرابی تو دفتر بوده یعنی فقط رضایی و سهرابی.
ــ منظور؟
کمیل برگه ی دیگری از پرونده در آورد و نشان امیرعلی داد:
ــ رشته ی رویا رضایی کامپیوتر بوده،پس از پس یک مشکل کوچیک برمیومده،
ــ پس میگی ،کار سهرابی بوده اون پیام؟
ــ هنوز معلوم نیست.فیلماروچک کن ببین رضایی روز انتخابات با بشیری برخوردی
داشته با نه؟
ــ چطور؟
ــ چون ازش پرسیدم گفت آخرین بار اونو یک روز قبل انتخابات دیده،ببین واقعا
برخوردی نداشتن؟چون بشیری یک روز بعد انتخابات بودش
ــ باشه چک میکنم
ــ امیرعلی من به رضایی خیلی مشکوکم
ــ چطور؟
ــ تو اتاق حسینی پا سیستم نشسته بود اول ریلکس بود وقتی بهش گفتم که از
اداره اگاهی اومدم هول کرد و برگه هایی که تو دستش بدند ریختن روی زمین،اما زود خودشو جمع کرد و دوباره ریلکس شد،از خانم حسینی پرسیدم ،اول خوبشو گفت بعد بدیشو،گفت که به همه گفتیم مسافرته،وقتی هم ازش پرسیدم چرا اینجایی،گفت سیستم اتاقم خرابه روشن نمیشه وقتی اومدم بیرون در اتاقش باز بود سیستم روشن بود و اتقفاقا صفحه ی گوگل باز بود،بعد اخر از من پرسید که برا خانم حسینی اتفاقی
افتاده که سوال میپرسید؟یعنی اونا از دستگیری خانم حسینی چیزی میدونستن
ـــ این دیگه خیلی مشکوکه،ازتو کارتی نخواست؟
ــ نه اونقدر ترسیده بود اوایل،که یادش رفت کارت شناسایی ببینه
ــ من تا فردا صبح گزارش فیلمارو به دستت میرسونم.
ــ یه گزارش از رویا صادقی میخوام،کی هست ؟کجاییه؟فعالیتاش چی بود کلا یه گزارش کامل
ــ باشه
امیرعلی به سمت در رفت،قبل از خروج برگشت و گفت:
ــ راستی،شنیدم با خان داییت دوباره همکار شدیم
ــ درست شنیدی
ادامه دارد...
نویسنده : #فاطمه_امیری
💎👌💎 آیا می خواهید، قبر مطهّر و شریف حضرت مجتبی علیه السلام را در کنار قبرستان بقیع، زیارت کنید؟
به اطلاع دوستان و سروران می رساند که سایت الکفیل، برای زیارت حضرت مجتبی علیه السلام در سالروز شهادت آن بزرگوار در روز هفتم ماه صفر، ثبت نام می کند. پس با ثبت نام در آدرس زیر، آن حضرت را به نیابت از مولایمان حضرت ولی عصر علیه السلام زیارت کنیم.
https://alkafeel.net/zyara/
توجه: از طرف سایت، یک نفر زیارت می کند و نمازمی خواند و سپس برای کسانی که ثبت نام کرده اند، اتمام زیارت اعلام می شود.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
✅✅✅ بعضی از ویژگی های اخلاقی حضرت مجتبی علیه السلام از زبان ائمّه معصومین علیهم السلام
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام: حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ علیهماالسلام أَنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیهماالسلام كَانَ أَعْبَدَ النَّاسِ فِي زَمَانِهِ وَ أَزْهَدَهُمْ وَ أَفْضَلَهُمْ، وَ كَانَ إِذَا حَجَّ حَجَّ مَاشِياً، وَ رُبَّمَا مَشَى حَافِياً، وَ كَانَ إِذَا ذَكَرَ الْمَوْتَ بَكَى، وَ إِذَا ذَكَرَ الْقَبْرَ بَكَى، وَ إِذَا ذَكَرَ الْبَعْثَ وَ النُّشُورَ بَكَى، وَ إِذَا ذَكَرَ الْمَمَرَّ عَلَى الصِّرَاطِ بَكَى، وَ إِذَا ذَكَرَ الْعَرْضَ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ شَهَقَ شَهْقَةً يُغْشَى عَلَيْهِ مِنْهَا، وَ كَانَ إِذَا قَامَ فِي صَلَاتِهِ تَرْتَعِدُ فَرَائِصُهُ بَيْنَ يَدَيْ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ كَانَ إِذَا ذَكَرَ الْجَنَّةَ وَ النَّارَ اضْطَرَبَ اضْطِرَابَ السَّلِيمِ، وَ سَأَلَ اللَّهَ الْجَنَّةَ، وَ تَعَوَّذَ بِهِ مِنَ النَّارِ. وَ كَانَ علیه السلام لَا يَقْرَأُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ "يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا: إِلَّا قَالَ: «لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ». وَ لَمْ يُرَ فِي شَيْءٍ مِنْ أَحْوَالِهِ إِلَّا ذَاكِراً لِلَّهِ سُبْحَانَهُ؛ وَ كَانَ أَصْدَقَ النَّاسِ لَهْجَةً وَ أَفْصَحَهُمْ مَنْطِقاً. (بحار الأنوار، ج43، ص331 به نقل از امالی صدوق)
حضرت صادق علیه السلام از پدرش از حضرت سجّاد علیهماالسلام السلام نقل می کنند که فرمود: حسن بن علیّ أبی طالب علیهماالسلام در زمان خود عابدترين و زاهدترين و برترين مردم به شمار مي رفت. هر گاه به حجّ می رفت، پياده مي رفت. و چه بسا مى شد كه پاى برهنه مي رفت. هر گاه ياد مرگ مى كرد،گريان مى شد، هر وقت ياد قبر می کرد، اشك مي ريخت. هر گاه به یاد بر انگيخته شدن در محشر می افتاد، گريه مي كرد. هر وقت به ياد عبور از صراط مى افتاد، گريان مى شد. هر وقت به ياد آن موقعى مى آمد كه براى حساب، نزد خدا خواهد رفت، طورى فریاد و نعره می کشید كه غش مى كرد. هر گاه براى نماز قيام مى نمود، اعضايش در مقابل خدا مي لرزيد. هر وقت به یاد بهشت و دوزخ مىافتاد، مثل شخص مار گزيده مضطرب مي شد و به هم می پیچید و از خدا تقاضاى بهشت می کرد و از جهنّم، بيزارى می جست. هرگاه حسن بن علی عليه السّلام به آيه "يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا" مي رسيد مي فرمود: «لبّيك! اللهمّ لبّيك!». آن حضرت جز در حال ذكر و ياد خدا مشاهده نگردید. ایشان از همه مردم راستگوتر و فصيح تر بود.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
😡🥤توطئه معاویه برای قتل حضرت مجتبی علیه السلام
رُوِيَ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام: أَنَّ الْحَسَنَ علیه السلام قَالَ لِأَهْلِ بَيْتِهِ: إِنِّي أَمُوتُ بِالسَّمِّ كَمَا مَاتَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله. فَقَالُوا: وَ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ؟ قَالَ: امْرَأَتِي جَعْدَةُ بِنْتُ الْأَشْعَثِ بْنِ قَيْسٍ، فَإِنَّ مُعَاوِيَةَ يَدُسُّ إِلَيْهَا وَ يَأْمُرُهَا بِذَلِكَ. ... فَمَا ذَهَبَتِ الْأَيَّامُ حَتَّى بَعَثَ إِلَيْهَا مُعَاوِيَةُ مَالًا جَسِيماً وَ جَعَلَ يُمَنِّيهَا بِأَنْ يُعْطِيَهَا مِائَةَ أَلْفِ دِرْهَمٍ أَيْضاً وَ يُزَوِّجَهَا مِنْ يَزِيدَ وَ حَمَلَ إِلَيْهَا شَرْبَةَ سَمٍّ لِتَسْقِيَهَا الْحَسَنَ. فَانْصَرَفَ إِلَى مَنْزِلِهِ وَ هُوَ صَائِمٌ فَأَخْرَجَتْ لَهُ وَقْتَ الْإِفْطَارِ وَ كَانَ يَوْماً حَارّاً شَرْبَةَ لَبَنٍ، وَ قَدْ أَلْقَتْ فِيهَا ذَلِكَ السَّمَّ فَشَرِبَهَا وَ قَالَ: يَا عَدُوَّةَ اللَّهِ! قَتَلْتِينِي قَتَلَكِ اللَّهُ، وَ اللَّهِ لَا تُصِيبِينَ مِنِّي خَلَفاً وَ لَقَدْ غَرَّكِ وَ سَخِرَ مِنْكِ، وَ اللَّهُ يُخْزِيكِ وَ يُخْزِيهِ. فَمَكَثَ علیه السلام يَوْمَيْنِ ثُمَّ مَضَى. فَغَدَرَ مُعَاوِيَةُ بِهَا وَ لَمْ يَفِ لَهَا بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهِ.
(الخرائج، ج1، ص241-242)
حضرت صادق علیه السلام از اجدادش روايت كرده است كه حضرت مجتبی عليه السّلام به خانواده اش فرمود: من به وسيله سمّ كشته می شوم همانگونه که رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله با سم كشته شد. پرسيدند: چه كسى به شما سمّ می خوراند؟ فرمود: همسرم جعده دختر اشعث. معاويه به او نیرنگ می زند و او را مأمور به اين كار می كند. ... چند روزى سپرى شده بود كه معاويه براى جعده مالى فرستاد و در ضمن، به او وعده داد كه اگر امام را شهيد نمايى، صد هزار درهم ديگر به تو می دهم و تو را به ازدواج فرزندم يزيد در می آورم. پس به جعده شربت سمّى داد تا به حضرت بخوراند. در يكى از روزهايى كه هوا گرم بود و حضرت روزه داشت، براى افطار به منزل تشريف آورد. جعده سمّ را در شير ريخت و برای افطار مقابل حضرت قرار داد. امام آن را نوشيد و فرمود: اى دشمن خدا! مرا كشتى، خدا تو را بكشد. به خدا قسم! بعد از من خيرى نخواهى ديد و معاويه به تو نيرنگ زده است و خداوند تو و معاويه را خوار خواهد نمود. بعد از گذشت دو روز، حضرت به شهادت رسيد. و معاويه نيز به وعده هاى خود وفا نكرد.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🌑😢ماجرای تدفین حضرت مجتبی علیه السلام در حرم بقیع
مرحوم علامه مجلسی در «جلاء العیون»، ماجرای تدفین حضرت مجتبی علیه السلام را بدینگونه نقل می کند:
هنگامی که زمان شهادت حسن بن علی علیه السلام رسید، به برادرش حسین بن علی علیه السلام وصیت نمود: وقتی من از دنیا رفتم، مرا غسل ده، کفن کن، نماز بخوان و به نزد جدّم رسول خدا صلّی الله علیه و آله ببر و در کنار ایشان دفن کن، زیرا من نسبت به کسانی که در آنجا بی اجازه رسول خدا صلّی الله علیه و آله دفن شده اند، سزاوارترم. اما اگر آن زن (یعنی عایشه)، مانع شد، تو را سوگند می دهم که نگذاری خونی بر زمین ریخته شود.
ابن عبّاس گفت: وقتی حضرت مجتبی علیه السلام از دنیا رفت، حسین بن علی عليه السّلام مرا و عبد اللّه بن جعفر را و على پسر مرا طلبيد، آن حضرت را غسل داد و خواست كه در روضه منوّره حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را بگشايد و آن حضرت را داخل كند، امّا مروان ملعون به همراه فرزندان عثمان و فرزندان ابوسفيان و ساير بنى اميّه مانع شدند و گفتند: عثمانِ مظلوم به بدترين حال در بقيع دفن شود، حال چگونه حسن در کنار رسول خدا دفن شود؟! هرگز این کار انجام نخواهد شد تا نيزه ها و شمشيرها شكسته شود، و جعبه ها از تير خالى شود. پس مروان بر استر خود سوار شد، و به نزد عايشه رفت و گفت: حسين برادر خود را آورده است كه در کنار پيغمبر دفن كند. اگر او را دفن كند، افتخار پدر تو (ابوبکر) و عمر تا روز قيامت می رود. عايشه گفت: چه كنم؟ مروان گفت: بيا و مانع شو، گفت: چگونه مانع شوم؟ مروان از استرش پیاده شد و عایشه را بر استر خود سوار كرد و به نزد قبر حضرت رسول آورد، در حالی که عایشه فرياد می كرد و بنى اميّه را تحريص می کرد كه: مگذاريد حسن را در پهلوى جدّش دفن كنند.
ابن عبّاس گفت: ناگاه صداها شنيديم و دیدیم شخصى می آید که اثر شرّ و فتنه از او ظاهر است. چون نظر كرديم ديديم عايشه با چهل كس سوار است و می آيد و مردم را تحريص بر قتال می نمايد. وقتی چشمش به من افتاد، به من گفت: اى پسر عبّاس! بر من جرأت کرده ای و مرا آزار می دهی؟ می خواهید كسى را داخل خانه من كنيد كه من او را نمی خواهم و دوستش ندارم؟ گفتم: وا سوأتاه! يك روز بر شتر سوار می شوى و يك روز بر استر، می خواهى نور خدا را فرونشانى و با دوستان خدا جنگ كنى و ميان رسول خدا و دوست او حايل شوى؟ پس عایشه نزد قبر آمد، خود را از استر افكند و فرياد زد: به خدا سوگند! تا يك مو در سر من هست، نمی گذارم حسن را در اينجا دفن كنيد.
پس جنازه آن حضرت را تير باران كرد، تا آن كه هفتاد تير از جنازه آن حضرت بيرون كشيدند. بنى هاشم خواستند شمشيرها بكشند و جنگ كنند، اما سیدالشهدا علیه السلام فرمود: شما را به خدا سوگند می دهم كه وصيّت برادر مرا ضايع مكنيد، چنين مكنيد كه خونی ريخته شود، و به ایشان فرمود: اگر وصيّت برادر من نبود هرآينه او را دفن می كردم و بينی هاى شما را بر خاك می ماليدم. پس آن حضرت را بردند و در بقيع، نزد جدّه خود فاطمه بنت اسد دفن كردند.
(جلاءالعیون، ص468-470)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
😓😥😥👊🏾 ماجرای دفن حضرت مجتبی علیه السلام به نقل از کتاب شریف کافی
محمد بن مسلم از حضرت باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود: هنگامى كه حسن بن على علیه السلام به حالت احتضار درآمد، به برادرش حسین علیه السلام فرمود: «برادرم! به تو وصیتى مىكنم، آن را حفظ كن، زمانى كه من از دنیا رفتم، جنازهام را آماده دفن كن، سپس مرا به سوى رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله ببر تا با او تجدید عهدى كنم، آنگاه مرا به جانب مادرم فاطمه علیها السلام برگردان، سپس مرا ببر و در بقیع دفن كن و بدان كه از طرف حمیرا- كه مردم از زشتكارى و دشمنى او با خدا و پیغمبر و ما خاندان آگاهند- مصیبتى به من مى رسد».
وقتى حسن بن علی علیه السلام وفات كرد و روى تابوتش گذاردند، او را به جایى كه پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله بر جنازهها نماز مى خواند بردند، و حسین بن علی بر جنازه نماز گذارد. زمانى كه نمازش تمام شد داخل مسجد بردند. هنگامى كه آن حضرت را بر سر قبر رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نگاه داشتند، به عایشه خبر دادند که: بنى هاشم جنازه حسن بن على علیهما السلام را آوردهاند تا در كنار رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله دفن كنند. پس عایشه بر استرى زین كرده نشست و سریع خود را به آن جا رساند. او نخستین زنى بود كه بعد از اسلام بر زین نشست و ایستاد و گفت: فرزند خود را از خانه من بیرون برید كه نباید در اینجا چیزى دفن شود و حجاب پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله دریده شود.
حسین بن على علیه السلام فرمود: تو و پدرت از پیش حجاب پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله را دریدید و تو در خانه پیغمبر كسى را در آوردى كه دوست نداشت نزدیك او باشد و خدا از این كار، از تو باز خواست مىكند. همانا برادرم به من امر كرد كه جنازهاش را نزدیك پدرش رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله ببرم تا با او تجدید عهد كند، و بدان كه برادر من از همه مردم به خدا و رسولش و معنى قرآن داناتر بود و نیز او داناتر از این بود كه پرده رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله را پاره كند، زیرا خداى تبارك و تعالى می فرماید: «اى كسانى كه ایمان آوردهاید، تا به شما اجازه ندادهاند به خانه پیغمبر وارد نشوید.» و تو بدون اجازه پیغمبر، مردانى را به خانه او راه دادى. خداى عزّوجلّ می فرماید: «اى كسانى كه ایمان آوردهاید! صداى خود را فراتر از صداى پیامبر نكنید» در صورتى كه به جان خودم سوگند كه تو به خاطر پدرت و فاروقش بغل گوش پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله كلنگ ها زدى؛ با آن كه خداى عز و جل فرموده: «آنها كه صداى خود را نزد رسول خدا كوتاه مىكنند همان كسانى هستند كه خداوند دل هایشان را براى تقوا خالص نموده است». به جان خودم كه پدرت و فاروقش به سبب نزدیك كردن خودشان به پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله او را آزار دادند و آن حقى را كه خدا با زبان پیغمبرش به آنها امر كرده بود، رعایت نكردند؛ زیرا خدا مقرر فرموده كه آنچه نسبت به مؤمنین در حال زنده بودنشان حرام است در حال مرده بودن آنها هم حرامست. به خدا اى عایشه! اگر چه تو نمی خواهی حسن نزد پدرش رسول خدا صلّی الله علیه و آله دفن شود- در حالی که از نظر ما خدا آن را جایز كرده است- (ای کاش) مىفهمیدى كه او بزودی به رغم انف تو در آنجا دفن می شود.
سپس محمد بن حنفیه رشته سخن را به دست گرفت و فرمود: اى عایشه! یك روز بر استر مىنشینى و یك روز (در جنگ جمل) بر شتر مى نشینى؟! تو به علت دشمنى و عداوتى كه با بنى هاشم دارى، نه مالك نفس خودت هستى و نه در زمین قرار مى گیرى.
عایشه رو به او كرد و گفت: پسر حنفیه! اینها فرزندان فاطمه اند كه سخن مى گویند، تو چه می گویى؟!
حسین بن علی علیه السلام پاسخ فرمود: محمد را از بنى فاطمه به كجا دور می كنى؟ به خدا كه او زاده سه فاطمه است: 1. فاطمه دختر عمران (مادر ابو طالب)؛ 2. فاطمه بنت اسد (مادر امیر المؤمنین علیه السلام)؛ 3. فاطمه دختر زائدة (مادر عبد المطلب).
پس عایشه به حسین بن علی علیه السلام گفت: پسر خود را دور كنید و ببریدش كه شما مردمى هستید كه همواره به دنبال دشمنى كردن هستید. پس حسین بن علی علیه السلام به جانب قبر مادرش رفت و جنازه حسن بن علی را بیرون آورد و در بقیع دفن كرد. (الکافی، ج1، ص 302-303)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🌑🗣 سلام بر حضرت مجتبی علیه السلام به نیابت از مولایمان، حضرت صاحب الزّمان علیه السلام
مرحوم علامه مجلسی زیارت شریفی را به نقل از مرحوم سید بن طاووس برای حضرت مجتبی علیه السلام نقل می کند که خواندن این زیارت به نیابت از مولایمان حضرت صاحب الزّمان علیه السلام در روز شهادت آن حضرت توصیه می شود:
السَّلَامُ عَلَى السِّبْطِ الثِّقَةِ الْمُرْتَضَى، وَ ابْنِ الْوَصِيِّ الْمَرْضِيِّ، الْمَقْتُولِ الْمَسْمُومِ، وَ الزَّكِيِّ الْمَظْلُومِ، وَ سِبْطِ الرَّسُولِ وَ ابْنِ الْبَتُولِ.
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدِي يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ ابْنَ حُجَّتِهِ، وَ أَخَا حُجَّتِهِ.
السَّلَامُ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْإِمَامِ الثِّقَةِ الْمُرْتَضَى، وَ دَاعِي الْأُمَّةِ الْمُجْتَبَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ، خَلِيفَةِ الصَّادِقِ، وَ الْأَمِينِ السَّابِقِ، الْعَامِلِ بِالْحَقِّ، وَ الْقَائِلِ لِلصِّدْقِ، وَ الْإِمَامِ الْمُقَدَّمِ، وَ الْوَلِيِّ الْمُكَرَّمِ، وَ جَوْزِ الْبِلَادِ، وَ غَيْثِ الْعِبَادِ، أَطْيَبَ وَ أَفْضَلَ وَ أَحْسَنَ وَ أَكْمَلَ وَ أَزْكَى وَ أَنْمَى مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ وَ أَحِبَّائِكَ، صَلَاةً تُبَيِّضُ بِهَا وَجْهَهُ، وَ تُطَيِّبُ بِهَا رُوحَهُ، وَ تُكْرِمُ بِهَا شَأْنَهُ، وَ تُعْلِي بِهَا مَكَانَهُ، وَ تُعَظِّمُ بِهَا شَرَفَهُ، وَ تُزَيِّنُ بِهَا غُرَفَهُ، وَ تُشَرِّفُ بِهَا مَنْزِلَتَهُ فِي دَارِ الْقَرَارِ فِي أَعْلَى عِلِّيِّينَ، فِي مَحَلِّ الْأَبْرَارِ مَعَ آبَائِهِ الصَّادِقِينَ الْأَخْيَارِ.
فَقَدْ عَمِلَ بِطَاعَتِكَ، وَ نَهَى عَنْ مَعْصِيَتِكَ، وَ فَارَقَ الْغَدْرَ، وَ نَهَى عَنِ الشَّرِّ، وَ أَحَبَّ الْمُؤْمِنِينَ، وَ أَبْعَدَ الْفَاسِقِينَ، وَ كَانَ لَهُ أَمَدٌ، وَ لَمْ يَكُنْ مَعَهُ أَحَدٌ، وَ لَمْ يَتِمَّ لَهُ عَدَدٌ فَلَزِمَ عَنْ أَبِيهِ الْوَصِيَّةَ، وَ دَفَعَ عَنِ الْإِسْلَامِ الْبَلِيَّةَ. فَلَمَّا خَافَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ الْفِتَنَ، رَكَنَ إِلَى الَّذِي إِلَيْهِ رَكَنَ، وَ كَانَ بِمَا أَتَى عَالِماً، وَ عَنْ دِينِهِ غَيْرَ نَائِمٍ، فَعَبَدَكَ بِالاجْتِهَادِ، وَ لَمْ يَقْنَعْ بِالاقْتِصَادِ، فَأَثْبَتَ الدِّينَ وَ مَضَى عَلَى الْيَقِينِ.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اجْزِهِ عَنَّا أَفْضَلَ جَزَاءِ الصَّادِقِينَ، الدُّعَاةِ الْمُجْتَهِدِينَ، الْقَادَةِ الْمُعَلِّمِينَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ فِي الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ، وَ أَبْلِغْهُمْ عَنَّا السَّلَامَ وَ ارْدُدْ عَلَيْنَا مِنْهُمُ السَّلَامَ، وَ السَّلَامُ عَلَيْهِمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ. (بحار الأنوار، ج102، ص220-221 به نقل از فلاح السّائل)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙏🏼🌑 صلوات بر حضرت مجتبی و حضرت سیّدالشهدا عليهما السلام منقول از حضرت عسکری علیه السلام
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ، عَبْدَيْكَ وَ وَلِيَّيْكَ، وَ ابْنَيْ رَسُولِكَ، وَ سِبْطَيِ الرَّحْمَةِ، وَ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلادِ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ سَيِّدِ النَّبِيِّينَ وَ وَصِيِّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ. أَشْهَدُ أَنَّكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ أَمِينُ اللَّهِ وَ ابْنُ أَمِينِهِ، عِشْتَ مَظْلُوماً وَ مَضَيْتَ شَهِيداً، وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ الْإِمَامُ الزَّكِيُّ الْهَادِي الْمَهْدِيُّ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ وَ بَلِّغْ رُوحَهُ وَ جَسَدَهُ عَنِّي فِي هَذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَ السَّلامِ.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ، قَتِيلِ الْكَفَرَةِ، وَ طَرِيحِ الْفَجَرَةِ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ. أَشْهَدُ مُوقِناً أَنَّكَ أَمِينُ اللَّهِ وَ ابْنُ أَمِينِهِ، قُتِلْتَ مَظْلُوماً وَ مَضَيْتَ شَهِيداً، وَ أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى الطَّالِبُ بِثَارِكَ وَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَ التَّأْيِيدِ فِي هَلاكِ عَدُوِّكَ وَ إِظْهَارِ دَعْوَتِكَ.
وَ أَشَهَدُ أَنَّكَ وَفَيْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ، وَ جَاهَدْتَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ.
لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْكَ، وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً خَذَلَتْكَ، وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً أَلَبَّتْ عَلَيْكَ، وَ أَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِمَّنْ أَكْذَبَكَ، وَ اسْتَخَفَّ بِحَقِّكَ، وَ اسْتَحَلَّ دَمَكَ.
بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَكَ، وَ لَعَنَ اللَّهُ خَاذِلَكَ، وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ سَمِعَ وَاعِيَتَكَ فَلَمْ يُجِبْكَ وَ لَمْ يَنْصُرْكَ، وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ سَبَى نِسَاءَكَ، أَنَا إِلَى اللَّهِ مِنْهُمْ بَرِيءٌ وَ مِمَّنْ وَالاهُمْ وَ مَالَأَهُمْ وَ أَعَانَهُمْ عَلَيْهِ.
وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوَى وَ بَابُ الْهُدَى وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَي وَ الْحُجَّةُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا.
وَ أَشْهَدُ أَنِّي بِكُمْ مُؤْمِنٌ، وَ بِمَنْزِلَتِكُمْ مُوقِنٌ، وَ لَكُمْ تَابِعٌ بِذَاتِ نَفْسِي وَ شَرَائِعِ دِينِي وَ خَوَاتِيمِ عَمَلِي وَ مُنْقَلَبِي فِي دُنْيَايَ وَ آخِرَتِي» (جمال الاسبوع، ص487-489)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙏🗣 خواندن دو رکعت «نماز هدیّه»، برای حضرت مجتبی علیه السلام در سالروز شهادت ایشان به نیابت از مولایمان حضرت صاحب الزمان علیه السلام.
مرحوم سیّد بن طاووس در کتاب جمال الاسبوع، از یکی از معصومین علیهم السلام روایت می کند که فرمود:
کسی که ثواب نماز خود را برای رسول خدا صلّی الله علیه و آله، و امیرالمؤمنین علیه السلام و اوصیاء بعد از او علیهم السلام قرار دهد، خداوند ثواب نماز او را بسیار بسیار می گرداند تا نفسش قطع شود. در آن حال(یعنی قبل از جان دادن) به او می گویند: ای فلانی، الطاف تو و هدیه تو به ما، هم اکنون برای تو مفید خواهد بود. امروز، روز جبران کردن و پاداش دادن به توست. دلت خوش و چشمت روشن باد برای آنچه خداوند برای تو آماده نموده است، و گوارایت باد آنچه به آن رسیدی.
راوی سؤال می کند: انسان چگونه می تواند، نمازش را هدیه نماید؟ حضرت می فرمایند: نیّت کند که ثواب نمازش را برای رسول خدا صلّی الله علیه و آله قرار دهد، و اگر امکان داشت علاوه بر 50 رکعت نماز(یعنی نمازهای واجب و نافله آنها)، حتی اگر یک نماز دو رکعتی هم باشد، بخواند و هر روز به یکی از این بزرگواران هدیه نماید.طریقه خواندن این نماز دو رکعتی بدین گونه است:
هر رکعت از این نماز را با یک یا سه یا هفت تکبیر شروع نماید.
در همه رکوع ها و سجده ها، بعد از ذکر تسبیح، سه بار بگوید: «صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ»
و بعد از سلام نماز چنین بگوید:
«اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلَامُ، وَ مِنْكَ السَّلَامُ، يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الْأَخْيَارِ، وَ أَبْلِغْهُمْ مِنِّي أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَ السَّلَامِ»
پس اگر نماز را به حضرت مجتبی علیه السلام هدیه می کند، چنین بگوید:
«اللَّهُمَ إِنَ هَاتَيْنِ الرَّكْعَتَيْنِ هَدِيَّةٌ مِنِّي إِلَى عَبْدِكَ وَ ابْنِ عَبْدِكَ وَ وَلِيِّكَ وَ ابْنِ وَلِيِّكَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الرِّضا علیه السلام، اللَّهُمَّ فَتَقَبَّلْهُمَا مِنِّي وَ أَبْلِغْهُ إِيَّاهُمَا، وَ أَثِبْنِي عَلَيْهِمَا أَفْضَلَ أَمَلِي وَ رَجَائِي فِيكَ وَ فِي نَبِيِّكَ وَ وَلِيِّكَ وَ ابْنِ وَلِيِّكَ، يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ، يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ، يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِين».
(جمال الأسبوع، ص16-19)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
✴️ سه شنبه 👈 23 شهریور / سنبله 1400
👈 7 صفر 1443👈 14 سپتامبر 2021
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی .
🏴 شهادت امام مجتبی علیه السلام به روایتی .
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی .
❇️ روز بسیار شایسته و مبارکی است و برای امور زیر خوب است :
✅ سفر .
✅ شروع به ساخت و ساز .
✅ امور زراعی و کشاورزی .
✅ شکار و صید و دام گذاری .
✅ نوشتن کتاب و مقاله و پایان نامه
✅ و ملاقات ها نیک است .
👶 زایمان خوب و نوزادش رزقش زیاد و مبارک و خوش قدم و ستاره اقبالش سبک خواهد شد . ان شاالله
🤕 بیمار امروز نیز زود خوب شود .
🚘 مسافرت : مسافرت خوب و مفید است .
🔭 احکام نجوم .
🌓 امروز قمر در برج قوس است و برای امور زیر نیک است :
✳️ خواستگاری و عقد و ازدواج .
✳️ شروع به کار و شغل .
✳️ مشارکت و امور شراکتی .
✳️ امور بازرگانی .
✳️ به خانه نو رفتن .
✳️ قرض دادن و قرض گرفتن .
✳️ و جابجایی و نقل و انتقال نیک است .
📛 ولی فروش جواهرات .
📛 و فروش حیوان خوب نیست.
💑 حکم مباشرت امشب " شب چهارشنبه " ، مباشرت و زفاف و عروسی مکروه است .
💇💇♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،#اصلاح_مو(سروصورت)دراین روز از ماه قمری ، باعث دولت می شود .
💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، سبب مرگ ناگهانی می شود .
✂️ ناخن گرفتن
سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد .
👕👚 دوخت و دوز.
سه شنبه برای بریدن،و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش کار را انجام دهند و در روزهای دیگر ان را تکمیل کنند)
✅ وقت #استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن)
😴😴 تعبیر خواب
تعبیر خوابی که شب " چهارشنبه " دیده شود طبق ایه ی 8 سوره مبارکه " انفال " است .
لیحق الحق و یبطل الباطل ......
و از معنای آن استفاده می شود که میان خواب بیننده و دیگری اختلافی پیش آید و دعوا را نزد قاضی یا حکم برند و معلوم شود حق با خواب بیننده است . ان شاءالله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد .
💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد .
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳 #شهادت_امام_حسن_مجتبی(ع)
🌴دلی که عاشقه محن داره
🌴تو کشور غصه وطن داره
🎤 #مهدی_رسولی
⏯ #شور
👌بسیار دلنشین