سالگرد ارتحال امام خمینی (ره)
سید روحالله مصطفوی ملقب به امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بودند که در 14 خرداد سال 1368 رحلت نمودند.
امام خمینی در روز بيستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهريـور 1281 هجرى شمسى ( 24 سپتامپر 1902 ميلادى) در شهرستان خمين از توابع استان مركزى ايران در خانواده اى اهل علـم و هجرت و جهاد پـاى بـر خـاكدان طبيعت نهاد و در 14 خرداد سال 1368 هجری شمسی به ملکوت اعی پیوست.
مروری کوتاه بر وقایع زندگی امام خمینی(ره)
امام خمینی (ره) پس از درگذشت حضرت آیت الله بروجردی به مخالفت با سیاست های طاغوت برخاست و در قیام 15 خرداد 1342 دستگیر و روانه تهران و زندانی گردید، پس از مدتی آزاد و به شهر مقدس قم مراجعت نمود. در قضیه تصویب کاپیتولاسیون (مصونیت مجرمین آمریکائی در ایران) با سخنرانی مهم و آتشین در مسجد اعظم قم دستگیر و به ترکیه و سپس به عراق تبعید گردید.
امام خمینی (ره) در سال های اقامت در عراق همچنان رهبری مبارزه با رژیم پهلوی را به عهده داشته و در سال 1357 با هماهنگی رژیم پهلوی به رژیم بعث عراق، ایشان ناگزیر از خروج از عراق شده و با عزیمت به پاریس مبارزه و انقلاب ،امام را وارد مرحله اساسی نمود.
با اقامت امام خمینی (ره) در پاریس و انعکاس سخنان و نقطه نظرات ایشان در رسانه های غربی رژیم پهلوی در ضعف و انزوا قرار گرفته و با رهبری هوشمندانه و دقیق ایشان انقلاب اسلامی مردم ایران با خروج شاه و خانواده سلطنتی از ایران به روزهای اوج خود نزدیک گردید.
🔷🔸💠🔸🔷
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1
پرتال کتابخانه
http://lib.amfm.ir/
#کتاب_صوتی
#همین_جاست
«مهدی»، «مسعود»، «داوود»، «ابراهیم»، «حبیب» و «حاج نصرت» در میانه میدان نبرد، در چاله تانک گرفتار شدهاند و بچهها اصرار دارند حاجی که مسئول همه است، باید در دژ فرماندهی کند و به همین سبب باید از آنجا برود.
«حاجی» به بچهها قول میدهد که حتما برگردد و نگذارد تا آنها به دست دشمن بیفتند. اما او اسیر میشود و سالها بعد، از اینکه نتوانسته بچهها را نجات دهد و یا حتی بعد از سالها جنازه آنها را بیابد، آشفته است. «راحله»، همسرش، راضی به رفتن وی به آن منطقه نیست. «رضا»، برادر راحله، هم با وجود تمام اصرارهای حاج نصرت نمیتواند محل جنازههای بچهها را پیدا کند. ولی حاج نصرت معتقد است که گروههایی که برای تفحص میروند، کار خود را به درستی انجام نمیدهند. او اصرار دارد که باید خودش به کمک چند نیرویی که فقط بتوانند مینهای آن منطقه را خنثی کنند، به دنبال بچهها برود. ولی رضا و راحله مخالفاند و مانع رفتن حاجی میشوند.
حاج نصرت که از رضا ناامید شده است، به سراغ دوستش «رحمان» می رود که متخصص خنثی کردن مین بوده و اکنون در آسایشگاه زندگی میکند. حاج نصرت از رحمان کمک میخواهد تا برای خنثی کردن مینهای منطقه و یافتن بچهها همراهش برود. رحمان با وجود حال بدش قبول میکند. حاج نصرت برای گمراه کردن راحله به او میگوید که به یک سفر زیارتی به مشهد میرود تا با خودش خلوت کند و به این ترتیب مخفیانه همراه رحمان راهی منطقه میشوند تا به دنبال جنازه بچهها بروند.
🔷🔸💠🔸🔷
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1
2.mp3
16.56M
🔷🔸💠🔸🔷
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1
پرتال کتابخانه
http://lib.amfm.ir/
#_15_خرداد
خبر دستگیری امام به سرعت در شهر قم و مناطق اطراف پیچید. زن و مرد از روستاها و منازل خویش در شهر به سوی منزل قائد خود حرکت کردند. شعار اصلی جمعیت «یا مرگ یا خمینی» بود که از تمام فضای قم به گوش می رسید. خشم مردم آنچنان بود که ابتدا مأمورین پلیس پا به فرار گذاشتند. آنها پس از تجهیز قوا به میدان آمدند.نیروهای کمکی نظامی نیز از پادگان های اطراف به شهر قم گسیل شدند. هنگامی که سیل جمعیت از حرم حضرت معصومه بیرون آمدند، رگبار مسلسلها گشوده شد و تا ساعتی چند درگیری شدید ادامه داشت. حمام خون به راه افتاده بود. هواپیماهای نظامی از تهران به پرواز درآمدند و در فضای شهر قم برای ایجاد رعب بیشتر دیوار صوتی را شکستند. قیام با سرکوبی شدید کنترل شد. کامیون های نظامی، اجساد شهدا و مجروحین را به سرعت از خیابانها و کوچه ها به نقاط نامعلومی بردند. غروب آن روز شهر قم حالتی جنگ زده و غمگینانه داشت.صبحگاه پانزده خرداد خبر دستگیری رهبر انقلاب به تهران، مشهد، شیراز و دیگر شهرها رسید و وضعیتی مشابه قم پدید آورد. مردم ورامین و شهرک های اطراف به سوی تهران سرازیر شدند. تانک ها و ابزار زرهی و نیروهای نظامی برای جلوگیری از ورود معترضین به شهر در سه راهی ورامین با جمعیت درگیر شدند و جمع زیادی از راهپیمایان را به خاک و خون کشیدند. جمعیت انبوهی در حوالی بازار تهران و مرکز شهر نیز گرد آمده و با شعار «یا مرگ یا خمینی» به سوی کاخ شاه به حرکت درآمدند. از جنوب شهر تهران نیز سیل جمعیت به سمت مرکز راه افتاده بود و در پیشاپیش آنها طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی، دو تن از جوانمردان جنوب شهر تهران، با گروه خود در حرکت بودند. این دو تن بعد از چندی دستگیر و در 11 آبان 1342 تیرباران شده و هوادارانشان به بندرعباس تبعید گردیدند.نزدیکترین ندیم همیشگی شاه، تیمسار حسین فردوست در خاطراتش از به کارگیری تجربیات و همکاری زبده ترین مأمورین سیاسی و امنیتی امریکا برای سرکوب قیام و همچنین از سراسیمگی شاه و دربار و امرای ارتش و ساواک در این ساعات پرده برداشته و توضیح داده است که چگونه شاه و ژنرالهایش دیوانه وار فرمان سرکوب صادر می کردند. ارتشبد فردوست در توضیح وخامت اوضاع می نویسد: به اویسی (فرمانده لشکر گارد ویژه) گفتم «تنها راه این است که هر چه آشپز و نظافتکار و اسلحه دار و غیره در لشکرداری مسلح کنی» .سرانجام مأمورین نظامی و پلیس شاه با تیراندازی های گسترده و مستقیم و به کارگیری هرچه در توان داشتند بر قیام مردم فائق آمدند.
علم، نخست وزیر شاه در خاطراتش از این روز خطاب به شاه می نویسد:
اگر ما عقب نشینی کرده بودیم ناآرامی به چهار گوشه ایران سرایت می کرد و رژیم ما با تسلیم ننگ آوری سقوط می کرد. در آن موقع حتی این را به شما [شاه ] عرض کردم که اگر خود من هم از مسند قدرت به زیر کشانده شوم شما همیشه می توانید با محکوم کردن و اعدام من به عنوان مسبب آنچه واقع شده خود را نجات دهید! (گفتگوهای من با شاه: خاطرات محرمانه امیر اسدالله علم.)
روز 15 خرداد در تهران و قم حکومت نظامی برقرار شد اما علیرغم آن، روزهای بعد نیز تظاهرات وسیعی برپا بود که در هر مورد به درگیری خونین انجامید.
پانزده خرداد 42 مبدأ انقلاب اسلامی مردم ایران بود. شاه دو روز بعد از نهضت 15 خرداد، قیام مردم را بلوا و اقدامی وحشیانه، و نتیجه اتحاد ارتجاع سرخ و سیاه نامید و سعی کرد تا آن را به خارج از مرزها و کسانی همچون جمال عبدالناصر نسبت دهد.
سستی ادعاهای شاه بر هیچ کس پوشیده نبود. برخلاف ادعاهای مکرر شاه، عناصر چپ و کمونیستها نه تنها هیچ گونه مشارکتی در این قیام نداشتند بلکه حزب توده و دیگر کمونیستهای ایران در نوشته ها و مواضع خویش به تکرار تفسیر رادیو مسکو و روزنامه های شوروی از وقایع پانزده خرداد می پرداختند. حزب کمونیست شوروی، قیام 15 خرداد را حرکتی کور و ارتجاعی بر ضد اصلاحات مترقّیانه شاه می دانست. ادعای کذب دیگر شاه (در مورد دخالت دولت مصر) نیز علیرغم تلاش و دسیسه ساواک هیچ گاه از سوی احدی باور نشد. استقلال تمام عیار قیام پانزده خرداد آنچنان برملا و فاحش بود که اینگونه اَنگها نمی توانست کمترین لطمه ای بدان وارد سازد.
با دستگیری رهبر نهضت و کشتار وحشیانه مردم در روز پانزده خرداد 42، قیام ظاهراً سرکوب شد.
🔷🔸💠🔸🔷
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1
پرتال کتابخانه
http://lib.amfm.ir/
#کتاب_صوتی
#همین_جاست
«مهدی»، «مسعود»، «داوود»، «ابراهیم»، «حبیب» و «حاج نصرت» در میانه میدان نبرد، در چاله تانک گرفتار شدهاند و بچهها اصرار دارند حاجی که مسئول همه است، باید در دژ فرماندهی کند و به همین سبب باید از آنجا برود.
«حاجی» به بچهها قول میدهد که حتما برگردد و نگذارد تا آنها به دست دشمن بیفتند. اما او اسیر میشود و سالها بعد، از اینکه نتوانسته بچهها را نجات دهد و یا حتی بعد از سالها جنازه آنها را بیابد، آشفته است. «راحله»، همسرش، راضی به رفتن وی به آن منطقه نیست. «رضا»، برادر راحله، هم با وجود تمام اصرارهای حاج نصرت نمیتواند محل جنازههای بچهها را پیدا کند. ولی حاج نصرت معتقد است که گروههایی که برای تفحص میروند، کار خود را به درستی انجام نمیدهند. او اصرار دارد که باید خودش به کمک چند نیرویی که فقط بتوانند مینهای آن منطقه را خنثی کنند، به دنبال بچهها برود. ولی رضا و راحله مخالفاند و مانع رفتن حاجی میشوند.
حاج نصرت که از رضا ناامید شده است، به سراغ دوستش «رحمان» می رود که متخصص خنثی کردن مین بوده و اکنون در آسایشگاه زندگی میکند. حاج نصرت از رحمان کمک میخواهد تا برای خنثی کردن مینهای منطقه و یافتن بچهها همراهش برود. رحمان با وجود حال بدش قبول میکند. حاج نصرت برای گمراه کردن راحله به او میگوید که به یک سفر زیارتی به مشهد میرود تا با خودش خلوت کند و به این ترتیب مخفیانه همراه رحمان راهی منطقه میشوند تا به دنبال جنازه بچهها بروند.
🔷🔸💠🔸🔷
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1
4.mp3
17.03M
🔷🔸💠🔸🔷
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1
پرتال کتابخانه
http://lib.amfm.ir/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 #فتوکلیپ
حالا دارم می فهمم
آتیش در یعنی چی؟...
🔘مداحی سیدمهدی میرداماد در رثای امام صادق علیه السلام
#شهادت_امام_صادق
▪️◾️🔳◾️▪️
کانال رسمی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
▪️ @astanqom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷🔸💠🔸🔷
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1
پرتال کتابخانه
http://lib.amfm.ir/
#کتاب_صوتی
#همین_جاست
«مهدی»، «مسعود»، «داوود»، «ابراهیم»، «حبیب» و «حاج نصرت» در میانه میدان نبرد، در چاله تانک گرفتار شدهاند و بچهها اصرار دارند حاجی که مسئول همه است، باید در دژ فرماندهی کند و به همین سبب باید از آنجا برود.
«حاجی» به بچهها قول میدهد که حتما برگردد و نگذارد تا آنها به دست دشمن بیفتند. اما او اسیر میشود و سالها بعد، از اینکه نتوانسته بچهها را نجات دهد و یا حتی بعد از سالها جنازه آنها را بیابد، آشفته است. «راحله»، همسرش، راضی به رفتن وی به آن منطقه نیست. «رضا»، برادر راحله، هم با وجود تمام اصرارهای حاج نصرت نمیتواند محل جنازههای بچهها را پیدا کند. ولی حاج نصرت معتقد است که گروههایی که برای تفحص میروند، کار خود را به درستی انجام نمیدهند. او اصرار دارد که باید خودش به کمک چند نیرویی که فقط بتوانند مینهای آن منطقه را خنثی کنند، به دنبال بچهها برود. ولی رضا و راحله مخالفاند و مانع رفتن حاجی میشوند.
حاج نصرت که از رضا ناامید شده است، به سراغ دوستش «رحمان» می رود که متخصص خنثی کردن مین بوده و اکنون در آسایشگاه زندگی میکند. حاج نصرت از رحمان کمک میخواهد تا برای خنثی کردن مینهای منطقه و یافتن بچهها همراهش برود. رحمان با وجود حال بدش قبول میکند. حاج نصرت برای گمراه کردن راحله به او میگوید که به یک سفر زیارتی به مشهد میرود تا با خودش خلوت کند و به این ترتیب مخفیانه همراه رحمان راهی منطقه میشوند تا به دنبال جنازه بچهها بروند.
🔷🔸💠🔸🔷
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1
6.mp3
17.22M
🔷🔸💠🔸🔷
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1
پرتال کتابخانه
http://lib.amfm.ir/
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷🔸💠🔸🔷
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1
پرتال کتابخانه
http://lib.amfm.ir/
#آرامش_با_قرآن
#اسرار_الهی_آرامش 🦋👇 سوره ی مریم را که باز میکنی دنیایی سراسر از شگفتی میبینی...
از دعای حضرت زکریا برای درخواست فرزند در نهایت پیری و نازایی
تا تولد بدون پدر حضرت عیسی و سخن گفتن در گهواره ی او و...
🌺🌿اما نکته ی جالب اینجاست:
«قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ»
پرودگارت گفت:
این کارها نزد من بسیار آسان است (سوره مریم آیه ۲۱)
یعنی خداوند شگفت انگیزترین کارها برای ما را، آسان ترین کارها برای خود میداند
و جالب اینجاست این جمله را چندین بار تکرار میکند تا همواره به تو اطمینان دهد که:
آنچه تو سخت و دشوار و محال می پنداری نزد خداوند سختی و دشواری ای ندارد.
🌼 پس به قدرتش اعتماد کن، بر او توکل کن
بی شک، او تو را به سر منزل مقصودت خواهد رساند...
🔷🔸💠🔸🔷
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1
پرتال کتابخانه
http://lib.amfm.ir/