eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.5هزار ویدیو
630 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 وصف زیبا و ناشنیده از «کرامتِ» حضرت اکبر ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ ... 🔻در وصف و و حضرت علی اکبر ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾، نقل‌های متعدّدی ذکر شده هست که به چند نمونه از آن نقل ها 👇 ↩️ در وصف کرامت آن حضرت چنین آمده است: 📋 جَميلُ الخُلْق ، عَميمُ الفَضل ، عَظيمُ الجُود 🔻حضرت علی اکبر ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ بسیار نیکویی داشت؛ بخشش او به همگان می‌رسید و جود و بسیار بود. 📚فرسان الهیجاء، ج۱ ص۴۰۹ 📚معالی السبطین، ج۱، ص۴۰۳ (با اندکی تفاوت) ✔️ حضرت علی اکبر ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ آن‌قدر و مهمان نواز بود که در نقل‌ها آمده است: 📋 إنَّ لَهُ دارًا لِضِیافَةِ الغُرَباء و الوَفادِ بِهِ و لَهُ غِلمٰانًا قَد اَعَدَّهُم لِخِدمَةِ أضیافِهِ وَ النّازِلینَ بِه 🔻آن حضرت یک خانه‌ای داشت مخصوص پذیرایی از غریبان و آن کسانی که تازه وارد مدینه می‌شدند. در آن خدمتکارانی داشت که وظیفه آنان رسانی به مهمانانش بود. 📋 اِنَّهُ کانَ یَأمُرُهُم لَیلاً اَنْ یُوقِدُوا النّارَ عَلَی سَطحِ دٰارِهِ لِیَهتَدِی اِلَیها الغُرَباءُ و القادِمونَ اِلَی المَدینة 🔻هر شب به آنان امر می‌نمود تا بر بالای آن خانه روشن کنند تا غریبان و افرادی که تازه وارد مدینه می‌شوند، به خانه آن حضرت راه پیدا کرده و پذیرایی بشوند. ↩️ عرب به کسی که این نوع ضیافت و‌مهمان‌نوازی می‌کند، «نارئُ القُریٰ» می‌گوید؛ که در بین بنی‌هاشم این لقب رابرای علی اکبر ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ نقل کرده‌اند. 📚المنابع النوراء،بحرانی، ص۲۳۲ 📚فرسان الهیجاء،محلاتی، ج۱ ص۴۱۶ مبارک اکبر صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ اللَّهُ مُرّة بن مُنْقِذ
🙏🏼 نماز شب دوازدهم ماه شعبان عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: مَنْ صَلَّى فِي اللَّيْلَةِ الثَّانِيَةَ عَشْرَةَ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ، بِالْحَمْدِ وَ التَّكَاثُرِ عَشْراً، غُفِرَتْ لَهُ ذُنُوبُ أَرْبَعِينَ سَنَةً، وَ رُفِعَ لَهُ أرْبَعينَ ألْفَ دَرَجَةٍ، وَ اسْتَغْفَرَ لَهُ أرْبَعُونَ مَلَكاً، وَ لَهُ ثَوابُ لَيْلَةِ القَدْرِ. (البلدالأمين، ص172) رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: هرکس در شب دوازدهم ماه شعبان 12 رکعت نماز بخواند؛ در هر رکعت یک بار سوره حمد و ده بار سوره تکاثر؛ گناهان چهل سال او آمرزیده می شود، و مقام او چهل هزار درجه بالا می رود، و چهل فرشته برای او استغفار می کنند، و پاداش شب قدر برای او منظور می شود. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👁 ثواب زیارت سیّدالشّهدا علیه السلام در شب و روز نیمه شعبان(14) عَنْ خِدَاشٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِ السَّلامُ  قَالَ: مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَیهِ السَّلامُ  ثَلَاثَ سِنِينَ مُتَوَالِيَاتٍ فِي النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ غُفِرَتْ لَهُ ذُنُوبُهُ الْبَتَّةَ. (بحارالأنوار، ج97، ص87 به نقل از به نقل از امالی طوسی) حضرت صادق علیه السلام فرمود: هرکس در سه سال متوالی قبرِ حسین بن علی علیه السلام را در نیمه شعبان زیارت کند، قطعاً گناهانش آمرزیده می شود. عن صَافِي الْبَرْقِيُّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِ السَّلامُ  قَالَ: مَنْ زَارَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِ السَّلامُ  ثَلَاثَ سِنِينَ مُتَوَالِيَاتٍ لَا فَصْلَ فِيهَا فِي النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ، غُفِرَ لَهُ ذُنُوبُهُ. (بحارالأنوار، ج101، ص94 به نقل از کامل الزیارات) صافى برقى از حضرت صادق عليه السّلام نقل می کند که فرمود: كسى كه سه سال متوالی که بينشان فاصله نباشد حضرت ابا عبد اللَّه عليه السّلام را در نیمه شعبان زيارت كند، گناهانش آمرزيده مى‏ شود. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
طرح صدقه همگانی برای سلامتی امام زمان علیه السلام در شب و روز نیمه شعبان عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: إِنَّ الصَّدَقَةَ لَتَدْفَعُ سَبْعِينَ بَلِيَّةً مِنْ بَلَايَا الدُّنْيَا مَعَ مِيتَةِ السَّوْء. (الكافي، ج‏4، ص6) حضرت باقر علیه السلام فرمود: همانا صدقه، هفتاد بلا از بلاهای دنیوی و مرگ بد را دور می سازد. با عنایت به آثار شگفت صدقه در سلامتی و رفع بلا، و با توجّه به پاداش شگفت انگیز صدقه در ماه شعبان، پیشنهاد می گردد که برای سال روز میلاد مولایمان، حضرت صاحب الزّمان علیه السلام در نیمه شعبان، و برای سلامتی آن حضرت، صدقه دهیم و در افزایش ثانیه های عمر مولایمان شریک باشیم. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ✅ یادآوری برای عزیزانی که می‌خواهند از کسانی باشند که همیشۀ ایّام، روزه‌دارند... فردا چهارشنبۀوسط‌ماه شعبان است. (اولین چهارشنبه‌ بعد از روز دهم ماه) 🍃 با تقیّد به روزه گرفتن سه روز در ماه، سعی کنیم از آثار و برکات مادی و معنوی، سلامت جسمی (تقویت سیستم ایمنی بدن و کاهش رطوبت عارضی، مؤثر در پیشگیری از بیماری‌های ویروسی، استراحت دوره‌ای دستگاه گوارش و ...) و همچنین صفای باطنی حاصل از روزه‌داری در غیر ماه مبارک رمضان نیز بهره‌مند شویم. 🔵 این روزه مستحبی را خصوصاً به جوانان مجرّد توصیه می‌کنیم؛ چرا که تأثیر بسزایی در کاهش آسیب غرایز و نیز تقویت اراده جهت مقابله با وساوس شیطانی تا فراهم شدن شرایط ازدواج، برایشان دارد. کسانی که روزۀ قضاء دارند هم علاوه بر ادای دِین خدا، إن‌شاءالله مشمول ثواب و برکات این روزه‌ که سنّت اهل‌بیت علیهم‌السلام بوده است، قرار خواهند گرفت. 🟢 فضیلت روزه و استغفار در ماه شعبان از حضرت سلطان اباالحسن علی بن موسی الرضا صلوات‌الله‌علیه روایت شده است که فرمودند: «روزۀ ماه شعبان، کفّاره گناهان بزرگ است؛ حتی اگر کسی خون حرامی به گردن داشته باشد و در ماه شعبان چند روز روزه بگیرد و از دنیا برود، امید مغفرت بر او می‌رود.» راوی عرض کرد: بافضیلت‌ترین دعا در این ماه چیست؟ حضرت فرمودند: «استغفار؛ کسی که در هر روز این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند، مانند این است که هفتاد هزار بار در هر روز از ماه‌های دیگر استغفار کرده باشد.» عرض شد: چگونه استغفار کنیم؟ فرمودند: «بگوئید: أَستَغفِرُ اللهَ وَ أَسأَلُهُ التَّوبَةَ.» 📚 فضائل الشیعة (شیخ‌صدوق)، ص۵۶ بحار الانوار (علامه‌مجلسی)، ج۹۴، ص۹۱ 🟢ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🟢 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◻️▫️☀️ 🎉 4 روز مانده تا میلاد حضرت حجت بن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف 💚 منظور آیۀ «جاءَ الحَق وَ زَهَقَ الباطِل» قیام حضرت قائم عجل‌الله‌فرجه است که با ورود او، فرمانرواییِ باطل از میان می‌رود. 🔹 حدیثی از حضرت علیه السلام 🎤 گروه همخوانی 🟢 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🟢
💠مولا علی علیه‌السّلام: مَنْ أَيْقَنَ بِالْخَلَفِ جَادَ بِالْعَطِيَّةِ كسى كه يقين به پاداش و عوض داشته باشد، در بخشش سخاوت به خرج مى‌دهد. 📚نهج‌البلاغه حکمت ۱۳۸ «اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
💠روزى پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله در میان یاران خود نشسته بودند و چشمشان به جوانى چالاک و نیرومند افتاد که از صبحگاهان، تلاش مى‌کرد؛ یاران گفتند: واى بر او! چه مى‌شد اگر جوانى و چالاکى‌اش در راه خدا بود؟ پیامبر فرمودند: چنین نگویید، اگر او براى خود تلاش مى‌کند، تا از مردم بى‌نیاز شود و نزد آنان دست دراز نکند، در راه خدا کار مى‌کند؛ اگر براى پدر و مادرِ ناتوان و یا فرزندان ناتوان خویش تلاش مى‌کند، تا آنان را بى‌نیاز و زندگى‌شان را اداره کند، کار او در راه خداست، ولى اگر براى ثروت‌اندوزى و فخرفروشى تلاش مى‌کند، کار او در راه شیطان است. 📚 المحجّة البیضاء ج۳ ص۱۴ «اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
35.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
{اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج} حضرت شهربانو علیها السّلام، دختر یزدگرد سوّم، آخرین پادشاه ساسانی، مادر بزرگوار امام سجّاد علیه السّلام/ 🎤استاد معاونیان؛ «پیشنهاد دانلود»
4_5877617986721811414.mp3
9.38M
{اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج} 💐سرود: خدا به اربابم پسر عطا کرده... 🎙حاج محمّدعلی قاسمی؛
⚪️کثیر بن شاذان روایت می‌کند: خدمت حسین بن علی (علیهما السّلام) بودم که فرزندش علی‌اکبر (علیه السّلام) انگور از پدر خواست، در حالی که فصل انگور نبود؛ امام حسین (علیه السّلام) دست به ستون مسجد زد و انگور و موزی بیرون آورد و به او خوراند و فرمود: آن چه نزد خدا برای دوستانش می‌باشد، بیشتر است!!! 📚منابع: دلائل الامامه ص۱۸۳ نوادر المعجزات ص۲۴۳ مدينة المعاجز ج‏۳ ص۴۵۲ اثبات الهداة ج۴ ص۵۴ نفس المهموم ص۲۸۰ القطره ج۲ ص۳۰۶ فرسان الهيجاء ص۴۱۸ الدرّ النّظيم ص۵۳۱ «اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
{اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج} خصائص حضرت علی اکبر علیه السّلام/ 🎤استاد بندانی نیشابوری؛
حرم
* 💞﷽💞 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان کابوس رویایی💗 قسمت42 هنوز چند قدمی برنداشته ام که پایم بخاطر پاشنه‌ی کفش
* 💞﷽💞 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان کابوس رویایی 💗 قسمت43 پری در بغلم می پرد و آخرین آغوش هم به سر می رسد. اشک دست بردار چشمانم نیست و با گریه از او جدا می شوم. در حال رفتن به سالن پرواز هستم که صدای زن می آید که می گوید هواپیما دچار نقض شده و با تاخیر پرواز می کند. روی صندلی فلزی می نشینم و به کیفم زل می زنم. اشک از روی گونه ام قِل می خورد و آن را با سر انگشتم محو می کنم. نگاهم روی سنگ های کف فرودگاه است. با خودم حسرت روزهای پیش را می خورم. روزی که کتاب تکامل را می خواندم و برای یک لحظه ام که شده زندگیم زیر و رو شد. من آن روز فهمیدم جز رنگ و قلمو چیز دیگری هست که به آن اهمیت بدهم. هدف بزرگی که زندگی ام را به پایش بریزم تا همچون درختی تنومند شود. تا کی شاخ و برگ غفلت دیدگانم را بپوشاند و جنگل حقیقت را نبینم؟ جرقه ای توی ذهنم کلید می خورد. زن دوباره اعلام می کند هواپیما در حال حرکت است. بلند می شوم و نمی دانم به کدام سو برم! همانطور که ایستاده ام گاهی کسانی که از کنارم رد می شوند به من تنه می زنند. برخورد شانه هایشان جسم کوچکم را چند قدمی دور می کند. به گام های مردم نگاه می کنم که همه جا را پر کرده اند. هر کس با هدف به سویی می رود و من سرگشته در جایم مانده ام. ذهنم مرا یاری نمی کند و واقعا نمیدانم چه کنم! دندان هایم بهم می خورند صدایش در گوشم می پیچد. ترس از آینده‌ای مبهم جلوی راهم سد شده و نمی توانم درست فکر کنم. دوست دارم مغزم را از جا درآورم چون که همراهی ام نمی کند. با خودم می گویم، رویا تو دیوونه ای اما دیوونه بودن هم گاهی بد نیست. شاید سرنوشت تو میون این مبارزه به چیزی گره خورده پس اگه اون دنبالت نمیاد تو دنبالش برو! با این جمله دو دلی را کنار می گذارم و به طرف تحویل چمدان ها می روم و چمدانم را پس می گیرم. بی هوا با قدم هایم از فرودگاه بیرون می آیم و به دنبال پری می گردم اما تا چشم کار می کند چهره ی غریبه ها را می بینم. تاکسی های فرودگاه کنار هم صف کشیده اند و سوار یکی از آن ها می شوم. پیرمرد خوشرو بعد از کمی رفتن از من مقصدم را می پرسد و می مانم چه بگویم! سرم را به طرف پایین سر می دهم و می گویم: _اگه ممکنه یکم تو خیابونا دور بزنین میخوام تهرانو ببینم. پیرمرد خنده ای کوتاه می کند و لب می زند: _من مثل شما مسافر زیاد داشتم. میبرمشون دور میدون شهیاد دورشون میدم. میخواین بریم اونجا بابا؟ قبول می کنم و سرم را به شیشه می چسبانم. سردی شیشه مرا دچار لرز می کند و اما سر از روی آن برنمی دارم. با خودم افسوس می خورم کاش که من هم کسی مثل این شیشه می داشتم تا به آن تکیه کنم. ماشین دور میدان چرخیدن می گیرد و من به غول آزادی نگاه می کنم. مثل شلوار می ماند با دو پای عظیم. میان میدان مردم زیادی در سرما چادر زده اند و گاهی عکس های دوره گرد را می بینم که لحظات افراد را ثبت می کنند. گذر زمان را احساس نمی کنم که پیرمرد می گوید: _میخواین بایستم یکم تو میدون برین؟ حرفش را می پذیرم و به طرف میدان می روم. صدای هیاهو همه جا را پر کرده است. میدان، مامن مسافران راه های دور و نزدیک شده است. از میان سر و صداها خودم را به برج می رسانم. من در برابر این برج غول پیکر همچون قطره ای در دریا هستم! مشغول تماشای برج هستم که صدایی احوالاتم را بر هم می زند. _خانم، عکس بگیرم؟ به چهره‌ی پسر نوجوان خیره می شوم. کلاه فرانسوی روی سرش برایش بزرگ است اما بامزه اش کرده. لبخند میان لب هایم فاصله می اندازد. _البته! به من اشاره می کند تا جلوی برج بایستم. با دستش می گوید کمی به راست بروم و سرم را بالا بگیرم. دستش را روی دکمه دوربین می گذارد و صدای چیلیک اش می آید. کمی بعد با عکس چاپ شده خودش را به من می رساند و پولش را می دهم. به عکس سیاه و سفیدم خیره می شوم و می گویم بد نشده. گشت و گذار تمام می شود و به طرف تاکسی زرد می روم. پیرمرد خیلی خوش اخلاق است و اصلا گله ای از من نمی کند. توی ماشین می نشینم و می پرسد: _ببرمتون هتل یا میخواین هنوزم بگردین؟ فکری خودش را به ذهنم می رساند و می گویم: _نه. کاغذی که پری به دستم داده بود را به پیرمرد می دهم. او هم می گوید آن طرف ها را خوب می شناسد و حرکت می کند. فقط مانده ام این وقت شب چطور رو بشم و در بزنم؟ ⭕️️کپے بدون نام نویسنده حرام است ⭕️ نویسنده‌مبینارفعتی(آیه) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
* 💞﷽💞 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان‌ کابوس رویایی 💗 قسمت44 کابوس خجالت رهایم نکرده است که به آدرس می رسیم. یک خانه‌ی قدیمی و دو طبقه است. تشکر می کنم و پیرمرد چمدانم را به دستم می دهد و می گوید تا وقتی در را باز کنند می ماند. دستم را به در می زنم و چند قدمی فاصله می گیرم‌. چند دقیقه ای می گذرد و دوباره در را به صدا در می آورم اما باز هم خبری نیست. سرما پوستم را آزار می دهد و سر در گریبان کردم تا کمی گرم شوم. پیرمرد اشاره می کند: _نکنه نیستن؟ شانه ای بالا می اندازم و خودش پیش می آید و سنگ ریزه ای را به تنه‌ی در می کوبد. اما آب از آب تکان نمی خورد. دیوار امیدم فرو می ریزد و پا پس می کشم تا بگردم. هنوز قدم اول را برنداشته ام که قامت پیمان از در بیرون می آید. آب دهانم را به سختی قورت می دهم و لب می زنم: _بِ... ببخشید. پری هست؟ نگاهش را از چهره ام دور نمی کند. رگه هایی از تعجب در چشمانش هویدا می شود و با بهت سر تکان می دهد. پری با چادر گل گلی پیش می آید و مثل پیمان با چشمان گرد مرا از دید می گذراند. برای چند ثانیه احساس پشیمانی می کنم که خودم را میان آغوش پری می بینم. سرش را از روی شانه ام برمی دارد و با نگاهش پیرمرد و چمدانم را می بیند. _فکرشو نمیکردم برگردی! خوشحال شدم! از لبخند او من هم کمان لب هایم را می کشم. پیمان پیش می آید و چمدان را از دستان پیرمرد می گیرد. کرایه را حساب می کنم و از پیرمرد شکرگزار هستم که با صبوری حال خوشی به من هدیه داد. به همراه پری وارد خانه می شوم و او مرا به طبقه‌ی اول می رساند. پله های نمور و تنگ خلقم را تنگ می کند و دکمه پالتو ام را باز می کنم. پیمان به طبقه‌ی بالا می رود و می گوید چمدان را توی نشیمن گذاشته است. وارد خانه می شوم، از آن چیزی که فکر می کردم هم ساده تر است! فرش دوازده متری، کف نشیمن را به کل پوشانده و جز چند پشتی در آن نیست. آشپزخانه هم بعد نشیمن است و یک انباری کوچک دارد‌. کل خانه شان همین است! پری لبخندی می زند و اشاره می کند تا کنارش بنشینم‌. دست روی پایم می نشاند و با لبخند شیرینش می گوید: _خوب کردی اومدی. فقط دلیلشو میتونم بپرسم؟ _ممنون. خب راستش با اون حرفا و کتابی که بهم دادی من نظرم تغییر کرد. دیگه نمیخوام سرم تو لاک خودم باشه. میخوام مثل تو باشم. کاسه‌ی چشمانش از تعجب پر می شود. _من؟ مگه من چطوریم؟ حرف هایم را مزه مزه می کنم. _خب‌... خب تو... تو از من بهتری! تو ارزش زندگیت از من بیشتره. حداقل تو یه هدف مشخص داری که میخوای بهش برسی و پشت اون هدف چیزای باارزشی هست اما من چی؟ جز اینکه تموم عمرمو پشت یه تابلو بگذرونم و از دنیای واقعی عقب باشم؟ تای ابروی پری بالا می رود و با نرمی جوابم را می دهد: _خب دنیای هنر هم باارزشه به شرطی که هدف پشتش باشه. امروزا مردم کمتر حوصله‌ی خوندن کاغذ و روزنامه دارن، تو میتونی با نقاشی که میکشی حرفاتو بزنی. حرفش در ذهنم مزه می دهد. چرا به ذهنم خودم نرسیده بود؟ چه توانایی هایی دارم که روش درست استفاده کردنش را نمی دانم. با ذوق فراوان به پری می گویم: _واقعا؟ یعنی چطوری؟ شما که مسلحانه مبارزه میکنین. من که نمیتونم با قلموم کاری کنم. _چرا نتونی؟ تو تصمیمتو برای سازمان جدی کن من بهت میگم. از شوق در پوست خودم نمی گنجم! به خواب هم نمی دیدم پری از من بخواهد در سازمان عضو شوم. این حرف ها اشتهایم را برای ادامه دادن تشویق می کند و فوراً می گویم: _من از خدامه! میخوام عضو باشم. پری تشک و پتو را روی زمین پهن می کند. _خب همینجوری ساده ام نیست ولی چون تو رو خوب میشناسم فردا تو رو به رابطم معرفی می کنم. مفهوم رابط را نمی فهمم اما می دانم هر که هست از پری مقامش بیشتر است. پری سر روی بالشت نگذاشته خوابش می برد اما من از شوق این که میخواهم عضو سازمان شوم، خوابم نمی برد. این پهلو و آن پهلو می شوم تا بالاخره بخوابم. صبح با صدای پری بیدار می شوم. او در حال وضو گرفتن است و خوب نگاهش می کنم. آب از آرنج دستانش می چکد و صورتش خیس است. دست خیس اش را به فرق سر و روی پایش می کشد. من هم آن را مثل فیلمی به خاطر می سپارم و درست مثل خودش وضو می گیرم. پشت سرش می ایستم تا بتوانم ببینم چطور نماز می خواند. میترسم بفهمد نماز خواندن یاد ندارم و از پیشنهادش منصرف شود! بعد از نماز هر کاری میکنم خوابم نمی برد. صدای خر و پف پری در گوشم می پیچد و از روی اجبار بلند می شوم. به کتابخانه‌ی دیواری شان می رسم و عنوان کتاب ها را با چشمانم رد می کنم. دستم را روی کتاب شناخت می گذارم و آن را مقابلم می گیرم. ⭕️کپے‌بدون نام نویسنده حرام است ⭕️ نویسنده‌مبینارفعتی(آیه) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌎🌺🍃 🌺 ❇️ تقویم نجومی 🗓 پنجشنبه 🔺 ۳ اسفند / حوت ۱۴۰۲ 🔺 ۱۲ شعبان ۱۴۴۵ 🔺 ۲۲ فوریه ۲۰۲۴ 🌎🔭👀 🌗 امروز قمر در «برج اسد» است. ✔️ روز مناسبی برای امور زیر است: امور ازدواجی خرید و فروش قرض دادن و گرفتن افتتاح مغازه بنایی صید جابجایی خرید حیوان تعهد گرفتن از رقیب شروع درمان جراحی 🌎🔭👀 👶 زایمان نوزاد آسان تربیت شود. ان‌شاءالله 🚘‌ مسافرت خوب است. 👩‍❤️‍👨 انعقاد نطفه 🔹 امشب (شب پنجشنبه) فرزند عالمی از عالمان شود. ان‌شاءالله 🔹 امروز (هنگام زوال ظهر) فرزند آقا، سیاستمدار، عاقل و بزرگوار باشد. ان‌شاءالله 🌎🔭👀 🩸 حجامت، خون دادن و فصد باعث سلامتی می‌شود. 💇💇‍♀ اصلاح سر و صورت باعث هیبت و شکوه می‌شود. 💅 ناخن گرفتن روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است. 👕 بریدن پارچه روز خوبیست و باعث می‌شود شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد. 🌎🔭👀 😴 تعبیر خواب رویایی که امشب (شب پنجشنبه) دیده شود، تعبیرش طبق آیه ۱۲ سوره مبارکه " یوسف علیه‌السلام" است. ﴿﷽ ارسله معنا غدا یرتع...﴾ عزیزی از خواب بیننده دور افتد و عاقبت آن دور افتاده، خیر و نیک باشد. به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید. 📿 وقت استخاره از طلوع فجر تا طلوع آفتاب از ساعت ۱۲ تا عشاء آخر (وقت خوابیدن) 📿 ذکر روز پنجشنبه لا اله الا الله الملک الحق المبین 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه «یا رزاق» موجب رزق فراوان می‌گردد. ☀️ ️امروز متعلق است به علیه‌السلام اعمال نیک خود را در به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌎🔭👀 ⏳ مدت زمان اعتبار این تقویم از اذان مغرب آغاز و اذان مغرب روز بعد پایان می‌یابد. 🌺 🌎🌺🍃
🔥اعتراف معاویه لعنت الله علیه 🔥 بر حضرت علي اکبر ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾براي خلافت 👤ابوالفرج اصفهاني با سند معتبر از مغيره نقل مي كند: ✳️ قَالَ مُعَاوِيَةُ . مَنْ أَحَقُّ النَّاسِ بِهَذَا الامر ؟ قالُوا : أَنْتَ قَالَ : لَا ، أَوْلَى النَّاسُ بِهَذَا الامر عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ ، جَدِّهِ رَسُولِ اللَّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ - وَ فِيهِ شَجَاعَةُ بَنِي هَاشِمٍ وَ سَخَاءَ بَنِي أُمَيَّةَ وَ زَهْوُ ثَقِيفٍ . ✴️روزي معاويه بن ابي سفيان لعنت الله علیه 🔥 به اطرافيان خود گفت: 👈 به نظر شما و ترين فرد امت به امر خلافت كيست⁉️ 🔸اطرافيان گفتند: جز تو كسي را سزاوارتر به امر خلافت نمي شناسيم! 🔹معاويه لعنت الله علیه 🔥 گفت: اين چنين نيست. 🔻شايسته ترين فرد براي امر حکومت اکبر فرزند بن علي [عليهم‏السلام]است که جدش رسول خدا صَلَّی اللهُ عَلَیْه وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ 🔻 و شجاعت بني هاشم 🔻سخاوت بني اميه 🔻و زيبايي قبيله ثقيف را در خود جمع کرده است. 📗الاصفهاني، أبو الفرج علي بن الحسين (متوفاى356هـ) ، مقاتل الطالبيين ، ج 1 ص52 الْعَنْ وَالطاغُوتْ وَالحُمِیراء..و بن أبي سُفيان🔥👊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢 از شما دوستان خواهش می کنم این کلیپ رو هر چقدر ارادت دارید به ساحت مقدس آقامون منتشر کنید، تا مردم فقط درگیر جشن و شادی در نیمه شعبان نباشند و بدانند که باید آقای مظلوممون رو طلب کنند . ما به امام زمانمان نیازمندیم... ‼️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا