eitaa logo
حرف حساب
7.2هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
46 ویدیو
16 فایل
برش‌هایی از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم | گروه مطالعاتی هیئت امام جعفر صادق علیه السلام ارتباط با مدیر: @Einizadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
✳ جنبه‌ی سیاسی مجلس امام حسین بالاتر از جنبه‌های دیگر است 🔻 گریه بر سلام الله علیه و مصائب ایشان عامل احیای اسلام و زنده‌ماندن نهضت امام حسین سلام الله علیه و تشیع است. رحمة الله در تعبیری می‌فرمایند: این اجتماع در مجالس روضه را خیال نکنید که فقط این است که ما گریه کنیم برای سیدالشهدا. نه سیدالشهدا احتیاج به این گریه‌ها دارد و نه این گریه‌ها خودش فی‌نفسه کاری از آن می‌آید. این مجلس‌ها مردم را همچون مجتمع می‌کنند و یک وجهی می‌دهند. این جنبه‌ی این مجالس، بالاتر از همه جنبه‌های دیگری است که هست. این که بعضی از ائمه‌ی ما می‌فرمایند که برای من در منابر روضه بخوانند، بی‌خود نمی‌گویند ائمه‌ی ما به این‌که هر کس که بگرید، بگریاند یا صورت گریه و گریه‌کردن به خودش بگیرد، اجرش فلان مقدار است. مسئله، مسئله‌ی گریه نیست، مسئله، مسئله‌ی تباکی نیست، مسئله، مسئله‌ی سیاسی است که ائمه‌ی ما با همان دید الهی‌ای که داشتند، می‌خواستند که ملت‌ها را با هم کنند و یکپارچه کنند. از راه‌های مختلف این‌ها را یکپارچه کنند تا آسیب‌پذیر نباشد. 👤 📚 برگرفته از کتاب 📖 صفحه ۹۳ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ امام حسین بکاء بدون نصرت نمی‌خواهد 🔻 بکاء بدون نمی‌خواهد. روزی رسول خدا درخصوص واقعه‌ی و شهادت امام حسین برای اصحاب خود صحبت کرد. اصحاب حضرت به‌شدت گریستند. حضرت فرمود «اتبکونه و لا تنصرونه؟» یعنی آیا برای فرزندم گریه می‌کنید اما او را کمک و نصرت نمی‌کنید؟ 🔶 یکی از بزرگ‌ترین نصرت‌ها برای امام حسین، است. افکار تاریک بنی‌امیه در قالبی مدرن بر دنیا سایه افکنده و انسان‌ها شکسته شده و انسان‌ها به گرفته شده‌اند. ما مثل آن عرب که به امام حسین گفت «ان قتلت لنسترقن بعدک» یعنی اگر تو کشته شوی ما همه برده می‌شویم، ما هم می‌گوییم اگر فکر عاشورا نباشد استرقاق و بردگی حتمی است. 🔺 انقلاب اسلامی بالاترین و عالی‌ترین لبیک به «هل من ناصر» امام حسین بود. در یک کلمه هرکس با حرکت عظیم ملت ایران در کوتاه‌کردن دست یزیدیان زمان از سرنوشت کشور و ملت مخالفت کند او هیچ چیز از نهضت عاشورا نفهمیده است. همیشه یادمان باشد که با چند لعن و چند سلام تکلیف ما در برابر امام حسین ساقط نمی‌شود. 👤 📝 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ شرط دریافت محبت و توجه اهل بیت 🔻 و علیهم السلام گسترده و همیشگی است اما آن، به میزان توجه ما بستگی دارد. منظور این نیست که توجه و محبت اهل بیت به اندازه‌ی توجه ماست، بلکه منظور این است که محبت آنان به ما، اگر‌چه با محبت ما به آنان قابل قیاس نیست اما بازهم جذب همین محبت، با میزان توجه ما مناسبت دارد، چراکه محبت ایشان بی‌انتها است و ایشان محبت خویش را از کسی دریغ نمی‌فرمایند. بنابراین در محبت از ایشان منع و دریغی نیست و اگر نقصی هست در دریافت‌کننده‌ی این محبت است. ما با توجه و محبتمان به اهل بیت، ظرف دریافت محبت و توجه ایشان می‌شویم؛ لذا هر چقدر با توجه بیشتر و بیشتر در اهل بیت حاضر شویم، در وجود ما این اثر را خواهد گذاشت که توجه و محبت اهل بیت را با خود داشته باشیم. و اگر این ادب حضور و توجه نباشد، خودمان را از رحمت و توجه ایشان محرم ساخته‌ایم. این محرومیت حقیقتا محرومیتی عظیم است که خسران ابدی را در پی دارد. 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۳۹ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ و دید که جز حسین کسی نمانده... 🔻 و دید که جز (ع) کسی برای جنگیدن با لشکر ابن‌زیاد باقی نمانده. لب به دندان گزید و صدایش را فرو خورد، زیرا حسین سفارش کرده بود مبادا جَزع و فَزع کنی که آرامش تو زنان را آرام نگه می‌دارد و جَزع تو آنان را بی‌قرار می‌کند. 🔸 سپاه ابن‌سعد جسورتر از پیش از راست و چپ پیش می‌آمدند و حسین را مجبور می‌کردند سواره بر آن‌ها بتازد و به هربار یکی از سپاهیان را با ضربه‌ای از اسبش به زیر اندازد. به سوی خیمه تاخت و پیاده شد و به سوی پیش آمد: خدایا، این مرد چقدر زیبا شده است! گفت: «آن پیرهن امانتیِ مادر را به من بده، خواهر جان...» 📚 از کتاب 📖 ص ۲۰۲ 👤 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ امام حسین در عاشورا از شرفِ انسانیت دفاع کرد 🔻 خدایا! درود و سلامت را بر جان و روان و جسم این مرد (امام حسین علیه‌السلام) بفرست که از «شرفِ انسانیت» دفاع کرد. برای او فقط خودش مطرح نبود. بسیار کوته‌نظری است که کسی بگوید: حسین‌بن‌علی برای صیانت ذات، برای صیانت شرف و کرامت ذات خویشتن، چنین اقدامی فرمود. اما اگر هم کسی بگوید و تفسیر کند که: خویشتن او (حسین) گسترده بر تمام خویشتن‌های آدمیان است، عیبی ندارد که آنوقت بگویید: حسین از خویشتن دفاع کرده است. ولی معنای خویشتن او چیست؟ معنای خویشتنی که پدرش علی علیه‌السلام نشان داد و فرمود: «شنیده‌ام که از لشکریان معاویه، عده‌ای به انبار حمله کرده‌اند و آنجا از پاها و دست‌های آن دختران و زنان که مسلمان نبودند، ولی با ما «معاهده‌ٔ زندگی» داشتند، خلخال و زیورآلات درآورده‌اند»، چیست؟ این «منِ گسترده» حتی به جان غیرمسلمان‌ها رخنه کرده است. علی می‌گوید: نالهٔ او (انسان) نالهٔ من است. این روح در حسین نیز مجسم است. دفاع حسین علیه‌السلام، دفاع از چنین خویشتنِ گسترده به تمامِ «من»های آدمیان و دفاع از انسان‌ها است. 👤 📚 از کتاب «امام حسین؛ شهید فرهنگ پیشرو انسانیت» 📖 صص ۳۲۷-۳۲۶ اما: لا یوم کیومک اباعبدالله... می‌دویدند با دل مضطر، دختران حرم، پریشان حال کاش راوی دروغگو باشد، در عبارات غارت خلخال کاش راوی دروغگو باشد در همان خط که گفت معجر را این گزارش دروغ باشد کاش، برد از گیسویی گل سر را ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ روزی به‌ سختی روز شهادت تو نیست! 🔻 [من همواره نگران توطئه‌ی معاویه علیه برادرم علیه‌السلام بودم و می‌دانستم که وی درصدد قتل اوست. روزی خدمت برادرم رسیدم و نتوانستم نگرانی خود را پنهان کنم و گریستم. برادرم از علت گریه‌ام پرسید. گفتم:] گریه‌ام به‌خاطر مصیبت‌هایی است که بر تو وارد می‌شود. 🔸 [برادرم پاسخ داد: مصیبتی که بر من وارد خواهد شد زهری است که به من می‌خورانند، و با آن کشته می‌شوم. ولی ! هیچ روزی به‌ سختی روز شهادت تو نیست. در آن روز سی‌هزار نفر تو را محاصره کنند، در حالی که خود را از امت جدّ ما (ص) می‌پندارند و خود را به اسلام نسبت می‌دهند. همه‌ی آن‌ها برای کشتن و ریختن خون تو، بی‌احترامی به حریم تو، به اسارت گرفتن اهل‌بیت تو و غارت خیمه‌های تو اجتماع می‌کنند. در این هنگام خداوند لعنتش را شامل حال بنی امیه می‌کند. و آسمان نیز خون و خاکستر بر سر مردم ببارد، و همه‌چیز حتی حیوانات و ماهیان دریاها برای مصیبت تو می‌گریند. 📚 کتاب 📖 ص ۷۲ 👤 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ امام حسين(ع)؛ شهيد فراموشكاری مردم 🔻 مهم‌ترين علت شهادت امام حسين(ع) يا مهم‌ترين علت گرويدن مردم به امويان، ‌«جهالت» مردم بود. مقصود از جهالت اين نبود كه چون مردم «بی‌سواد» بودند، مرتكب چنين عملی شدند و اگر تحصيل‌كرده می‌بودند نمی‌كردند؛ نه! در اصطلاح دين، جهالت بيشتر در مقابل «عقل» گفته می‌شود و مقصود آن تنبّه عقلی است كه مردم بايد داشته باشند، و اين چندان ربطی به سواد و بی‌سوادی ندارد. ‼️ به عبارت ديگر امام حسين(ع) شهيد «فراموشكاری» مردم شد، زيرا اگر در تاريخ ۵۰، ۶۰ ساله خود فكر می‌كردند و قوه تنبه و استنتاج و عبرت‌گيری در آنها می‌بود و به تعبير سيدالشهداء(ع) كه فرمود: «ارجعوا الي عقولكم» اگر به عقل و تجربه ۵۰، ۶۰ساله خود رجوع می‌كردند و جنايت‌های ابوسفيان و معاويه و زياد در كوفه و خاندان اموی را فراموش نمی‌كردند و گول ظاهر فعلی معاويه را، كه دم‌زدن از دين به‌خاطر منافع شخصی است، نمی‌خوردند و عميق فكر می‌كردند، و حساب می‌كردند آيا حسين(ع) برای دين و دنيای آنها بهتر بود يا يزيد و معاويه و عبيدالله، هرگز چنين جنايتی واقع نمی‌شد. پس درحقيقت علت عمده اينكه مردمی نسبتا معتقد به اسلام اين‌طور با خاندان پيغمبر رفتار كردند، فقط و فقط فراموشكاری و گول ظاهر خوردن آنها بود، يعنی نتوانستند پشت پرده نفاق را ببينند. «ظواهر» شعائر اسلامی را محفوظ می‌ديدند و توجه به «اصول» و معانی ازبين‌رفته نداشتند. 👤 📚 | ج ۲ 📖 صص ۳۳-۳۲ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ عزاداری فرمانده با پای برهنه در بین سربازان 🔻 از ساختمان عملیات که بیرون آمدیم، راننده منتظر بود، اما عباس به او گفت ما پیاده می‌آییم؛ شما بقیه بچه‌ها را برسانید. دنبالش راه افتادم. جلوتر که رفتیم صدای جمعیت عزاداری شنیده می‌شد. عباس گفت برویم به دسته‌ی عزاداری برسیم. به خودم آمدم و دیدم عباس کنارم نیست. پشت سر من نشسته بود روی زمین. داشت بند پوتین‌هایش را گره می‌زد و بعد آن را آویزان گردنش کرد. عباس وسط جمعیت رفت و شروع کرد به نوحه‌خواندن و سینه‌زدن. جمعیت هم سینه‌زنان و زنجیرزنان راه افتاد به سمت مسجد پایگاه. تا آن روز فرمانده پایگاهی را ندیده بودم که این‌طور عزاداری کند. پای برهنه بین سربازان و پرسنل؛ بدون این‌که کسی او را بشناسد. 👤 راوی: یکی از نزدیکان سرلشکر خلبان 📚 برگرفته از کتاب «شور حسینی چه‌ها می‌کند» 📖 صص ۸۵-۸۴ ❤ پ.ن: سرلشکر خلبان عباس بابایی در ۱۵ مرداد ۱۳۶۶ به فیض شهادت نائل گردید. ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ ای نفْس عباس، می‌خواهم بعد از حسین زنده نمانی! 🔻 تجلی‌دادن «ایثار»، این عاطفهٔ انسانی‌ و اسلامی، یکی از وظایف حادثهٔ «کربلا» بوده است و گویی این نقش به‌عهدهٔ «ابوالفضل العباس» گذاشته شده بود. ابوالفضل بعد از آنکه چهارهزار مأمور شریعهٔ فرات را کنار زده است، وارد آن شده و اسب را داخل آب برده است به‌طوری که آب به زیر شکم اسب رسیده‌ و ابوالفضل می‌تواند بدون اینکه پیاده شود، مشکش را پر از آب بکند. همین‌که مشک را پر از آب کرد، با دستش مقداری آب برداشت و آورد جلوی‌ دهانش که بنوشد، دیگران از دور ناظر بودند، آن‌ها همین‌قدر گفته‌اند: ما دیدیم که ننوشید و آب را ریخت. 🔺 ابتدا کسی نفهمید که چرا چنین کاری کرد. تاریخ می‌گوید: «فذکر عطش الحسین...» یادش افتاد که‌ برادرش تشنه است، گفت شایسته نیست حسین در خیمه تشنه باشد و من آب‌ بنوشم. حالا تاریخ از کجا می‌گوید؟ از اشعار ابوالفضل، چون وقتی که‌ بیرون آمد، شروع کرد به رجز خواندن، از رجزش فهمیدند که چرا ابوالفضل‌ تشنه آب نخورد، رجزش این بود، خودش با خودش حرف می‌زند، خودش را مخاطب قرار داده می‌گوید: ای‌ نفْس عباس! می‌خواهم بعد از حسین زنده نمانی، تو می‌خواهی آب بخوری و زنده بمانی؟ عباس! حسین در خیمه‌اش تشنه است و تو می‌خواهی آب گوارا بنوشی؟ به خدا قسم، رسم نوکری و آقایی، رسم برادری، رسم «امام» داشتن، رسم «وفاداری» چنین نیست. 👤 📚 | ج۱ 📖 ص ۳۹۱ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ مراقبه‌ی بعد از عاشورا 🔻 برای انسانی که به رسیده است، بعد از عاشورا، مراقبه‌ در مراتب حضور است. چنین فردی باید محاسبه کند که آیا توانسته است به آن‌هایی که همه چیز خود را در راه بذل کرده‌اند، بپیوندد؟ آیا به جایی رسیده است که حاضر باشد در مقابل ولی خدا قطعه قطعه شود، فقط برای آن‌که ولی خدا بتواند یک دیگر بخواند؟ 👤 📚 کتاب 📖 ص ۱۱۸ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
امتحان ابراهیم(ع) در عاشورا واقعیت پیدا کرد 🔻 امتحان «ابراهیم» و فرزندش علیهما السلام در «منا»، در «عاشورا» واقعیت پیدا کرد. آن‌جا خدا فرمود: ابراهیم، بس است! امتحانت را دادی. کارد را از روی گلو بردار... اما در «کربلا»: خدایا شاهد باش که دارم «پیغمبر» را جلوی تیر و نیزه می‌فرستم... 👤 آیت‌الله سیدابراهیم خسروشاهی 📝 #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳ امتحان ابراهیم(ع) در عاشورا واقعیت پیدا کرد 🔻 امتحان «ابراهیم» و فرزندش علیهما السلام در «منا»، د
✳ چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد... 🔻 آیت الله سید ضیاءِ الدین دُرّی که استاد علوم منقول و معقول و یکی از وعّاظ وارسته و برجسته تهران بود، در شب‌های دهه آخر محرم در یکی از مساجد تهران منبر م‌ رفت، جوانی از او پرسید: منظور و مراد حافظ در این شعر معروفش چیست که می‌گوید: مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد 🔸 مرحوم دُرّی پاسخ داد: حضرت آدم (ع) از خوردن گندم در بهشت منع شد و قول و وعده داد که از آن نخورد، ولی به وعده خود وفا نکرد و از آن خورد و از بهشت رانده شد. ولی حضرت علی (ع) در تمام عمر از گندم غذایی تهیه نکرد، با این که خداوند او را منع نکرده بود و نه عهد با خدا نموده بود که از آن نخورد. «پیرمغان» در شعر مذکور، حضرت علی (ع) است و منظور از «شیخ»، آدم (ع) است. یعنی: غلام علی (ع) هستم، ای آدم از من نرنج، زیرا تو وعده نخوردن گندم به خدا دادی، ولی علی (ع) به آن وعده وفا کرد. 🔺 مرحوم سید ضیاءالدین دُرّی آخر همان سال از دنیا رفت، درست در سال بعد در همان شب از شب‌های دهه آخر محرم، همان جوان سؤال کننده، در عالم خواب مرحوم سید ضیاءالدین را دید که نزد آن جوان آمد و گفت: تو در سال گذشته از من در مورد شعر معروف حافظ پرسیدی و من آن گونه پاسخ دادم که منظور از پیر مغان علی (ع) است و منظور از شیخ، آدم (ع) است، ولی وقتی که به عالم برزخ آمدم، شرح آن به معنی دیگر برایم کشف گردید و آن اینکه: مراد از شیخ، حضرت ابراهیم (ع) است و مراد از پیر مغان امام حسین (ع) است و منظور از وعده، ذبح اسماعیل (ع) فرزند ابراهیم (ع) است، که حضرت ابراهیم (ع) وعده وفای قربان کردن اسماعیل (ع) را به خدا داد، ولی حقیقت وفا را امام حسین (ع) در کربلا با شهادت فرزندش حضرت علی اکبر (ع) محقق نمود، بنا بر این معنی شعر چنین است: «غلام امام حسین (ع) هستم ای ابراهیم (ع) از من نرنج، زیرا تو وعده قربانی دادی اما امام حسین (ع) به آن وعده تحقق بخشید. آن جوان فردای آن شب، به مجلس سوگواری امام حسین (ع) آمد و خواب خود را برای مردم بیان کرد و در پی آن شور و هیجان شدیدی در آن مجلس پدیدار شد. 📚 منابع: 📕 ۱- حسینی تهرانی، سید محمد حسین. روح مجرد: ۴۵۵، ۴۵۷. 📕 ۲- محمدی اشتهاردی، محمد. عالم برزخ در چند قدمی ما: ۲۳۰. ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f