🔅تعلّق؛ محور حرکت در انسان🔅 🖊 مرحوم آیت‌ الله محی‌الدین حائری شیرازی 📕 وقتی روی دل انسان به سمتی باشد، چشم دلش هم همان حوالی را می‌بیند و دیگر نمی‌تواند جای دیگر را حس کندهمه‌چیز بر می‌گردد به این جهت‌گیریِ دل! همه‌چیز بر می‌گردد به این تعلّق! المرءُ یطیرُ بهمتّه؛ یعنی هرکس به اندازه آرزو و تعلّقش پرواز می‌کندرتبه و منزلت و سعه‌ی هرشخص، درست هم‌رتبه‌ی آرزو و تعلقی است که دارد؛ یعنی یک معیار بزرگ در سنجش خود، این است که به تعلقاتمان نگاه کنیمآرزویمان چیست؟ دلمان بند چیست؟ دلمان بند کیست؟ همو جایگاه ماست! 📒 تعلق، موضوعی است که سال‌های جای بحث و فحص داردتعلق است که آگاهی‌های انسان را خط‌دهی می‌کنداوست که ریشه اضطراب و ترس‌های انسان استاوست که انسان‌ها را تقسیم‌بندی می‌کند و علم حقیقی، در گرو شناخت تعلق صحیح استتعلق است که به ما فلسفه‌ی حیات می‌آموزدتعلق است که فلسفه مصیبت‌ها و رنج‌های انسان را تبیین می‌کندتعلق است که باطن اسفار اربعه عرفانی استتعلق است که هم محرک است و هم مانع حرکت! از این جهت، شناخت تعلق، بر همه‌ی ما واجب اندر واجب است. ▪️تهیه کتاب از روش‌های زیر امکان‌پذیر است: 🔸فروشگاه‌های زنجیره‌ای پاتوق کتاب سراسر کشور 🔸کتابفروشی‌های معتبر سراسر کشور 🔸Nashremaaref.ir 🔸Patoghketab.com #نشر_معارف #پاتوق_کتاب #آیت_الله_حائری_شیرازی صادق هدایت

گذارتان به بهشت زهراء افتاد سری به گلزار شهداء قطعه ی ۵۰ ردیف ۶۷ شماره ی ۱۹ و ردیف ۶۶ شماره ۱۹ این دو برادر شهید بزنید ثابت و ثاقی شهابی برادران دو قلوی غریبی که هیچ‌ گاه پدر یا مادری به خود ندیده اند و کسی زائر مزار شان نبوده است!. سال ۶۱ و در اوج جنگ ایران و عراق ثابت و ثاقب شهابی نشاط، را برای اولین‌ بار در منطقه سومار دیدم. دو برادری بعنوان امدادگر در خدمت جنگ بودند!، طوری که هم رزمان این دو برادر شهید نقل می‌ کردند وقتی پست چی نامه‌ ها را به خط مقدم می‌ آورد معمولاً ثابت و ثاقب غیب شان می‌ زد!. یکبار یکی از رزمندهگان متوجه شده بود که وقتی همه سر گرم نامه خواندن هستند و خبر سلامتی خانواده و عکسهای شان را با خوش حالی نگاه میکنند این برادران دو قلو دست در گردن هم در کنج سنگر، های های گریه میکنند!. بعدها که موضوع را جویا شدیم، فهمیدیم آن ها بی‌ سر پرست هستند. و در پرورش گاه بزرگ شده اند، هر بار دل‌ شان می‌ شکند که کسی آن سوی جبهه چشم انتظار شان نیست. عکس‌ های کودکی و زنبیل قرمزی که در آن سر راه گذاشته شده‌ اند، را بغل کرده، گریه میکنند. این دو برادر ندرتا مرخصی می رفتند. پس از مدتی یکی‌شان براثر شدت جراحت شهید شد و بردادرش را تنها گذاشت و اما قصه ی پر غصه ی این دو برادر شهید به نقل از دفتر خاطرات خودشان: روزی شخصی ثاقب و ثابت را پشت به یک دیگر داخل زنبیل کوچک قرمز رنگی گذاشته بود، زیر شُر شُر باران کنار درب ورودی بهزیستی گذاشته بودند!. شاید ان دو برادر از شدت فقر ان روزگار شنیده بودند که کودک سر راهی بسیار مرسوم بود. ...

گذارتان به بهشت زهراء افتاد سری به گلزار شهداء قطعه ی ۵۰ ردیف ۶۷ شماره ی ۱۹ و ردیف ۶۶ شماره ۱۹ این دو برادر شهید بزنید برادران دو قلوی غریبی که هیچ‌ گاه پدر یا مادری به خود ندیده اند و کسی زائر مزار شان نبوده است!. سال ۶۱ و در اوج جنگ ایران و عراق ثابت و ثاقب شهابی نشاط، را برای اولین‌ بار در منطقه سومار دیدم. دو برادری بعنوان امدادگر در خدمت جنگ بودند!، طوری که هم رزمان این دو برادر شهید نقل می‌ کردند وقتی پست چی نامه‌ ها را به خط مقدم می‌ آورد معمولاً ثابت و ثاقب غیب شان می‌ زد!. یکبار یکی از رزمندهگان متوجه شده بود که وقتی همه سر گرم نامه خواندن هستند و خبر سلامتی خانواده و عکسهای شان را با خوش حالی نگاه میکنند این برادران دو قلو دست در گردن هم در کنج سنگر، های های گریه میکنند!. بعدها که موضوع را جویا شدیم، فهمیدیم آن ها بی‌ سر پرست هستند. و در پرورش گاه بزرگ شده اند، هر بار دل‌ شان می‌ شکند که کسی آن سوی جبهه چشم انتظار شان نیست. عکس‌ های کودکی و زنبیل قرمزی که در آن سر راه گذاشته شده‌ اند، را بغل کرده، گریه میکنند. این دو برادر ندرتا مرخصی می رفتند. پس از مدتی یکی‌شان براثر شدت جراحت شهید شد و بردادرش را تنها گذاشت و اما قصه ی پر غصه ی این دو برادر شهید به نقل از دفتر خاطرات خودشان: روزی شخصی ثاقب و ثابت را پشت به یک دیگر داخل زنبیل کوچک قرمز رنگی گذاشته بود، زیر شُر شُر باران کنار درب ورودی بهزیستی گذاشته بودند!. شاید ان دو برادر از شدت فقر ان روزگار شنیده بودند که کودک سر راهی بسیار مرسوم بود. ثاقب و ثابت سالها از کرمانشاه و غرب کشور تا خرمشهر به هر کجا که اعزام میشدند اعلامیه هایی که، عکسی از دوران کودکی‌ شان به هم راه دست نوشته‌یی به این مضمون به در و دیوار شهر ها می‌ چسباندند:« پدر و مادر عزیز از آن روزی که ما را تنها در کنار خیابان رها کردید و رفتید، سال ها می گذرد حال امروز دیگر ما برای خود مان مردی شده‌ ایم ولی هم چنان مشتاق و محتاج دیدار شماییم!». ولی هیچ گاه از پدر و مادر شان خبری نشد ( شایدمرده بودند ) و اکنون از شیر خوارگاه میهمانی مادر سادات اند. برای شادی روح همه ی درگذشته گان بخصوص این دو برادر شهید فاتحه و صلواتی قرائت کنید. 👇 https://eitaa.com/menbar_aval/987

🧐خبر رسانی به سبک BBC 🔴 بی‌بی‌سی فارسی بر روی ناخودگاه ذهنی مخاطب کار می‌کند. 🔴 مخاطب در بی‌بی‌سی هرگز احساس دریافت پیام نمی‌کند. همه در ناخوداگاه و عمق ذهن مخاطب گذاسته می‌شود . 🔴 بی‌بی‌سی ندرتا موضع گیری صریح دارد. #دجال_رسانه

آیا واقعاً بخاطر غنی شدن اورانیوم ایران فقیر شده ؟ یا یک جنگ روانی رسانه‌ای برای گرفتن امتیاز از ایران است ؟؟. #جهاد_تبیین #جنگ_روانی #جنگ_رسانه_ای

واقعا امروز روز کار است هیچ بحثی در این نیست دوره ما دوره شهوات و شبهات است و این هر دو عارضه ای است که به نسل جوان بیش از هرکس و پیش از هرکس می رسد این شبهات و این شهوات این مشکل نسلی است که شما می خواهید با آن کار کنید و ناچار از کار هستید و مسئولیت هم هستید نمی توانید بگویید که حالا به ما اجازه ندادند امکان نداریم نمی دانم ممکن است مشکل اجرایی [داشته باشد] یک صحبتی با بعضی از رفقا بود می گفتم مشکلات موضوع کار ما هستند نه مانع کار ما طبیب مشکلات یا مرض مانع کارش نیست به دلیل همین امراض و گستردگی آن هاباید بیشتر کار کند می خواهند به قول ما راه بدهند میخواهند راه ندهند اصلا انتظار کسی را تو نمی کشی تو برای اقدامات خودت برای انجام تکالیفت کاری نداری که به تو اجازه دادند یا نه تو را تشویق کردند یا به تو گفتند باریکلا یا نگفتند به تو مزد دادند یا شکر کردند لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا به ما نشان می دهد که در چه مرحله ای باید کار کنیم توقع مزد و سپاس را نداشته باشیم منتظر چوب و چماق هم باشیم قانون طبیعی کار است تو به حدی میرسی که مجبوری از مبدئی که به خاطر آن کار را گرفتی نیرو بگیری و استمداد کنی تا بتوانی به کارت برسی همان جمله ای که جمله خیلی لطیفی بود که حضرت راجع به یارانشان حضرت امیر ع می فرمودند أَيْنَ إِخْوَانِيَ الَّذِينَ رَكِبُوا الطَّرِيقَ وَ مَضَوْا عَلَى الْحَقِّ کجا هستند برادران من که روی راه سوار شدند در راه منتظر مرکب نبودندمنتظر همراه نبودند رکبوا الطریق استاد علی صفایی حائری #عین_صاد #ع_ص #علی_صفایی

عذاب استدراج چیه؟ چرا کفار و دشمنان در نظام جهانی در نعمت‌اند؟؟ استدراج هم فردی است هم اجتماعی

چه ذکری برای توبه خوبه

اذان و شعر نماز لذت ببرید

شيطان حكومت خويش را بر ضعف‌ها و ترس‌ها و عادات ما بنا كرده است، و اگر تو نترسي و از عادات مذموم خويش دست برداري و ضعف خويش را با كمال خليفةاللهي جبران كني، ديگر شياطين را بر تو تسلطي نيست.

فان مع العسر یسرا... درون سختی خیری نهفته است و مطمئن باش که درون سختی و مصیبت اسایش و خیر است. برداشت حقیر: هرچه عسر ، سختی و مصببت بزرگتر خیر آن بزرگ‌تر. در بلاها رشد نهفته است . دقت کنیم در ایه عبارت (مع) آمده یعنی همراه آن . هر بلائی کز تو آید، رحمتی است‌ هر که را رنجی دهی، خود راحتی است‌ زان به تاریکی گذاری بنده را تا ببیند آن رخ تابنده را تیشه زان بر هر رگ و بندم زنند تا که با عشق تو پیوندم زنند عسر و یسر استاد میرباقری https://b2n.ir/m94406

👆این عالم را مقایسه کنید با تصویری که کریستفر نولا می‌خواهد بسازد... . عالم غربی خلأ لاهوتی را سعی دارد با چرخش در ستارگان ان هم تخیلی جبران کند. عالم غربی سعی کرد این عالم این زمین را بدل از اسمان بهشتی بسازد ، اما جهنم ساخت. 📗 کهکشان نیستی

حجاب چقدر خوبه که اینطور تبلیغ کنیم، نه سطحی و مقایسه کردن بانوان با آبنبات و ماشین . این نشونه اینه که جامعه از لحاظ فرهنگ ارشاد درحال رشد هست. 📒کتاب لینالونا کتاب فانتزینی درباره اهمیت حجاب برای کودکان گروه سنی (ب) لینک خرید کتاب : https://b2n.ir/d33756 لینک نسخه پی‌دی‌اف در فیدیو : https://b2n.ir/g40744 منبع : صفحه ایستا درس اخلاق

خاطره یه خانم فوق تخصص گوارش و ‌کبد ساکن اروپا در مورد واکسن نزدن در فرنگ (Maryam.h2009)👇 . امروز یکی از همکارهای ریه زنگ زد، گفت یکی از مریضهای من که کولیت اولسراتیو داره ، بخاطر کرونا بستری شده، یه چند تا سوال درمورد داروهای مریضم پرسیدگفتش که مریض الان توی بخشه، و سطح اکسیژنش با دو لیتر اکسیژن از راه بینی کاملا خوبه، ولی خیلی گریه میکنه! گفتم بهش سلام برسون، بگو دوشنبه میام یه احوالی ازش میپرسم مریضم یه دختر ۲۹ ساله س، که این اواخر هر ۶ ماه یکبار میدیدمش، چون بیماریش کاملا کنترل شده بود، آخرین بار فکر کنم ژوئن ویزیتش کرده بودم ، واکسن نزده بود، بهش گفتم با توجه به بیماری گوارشیت، واکسن بزن گفتشکه نهههه میترسم، نمیخوام یه ماده ناشناخته وارد بدنم کنم! من« عزیزم، چند سال قبل رفتی تایلند، یه دستت رو کامللللل تاتو کردی، ، وقتی ۲۰ سالت بود، بخاطر قیمت ارزونتر، توی اتوبوس نشستی رفتی کجا؟؟؟؟ لهستااااااااننننن! پروتز سینه کردی! توی اتوبوس نشستی و برگشتی ، سینه هات عفونت کرد، حاضرررر نشدی اون پروتزهای لعنتی رو در بیاری، دل بچه های جراحی پلاستیک خون شد، یک ماه بستری بودی! اوننننننن پروتز های شاید مشکلدار لهستانی و سوزن و رنگ تاتو تایلندی ، ماده خارجی نبودددد، نترسیدییی ، اونا رو‌ وارد بدنت کردی ، اما از این واکسنی که از زمان بچگیت ده بار زدی، و‌شرایط تولید و آزمایشش مشخصه میترسی ، حالا اگه میترسی هم اشکال نداره، مشکلی نیست، ، ولی تویی که اینهمه بلا سر بدنت آوردی ، و یه ماده خارجی به اون گندگی توی بدنت داری ، به واکسن نمیتونی بگی ماده خارجی ناشناخته!!!!!!😕 کاترینه با خنده« وایییی چه خوببب یادت مونده مریم، آره راست میگی، باشه میزنم» » ولیییییی امروزززز همکارا گفتن که نه نزده! واکسن نزده! چون نمیخواسته ژنش عوض شه!!! 😒😒😒😒 خلاصههههههههه عزیزاننننن اگه شما در ایران افرادی رو میبینید که ادعای مذهب و دینداری دارن ، ولیییی با وجود واکسن زدن رهبر و مراجع هنوززززززززز هم دارن دنبال ردپای بیل گیتس میگردننننن ، و فکر میکنند علامه دهرن، ، ما هم اینجا افرادی مثل کاترینه داریم، که به هیچ پروتز و تاتو غیر استانداردی نه نگفتن، اما الان در مورد واکسن، یهویی شدن متخصص ژنتیک!!! ، 😅😅😅! پ.نعکس برای پارساله، ‌پایان یه شیفت ۱۴ ساعته، صورتم هم خسته س، هم یه جورایی مستأصل ، بنظرم امروز هم قیافه م بعد از صحبت با بچه های ریه این شکلی بود😅😅😅!

🎥خیلی جالب جذابه بحرانی که نگهداری سگ در خانه برای محیط زیست و سلامت کشورمان ایران ایجاد کرده. برنامه مستند دومینو ، قسمت اول: اکوساید - ۱۹ آذر ۱۴۰۰ را در تلوبیون ببینید http://www.telewebion.com/episode/2714649

#دجال از نگاه آیت‌الله صدر. #اخرالزمان #دجال کیست تمدن فعلی غرب حکومت تام شیطان است. این تمدن تمام عالم را گرفته. شیطان خود شاید باور نکند که حکومت جهانی‌ او مقدمه ظهور است. او با جهانی‌سازی مقدمه حکومت جهانی حضرت مهدی عج را فراهم کرد. فتنه‌ها مقدمه ظهوراست. ازاستاد توکل شنیدم که روایت داریم تاقبل از ظهور ابتلاء که زیاد می‌شود و تا هرکس هرچه در درون دارد. بیرون نریزد ظهور اتفاق نمی‌افتد. همه دچار می‌شویم . فتنه ها براین نظام اسلامی هم کار ساز نیست فقط قرار است صف‌هاجدا شود. استاد عالی @menbar_aval

خودنکبت پندارها خودتحقیرها کسایی که غرب به چم‌شون بزرگه ببینن

🔻پاسخ به چند شبهه و سوال درباره مسائل روز در ۱۶ دقیقه هفته گذشته در یکی از روم‌های کلاب هاوس که آقایان تاجزاده، زیباکلام و مهاجرانی و خانم‌ فائزه هاشمی حضور داشتند، نکاتی را در پاسخ به مطالبشان مطرح کردم که پاسخ خیلی از سوالات و شبهات است. @Sabeti ✅

دیر آمدم...دیر آمدم... در داشت می سوخت دیر آمدم...دیر آمدم... در داشت می سوخت هیئت، میان "وای مادر" داشت می سوخت دیوار دم می داد؛ در بر سینه می زد محراب می نالید؛ منبر داشت می سوخت جانکاه: قرآنی که زیر دست و پا بود جانکاه تر: آیات کوثر داشت می سوخت آتش قیامت کرد؛ هیئت کربلا شد باغ خدا یک بار دیگر داشت می سوخت یاد حسین افتادم آن شب آب می خواست ناصر که آب آورد سنگر داشت می سوخت آمد صدای سوووت؛ آب از دستش افتاد عباس زخمی بود اصغر داشت می سوخت سربند یازهرای محسن غرق خون بود سجاد، از سجده که سر برداشت، می سوخت باید به یاران شهیدم می رسیدم خط زیر آتش بود؛ معبر داشت می سوخت برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست در عشق، سر تا پای اکبر داشت می سوخت دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند گودال، گل می داد و خنجر داشت می سوخت شب بود و بعد از شام برگشتم به خانه دیدم که بعد از قرن ها در داشت می سوخت ما عشق را پشت در این خانه دیدیم زهرا در آتش بود؛ حیدر داشت می سوخت شاعر: حسن بیاتانی