eitaa logo
حࢪفامۅن =)
121 دنبال‌کننده
911 عکس
34 ویدیو
10 فایل
سلام #بےنهايت ام اینجا کاناݪِ جوابیھ ناشناسامون است (: ساݪن اصلےِکافھ : @bi_nahayatim |☕️ بھ مآبگو نذاࢪ تودݪِت بمۅنھ👇🏻 https://daigo.ir/secret/9817121013
مشاهده در ایتا
دانلود
: اشک گرم و آه سرد و روی زرد و سوز دل حاصل عشقند و من این نکته میدانم چو شمع ــــــــــــــــــــــــــــــــ 📩 : چه شعری بود ... با 《عین》 🤔 عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران ساده دل من که قسم های تو باور کردم
: گفتم نبینم روی تو شاید فراموشت کنم شاید ندارد،بعد از این باید فراموشت کنم ــــــــــــــــــــــــــــــــ 📩 : با [میم ] مزن تیر خطا بنشین آرام و مگیر از خود تماشای‌شکاری‌راکه‌ازدست توخواهدرفت 🦌
: در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست می رسم با تو به خانه، از خیابانی که نیست می نشینی روبرویم، خستگی در می کنی چای می ریزم برایت، توی فنجانی که نیست باز می خندی و می پرسی که حالت بهتر است باز می خندم که خیلی، گرچه می دانی که نیست شعر می خوانم برایت، واژه ها گل می کنند یاس و مریم می گذارم ، توی گلدانی که نیست چشم می دوزم به چشمت، می شود آیا کمی دستهایم را بگیری ، بین دستانی که نیست وقت رفتن می شود، با بغض می گویم نرو پشت پایت اشک می ریزم، در ایوانی که نیست می روی و خانه لبریز از نبودت می شود باز تنها می شوم، با یاد مهمانی که نیست ــــــــــــــــــــــــــــــــ 📩 : رفته ای و بعد تو این کار هر روز من است باور اینکه نباشی کار آسانی که نیست ... قشنگ بود و البته تلخ (: یاد یه از جناب شهریار افتادم
[ من نه مجروحمو بیمار ولی درگیرم درد دوری کند انگار که آخر پیرم هر چقدرم که زنم بر در و دیوار ولی گوییا هست فراق و غم دلدار در تقدیرم ✍🏻 ] یادش بخیر قبلا بیشتر یهویی می گفتم و متن می نوشتم ، مشاعره می کردیم و ... آشنای غریب ،راهنمایی‌نمی‌کنیدزودترحدس بزنم ؟
حࢪفامۅن =)
#ناشناس : آن‌چه از خونِ جگر در کاسه‌یِ من کرد چرخ جمع اگر می‌ساختم، میخانه‌ای می‌داشتم ! -صائب تبری
این خار غم که در دل بلبل نشسته است از خون گل خمار خود اول شکسته است بر سر گرفته‌ایم و سبکبار می‌رویم کوه غمی که پشت فلک را شکسته است ...
حࢪفامۅن =)
#ناشناس : در دیاری که در او نیست کسی یار کسی کاش یارب که نیفتد به کسی کار کسی ـــــــــــــــــــــ
اتفاقم به سر کوی کسی افتاده‌ست که در آن کوی،چو من کشته بسی افتاده‌ست 🚶🏻‍♂
: گفتمش از غم هجـران چه كنم گفت بسوز گفتمش چــــاره اين ســـوز بگو گفت بساز ــــــــــــــــــــــــــــــــ 📩 : داغیکه مرا سوخته تفسیر ندارد ... به ماه‍ من که رساند، پیام من که ز هجران به لب رسیده‍ مرا جان، خودی به من برساند ¡ ...
: بی تو در کلبهٔ گداییِ خویش رنج‌هایی کشیده‌ام که مپرس ــــــــــــــــــــــــــــــــ 📩 : چه خوبه می فرستید من به گوشِ خود از دهانش دوش سخنانی شنیده‌ام که مپرس ...
: زبانم را نمی فهمی نگاهم را نمی بینی ز اشکم بی خبر ماندی و آهم را نمی بینی سخن ها خفته در چشمم نگاهم صد زبان دارد سیه چشما! مگر طرز نگاهم را نمی بینی سیه مژگان من! موی سپیدم را نگاهی کن سپید اندام من! روز سیاهم را نمی بینی پریشانم ! دل حسرت نصیبم را نمی جویی پشیمانم ! نگاه عذر خواهم را نمی بینی گناهم چیست جز عشق تو روی از من چه میپوشی؟ مگر ای ماه! چشم بی گناهم را نمی بینی؟ ــــــــــــــــــــــــــــــــ 📩 : گـر زبانم را نمی فهمی نگاهم را بفهم آهِ سرد و اشکِ چشم بی گناهم را بفهم بی تو بالا می رود شبها صدای هق هقم بغض ها و گـریه ی هنگام آهم را بفهم با نگاه پر سکوتم با تـو می گویم سخن معنی نا گفته هـای در نگاهم را بفـهم آسمانِ دیـدگـانم ای عسل بارانی است با نگاهت لحظه ای حـالِ تباهم را بفـهم ...
حࢪفامۅن =)
اینم برف ... ❄️
این برف که مانند نگین مےریزد بر پاۍ امام آخرین مےریزد نُقلے است که از یُمن وجود مهدی(عج) بر روۍ سر اهل زمین مےریزد (: اللهــم‌عجل‌لولیــک‌الفــــرج‌
: الا ای برف، پس کو همدم من کجایی همنفس در رهگذارم ــــــــــــــــــــــــــــــــ 📩 : برف باریدبه این شهر،کجایی بی من؟ کاش سردت نشود دل نگرانم برگرد ...
: اختصاصی برای صاحب کافه: آنقدر برفی شدم، اما تو را پیدا نکردم دم به دم رفتم ولی جایی تو را پیدا نکردم ــــــــــــــــــــــــــــــــ 📩 : متشکرم ، قشنگی بود (: رفتی و پشت سرت برف بدی می‌آمد رفتی و ساخته‌ام جای تو آدم برفی ...