دیدار ما بود شروع تابش ماه!
آری،دقیقاً در همین لحظه بود.
من بودم و تو تکیه داده بودی به تنه ی درخت کهنسالی و من روی چمن ها نشسته بودم.
صدایم زدی،گفتی:یادته همیشه فکرفکر می کردیم
هیچوقت همو نمیبینیم ولی یادمون رفت تا اینکه به هم رسیدیم!
گفتم:خب
گفت:به نظرت کدوم ستاره مال توعه؟کدوم مال من؟
او با ذوق به دنبال بزرگترین و پر نور ترین ستاره میگشت
من گفتم:من اون ستاره رو به دست آوردم اون دیگه پشت پنجره نیست
گفت:خوش به حالت ولی من پیداش نکردم
غم مثل یه غده سرطان به سرعت برق و باد کل قلبم رو فرا گرفت..
ستاره من اون بود،ستاره اون کی بود؟ :)))))
نویسنده:عطرگلیاس
و سر انجام نامی از تکه های شکسته ی من
در ورقی از کتبه عاشقی
به یادگار؛
خواهند ماند:))
#پناه_نوشت
_شدھ ای از چہ چنین باعث ویرانے ما.
_ای کہ شد چشم تر اتدشور پریشانے.ما.
ومنی که همیشه دوست داشتم وقتی با کسی قهر میکنم بیادو نازمو بکشه
ولی انگار همچین آدمی تو زندگیم نیست 💔:)
زِمزِمہ حَرفِ دِل!
ومنی که همیشه دوست داشتم وقتی با کسی قهر میکنم بیادو نازمو بکشه ولی انگار همچین آدمی تو زندگیم نیست
بیا با من قهر کن
من نازتو میکشم❤️🙃:))
زِمزِمہ حَرفِ دِل!
یکی هم باشه وقتے دارم گریہ میکنم سفت بغلم کنہ :-)
میخوای خودم بغلت کنم؟❤️🙃
زِمزِمہ حَرفِ دِل!
یکی هم باشه وقتے دارم گریہ میکنم سفت بغلم کنہ :-)
بگه همه چی بالاخره تموم میشه
و چقدر سخته هوای همه رو داشته باشی و کسی حالی ازت نپرسه هوف💔🙂ولی بازم میگذره
زِمزِمہ حَرفِ دِل!
یکی هم باشه وقتے دارم گریہ میکنم سفت بغلم کنہ :-)
شده دلتنگ بشی
چاره نیابی جز اشک
من به این چاره ی بیچاره دچارم هرشب..)💔🥀
و منے کہ هر شب
فقط بہ تو فکر میکنم
و تویے حتے لحظہ اے بهم فکر نمیکنے💔:-)