فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام_زمان ارواحنافداه
💠خوشا به حال #شیعیان_در_زمان_غیبت،شیخ احمد کافی رحمة الله عليه
حرم
* 💞﷽💞 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان کابوس رویایی💗 قسمت104 به همین قدر اکتفا می کنم و از قبرستان خارج می شوم.
* 💞﷽💞
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمان کابوس رویایی 💗
قسمت105
سر قابلمه را که برمی دارم بخار به میان صورتم می دود.
سرم را به عقب می رانم و با کفگیر ماکارونی ها را جا به جا می کنم.
بوی خوشش مشامم را گرسنه می کند.
آن روز بر خلاف تصورم پیمان خیلی زود برمی گردد.
پارچ دوغ و سالاد را وسط سفره می گذارم.
با مزه کردن اولین قاشق زبان به تحسین می چرخاند.
_به به زحمت کشیدی رویا. ممنون!
اوج احساساتش در کنج لانه ام خانه می کند.
لبخندی می زنم و بعد از خالی شدن بشقابش دوباره کفگیری برایش می ریزم.
سر تکان می دهد و به به و چه چه کنان می خورد.
بعد از جمع کردن سفره او به طبقهی بالا می رود.
کنجکاوی نمی کنم و مشغول شستن ظرف ها هستم.
با گذاشتن آخرین بشقاب صدای در هم بلند می شود.
پری سلام می دهد و سرکی به داخل می کشد.
لبخندم را پر رنگ تر می کنم و می پرسم:
_خوبی؟ چه خبرا؟
شانه بالا می اندازم و تنها جواب می دهم آن برگه ها را پخش کرده ام.
در حال انگول زدن به ماکارونی ها است که اخم می کنم و دستش را دور می کنم.
بشقاب و کفگیر به دستش می دهم و می گویم:
_برا خودت بکش!
پقی می زند زیر خنده. قیافه ام کاملا جدی است و نمی فهمم چرا این کار را می کند!
اخمم عمیق تر می شود و می پرسم:
_واسه چی میخندی؟
اندکی به حال خودش هر هر می خندد.
بعد دستش را از روی دهانش برمی دارد و جواب می دهد:" مثل مامانا شدی!
چیه؟ کدبانو شدی رویا خانم؟"
نمی دانم از کدبانو گفتنش کینهی کنایه اش را به دل نگیرم یا نه؟
سالاد و دوغ را به دستش می دهم و او هم به بالا می رود.
روزها دست به دست هم می دهد اردیبهشت جامهی سال را از تن به در می کند و به خرداد می دهد.
در هوای گرم اواسط خرداد که درختان و گل ها بیش از پیش تشنه اند به حیاط می روم.
شلینگ را برمی دارم و شیرآب را باز می کنم.
مثل اکثراوقات می نشینم و با گل ها حرف می زنم.
پیمان این روزها کمتر به خانه می آید و سرگرم مبارزه شده.
دلخوش به این هستم که هر کجا باشد هر از گاهی سری به من می زند و لالایی عاشقانه در گوشم نجوا می کند.
با صدای شنیدن در خوشحال می دوم ولی با دیدن پری دیوار شادی ام به تلی آوار مبدل می شود.
وارد خانه می شود. بنر لوله شدهای در دستش است.
بهم می گوید پشت سرش به داخل بروم.
بنر را وسط نشیمن پهن می کند عکس شهدای مجاهدین خلق است که بارها و بارها عکس های شان را بیشتر در تبلیغات دیده ام.
در همان نگاه اول شناختم شان.
زیر عکس آن پنج نفر نوشته شده است:" پهلوی باید نابود گردد."
پری چند قدم به عقب می آید و با دیدن آن حظ می برد.
بیشتر از آن که نچ نچ کند و از یاد کسانی بگوید که کشته شده اند برایم از طراحی بنر و ترکیب رنگ نوشته هایش می گوید!
مثل همیشه تحسینش می کنم.
ماجرای بنر را براین تعریف می کند.
نگاه گاهی به گل قالیچه می افتد و به روی آن دست می کشد.
_این بنرو باید فردا ببریم برای راهپیمایی سالگرد ۱۵ خرداد.
ما از طرف خواهرای مجاهد موظفیم با این بنر طی راه حرکت کنیم.
_گیرمون نمیندازن؟
_نه، اونجا خیلی شلوغ پلوِ میشه وقتی ما با مردم باشیم مشکلی نیست.
برای لحظه ای پرسشی در ذهنم لانه می کند و می پرسم:
_اگه با مردم باشیم مشکلی پیش نمیاد پس چرا از مردم دوری می کنیم؟
چرا از آیت الله خمینی پیروی نمیکنیم؟
پری از سوالاتم جا می خورد.
افکارش را مزه مزه می کند و می گوید:
_خب... اونا از مردم به عنوان سپر بلا استفاده میکنن تا خودشون آسیب نبینن.
ما شاید از مردم دوریم و اونا مستقیم با ما نیستن اما خودمون پای کاریم.
_اگه اینجور که تو میگی باشه پس چرا آقای خمینی که مردمو سپر خودش کرده تو نجف تبعیده؟
پری برای این که بحث را خاتمه بدهد می گوید:" ببین ما نمیگین اونا بدن اما ما خوب تریم.
این روشها به جایی بند نیست!
باید اسلحه گرفت و کشت تا نکشنت!
همین؟ پاسخ من در همین خلاصه می شود؟
اگر استفاده از مردم بد است پس چرا ما باید در هنگامی با این بنر تبلیغ کنیم که در میان مردم باشیم؟
مگر ما آن ها را سپر خودمان نمی کنیم؟
اگر می گوییم کار آقای خمینی به جایی نمی رسد پس چرا قدرت مردم را بزرگ می کنیم؟
حرف های پری پر از تناقض است.
مطمئنم این حرف های خودش نیست او هم حرف های آقابالا سری هایش را بازگو می کند.
⭕️کپی بدون نام نویسنده حرام است ⭕️
نویسندهمبینارفعتی(آیه)
* 💞﷽💞
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمان کابوس رویایی💗
قسمت106
به هر حال قبول می کنم.
فردا صبح زود به خیابان های محل تجمع می رسیم.
جمعیت کثیری با هم هم قدم می شوند.
شعار هایی در مورد ۱۵ خرداد می دهند و حکومت را محکوم می کنند.
پری با شعار های آن ها هماهنگ می شود اما من نمیتوانم خودم را از آن ها بدانم.
آنها با ما فرق دارند؛ دیوار جدایی که سازمان در افکارم ساخته باعث می شود نتوانم غیر از این فکر کنم.
گروه دیگری از بچه های سازمان هم جلو تر از ما حرکت می کردند.
صدای شلیک های هوایی قلب کوچکم را به ترس وا می دارد.
بر عکس من زنان و مردانی که حرکت می کنند ذره ای ترس در چهره شان دیده نمی شود.
صدای خشکی از توی بلندگوها می آید که به مردم هشدار می دهد متفرق شوند.
مردم هم بی توجه به او شعارهای شان را با صدایی رسا تر از سر می گیرند.
مشت های گره شده شان هر لحظه بالا می آید و هنگام گفتن مرگ بر شاه به جلو و عقب می رود.
همه چیز به هم در یک زمان گره خورده. صدای بلند مردم از یک طرف و صدای بلندگو و آن مرد یک طرف.
صدای شلیک های هوایی بیشتر می شود و من بیشتر می ترسم.
یکهو چیزی در جمعیت پرتاب می شود و بلافاصله ماموران گازهای اشک آور را بر دیدگان مردم می ریزند.
پری بنر را از دستم می گیرد و به دو تا از خانم های دیگر که با ما آمده بودند می گوید بریم.
تشویشی به میان مردم افتاده.
زن و مرد، پیر و جوان را می بینم که بخاطر گاز اشک آور چشمانشان رنگ خون گرفته.
گاهی نگاهم همپای پری است و گاهی کم می آورم.
نگاهی به جمعیت پشت سرم می اندازم که پایم به کاغذهای پیش رویم سُر می خورد و پخش زمین می شوم.
آرنج و فک ام سوز وحشتناکی می گیرد.
پری متوجه نبود من نمی شود. هر چه صدایش می کنم فایده ندارد.
گاهی دست و پایم در زیر کفش ها له می شود.
_کمک! کمک!
وقتی از پری نا امید می شوم از مردم کمک می خواهم.
امکان ندارد سرم را بلند کنم و نزدیک است له شوم.
یکهو دستی دور مچم می پیچد و با حرکتی قوی دستم را می کشد.
مچم از فشار دستش به درد می آید.
با دیدن زنی تعجب می کنم.
چهرهی گرد و سفیدی دارد و به نظر جوان سی ساله ای است.
بعد از چند سرفه از من میپرسد:
_حالت خوبه؟
سرم را به علامت مثبت تکان می دهم.
_مَ... ممنون.
دستم را می گیرد و از جمعیت دور می کند.
بطری آب را در می آورد و جلویم می گیرد.
تشکر می کنم و چند قلوپ آب می نوشم.
_دفعهی اولته میای؟
گنگ نگاهش می کنم انگار فکر می کند نفهمیده ام که چه گفته پس دوباره تکرار می کند:
_میگم دفعه اولته که میای تظاهرات؟
چند باری سر تکان می دهم و بله می گویم.
لبخند زیبایی می زند و دستش را روی شانه ام محکم می کند.
_مراقب خودت باش. دفعه دیگه خواستی بیای یکم بیشتر احتیاط کن.
انگار لال شده ام. نمی دانم چرا عجیب چهره اش به دلم نشست.
نمیتوانم کلامی حرف بزنم و بدون تشکر و خداحافظی به رفتنش نگاه می کنم.
بعد از این که سیاهی چادرش با باقی چادری ها مخلوط می شود تازه یادم می آید چه گندی زده ام.
با دست دیگرم آرنجم را می گیرم و می بینم خراشیده شده.
سوزشش در برابر دلهوره ام به چشم نمی آید.
به اطرافم خیره می شوم تا بتوانم پری را پیدا کنم اما گویا خبری از او نیست!
پریشان و خاکی به راه می افتم.
هر کسی نگاهش به من بیافتد گمان می کند از گور برخواسته ام!
هر چه با دست مانتو و شلوارم را می تکانم فایده ندارد.
دست آخر هم خسته و بال شکسته به تنهایی راه خانه را در پیش می گیرم.
به خاطر سر و وضعم راننده ای برایم نمی ایستد.
مجبور می شوم مسافت زیادی را طی کنم تا به ایستگاه اتوبوس برسم.
نگاه ها همه حول من و سر و وضعم می چرخد.
خودم را به آن راه می زنم و در حالی که حرص می خورم به بیرون نگاه می کنم.
هی لب می گزم و خودم را نفرین می کنم.
"حقته! دختر آقای توللی باید به این روز و حال بیوفته.
کسی که از لباس ابریشم و خز کمتر نمی پوشید حالا باید جور این خفتو بکشه!
خودت این راهو انتخاب کردی پس تحمل کن!"
عزت نفس و غرورم را خوب لگدکوب می کنم.
نزدیک است بغضم بترکد و اشکم روان شود.
آخر هر چه بیاید حقم است. آن همه عزت و غرور را ول کرده ای که چه؟
دلم که زیر این نهیب ها دارد له می شود به لبش رسیده و می گوید:" ول کرده تا به عشقش برسه!
عشق اگه گذشت توش نباشه که اسمش عشق نیست! حالا هم تحمل میکنه."
همین غرور دل است که سرشکستگی را در برابر عقل جبران می کند.
دیگر فکرش را نمی کنم. پیمان برایم بت از جنس عشق است که دوست دارم در وادی او بتازم و بتازم...
⭕️کپی بدون نام نویسنده حرام است ⭕️
نویسندهمبینارفعتی(آیه)
🌎🌺🍃
🌺
❇️ تقویم نجومی
🗓 دوشنبه
🔹 ۲۷ فروردین / حمل ۱۴۰۳
🔹 ۶ شوال ۱۴۴۵
🔹 ۱۵ اوریل ۲۰۲۴
🌎🔭👀
💠 مناسبتهای دینی
📜 صدور اولین توقیع #امام_زمان علیهالسلام برای حسین بن روح نوبختی (۳۰۵ هجری)
🌓 امروز قمر در «برج سرطان» است.
✔️ مناسب برای امور زیر است:
امور ازدواجی
خرید وسیله سواری
امور زراعی
رفتن به تفریحات سالم
اقدامات قضایی
کندن چاه و کانال
فروش کالا و ملک
بذرافشانی
درختکاری
استحمام
امور مربوط به حرز
🌎🔭👀
🚘 مسافرت
مکروه است.
👶 زایمان
مناسب و نوزاد عمر طولانی دارد.
👩❤️👨 انعقاد نطفه
🔹 امشب (شب دوشنبه)
خوب و فرزند به روزی خود قانع باشد.
🌎🔭👀
💇♂ اصلاح سر و صورت
موجب بلای ناگهانی میشود.
🩸 حجامت، خوندادن
باعث رعشه در اعضا میشود.
🔵 ناخن گرفتن
روز مناسب و دارای برکات خوبی است از جمله قاری و حافظ قرآن گردد.
👕 بریدن پارچه
روز بسیار مناسبی و موجب برکت میشود.
🌎🔭👀
😴 تعبیر خواب
رویایی که امشب (شب دوشنبه) دیده شود، تعبیرش در آیه ۶ سوره مبارکه «انعام» است.
﴿﷽ الم یروا کم اهلکنا من قبلهم﴾
خواب بیننده اندک آزردگی ببیند، صدقه بدهد تا رفع شود. ان شاءالله
چیزی همانند آن قیاس گردد.
📿 وقت استخاره
از طلوع فجر تا طلوع آفتاب
از ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲
از ساعت ۱۶ تا عشای آخر(وقت خوابیدن).
📿 ذکر روز دوشنبه
«یا قاضی الحاجات» ۱۰۰ مرتبه.
📿 ذکر بعد از نماز صبح
۱۲۹ مرتبه «یا لطیف»، موجب یافتن مال کثیر میگردد.
🌎🔭👀
☀️ ️روز دوشنبه متعلق است به:
💞 #امام_حسن علیهالسلام
💞 #امام_حسین علیهالسلام
اعمال نیک خود را به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌺
🌎🌺🍃
حرم
༻⃘⃕▒⃟🕊️﷽༻⃘⃕࿉❖┅┄•✦༻⃘⃕ ◼️▪️#منتخب_الأثر • قسمت - دویست • سی سوم✔️ 📝..اعتقادِ من به شما , باوری است
༻⃘⃕▒⃟🕊️﷽༻⃘⃕࿉❖┅┄•✦༻⃘⃕
◼️▪️#منتخب_الأثر • قسمت - دویست • سی چهار✔️
📝..اعتقادِ من به شما , باوری است که به تحقیق جُسته ام …✏️
📕📗🔍🔎📘📙
✔" حضرت حجت بن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف ظاهر نمی شود مگر پس از امتحانی دشوار و پس از واقع شدن مؤمنان در تنگناهای سخت و بلاهای بزرگ."
✍...اولین روایت منتخب از این عنوان از مجموع 42 روایت ، از منابع جماعت عمریه 👳 بیان میگردد :
...👥...عاصم بن ضمرة گوید :
حضرت امیرالمومنین علیبن ابی طالب علیه السلام فرمودند :
❇️ لَتُملَأنَّ الأرضُ ظُلماً وَ جَوراً ، حَتَّى لا يَقولَ أحَدٌ الله الله ، يَستَعلِقُ بِهِ ، ثُمَّ لَتُملَأنَّ بَعدَ ذلكَ قِسطاً وَ عَدلا كَما مُلِئت ظُلماً وَ جَوراً.
✴️ بی شک زمین از ظلم و جور پر خواهد شد تا آن جا که هیچ کس نتواند دیگران را به تمسک و ارتباط با خدا فراخواند ، سپس مسلماً از عدل و داد پر خواهد شد همانطور که از ظلم و جور پُر شده بود.
📕📗🔍🔎📘📙
✔️ المصنف ، ج۱۱ باب المهدی ح۲۰۷۷۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🆕 سلسله جلسات کوتاه 🔺#معارف_مهدوی
🖼إعرف امامك !!
امام زمانت را بشناس !!
▫️در بیان استاد #دکتر_فریدونی
🔸قسمت • دوم :
موضوع :
👈 مولود #نیمه_شعبان و آینده ی جهان
🌐..نشر حداکثری در دیگر کانال ها با اسم و نام کانال خود شما دوستان بلامانع است و باعث خوشحالی جناب استاد و ما می گردد
••••
🟡 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🟡
💎👌 ای مردم! اگر در گرفتاری های شخصی و اجتماعی، در نوع سختی هایتان به امام زمان بچسبید، به خدا قسم! مشکلاتتان حل می شود
مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد گلشن رشت، در ماه رمضان سال 1386 قمری می فرمود:
شیطان، آن پدرسوخته چموش سه گوش حرام زاده، معلم الکل فی الکل فهمیده که رگ وتین کجاست که آن را قطع کند. رگ وتین ترقیات و تکاملات بینهایت ما در دنیا و آخرت پیوند با امام زمان علیه السلام است. این پدرسگ می خواهد این رگ را ببرد.
طرف درد دارد بیماری دارد، گرفتاری دارد، دیندار هم هست. من به بی دین ها کار ندارم. یک متدین، مسلمان و شیعه وقتی یک گرفتاری پیدا می کند، در هر خانه هر رمالی می ¬رود. هر فالگیری را می بیند. متوسل به هر وسیله ای که به خیال خودش روحانی است می شود. به قدر امام زاده های معلوم به قبر امام زاده های موهوم که معلوم نیست که هستند، پناه می برد.
همه ما نذر امام زین العابدین بیمار علیه السلام داریم. نذر موسی بن جعفر علیه السلام داریم. نذر ابوالفضل العباس علیه السلام داریم. اینها که خوب است. اما از امام زمان علیه السلام هیچ خبری نیست، هیچ. این که کسی برای رفع بیماریش نذر امام زمان علیه السلام کند ، توسل به امام عصر بجوید، یک جلسه توسل به امام عصر علیه السلام برقرار کند، به نام امام زمان علیه السلام جمع شوند و دعای ندبه بخوانند، یکی از زیارت های امام زمان علیه السلام را بخوانند و به آن بزرگوار برای رفع حوائجشان متوسل بشوند، برای قضای حوائجشان و برای رفع مشکلاتشان نذر آنحضرت کنند، خبری نیست. والله آنقدر توسل به امام زمان برّنده است! من این را می دانم و لذا شیطان با من دشمن است. سخت دشمن است. با جلسات دیگر رفاقت می کند، اما اینجا نمی تواند رفاقت کند، و در اینجا با من سخت کارد و خیار است. اگر بتواند سر من و زبانم را می برد که من منبر نیایم و این حرف ها را نزنم. التفات فرمودید؟ به قدری توسل به امام زمان علیه السلام برنده است، به قدری تیز و تند و سریع است که حد ندارد. به قدری توسل به امام زمان علیه السلام مؤثر است که همه آنها را که گفتیم عقب می زند. ما امروز مأموریم به این آقا توسل بجوییم. ببینید برای این مسجد این در را باز کرده اند. آن دری که ما باید از آن در وارد مسجد شویم، این در است. امروز آن دری که از آن در باید تمام مشکلاتمان را حل کنیم. و باید از آن در با خدا ارتباط پیدا کنیم، آن دری که ما را به ساحت قدس الوهیت می رساند و در حضرت ربّ الارباب حاضر می گرداند، امام زمان علیه السلام است. این در را شیخین به روی ما بستند. امامِ هر زمان «باب الله الذی منه یؤتی» است. امام هر زمان، وسیله بین خلق و خداست. امامِ هر زمان، ید خدا، زبان خدا، گوش خدا و چشم خداست. چرا امام حیّ را رها کرده ایم؟ نمی فهمیم که اگر امام غیر حیّ هم بخواهد جواب ما را بدهد، از راه همین امام حیّ می دهد. امیرالمؤمنین علیه السلام به مقدس اردبیلی می گویند: برو پیش پسرم مهدی که در مسجد کوفه است. خدا امروز اگر بخواهد به کسی یک چیزی بدهد از راه امام زمان علیه السلام می دهد. آن سیزده معصوم علیهم السلام با حضرت زهرا علیهاالسلام هم اگر بخواهند یک لطفی در حق بنده و شما کنند، آنها هم به وسیله امام زمان علیه السلام عمل می کنند. تو می گویی یا علی! امّا اگر مرتضی علی علیه السلام بخواهد از کار تو گرهگشایی کند، از راه امام زمان علیه السلام می کند، خودش مستقیما عمل نمی کند. اشتباه نکنید! کار این بزرگواران از خدا بالاتر نیست. اگر امام حسین علیه السلام بنایش بر این باشد که تو را دریابد و به تو کمک کند، به فرزندش امام زمان علیه السلام می گوید بکن. زیرا شأن امام حسین علیه السلام بالاتر از خدا نیست. کارش هم از روش خدا منحرف نیست. پس آن امام ها هم اگر چیزی بدهند به وسیله این آقا می دهند، امام زادههای راستینش هم جای خود دارند و همینطور عمل می کنند. تمام فعالیت شیطان است که ما را از شاه جدا کند. آخر می داند اگر ما رفتیم به دربار شاه و مطلب را گفتیم فوری انجام می شود.
بالله العلیّ القاهر الغالب! ای مردم! اگر در جزئی و کلی کارهایتان، در گرفتاری های شخصیتان، درگرفتاری های اجتماعیتان، در مضایق نوعیتان به امام زمانتان بچسبید، به حق خدا قسم! ده برابر از آن که شما خیال می کنید مشکلاتتان حل می شود. امّا این شیطان حرامزاده نمی گذارد. لذا بزنید دهانش را خرد کنید، دندانش را خرد کنید. علیرغم خواست شیطان، پیوندتان را با امام زمان علیه السلام محکم کنید . آنقدر این امام، رئوف است آنقدر مهربان است. آقدر شما را دوست می دارد که باور نمی کنید. به حق خودش قسم! حتّی با همه نقیصه ها، فجورها، کثافت کاریهایی که داریم، از پدر به شما مهربانتر است. (سخنرانی مسجد گلشن رشت، ماه رمضان 1386 قمری، روز بیست و چهارم)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
یعنی ترکیدم از خنده
😂😂😂😂😂
یارو نشسته بوده پشت بنز آخرین سیستم، داشته صد و هشتاد تا تو اتوبان میرفته،
یهو میبینه یک موتور گازی ازش جلو زد!
خیلی شاکی میشه، پا رو میگذاره رو گاز، با سرعت دویست از بغل موتوره رد میشه.
یک مدت واسه خودش خوش و خرم میره، یهو میبینه متور گازیه غیییییژ ازش جلو زد!
دیگه پاک قاطی می کنه با دویست و چهل تا از موتوره جلو میزنه.
همینجور داشته با آخرین سرعت میرفته، یهو میبینه، موتور گازیه مثل تیر از بغلش رد شد!!
طرف کم میاره، میزنه کنار به موتوریه هم علامت میده . خلاصه دوتایی وامیستن کنار اتوبان. یارو پیاده میشه میره جلوی موتوریه، میگه: آقا ! من مخلصتم، فقط بگو چطور با این موتور گازی روی ما رو کم کردی؟!
موتوریه با رنگ پریده نفس زنان میگه :
داداش… خدا پدرت رو بیامرزه وایستادی!…کش شلوارم گیر کرده به آیینه بغلت😜
نتیجه :
اگه می بینید بعضی ها در کمال بی استعدادی پیشرفت های قابل ملاحظه ای دارند
ببینید کش شلوارشان به چه کسی گیر کرده😂😂
┄┄┅━✺𖣐﴾﷽﴿𖣐✺━┅┄
⚠️ برخی می گویند در کتب شیعه از گنبد و بارگاه ساختن بر روی قبور نهی شده است ؛
مانند این روایت که امام کاظم علیه السلام فرمود:
"ساختن بنا بر قبر و نشستن بر آن و گچ کاری و گل کاری آن کار خوبی نیست .
( تهذیب ج1 ص461)"
پاسخ شما به این دسته از روایات چیست⁉️
تشکر
┄┄┅━✺𖣐﴾————﴿𖣐✺━┅┄
✅ پاسخ شیعه:
🔵 آیت الله سبحانی تمام این روایات را از حیث سندی دارای ضعف می داند و به نظر ایشان این روایات قابلیت استدلال ندارند.
📗 پاسداری از مرقد پیامبران و امامان ص57
👈 با توجه به اینکه مشروعیت گنبد و بارگاه ساختن بر روی قبور ائمه علیهم السلام از طریق کتاب و سنت ثابت است در مورد روایاتی که از ساختن بنا بر قبور نهی می کند پاسخ می گوییم که
آن روایت 👈 نهی ناظر به قبور "افراد عادی" جامعه است که اگر بر روی قبور آنان بنا ساخته شود از چند جهت دارای اشکال است؛
1⃣ معمول اموات در زمین های عمومی دفن می شوند که مردم برای دفن اموات آماده کرده اند ؛
اگر هر کس متمکنی بخواهد بر روی قبر عزیزش بنایی بسازد بی شک دفن میت برای سایر افراد در اندک زمانی با مشکل رو به رو می شود زیرا این گونه افراد بیشتر مساحت قبرستان را به تصرف خود در می آوردند . لذا اهل بیت علیهم السلام از ساختن بنا بر روی قبور برای این گونه افراد نهی کرده اند.
📚 المنتهی ؛ علامه حلی ج7 ص403
2⃣ معمولا ساختن بنا بر روی قبور افراد عادی جامعه از روی فخر فروشی و مباهات به یکدیگر صورت می گرفته است و یا این عمل زمینه را برای ایجاد فخر فروشی و مباهات در بین افراد جامعه فراهم می کرده است ؛
لذا اهل بیت علیهم السلام جهت جلوگیری از این نتیجه ، افراد را از ساختن بنا بر روی قبور نهی کرده اند
👌اما ساختن بنا بر روی قبور اولیائ الهی از مورد این روایات بیرون است . زیرا مقابر آنان در زمین های موات و خانه های شخصی آنان بوده و هدف از بناسازی تسهیل زیارت برای زائران شیفته آنان است نه فخر فروشی ،
لذا ساختن بنا بر روی قبور آنان توصیه شده است .
📝 امیرالمؤمنین حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام از حضرت پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله سوال کردند :
«ای رسول خدا از برای کسی که قبور ما را زیارت کند و آن را آباد و بازسازی کند چه پاداشی است ؟
حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله پاسخ فرمودند :
خداوند قبر تو و قبر فرزندانت را بقعه هایی از بهشت قرار داده است وقلوب برگزیدگان از خلقش را به سوی شما متمایل کرده است که خواری و اذیت را تحمل کرده 👈وقبور شما را "آباد" می کنند👉 وفراوان زیارتشان می کنند آنان مخصوص به شفاعت من هستند و وارد حوض من در قیامت می شوند و انان زوار من در بهشت هستند 👈 کسی که قبور شما را "آباد" کند گویا سلیمان را بر ساخت بیت المقدس یاری داده است👉
📚 تهذیب الاحکام ج6 ص450
وسائل الشیعه ج14 ص382
بحار الانوار ج97 ص120
🔴 شهید اول می گوید:
"مورد روایات ممنوعه از بنای بر قبور👈 افراد عادی و انسان های معمولی است 👉که حفظ مقابر آنان نه تنها فاقد اثر سازنده است بلکه چه بسا مایه مزاحمت و فخر فروشی است 👈ولی قبور انبیا و اولیائ بر خلاف آن است و در نتیجه این روایات ناظر به آنها نیست👉"
📗 الذکری ج2 ص35
✅✅ با توجه به این بیان پاسخ بدست می آید که مورد آن روایات ممنوعه از بناسازی بر قبور برای قبور افراد عادی جامعه است و بنا سازی بر روی قبور ائمه علیهم السلام طبق تصریح خود اهل بیت علیهم السلام از آن حکم خارج است
🟤ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🟤
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..
بمیرد دشمن حیــــــدر
#علــــــی ولــــــی الله است..
🙏👌نمازهای روز دوشنبه
حضرت عسکری علیه السلام فرمود: هرکس روز دوشنبه ده رکعت نماز بخواند، در هر رکعت، یک بار سوره حمد و ده بار سوره توحید، خداوند در روز قیامت برای او از آن نماز نوری قرار می دهد که از آن نور، موقف (قیامت) روشن می شود به گونه ای که همه کسانی که خداوند خلق کرده است، در آن روز به واسطه آن نماز به او غبطه می خورند. (جمال الأسبوع، ص41)
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: هرکس روز دوشنبه، وقتی روز بلند شد، چهار رکعت نماز بخواند، در رکعت اول سوره حمد و آیةالکرسی، در رکعت دوم سوره حمد و سوره توحید، در رکعت سوم سوره حمد و سوره فلق و در رکعت چهارم سوره حمد و سوره ناس، و بعد از نماز ده بار استغفار کند، خداوند همه گناهانش را می آمرزد و به او قصری در بهشت فردوس عطا می کند که ویژگی آنچنانی دارد که در روایت بیان شده است. (جمال الاسبوع، ص68)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙏نماز والدین در روز دوشنبه بعد از بالا آمدن آفتاب
قَالَ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله: مَنْ صَلَّى يَوْمَ الْإِثْنَيْنِ عِنْدَ ارْتِفَاعِ النَّهَارِ أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ يَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ الْحَمْدَ وَ آيَةَ الْكُرْسِيِّ مَرَّةً مَرَّةً، وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ، وَ وَهَبَ ثَوَابَهَا لِوَالِدَيْهِ، أَعْطَاهُ اللَّهُ قَصْراً كَأَوْسَعِ مَدِينَةٍ فِي الدُّنْيَا.(جمال الأسبوع، ص70)
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: هرکس روز دوشنبه، بعد از آن که خورشید بالا آمد، 4 رکعت نماز بخواند(دو نماز 2 رکعتی)، در هر رکعت یک بار سوره حمد، یک بار آیة الکرسی، و سه بار سوره توحید؛ و ثواب آن را به پدر و مادرش هدیه کند، خداوند به وی کاخی می بخشد که مانند وسیع ترین شهر در دنیاست.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
💫🌺🍃
🌺
❇️ تعویذ روز دوشنبه
✍ چون کسی خواهد در روز دوشنبه،
امورات بر وفق مراد او باشد
و گرهها و گرفتاریها از او رفع گردد،
✔️ تعویذ امروز را بخواند
👌 ان شاءالله امور بر او آسان و گشایش در کار او پدید آید:
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
أُعِیذُ نَفْسِی بِرَبِّیَ الْأَکْبَرِ
مِمَّا یَخْفَی وَ مَا یَظْهَرُ
وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ أُنْثَی وَ ذَکَرٍ
وَ مِنْ شَرِّ مَا وَارَتِ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ
قُدُّوسٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِکَةِ وَ الرُّوحِ
أَدْعُوکُمْ أَیُّهَا الْجِنُّ إِنْ کُنْتُمْ سَامِعِینَ مُطِیعِینَ
وَ أَدْعُوکُمْ أَیُّهَا الْإِنْسُ إِلَی اللَّطِیفِ الْخَبِیرِ
وَ أَدْعُوکُمْ أَیُّهَا الْجِنُّ وَ الْإِنْسُ إِلَی الَّذِی خَتَمْتُهُ
بِخَاتَمِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
وَ خَاتَمِ جَبْرَئِیلَ وَ مِیکَائِیلَ وَ إِسْرَافِیلَ
وَ خَاتَمِ سُلَیْمَانَ بْنِ دَاوُدَ
وَ خَاتَمِ مُحَمَّدٍ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ وَ النَّبِیِّینَ
وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ
وَ عَلَیْهِمْ أَخِّرْ عَنْ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ
(نام خود و پدرش را بگوید)
کُلَّمَا یَغْدُو وَ یَرُوحُ مِنْ ذِی حَیٍّ أَوْ عَقْرَبٍ
أَوْ سَاحِرٍ أَوْ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ أَوْ سُلْطَانٍ عَنِیدٍ
أَخَذْتُ عَنْهُ مَا یُرَی وَ مَا لَا یُرَی
وَ مَا رَأَتْ عَیْنُ نَائِمٍ
أَوْ یَقْظَانَ بِإِذْنِ اللَّهِ اللَّطِیفِ الْخَبِیرِ
لَا سُلْطَانَ لَکُمْ عَلَی اللَّهِ لَا شَرِیکَ لَهُ
وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی رَسُولِهِ
سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ
وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً...
به نام خداوند بخشندهی مهربان
پناه میدهم جانم را به پروردگار بزرگم
از آنچه پنهان بوده و از آنچه آشکار است
و از شر هر زن و مرد
و از شر آنچه خورشید و ماه آن را دیده است،
پاک و منزه است پروردگار فرشتگان و روح،
ای جن شما را میخوانم اگر شنونده و فرمانبرید،
و ای انسانها شما را میخوانم به سوی خدای مهربان و آگاه.
و ای جن و انسانها شما را میخوانم به کسی که همهٔ مخلوقات برای او خاضع است،
به مهر پروردگار جهانیان مهر نهادهام،
و به مهر جبرئیل و میکائیل و اسرافیل،
و مهر سلیمان بن داود،
و مهر محمد سرور پیامبران،
درود خدا بر او و خاندانش و تمامی آنان باد،
و پاسداری کن از فلان بن فلان
هر صبح و شام از حیوانات سمی،
از مار یا عقرب، یا ساحر یا شیطان رانده شده،
یا پادشاه کینهتوز.
گرفتم از او آنچه دیده شده، و آنچه دیده نمیشود،
و آنچه چشم خوابیده یا بیدار آن را میبیند،
به اجازهٔ خدای مهربان آگاه،
هیچ سلطهای بر خدا ندارید
و هرگز شریکی برای او نمیباشد،
و درود خدا بر پیامبرش
سرور ما محمد و خاندان پاکش باد.
🌺
💫🌺🍃
💫🌺🍃
🌺
❇️ دعای روز دوشنبه
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى لَمْ يُشْهِدْ أَحَداً
حِينَ فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ
وَ لَا اتَّخَذَ مُعِيناً حِينَ بَرَأَ النَّسَمَات
لَمْ يُشَارَكْ فِى الْإِلٰهِيَّةِ
وَ لَمْ يُظاهَرْ فِى الْوَحْدَانِيَّةِ
كَلَّتِ الأَلْسُنُ عَنْ غَايَةِ صِفَتِهِ
وَ الْعُقُولُ عَنْ كُنْهِ مَعْرِفَتِهِ
وَ تَوَاضَعَتِ الْجَبابِرَةُ لِهَيْبَتِهِ
وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِخَشْيَتِهِ
وَ انْقَادَ كُلُّ عَظِيمٍ لِعَظَمَتِهِ
فَلَكَ الْحَمْدُ مُتَواتِراً مُتَّسِقاً
وَ مُتَوالِياً مُسْتَوْسِقاً
وَ صَلَوَاتُهُ عَلَىٰ رَسُو لِهِ أَبَداً،
وَ سَلامُهُ دَائِماً سَرْمَداً
اللّٰهُمَّ اجْعَلْ أَوَّلَ يَوْمِى هٰذَا صَلاحاً
وَ أَوْسَطَهُ فَلاحاً، وَآخِرَهُ نَجَاحاً؛
وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ يَوْمٍ أَوَّلُهُ فَزَعٌ،
وَ أَوْسَطُهُ جَزَعٌ، وَآخِرُهُ وَجَعٌ
اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ نَذْرٍ نَذَرْتُهُ
وَ كُلِّ وَعْدٍ وَعَدْتُهُ،
وَ كُلِّ عَهْدِ عَاهَدْتُهُ ثُمَّ لَمْ أَفِ بِهِ،
وَ أَسْأَلُكَ فِى مَظَالِمِ عِبَادِكَ عِنْدِى
فَأَيُّما عَبْدٍ مِنْ عَبِيدِكَ أَوْ أَمَةٍ مِنْ إِمَائِكَ
كَانَتْ لَهُ قِبَلِى مَظْلِمَةٌ ظَلَمْتُهَا إِيَّاهُ،
فِى نَفْسِهِ، أَوْ فِى عِرْضِهِ، أَوْ فِى مَالِهِ،
أَوْ فِى أَهْلِهِ وَ وَلَدِهِ، أَوْ غِيبَةٌ اغْتَبْتُهُ بِهَا،
أَوْ تَحَامُلٌ عَلَيْهِ بِمَيْلٍ أَوْ هَوَىً،
أَوْ أَنَفَةٍ أَوْ حَمِيَّةٍ أَوْ رِيَاءٍ أَوْ عَصَبِيَّةٍ،
غَائِباً كَانَ أَوْ شَاهِداً، وَ حَيّاً كَانَ أَوْ مَيِّتاً،
فَقَصُرَتْ يَدِى،
وَ ضَاقَ وُسْعِى عَنْ رَدِّهَا إِلَيْهِ وَالتَّحَلُّلِ مِنْهُ؛
فَأَسْأَلُكَ يَا مَنْ يَمْلِكُ الْحَاجَاتِ،
وَ هِىَ مُسْتَجِيبَةٌ لِمَشِيَّتِهِ،
وَ مُسْرِعَةٌ إِلَىٰ إِرادَتِهِ،
أَنْ تُصَلِّىَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،
وَ أَنْ تُرْضِيَهُ عَنِّى بِمَا شِئْتَ،
وَ تَهَبَ لِى مِنْ عِنْدِكَ رَحْمَةً،
إِنَّهُ لَاتَنْقُصُكَ الْمَغْفِرَةُ،
وَ لَا تَضُرُّكَ الْمَوْهِبَةُ،
يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ،
اللّٰهُمَّ أَوْلِنِى فِى كُلِّ يَوْمِ اثْنَيْنِ
نِعْمَتَيْنِ مِنْكَ ثِنْتَيْنِ،
سَعادَةً فِى أَوَّ لِهِ بِطَاعَتِكَ،
وَ نِعْمَةً فِى آخِرِهِ بِمَغْفِرَتِكَ،
يَا مَنْ هُوَ الْإِلٰهُ،
وَ لَا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ سِوَاهُ
✍ به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانیاش همیشگی است،
ستایش خدا را که هنگام آفرینش آسمانها و زمین احدی را گواه نگرفت و به گاه ایجاد جانداران یاوری انتخاب نکرد،
در معبود بودن انبازی ندارد و در یکتاییاش نیاز به پشتیبانی ندارد،
زبانها از بیان نهایت وصفش درمانده و خردها از ژرفای شناختش وامانده
و گردنکشان، در برابر عظمتش فروتن و چهرهها از بیم او در تنگنا افتاده و هر بزرگی در برابر بزرگیاش تسلیم گشته است.
ستایش پیاپی و پیوسته و دنبالهدار و پایدار فقط ویژه توست و رحمت همیشگی و درود جاودان و بیپایان او بر رسولش باد.
خدایا! ابتدای امروزم را خیر و صلاح و میانه امروزم را رستگاری و پایانش را کامیابی قرار ده؛
و به تو پناه میآورم از روزی که آغازش شیون و میانش بیتابی و پایانش دردمندی است،
خدایا! از تو آمرزش میخواهم برای هر نذری که کردم و هر وعدهای که دادم و هر پیمانی که بستم سپس به آن وفا نکردم
و پرداخت حقوق بندگانت را که بر عهده دارم از تو درخواست میکنم،
پس هر بندهای از بندگانت و هر کنیزی از کنیزانت که او را نزد من حقی پایمال شده باشد که در آن به جان یا آبرو یا مال یا خانوادهاش یا فرزندش ستم روا داشتهام یا غیبتی از او کردهام یا بر اثر میل خود یا خواهش دل یا تکبّر یا خشم یا خودنمایی یا تعصّب بر او باری نهادهام،
این بنده یا کنیزت غایب باشد یا حاضر، زنده باشد یا مرده و دستم کوتاه شده و توانائیام محدود از پرداخت آن حق یا طلب حلالیت از اوست؛
از تو میخواهم ای کسی که رفع نیازها در اختیار اوست و حاجات در برابر مشیت او اجابتپذیر و به سوی ارادهاش شتابانند، که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و آن بنده را که بر او ستمی کردم هرگونه که خواهی از من راضی گردانی
و از سوی خود مرا رحمت عطا کنی، چه آمرزیدن از تو نکاهد و بخشیدن به تو زیان نرساند،
ای مهربانترین مهربانان؛
خدایا! در هر دوشنبه از سوی خویش دو نعمت به من عطا کن،
خوشبختی به بندگیات را در آغازش
و نعمت آمرزشت را در پایانش،
ای آنکه تنها او شایسته پرستش است و جز او کسی گناهان را نیامرزد.
🌺
💫🌺🍃
💫🌺🍃
🌺
❇️ زیارت روز دوشنبه از
❣امام حسن (علیهالسلام)
❣امام حسين (عليهالسلام)
💠 در زيارت امام حسن عليهالسلام میگويى:
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا صِفْوَةَ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا صِرَاطَ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا بَيَانَ حُكْمِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا نَاصِرَ دِينِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَاالسَّيِّدُ الزَّكِيُّ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْبَرُّ الْوَفِيُ
السَّلاَمُ عَلَيْك َأَيُّهَاالْقَائِمُ الْأَمِينُ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَالِمُ بِالتَّأْوِيلِ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْهَادِي الْمَهْدِيُ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الطَّاهِرُ الزَّكِيُ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا التَّقِيُّ النَّقِيُّ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْحَقُّ الْحَقِيقُ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الشَّهِيدُ الصِّدِّيقُ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ
وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.
💠 زيارت حضرت امام حسين عليهالسلام:
اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ
أَشْهَدُ أَنَّكَ أَقَمْتَ الصَّلاَةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ
وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ
وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً
وَ جَاهَدْتَ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ
فَعَلَيْكَ السَّلاَمُ مِنِّي
مَا بَقِيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ
وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ
أَنَا يَا مَوْلاَيَ مَوْلًى لَكَ وَ لِآلِ بَيْتِكَ
سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ
مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَ جَهْرِكُمْ وَ ظَاهِرِكُمْ وَ بَاطِنِكُمْ
لَعَنَ اللَّهُ أَعْدَاءَكُمْ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ
وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنْهُمْ
يَا مَوْلاَيَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ
يَا مَوْلاَيَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ
هَذَا يَوْمُ الْإِثْنَيْنِ وَ هُوَ يَوْمُكُمَا وَ بِاسْمِكُمَا
وَ أَنَا فِيهِ ضَيْفُكُمَا فَأَضِيفَانِي
وَ أَحْسِنَا ضِيَافَتِي فَنِعْمَ مَنِ اسْتُضِيفَ بِهِ أَنْتُمَا
وَ أَنَا فِيهِ مِنْ جِوَارِكُمَا فَأَجِيرَانِي
فَإِنَّكُمَا مَأْمُورَانِ بِالضِّيَافَةِ وَ الْإِجَارَةِ
فَصَلَّى اللَّهُ عَلَيْكُمَا وَ آلِكُمَا الطَّيِّبِينَ.
🌺
💫🌺🍃
💫🌺🍃
🌺
❇️ نماز روز دوشنبه
💠 هرکس نمــاز روز دوشنبه را بخواند
ثواب ۱۰حج و ۱۰عمره برایش نوشته شود.
📿 دو رکعت
در هر رکعت بعد از حمد
یک آیةالکرسی، توحید، فلق و ناس
و بعد از سلام ۱۰ مرتبه ذکر استغفار
🌺
💫🌺🍃
🏴 ابوطالبعلیهالسلامالگویدفاعازحجتخدا
▪️مؤمنان فرستاده خدا را اولویت اول زندگی خود قرار میدهند بهگونهای که تمام برنامه زندگی آنان با توجه به حجت و فرستاده خدا برنامه ریزی میشود. برای حضرت ابوطالب علیهالسلام امنیت و محافظت از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله از امنیت فرزندان و اقوام مهمتر بود. مسئولیت قبیله بنیهاشم یعنی اطرافیان حضرت ابوطالب علیهالسلام حفاظت و ایمنی پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله بود و آنان آگاهانه این مسئولیت را با همه عواقب و هزینه هایش پذیرفته بودند.
⭕️ آیا امام زمان علیهالسلام در برنامه زندگی ما هست❓
📌 ... وَ یُوَکِّلُ وُلْدَهُ وَ وُلْدَ أَخِیهِ بِهِ یَحْرُسُونَهُ بِالنَّهَارِ فَأَصَابَهُمُ الْجَهْدُ...
◾️ فرزندان و برادرزادگانش را مسئول کرده بود تا از پیامبر نگهداری کنند. در این راه به بنیهاشم ناراحتیهای زیادی رسید و سختیهای بیشماری کشیدند.
📓 بحارالانوار، ج۱۹، ص۴
#روز_جهانی_مؤمن_قریش_حضرت_ابوطالب
#آستانهحضرتامامحسنمجتبیعلیهالسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 کسی که زیارت آل یاسین می خواند مطمئن باشد که #امام_زمان سلام الله علیه جوابش را می دهد
36.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
🆕 سلسله جلسات کوتاه
#معارف_مهدوی
🖼اعرف امامک !!
امام زمانت را بشناس !!
استاد #دکتر_فریدونی
⚜قسمت سوم ( ۳ )
موضوع :
ظهور فساد در عالم و غیر قابل تحمل شدن دنیا
#منجی
🌐..نشر حداکثری در دیگر کانال ها با اسم و نام کانال خود شما دوستان بلامانع است و باعث خوشحالی جناب استاد و ما می گردد ..
🌑 دشمنی قوم یهود با مؤمنین
لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَ الَّذينَ أَشْرَكُوا (سوره مائده، آیه82)
مسلّما سرسخت ترين مردم را در دشمنى با كسانى كه ايمان آورده اند، يهود و مشركان خواهى يافت.
وَ لَنْ تَرْضى عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصارى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذي جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصيرٍ (سوره بقره، آیه120)
و هرگز يهود و نصارى از تو خشنود نخواهند شد تا آنكه از آيين آنان پيروى كنى. بگو: همانا هدايتِ خداوند هدايت (واقعى) است. و اگر پس از دانشى كه برايت حاصل شد از هواهاى آنها پيروى كنى هرگز براى تو از جانب خداوند سرپرست و ياورى نخواهد بود.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
حرم
* 💞﷽💞 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
* 💞﷽💞
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمان کابوس رویایی💗
قسمت107
اکثر مغازه ها بخاطر اعتصاب تعطیل شده و اندک مغازه ای باز است.
از سر کوچه که قدم برمی دارم پری را می بینم که سرش را از در بیرون آورده و با دیدن من بیرون می پرد.
بعد از او هم پیمان بیرون می آید و تا من را می بیند لبخند می زند.
از پری دلخور هستم و زیاد تحویلش نمی گیرم.
دورم می گردد و مرا با سلام و صلوات به خانه می برد.
وارد خانه که می شوم پیمان در قاب چشمانم جا می گیرد.
اخم هایش را برای پری در هم می کشد و با دیدن زخم فک و آرنجم دعوایش می کند.
پری هم که جرئت حرفی را ندارد با کمک کردن به من می خواهد جبران کند.
زخمم را زیر شیر آب می برم و از درد چشمانم را بهم می فشارم.
پیمان دو چسب زخم برایم می آورد.
سرش را پایین می اندازد و می گوید:
_نمیدونم این دختر چرا حواسش جمع نیست!
اگه مسئولتت رو نمیتونی درست انجام بدی بگو من یکی دیگه رو جات بزارم نه این که پیش من گریه کنه که رویا رو جا گذاشتم!
چسب زخم را باز می کند و آهسته روی زخم آرنج و فکم می گذارد.
دستانش برایم شفا بخش است.
در دل خوشحالم از این که زمین خورده ام تا پیمان مرا اینقدر مورد توجه اش قرار دهد.
پری از خجالت رویش نمی شود به پایین بیاید.
لباسم را عوض می کنم.
مانتو و شلوار خاکی ام را توی تشت می اندازم و به حیاط می برم تا بشویم.
گرمای ظهر بدجور عرق به پیشانی ام می نشاند.
پیمان از پشت پنجره نگاهش به من می افتد.
خیلی زود به حیاط می آید. وقتی می بیند با یک دست سعی در شستن لباس دارم آن را از دستم می گیرد.
هنوز یک آستینش در دستم است و آن را می کشم و می گویم:
_خودم میشورم تو اذیت میشی!
بیخیال می گوید و دستم را از آستین جدا می کند.
بعد هم شیلنگ را به طرفم می گیرد تا دستانم را بشویم.
آهسته انگشتانم را بهم می زنم و کف از آن دور می شود.
به آستین پاره شدهی لباس که نگاه می کند، می گوید:
_نمیخواد اینو بپوشی. این دیگه به درد نمیخوره.
_آخه من همین یه مانتو رو دارم!
نچی می کند و یک راست آن را توی آشغالی پرت می کند.
شلوار را که سالم مانده می شوید.
در کنارش می نشینم و به چهره اش خیره می شوم تا جبران روزهایی شود که از به تماشا نشستن این چهره محروم بوده ام.
متوجه نگاه سنگینم می شود و خیلی آهسته می خندد.
_طوری شده؟ بد میشورم؟
لب هایم را جمع می کنم.
نگاهم را به اتاقک بالا می دهم و بعد دوباره مستقیم به او نگاه می کنم.
_نه!
_پس چی؟
خجالت می کشم خیلی صریح به او بگویم که دلتنگش شده بودم.
در حال طفره رفتن هستم. از او اصرار و از من انکار تا این که در بن بست کلامی مرا محاصره می کند.
_دلت برام تنگ شده بود؟
اگر بگویم نه که دروغ گفته ام و خیلی تابلو است.
او خیلی باهوش است و زود از چهره ام متوجه می شود دروغ گفته ام.
اما اگر بگویم بله که باز هم مشکل همان است بعلاوهی این که زبانم نمی چرخد تا بخواهد تایید کند.
پس هیچ چیز نمی گویم و خودش لب می زند:
_من که دلم برات خیلی تنگ شده بود.
نزدیک است از حرفش شاخ دربیاورم!
پیمان هیچ وقت احساساتش را اینگونه و چنین ساده روی داریه نمی ریخت!
این سادگی بدجور به دلم می نشیند و به خودم جرئت می دهم و لب می زنم:
_آ... آره منم دلتنگ بودم.
آهسته لب هایش به خنده باز می شود.
زیر چشمی نگاهم می کند و خنده اش بلند تر می شود.
نمی دانم من چرا خنده ام می گیرد و نمیتوانم آن را مخفی کنم.
یکهو خنده مان به قهقهه تبدیل می شود.
صدای در اتاقک می آید، برمی گردم و چهرهی متعجب پری را می بینم?
کمی که می گذرد پیمان دستش را روی دهانش می گذارد.
شلوار را از او می گیرم و روی بند پهن می کنم.
بعد از ظهر پیشنهاد می دهد با هم برویم پارچه بگیریم و مانتو را بدهم که بدوزند.
به گمانم سنگی به سرش خورده که امروز را از قصد دارد به دور از تشکیلات بگذراند.
همان پیراهن آبی را می پوشد که قبلا برایش خریده بودم.
خیلی این لباس به تنش می نشیند اما او کمتر می پوشد.
در لباس فروشی ها کمتر چیزی به اسم مانتو پیدا می شود.
مجبور می شویم به دنبال همان پارچه باشیم.
تمام بازار را با من گز می کند.
گاهی من چیزی می پسندم که او نمی خواهد و گاهی او میخواهد و من نمی خواهم.
تا به یک نظر برسیم دو یا سه ساعت گذشته.
در آخر به یک پارچهی شیری زنگ می رسیم.
از نظر من ساده و شیک بود و از نظر او رنگ جیغ نبود.
پارچه را می گیریم و به خانه برمی گردیم.
همین که در را باز می کنم صدای تلفن می آید.
پیمان با سرعت تلفن را برمی دارد.
⭕️کپی بدون نام نویسنده حرام است ⭕️
نویسندهمبینارفعتی(آیه
* 💞﷽💞
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمان کابوس رویایی 💗
قسمت108
فردای همان روز مرا به خیاطی می رساند.
وارد ساختمان می شوم. پس از اندازه گیری و تحویل پارچه بیرون می آیم.
پیمان از زمان تحویل مانتو می پرسد و موقعی که خیاط برای پرو را گفته است را می گویم.
چینی به میان ابرویش می نشاند و می گوید:
_ما نمیتونیم اینجا رفت و آمد زیادی کنیم.
فقط زمان تحویل میایم.
به اجبار می پذیرم هر چند که از همین حالا می توانم سرنوشت آن مانتو را بفهمم.
او در مسیر خانه چند باری می ایستد و وسایل کار خودش و خوراکی می خرد.
لواشکی را پیش رویم می گیرد.
چشمانم برق می زند و دهانم به آب می افتد.
با تشکر آن را می گیرم.
_وای ممنون!
لبخند آهسته لبش را می کشد و می گوید که خواهش می کنم.
مرا با خوراکی و نان به خانه می فرستد و می گوید باید وسایلی که گرفته را به دست کسی برساند.
برای همین می رود.
پری توی آشپزخانه ایستاده و با دیدن من مرا به صرف چای دعوت می کنم.
قالیچه ای را توی ایوان پهن می کند و سینی حاوی دو فنجان و قندان را به زمین می گذارد.
تبسمی از سر قدردانی به لبانم مهمان می شود.
فنجان را برمی دارم و آهسته آن را مزه می کنم.
خوردنی است و همان وقت تمامش را سر می کشم.
پری بعد از قورت دادن آخرین قطرات چای به من می گوید:
_رویا؟
_بله؟
مشخص است چیز مهمی را می خواهد بگوید.
لب هایش را با زبان تر می کند و من من کنان رشتهی کلام را به دست می گیرد.
_تو تصمیمت چیه؟
تای ابرویم بالا می رود:" برای چی؟"
شانه اش بالا می رود و می گوید:
_برای همه چی! برای آیندهی خودت و پیمان و خیلی چیزای دیگه!
به دنبال جواب سوالش ذهنم را می گردم.
چیز خاصی به فکرم نمی رسد و نمی دانم چه بگویم.
_خب... جریان زندگی ما رو با خودش میبره. تا الانم که دست سرنوشت منو به اینجا کشونده.
_نه! همین چیز سرنوشت نیست.
تو باید یه سری چیزا رو انتخاب کنی تا سرنوشتت رو بسازی.
_مثلا چی؟
سر اصل مطلبش می رود.
در حالی که نگاهش طول حیاط را طی می کند برایم می گوید:" ببین! میدونم که پیمان بهت نگفته اما من بهت میگم تا با خودت و اون صادق باشی."
گوش هایم به شنیدن تحریک می شود. بعد از اینکه نفس را بیرون می دهد در ادامه برایم تعریف می کند:
_به پیمان پیشنهاد یه مسئولیت دادن.
خب... خودتم میدونی پیمان با تمام وجودش توی مبارزه پا گذاشته. اون حتی از درس و خونواده مون هم گذشت و حقشه!
اما بدخواهاش دارن این وسط موش می دونن.
اول احساس خوشحالی می کنم چرا که موفقیت پیمان را مثل موفقیت خودم می دانم.
اما بعد که می گوید بدخواه هانش موش می دوانند خشم به میان شادی می ریزد و تمام حسم می شود آتش.
ناخودآگاه تن صدایم بالا می رود:" خب... بهونه شون چیه؟ به اونا چه! مگه تصمیم سازمان نیست؟"
_معلومه که تصمیم سازمانه اما خب یه سری قوانین جدید وضع شده که اگه سازمان بخواد زیر پا بزاره توی هویتش اثر داره و در ثانی حرف و حدیث پیش پیاد.
_چه قوانینی؟
پاهایش را جمع می کند و چارزانو می نشیند.
_ما کم از بچه های متعصب و مذهبی نخوردیم. تو شاید خیلی از ماجراهای خیانتا رو نشنیده باشی.
ولی من میخوام توجیه ات کنم چون تو هم عضو مایی.
چند سال قبل یه جوون به اسم مجید۱ بعد از تغییر رویکرد سازمان که اونم بخاطر مردم بود، تحت تاثیر یه مشت متعصب خیانت کرد.
اون میخواست ما رو مرتد اعلام کنه و پنهونی خیلی از اعضا رو به انحراف کشید تا یه سازمان دیگه راه بندازه. باورت میشه؟
هیچ وقت یه کشور با وجود آدمای متعصب و مقام دوست به جایی نمیرسه.
ازون وقته که مجبوریم به مذهبیای در ظاهر وطن پرست اعتماد نکنیم.
پیمان با تموم وجودش برای مردم در راه مارکس قدم برمیداره اما تو چی؟
تو پیرو مکتب کی؟ سازمان باید بدونه تو کدوم وری هستی.
اطرافیان هم خیلی مهمن و به همین خاطر باید موضعت رو اعلام کنی.
تو بی هدف و اراده نمیتونی تو سازمان باشی، فهمیدی؟
حرف های پری دیدم را وسعت می بخشد.
پدر هم همیشه از مذهبی های خشک تعریف می کرد که آینده و گذشته ما را خراب کردند.
با این حرف ها بیشتر بذر نفرت در دلم رشد می کند.
از طرفی او درست می گوید من نباید سد راه پیمان باشم.
مارکس دل پیش نظرم یک مرد بزرگ است که نظیرش را جهان کم به خود دیده.
او در راه پیکار برای طبقه مظلوم جامعه کم نگذاشت. حالا وظیفهی انسانیت من است تا با انتخاب عقاید او تبدیل به یک فرد به درد بخور شوم.
__
۱. اشاره ماجرای شهید مجید شریف واقفی از زبان مجاهدین خلق. شما در همین رمان شاهد واقعیت این ماجرا خواهید شد.
⭕️کپی بدون نام نویسنده حرام است ⭕️
نویسندهمبینارفعتی(آیه)
🌎🌺🍃
🌺
❇️ تقویم نجومی
🗓 سه شنبه
🔹 ۲۸ فروردین/ حمل ۱۴۰۳
🔹 ۷ شوال ۱۴۴۵
🔹 ۱۶ آوریل ۲۰۲۴
🌎🔭👀
🚖 مسافرت
خوب است.
👶 زایمان
خوب و نوزاد خوب تربیت گردد.
👨👩👧👦 انعقاد نطفه
🔹 امشب (شب سه شنبه)
فرزند چنین شبی، مهربان و رحم دل باشد. انشاءالله
🌎🔭👀
🌓 امروز قمر در برج اسد است.
✔️ برای امور زیر خوب است:
شروع بنایی
افتتاح شغل و کار
دیدار با قاضی
ملاقاتهای سیاسی
آغاز نگارش
جابجایی
خرید خانه و ملک
رفتن به خانه نو
امور ازدواجی
آغاز معالجه و درمان
امور مربوط به حرز
🌎🔭👀
💇 اصلاح سر و صورت
باعث دولت میشود.
🩸حجامت، خوندادن، فصد
باعث مرگ ناگهانی است.
✂️ ناخن گرفتن
روز مناسبی نیست.
باید بر هلاکت خود بترسد.
👕 دوخت و دوز
روز مناسبی نیست.
شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید
به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد.
خرید لباس اشکال ندارد.
کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر، آن را تکمیل کنند.
🌎🔭👀
😴 تعبیر خواب
رویایی که امشب (شب سهشنبه) دیده شود، تعبیرش از آیه ۷ سوره مبارکه « اعراف » است.
﴿﷽ و الوزن یومئذ الحق﴾
خواب بیننده انجام کاری از کارهای خود را به افرادی واگذارد، برخی در انجام آن تلاش کنند و باعث مقام آنها شود و برخی کوتاهی کنند و از چشم وی بیفتند.
مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
📿 وقت استخاره
از ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲
از ساعت ۱۶ تا عشای آخر (وقت خوابیدن)
📿 ذکر روز سه شنبه
«یا ارحم الراحمین» ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح
۹۰۳ مرتبه «یا قابض» موجب رسیدن به آرزوها میگردد.
🌎🔭👀
☀️ ️روز سهشنبه متعلق است به:
#امام_سجاد علیهالسلام
#امام_باقر علیهالسلام
#امام_صادق علیهالسلام
اعمال نیک خود را به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌎🔭👀
⏳ مدت زمان اعتبار این تقویم
از اذان مغرب آغاز و اذان مغرب فردا پایان مییابد.
🌺
🌎🌺🍃