قبلش هم كيسه ادرارش را خالى كرده بودم. بنده خدا شرمنده شده بود نمیتوانست مدام به چشمم نگاه كند.
میدانست نیروی داوطلب هستم.آرام جملاتی بر زبان جاری میکرد .یک دفعه نیرویش را جمع کرد
و گفت: دردت بخوره تو سر هرچی #آخونده !
از پشت ماسک لبخند زدم.
نمیدانستم چه بگويم. خانم پرستار از آن طرف صدا زد : اینهایی که ده روز است این جا کمکتون میکنند همه شان آخوند هستند!
دلم برایش سوخت که در این شرایط قرار گرفت.
گفت: حاج آقا ببخشید منظورم آخوندهای بد هستند.
مردم ما میدونند هم آخوند خوب هست هم بد. 😉