در دوماه نامزدی مان، بیشتر وقت ها که به خانه مان می امد برایم گل میخرید و خوشحالم میکرد
شبی که صیغه محرمیت خوانده شد، با یک دسته گل وارد اتاق شد... کمی که گذشت از کتش یک شاخه گل بیرون اورد 🌹و مرا غافلگیر کرد. گفت:«اینو قایم کرده بودم که یهویی بهت بدم! »
#کتاب لبخندی به رنگ شهادت به روایت همسرشهید
شهدا گل بودند🌹 با کتاب خاطره شهدا انها از آنها بهره ببریم
شهید #عباس_دانشگر