eitaa logo
حرف حساب
6.7هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
54 ویدیو
17 فایل
برش‌هایی از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم ارتباط با مدیر: @Einizadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
حرف حساب
✳️ مطمئنم مردم غرب عاشق رسالهٔ حقوق امام سجاد(ع) می‌شوند! 🔻 کمال وقت زیادی را در مؤسسه می‌گذراند...
باید به کمک حق بریم؛ حتی اگه اون‌طرف مرزها باشه! 🔻 - تو یه دلیل بیار که ما برای چی باید تو رو ببریم جبهه تا خودم کارت رو راه بندازم. + شما یه دلیل بیار که من برای چی نباید بیام جنگ؟ - خب این جنگ بین ما و ایرانی‌ها با صدام است... + پس وقتی امام عصر ظهور کردند، فقط مردم عربستان باید برن یاریشون... بقیۀ ملت‌های دیگه نباید برن به یاری امامشون! ابوالحسن چیزی نگفت. فقط به کمال نگاه کرد. کمال ادامه داد: «پس کی و کجا باور کنیم، این خط‌های مرز بین کشورها بازیه. دروغه. برای جداکردن ملت‌هاست از همدیگر؟ به نظر من فقط یه چیزه که اهمیت داره. اونم حقه. وقتی کسی حق باشه باید به کمکش بریم؛ حتی اگه اون‌طرف مرزهای ما باشه. وقتی هم چیزی ناحقه، باید جلوش گرفته بشه؛ حتی اگه توی یکی از اتاق‌های خونۀ ما باشه... حالا اگه شما در این جنگ طرف حق هستین و قراره ما تمرین کنیم تا کمی شبیه روزگار ظهور امام عصر بشیم، پس من حق دارم تو این جنگ شرکت کنم.» 📚 از کتاب | روایتی داستانی از «کمال کورسل» تنها شهید اروپایی دفاع مقدس 📖 صفحات ۲۱۹ و ۲۲۰ ✍🏻 بهزاد دانشگر ❤️ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ دختر دولت و رحمت می‌آورد! 🔻 بچهٔ دختر را خیلی دوست داشت. می‌گفت: دختر دولت و رحمت برای خانه می‌آورد. موقع وضع حمل، من قزوین بودم و او دزفول. تلفنی مژدهٔ تولد اولین بچه‌مان را به او دادم. وقتی فهمیده بود بچه دختر است، پای تلفن سجدهٔ شکر کرده بود. وقتی آمد، بیمارستان بودم. یک کاغذنوشته بالای سر «سلما» گذاشت که «لطفاً مرا نبوسید!» خودش هم آن‌قدر دیوانه‌اش بود که دلش نمی‌آمد ببوسدش. 📚 از کتاب «آسمان؛ بابایی به روایت هسر شهید» 📖 ص ۲۶ ❤️ ❤️ 🌺 روز دختر بر دخترهای حرف‌حسابی مبارک! ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳ باید به کمک حق بریم؛ حتی اگه اون‌طرف مرزها باشه! 🔻 - تو یه دلیل بیار که ما برای چی باید تو رو ب
می‌خوام به حضرت علی (ع) نزدیک بشم! 🔻 همۀ کسانی که سال‌های اول، کمال را دیده بودند، احساس می‌کردند در این چند سال چقدر تغییر کرده است! انگار به‌مرور کمال دیگری شده بود. کمتر از قبل حرف می‌زد، کمتر از قبل می‌خندید و بیشتر در فکر بود. - هان کمال! تو فکری؟ - فکر، خوبه. - خوب که بله، ولی تو چرا این‌قدر تو فکری؟ - می‌گن حضرت علی علیه السلام از راه تفکر زیاد به آن مقامات بالا رسید. - پس می‌خوای به مقامات بالا برسی؟! - نه، می‌خوام به حضرت علی (ع) نزدیک بشم. 📚 از کتاب | روایتی داستانی از «کمال کورسل» تنها شهید اروپایی دفاع مقدس 📖 صفحات ۱۹۰ و ۱۹۱ ✍🏻 بهزاد دانشگر ❤️ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
کارت عروسی یا اعلامیه؟! 🔻 خرید عروسی که رفتیم، ارزان‌ترین حلقه را انتخاب کردم؛ شد هزار تومان... حاج شعبان هم فقط یک انگشتر عقیق و یک تسبیح شاه‌مقصود خرید. 🔸 کارت عروسی را خودش درست کرد. آن‌قدر ساده بود که وقتی به عمه‌ام دادیم، فکر کرد اعلامیه است! 🔺 اواخر خرداد ۱۳۶۰ جهیزیه‌ام را از تهران به کرج بردیم. من گفته بودم ساعت ۲ بعدازظهر جهیزیه را بار بزنند که کسی نبیند. آن‌ موقع‌ها کفش هم اگر می‌خریدیم، خاکی‌اش می‌کردیم که کسی دلش نخواهد! 📚 از کتاب | مجموعه خاطرات سردار مدافع حرم 📖 ص ۳۷ 🎙 راوی: معصومه مؤذنیان، همسر شهید ✍🏻 زینب سوداچی ❤️ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ طوری نماز می‌خواند که... 🔻 حالش وقتی می‌ایستاد پای نماز، مثل حال کسی بود که می‌ایستد مقابل معشوقش. دیگر فقط معشوق را می‌بیند. دیگر هر چیزی جز روی او، جز بوی او، جز طلوع نگاه او، جز کلمات روح‌بخش او... نه می‌شنود، نه می‌بیند، نه می‌خواند، نه می‌داند. 🔸 خدا می‌شود محبوب، مهدی حبیب. شاید هم گاهی مهدی محبوب بوده برای خدا. خدا می‌خواسته مهدی را، خیلی هم می‌خواسته! این را از شدت علاقهٔ دوستانش می‌گویم؛ خدا شیفتهٔ یکی بشود، شیفتگانش را زیاد می‌کند. ولی باز هم مهدی خودش کشتهٔ خدا بوده است. یک‌طوری نماز می‌خوانده، قرآن زمزمه می‌کرده که فقط کسی که یکی را تا حد جان بخواهد، این‌طور او را می‌خوانَد. 📚 از کتاب ؛ بر اساس خاطراتی از عارف بزرگ 📖 ص ۱۰۶ ✍ ❤️ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ باید بریم دنبال جوان‌ها! 🔻...گفت: «تیر و توپ و تفنگ دیگه تموم شد! ما باید توی شهر خودمون، کوچه‌به‌کوچه، مسجدبه‌مسجد، مدرسه‌به‌مدرسه، دانشگاه‌به‌دانشگاه، کار کنیم. باید بریم دنبال جوان‌ها؛ باید پیام این‌هایی که توی خون خودشون غلتیدند رو ببریم توی شهر.» 🔹 گفتم: «خب! اگه این کار رو بکنیم چی می‌شه؟!» برگشت و با صدایی بلندتر گفت: «جامعه بیمه می‌شه. گناه در سطح جامعه کم می‌شه. مردم اگه با «شهدا» رفیق بشن، همه چی درست می‌شه؛ اون‌وقت جوان‌ها می‌شن یار «امام زمان» (عج).» ‼️ بعد شروع کرد توضیح دادن: «ببین! ما نمی‌تونیم چکشی و تند برخورد کنیم؛ باید با نرمی و آهسته‌آهسته کار خودمون رو انجام بدیم. باید خاطرات کوتاه و زیبای شهدا رو جمع کنیم و منتقل کنیم. نباید منتظر باشیم که ما رو دعوت کنند؛ باید خودمان بریم دنبال جوان‌ها. البته قبلش باید روی خودمان کار کنیم. اگه مثل شهدا نباشیم، بی‌فایده است؛ کلام ما تأثیر نخواهد داشت.» 📚 از کتاب | زندگینامه و خاطراتی از سردار 📖 صفحات ۸۸ و ۸۹ ❤️ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
او آقامهدی عراقی خودمان بود... 🔻 پشت کارهای آقامهدی همیشه حکمتی بود؛ مثل همان موقع‌ها که فهمیدم وقتی متوجه حال‌وروز زندگی ما شده، برای کمک‌خرج، چیزهایی را به خانۀ ما می‌آورد و ما خیلی دیر فهمیدیم آن کسی که گاهی، به‌عنوان ناشناس، ازطریق آقاماشاءالله، بقال محله، چیزهایی به ما می‌رساند، همان آقامهدی عراقی خودمان بود. 📚 از کتاب | برداشتی آزاد از زندگی 📖 ص ۷۱ ✍ نفیسه زارعی ❤️ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ هر جا ذكر اباعبدالله گفته شود، کربلاست 🔻 آقای هادی امینی پسر علامه امینی (ره) می‌گوید: وقتی پدرم
✳️ می‌دانی شاه از کجا شاه شد؟! 🔻 یکی از محافظان اهل یکی از شهرستان‌ها بود. زمانی که ابتدای برداشت گلابی بود، از آن شهرستان برای آن محافظ گلابی نوبرانهٔ خیلی تروتمیزی فرستاده بودند. او هم گفته بود که آن‌ها را به شهید رجایی بدهند. اطرافیان آن گلابی را شستند و روی میز ایشان گذاشتند. شهید رجایی وقتی ظرف گلابی را دیدند، پرسیدند: «این گلابی را چه کسی آورده است؟» معرفی کردند و وقتی محافظ آمد، شهید رجایی گفتند: «من از شما تشکر می‌کنم اما می‌دانید شاه از کجا شاه شد؟ از همین‌جا. وقتی فصل برداشت گلابی شد، نوبرانه‌اش را برای او آوردند. اگر فرصتی ایجاد شد، برای او خاص بود. اگر امتیازی می‌خواستند بدهند، به او دادند و آرام‌آرام شاه مملکت شد. شما اگر می‌خواهی به من خدمت کنی هر چند وقت یک بار بیا و به من بگو آقای محمدعلی رجایی، فرزند عبدالصمد، اهل قزوین، یادت نرود که زمانی دوره‌گرد بودی و دست‌فروشی می‌کردی. هر چند وقت یک بار بیا و این را به من بگو.» 📚 از کتاب «عاشورائیان منتظر در آوردگاه فتنه» 📖 صفحات ۲۱۲ و ۲۱۳ 👤 ❤️ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
بچه‌هایم بیمۀ امام رضا (ع) هستند 🔻 گفتم: «حاج‌خانم شما چی‌کار کردین که بچه‌هاتون این‌قدر خوب و باخدا شدن؟» با سرش به سقف اتاق اشاره کرد. – خواست خدا بوده. وقتی چشمان منتظرم را دید، ادامه داد. – من فقط حواسم به حلال و حروم بود. حواسم بود با کی می‌شن و کجاها می‌رن. جایی که می‌شد، جای من و بچه‌هام نبود، اما اصلش اینه که بچه‌های من بیمۀ (ع) هستن. یادش بخیر. هر طوری بود، سالی یک بار رو می‌رفتیم زیارت آقا. 📚 از کتاب | به روایت همسر شهید 📖 ص ۱۴۱ ✍ سمیرا اکبری #⃣ ❤️ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳ بچه‌هایم بیمۀ امام رضا (ع) هستند 🔻 گفتم: «حاج‌خانم شما چی‌کار کردین که بچه‌هاتون این‌قدر خوب و با
✳️ باز نشستی به حساب و کتاب؟! 🔻 - وای علی باز نشستی به حساب و کتاب؟ همهٔ حواسش به عدد و رقم‌های روی کاغذ بود. - الان تموم می‌شه. بعد با خیال راحت می‌خوابیم. - عزیزم یه نگاه کن ببین چیزی از قلم نیفتاده؟ - شکلاتا رو ننوشتی. پول‌ها رو پایین و بالا کرد و دو تا اسکناس برداشت گذاشت وسط قرآن. - خداروشکر. اینم از خمس مهمونی امشب. - علی واقعا لازمه این‌قدر به خودمون سخت بگیریم؟ - آره عزیزم لازمه. امام حسین(ع) تو روز عاشورا هرچی برای لشکر یزید حرف زد، انگار نه انگار. دست آخر امام بهشون می‌گه شکم‌های شما از حرام پر شده که حرف‌های من روتون اثر نمی‌ذاره. هر وقت به این صحبت امام حسین فکر می‌کنم، تنم می‌لرزه. باید همه تلاشمون رو بکنیم که یه ذره شبهه توی مالمون نباشه. 📚 از کتاب | به روایت همسر شهید 📖 صفحات ۱۵۸ و ۱۵۹ ✍ سمیرا اکبری #⃣ ❤️ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ طوری نماز می‌خواند که... 🔻 حالش وقتی می‌ایستاد پای نماز، مثل حال کسی بود که می‌ایستد مقابل معشوق
✳️ غذاها روح دارند! 🔻 مهدی از نانوایی که حق و ناحق می‌کند و هر حرفی می‌زند، نان نمی‌گیرد. اما من با اینکه می‌دانم دوستم با یکی دو تا دروغ، پولش دو برابر شده است و من از همین مال دروغ آمده، چای را همراه یک بستنی نوش جان می‌کنم. 🔸 غذاها روح دارند. روح کثیف‌شان، روحمان را کثیف می‌کند. همین است که این‌قدر بد می‌بینیم، بد می‌شنویم، بد می‌گوییم. شب‌ها هم با یک روح به توان رفتهٔ بدی‌ها در رخت‌خواب مثل مرده می‌افتیم. 📚 از کتاب ؛ بر اساس خاطراتی از عارف بزرگ 📖 ص ۷۵ ✍ ❤️ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ غذاها روح دارند! 🔻 مهدی از نانوایی که حق و ناحق می‌کند و هر حرفی می‌زند، نان نمی‌گیرد. اما من با
✳️ همت کنیم شبیه مهدی بشویم! 🔻 - ...اینو مهدی می‌فهمیده! + حتما می‌فهمیده که یه دونه نوشابه‌ای که پولش تو جیب می‌رفته رو نمی‌خورده.‌ اونم کِی؟ ، وقتی نوجوون بوده. - دیگه خیلی سخت می‌گرفته! خنده‌اش گرفت قاضی و گفت: منم همین عقیده رو دارم، چون حق رو با منفعت خودم می‌سنجم. چون کوچیکم و نوک دماغم رو می‌بینم اما اگر جهانی فکر کنی اینو نمی‌گی. تو اگر فقط یه خط کوچیک به ماشینت بندازن، عالم و آدم رو به هم می‌ریزی. ولی وقتی و می‌خری و من می‌گم یک کمک کوچیک به اسرائیل کردی، می‌گی چیزی نیست. الان نوشابه‌های ساخت ، پولش می‌رسه به آمریکا و می‌دونی که تا حالا چه کشورهایی رو با همین هزار تومان‌های من و تو به آشوب کشیدند. اصلا بی‌نظیر بوده. من تا بخوام یه همچین آدمی بشم، طول می‌کشه. 🔹 با رفتن همسرش به این فکر کرد؛ همین که همت کنیم شبیه مهدی بشویم هم خوب است. حتی با نخوردن یک نوشابۀ پپسی، ، و ، حتی با نخریدن ..‌. این یعنی ما آدمیم. حیوان نیستیم که فقط به فکر‌ منفعت و لذت خودمان باشیم. 📚 از کتاب | بر اساس خاطراتی از عارف بزرگ 📖 صفحات ۸۰ تا ۸۲ ✍ ❤️ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f