eitaa logo
حرم
2.7هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
6.8هزار ویدیو
649 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
ها بزارن پروفایلشون میخوایم نشون بدیم که امام حسن غریب نیست😍💛 فقط یه امشب.. ست کنید✌️ @haram110
💠| امام صادق (علیه السلام) : 🍃 دعای روزه دار موقع افطار مستجاب میشود. 🔅🔆🔅🔆🔅 نماز و روزه هاتون مقبول درگاه حق🙏 💠دعا برای تعجیل فرج فراموش نشود مارو از دعای خیر خودتون بی نصیب نکنید💚 😋 میتونید سفره افطاری ساده تون رو برامون ارسال کنید ! 🆔 @haram110
16.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ حجاب قانونی یا اجباری؟! حتما این ویدیو رو تا انتها تماشا کنید 💯 🍃🌸 @haram110
9.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما بندگی‌مون رو بکنیم، خدا خداییش رو بلده... روایتی شنیدنی از حجت‌الاسلام عالی ✍ کانال حرم @haram110
❤️🍃 •| قشنگی ازدواج های «بچه مذهبی ها» تنها به «لذت های جسمی» و زیبایی «وصال دو عاشق» ختم نمیشود... زیبایی ازدواج بچه مذهبی ها را آنجا میتوان دید که زن همیشه زانوانش شل میشود از عجز و استحکام همزمان جاری در صدای مردش میان «قنوت نماز»... عشق بازی بچه مذهبی ها آنجاست که مرد عشق میکند از وقار و حجاب همسرش مقابل مردان غریبه....😍 زیبایی ازدواج زوج های مذهبی؛ یعنی دیدن صحنه تکیه دادن یک زوج عاشق به شانه های هم وسط صحن حرم مطهر علی بن موسی الرضا(ع)... اوج لذت آنجاست که احساس می‌کنی این آقا و بانوی جوان؛ تکیه شان فقط و فقط به شانه های همدیگر است و مولا و خداوندگارشان.... خواهش میکنم از «بچه مذهبی ها» کلیشه های تلخ و زننده نسازید... «زوجهای مذهبی واقعی» آن هایی هستند که سعی دارند «زنانگی» و«مردانگی» را به طریق اسلام نشان جامعه بدهند... ____________ ❣ ✅ ڪانال حرم ✅ برگزیده ی رصدنمای فضای مجازی👇 @haram110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃 💠 روایتــ داریم : زڪات زیبایی پاڪ دامنی استــ . و این ڪه پرداختــ زکاتــ دارایی را افزایش می دهد . اڪنون آن ها ڪه زیبایی می خواهند بسم الله…💓 ✅ 🔰 🆔 @haram110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ آیا الزامی‌ بودن حجاب ⬅️سبب بدپوششی شده؟؟ ✅ پاسخ دکتر غلامی 🆔 @haram110
😨 #داستان_راستان ↓ .
💄🙅‍♀💅 حوا از جاده سعادت منحرف شد و در پیچ لغزنده جاده، چشم های نقره فامش به بیلبوردهای تبلیغاتی افتاد؛ یک دختر با بارانی زرد که اشاره به بوتیک "جلوه" می کرد، توجهش را جلب کرده بود. نگاهش سر خورد به آن قسمت از بیلبورد که در اثر باران شدید دیروز پاره شده بود. جمله ای رنگ و رو رفته که معلوم نبود از دهه ی چند روی آن بیلبورد جا خوش کرده: [پیغامی از امام علی به دختر حوا: وَإِذَا كَانَتْ جَبَانَةً فَرِقَتْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ يَعْرِضُ لَهَا... و اگر ترسو باشد از هر چيزى كه ممكن است به آبرو و عفت او صدمه بزند مى‌ترسد...] یک لحظه نفهمید چرا روی گاز فشار داد و با سرعت غیر مجاز شیب تند جاده را گذراند. ترسیده بود یا... با خودش گفت: «حوای ترسو باحیاست؟ پس امام علی بماند برای ترسوها!» نگاهی به روزنامه ای که روی داشتبورد ماشین ولو شده بود، انداخت؛ همان روزنامه ای که دیروز دور یکی از تبلیغاتش را رژ قرمز کشیده بود. مذکری خوش اشتها در منوی سفارش خود خانومی تحصیلکرده با روابط عمومی بالا و ظاهری آراسته می طلبید. قهقه ای سر داد و با خودش گفت: «بترس دختر! بترس از این مذکر! عفت و حیات صدمه نبینه یوقت، بترس دختر!» نگاهش به آینه جلوی ماشین افتاد، خواست پیچ و تاپ زلف هایش را مرتب کند که متوجه شد یک نفر در آینه به او خندید. لب هایش وا رفت، تحمل آن جوکر لعنتی درون آینه را نداشت؛ حوا از خودش ترسید، ناگهان ترمز را کشید! | نویسنده: | ✅ @haram110 🌱