نسخههای عملی
حضرت آیت الله #قرهی (مد ظله العالی)
🔷🔶راهی برای شکار نشدن توسط #شیطان به واسطه انجام اعمال
اولیاء خدا هر چیزی را تا به دست میآورند، بلافاصله میگفتند: «وَ ما تَوْفيقي إِلاَّ بِاللَّه» .
خوب است که ما هم این کار را انجام بدهیم . هر مطلبی که خوب بود و عندالله پسندیده شد که نشانهی آن، این است: وقتی انسان به روایات شریفه، اولیاء خدا و کتاب الله عرضه کند، ببیند همین است، انجام بدهد. مثل همین مطلب که بعد از به دست آوردن فضیلتی، بلافاصله بگویید: «وَ ما تَوْفيقي إِلاَّ بِاللَّه» . هیچ توفیقی ندارم، مگر از خدا و ما از خودمان، هیچ چیزی نداریم. توفیق از خداست.
اگر انسان مدام با خودش بگوید: من هیچ ندارم، همه از خداست، «وَ ما تَوْفيقي إِلاَّ بِاللَّه»، اوّل، باور وجودیاش درست میشود و دیگر احساس غرور، تکبّر و انانیّت نمیکند و آرام آرام به واقعیّت مطلب که همه چیز از ناحیهی خداست و توفیقی نیست، مگر از خدا، پی میبرد.
یکی از مکرها و خدعههای تفکّر این است که گاهی میآید و میگوید: تو دیگر کسی شدی، خودت متخلّق هستی، در بحث اخلاق شرکت میکنی و با دیگران فرق میکنی. یک عدّه الآن در فضای مجازی به گناه و ... گرفتار هستند؛ چون الان اینقدر فحشا زیاد شده که مستقیم در خانهها آمده و به ماهواره و ... هم نیاز نیست. امّا تو در این شلوغ بازار و هیاهوهای دنیا، بحمدلله و المنّه، اهل اخلاق هستی. این، همان خدعهی فکری است.
راه نجات و نسخهی ذکریّه از این خدعه همین است که انسان مدام بگوید: «وَ ما تَوْفيقي إِلاَّ بِاللَّه». هیچ توفیقی نیست مگر این که خدا مرحمت کرده است (إلّا، إلّای حصریّه است). من کجا هستم؟!
ابوالعرفا، آیتالله العظمی ادیب(اعلي اللّه مقامه الشّريف) میفرمودند: یکی از اذکار دائمی شیخ بهاء(اعلي اللّه مقامه الشّريف) و شاید یکی از رموز موفّقیّت ایشان این بوده که میفرمودند: «وَ ما تَوْفيقي إِلاَّ بِاللَّه». بعد هم میفرمودند: حداقل، این است که روزی صد مرتبه گفته شود. حالا ما هم بیان میکنیم، آخرالزّمان باید همهی مطالب افشا شود.
🆔 @harfe_hesaab 🤔
♨️سه چیز فراهم #بدی ها♨️
💠 پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
إنَّ إبليسَ يَخطُبُ شَياطينَهُ ويقولُ: علَيكُم باللَّحمِ والمُسكِرِ والنِّساءِ ، فَإنّيلا أجِدُ جِماعَ الشَّرِّ إلاّ فيها
ابليس به شيطانهاى خود گفت:
بر شما باد به
🔥گوشت و 🔥مُسكَر و 🔥زنان
زيرا من چيزى جز اين سه را فراهم آورنده بديها نمى يابم.
📚بحارالانوار، ج 73، ص 62
🆔 @harfe_hesaab 🤔
✍ بعضی چیزها
همه عباداتمون رو یکجا نابود می کنند!
😡 مثل #خشونت ...
قبل از هر عبادتی...
اول #مهربونی رو تمرین کن☺️
🆔 @harfe_hesaab 🤔
#شهیدانه
📌عکسی کمتر دیده شده از شهید جوانمرد قصاب
🔹️متروی تهران ایستگاهی دارد به نام #جوانمرد_قصاب
🔹️این جوانمرد، همیشه با وضو بود.
🔹️می گفتند: عبدالحسین، چه خبر از وضع کسب و کار؟ می گفت: الحمدلله، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه......!!
🔹️هیچکس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین تر بود.
🔹️اگر مشتری مبلغ کمی گوشت میخواست، عبدالحسین دریغ نمی کرد. می گفت: «برای هر مقدار پول، سنگ ترازو هست.»
🔹️وقتی که میشناخت که مشتری فقیر است، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ و می داد دستش.
🔹️گاهی هم پول را میگرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت: «بفرما ما بقی پولت.»
🔹️این جوانمرد با مرام، چهل و سه بهار از عمرش را گذراند و در نهایت در یکی از عملیات های دفاع مقدس با ۱۲ گلوله به شهادت رسید.
⚘''شهید عبدالحسین کیانی'' همان ''جوانمرد قصاب'' است!
🆔 @harfe_hesaab 🤔
💠 حضرت آیت الله #قرهی (مد ظله العالی)
☀️ما طفل راهیم و باید تا آخر عمر دستمان را رها نکنیم و در پناهگاه بمانیم☀️
اولیاء خدا دو مطلب را برای در امان بودن ما بیان کردند:
1. انسان باید به حقیقت همیشه اعوذبالله بگوید و در پناهگاه باشد.
اگر یک لحظه سر را از پناهگاه بیرون بیاوری تا ببینی چه خبر است، شیطان تو را شکار میکند؛ چون شکارچی، خوب، ماهر و مجرّبی است. مگر من و شما چقدر عمر کردیم؟ 50 سال، 60 سال؟ 15 سال را که بچّه بودیم، در بقیّه عمر هم که روزی، 8-9 ساعت میخوابیم، ساعاتی را غذا میخوریم و ...، چقدر هوشیار بودیم؟! چقدر لحظاتی از عمرمان بوده که واقعاً به خودمان فکر کردیم که من چه کردم؟!
لذا اگر از پناهگاه، بیرون بیاییم، بلافاصله این شکارچی عجیب ما را میگیرد و میزند.
2. پناهگاه حقیقی، معصومین هستند. لذا باید به معصومین و بعد از آنها هم به تالیتلوان معصوم و اولیاء خدا اتّصال داشت و دست را از دست آنها جدا نکرد.
لذا به قول اولیاء خدا تا آخر عمر، با این که محاسنت سفید و کمرت خم شد، عمرت، نود یا صد سال شد و در حال رکوع راه میروی، آن موقع هم بگو من طفل هستم و دستت را از دست ولیّ خدا بیرون نیاور.
دیدید بچّهها در ابتدا خوب راه نمیروند، بعد از مدّتی به خوبی راه میروند، امّا بعد که پیر شدند باز هم راه رفتن برایش سخت است؟ این میخواهد به ما یاد بدهد که در آخر هم به همان طفولیّت برمیگردی، پس تو طفل راه هستی، مدّعی نباش که من نوجوان و جوان شدم. بگو: من همیشه طفل هستم و دستت را از دست ولیّ خدا بیرون نکش.
این خدعهی فکری است که انسان تصوّر کند من هم تاتی تاتی میتوانم راه بروم. فرمودند: اگر کسی اینگونه تصوّر کند، دستش را رها میکند و خودش میرود و گم میشود، این «ضللت عن دینی» همین است.
یکی از اولیاء خدا میفرمود: دیدید بچّهها گم میشوند، در ابتدا که تازه راه افتاده، ذوق دارد که خودش به تنهایی راه برود و فکر میکند که پدر و مادر همیشه در کنار او هستند، امّا یکباره سرش را برمیگرداند و میبیند که پدر و مادرش نیستند. یک لحظه دستش را در این شلوغ بازار خارج کرد، تمام شد.
فرمود: ما هم اینطور هستیم، یک لحظه دستمان را از دست ولیّ خدا خارج میکنیم و گم میشویم. منتها بچّهها خصوصیّت خوبی دارند و یک مقدار که راه میروند، برمیگردند و به عقب نگاه میکنند. ولی ما برنمیگردیم. یک موقعی به خودمان میآییم و میفهمیم که راستی راستی گم شدیم که دیگر عمرمان تمام شده و هیچ خبری نیست.
فکر میکردیم راه را بلد هستیم، دستمان را رها کردیم و گفتیم: من دیگر خودم بلد هستم، بچّهها گاهی عقب برمیگردند و تا میبینند پدر و مادرشان نیست، گریه میکنند. ما هم طفلیم، امّا تفاوتمان با آنها این هست که ما به عقب برنمیگردیم، فکر میکنیم بلد راه هستیم، لذا میرویم و زمانی که مرگ میرسد تازه میفهمیم گم شدیم. «ضللت عن دینی»، گمراه شدم. اگر اینطور شود، خیلی درد است.
🆔 @harfe_hesaab 🤔