✳️ موازنهٔ پرستش
🔻 هجرت و جهاد «حسین بن علی» (علیهالسلام) منشور پرتلألؤی است که از هر زاویه، درخششی دارد و رنگ و جلایی. در هر جلوه از این جام جهاننما میتوان رازی کاوید و اندیشهای جست و آموزهای یافت. در پرتویی، «نبرد پرستش» را مینماید که کهنترین حکایت هستی و داستانِ پایاننایافتنیِ آفرینش است. منشور قیام حسین، مردی را مینماید که حلم نوح و بتشکنی خلیل و مجاهدت موسی و علم عیسی و توحید محمد و ولایت علی و عصمت فاطمه در سینه، صحرا به صحرا و منزل به منزل، کویر حجاز و عراق را میپیماید و زن و بچه و شیرخواره را زیر آفتاب سوزان بهدنبال خود میکشد تا «موازنهٔ پرستش» را به نفع معبود خود بر هم زند.
📚 از کتاب «حماسهٔ سرخ» | هبوط، حیات، هجرت و شهادت حسین بن علی (علیهالسلام)
📖 ص ۲۱۷
✍ حسن علیپور وحید
#⃣ #محرم #امام_حسین
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ امام حسين(ع)؛ شهيد فراموشكاری مردم
🔻 مهمترين علت شهادت امام حسين(ع) يا مهمترين علت گرويدن مردم به امويان، «جهالت» مردم بود. مقصود از جهالت اين نبود كه چون مردم «بیسواد» بودند، مرتكب چنين عملی شدند و اگر تحصيلكرده میبودند نمیكردند؛ نه! در اصطلاح دين، جهالت بيشتر در مقابل «عقل» گفته میشود و مقصود آن تنبّه عقلی است كه مردم بايد داشته باشند، و اين چندان ربطی به سواد و بیسوادی ندارد.
‼️ به عبارت ديگر امام حسين(ع) شهيد «فراموشكاری» مردم شد، زيرا اگر در تاريخ ۵۰، ۶۰ ساله خود فكر میكردند و قوه تنبه و استنتاج و عبرتگيری در آنها میبود و به تعبير سيدالشهداء(ع) كه فرمود: «ارجعوا الي عقولكم» اگر به عقل و تجربه ۵۰، ۶۰ساله خود رجوع میكردند و جنايتهای ابوسفيان و معاويه و زياد در كوفه و خاندان اموی را فراموش نمیكردند و گول ظاهر فعلی معاويه را، كه دمزدن از دين بهخاطر منافع شخصی است، نمیخوردند و عميق فكر میكردند، و حساب میكردند آيا حسين(ع) برای دين و دنيای آنها بهتر بود يا يزيد و معاويه و عبيدالله، هرگز چنين جنايتی واقع نمیشد. پس درحقيقت علت عمده اينكه مردمی نسبتا معتقد به اسلام اينطور با خاندان پيغمبر رفتار كردند، فقط و فقط فراموشكاری و گول ظاهر خوردن آنها بود، يعنی نتوانستند پشت پرده نفاق را ببينند. «ظواهر» شعائر اسلامی را محفوظ میديدند و توجه به «اصول» و معانی ازبينرفته نداشتند.
👤 #شهید_مطهری
📚 #حماسه_حسينی | ج ۲
📖 صص ۳۳-۳۲
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ در مجلس امام حسین، در محضر امام حسینیم! 🔻 اگر انسان با این نگاه به مجلس «امام حسین» (سلام الله ع
✳️ گریهٔ عزمآفرین و حرکتدهنده
🔻 گریه بر امام حسین علیهالسلام، و همینطور گریه بر فراق امام زمان (عج) باید «عزمآفرین» و «حرکتدهنده» باشد، نه گریه از سر ناامیدی و عجز و ناتوانی. «منتظر ظهور» نباید ساکت و خموده فقط بر فراق امام زمان گریه کند، بلکه گریه باید در او ایجاد سوز و عطش و درنتیجه، ایجاد تحرک کند. چنین اشک و آهی است که مایهٔ تداوم نهضت امام حسین علیهالسلام و حیات نهضت عاشورا خواهد بود؛ همانگونه که امام سجاد و سایر ائمه علیهم السلام بعد از ایشان با گریه بر مظلومیت امام حسین علیهالسلام، نهضت عاشورا را زنده نگه داشتند.
🔺 احیای امر اهلبیت علیهمالسلام از طریق مجالس و ذکر مصیبت و گریه بر ایشان میسر است. به تعبیر امام خمینی(ره): گریه کردن بر شهید، زنده نگه داشتن نهضت است. این که در روایات هست که کسی که گریه کند یا بگریاند یا تباکی کند، برای این است که... این نهضت امام حسین علیهالسلام را دارد حفظ میکند.
👤 #استاد_محمدرضا_عابدینی
📚 برگرفته از کتاب #ادب_عاشقی
📖 ص ۹۲
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ پس از بیست سال...
🔻 مرد با صدای دردآگین گفت: «چه درست گفت «عمار»... پس از ۲۰ سال!... تنها پس از ۲۰ سال!»
«پس از ۲۰ سال چه؟»
«تنها ۲۰ سال از «علی» گذشته و مسلمین قصد جان فرزندش را کردهاند. به خدا سوگند آنچه «عمار» وعده داده و علی از آن سخن گفته واقع شد. «کربلا» میوۀ درختی است که پس از «پیامبر» کاشته شد و در «صفین» قد برافراشت و شاخه دواند و تنومند گشت».
ادامه دارد...
📚 از کتاب #پس_از_بیست_سال
📖 ص ۷۴۵
✍ #سلمان_کدیور
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ باید بدانیم که حسین چه کرد؟
🔻 از قراری که شنیدهایم و شما هم شاید شنیدهاید، خیلیها که مسلمان نیستند و قرآن را به کتاب آسمانی بودن و بالطبع حسین بن علی (ع) را هم به امامت و پیشوایی قبول ندارند، بر حسین بن علی (ع) میگریند. پس این گریه کردن یک چیزی نیست که بتواند ما را بهعنوان «پیرو» حسین (ع) مشخص و ممتاز کند. ما اگر خودمان را پیرو حسین (ع) میدانیم، باید بدانیم که حسین (ع) چه کرد؛ بعد از آن که دانستیم چه کرد، درصدد برآییم که تشیّع خود و پیروی خود را نسبت به آن بزرگوار ثابت کنیم؛ معنای شیعه بودن این است؛ معنای ولایت این است؛ معنای توسل به حسین بن علی (ع) این است و اثرش همین است.
👤 #رهبر_انقلاب
📚 از کتاب #دو_امام_مجاهد
📖 ص ۱۱۱
#⃣ #محرم #امام_حسین
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ با پای برهنه در بین سربازان!
🔻 از ساختمان عملیات که بیرون آمدیم، راننده منتظر بود، اما عباس به او گفت ما پیاده میآییم؛ شما بقیه بچهها را برسانید. دنبالش راه افتادم. جلوتر که رفتیم صدای جمعیت عزاداری شنیده میشد. عباس گفت برویم به دستهی عزاداری برسیم. به خودم آمدم و دیدم عباس کنارم نیست. پشت سر من نشسته بود روی زمین. داشت بند پوتینهایش را گره میزد و بعد آن را آویزان گردنش کرد. عباس وسط جمعیت رفت و شروع کرد به نوحهخواندن و سینهزدن. جمعیت هم سینهزنان و زنجیرزنان راه افتاد به سمت مسجد پایگاه. تا آن روز فرمانده پایگاهی را ندیده بودم که اینطور عزاداری کند. پای برهنه بین سربازان و پرسنل؛ بدون اینکه کسی او را بشناسد.
👤 راوی: یکی از نزدیکان سرلشکر خلبان #شهید_عباس_بابایی
📚 برگرفته از کتاب «شور حسینی چهها میکند»
📖 صص ۸۵-۸۴
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ آن چای را با دست خودم ریخته بودم...
🔻 مرحوم حجتالاسلام والمسلمین سید محمد کوثری، پیرغلام حضرت اباعبدالله علیهالسلام که مداحی و نوحهسرایی او در محضر امام راحل(ره)شهرت ویژهای دارد، نقل میکند که؛ یکی از روزهای ماه محرم برای حضور در مراسم عزاداری از خانه خارج شدم. در میانه راه کودکانی را دیدم که موکب کوچکی زده بودند و اصرار کردند برایشان روضه بخوانم. اول قبول نکردم ولی با اصرار آنها به موکبشان وارد شدم و روی منبری که با رویهم گذاشتن آجر ساخته بودند نشستم و چند بیتی برایشان خواندم. برایم چای آوردند و من که از نوشیدن آن اکراه داشتم، بیآنکه متوجه شوند، چای را در گوشهای ریختم و با تشکر از کودکان خداحافظی کردم و به سراغ مجالس عزای معتبری که وعده داده بودم رفتم.
مرحوم کوثری میگوید؛ آن شب وقتی به خانه رسیدم، دیروقت بود و با خستگی به خواب رفتم. در عالم رؤیا حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها را دیدم که روی به من کرده و فرمودند:
ـ «آقای کوثری! تنها روضهای که از تو قبول شد، همان چند بیتی بود که برای آن کودکان خواندی».
و در ادامه گفتند:
ـ «چرا آن چای را دور ریختی؟ من آن چای را با دست خودم برایت ریخته بودم».
📰 منبع: روزنامه کیهان | گفتوشنود ۴ مرداد ۱۴۰۲
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
#⃣ #محرم #امام_حسین
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ ای نفْس عباس، میخواهم بعد از حسین زنده نمانی!
🔻 تجلیدادن «ایثار»، این عاطفهٔ انسانی و اسلامی، یکی از وظایف حادثهٔ «کربلا» بوده است و گویی این نقش بهعهدهٔ «ابوالفضل العباس» گذاشته شده بود. ابوالفضل بعد از آنکه چهارهزار مأمور شریعهٔ فرات را کنار زده است، وارد آن شده و اسب را داخل آب برده است بهطوری که آب به زیر شکم اسب رسیده و ابوالفضل میتواند بدون اینکه پیاده شود، مشکش را پر از آب بکند. همینکه مشک را پر از آب کرد، با دستش مقداری آب برداشت و آورد جلوی دهانش که بنوشد، دیگران از دور ناظر بودند، آنها همینقدر گفتهاند: ما دیدیم که ننوشید و آب را ریخت.
🔺 ابتدا کسی نفهمید که چرا چنین کاری کرد. تاریخ میگوید: «فذکر عطش الحسین...» یادش افتاد که برادرش تشنه است، گفت شایسته نیست حسین در خیمه تشنه باشد و من آب بنوشم. حالا تاریخ از کجا میگوید؟ از اشعار ابوالفضل، چون وقتی که بیرون آمد، شروع کرد به رجز خواندن، از رجزش فهمیدند که چرا ابوالفضل تشنه آب نخورد، رجزش این بود، خودش با خودش حرف میزند، خودش را مخاطب قرار داده میگوید: ای نفْس عباس! میخواهم بعد از حسین زنده نمانی، تو میخواهی آب بخوری و زنده بمانی؟ عباس! حسین در خیمهاش تشنه است و تو میخواهی آب گوارا بنوشی؟ به خدا قسم، رسم نوکری و آقایی، رسم برادری، رسم «امام» داشتن، رسم «وفاداری» چنین نیست.
👤 #شهید_مطهری
📚 #حماسه_حسینی | ج۱
📖 ص ۳۹۱
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳ امتحان ابراهیم(ع) در عاشورا واقعیت پیدا کرد
🔻 امتحان «ابراهیم» و فرزندش علیهما السلام در «منا»، در «عاشورا» واقعیت پیدا کرد. آنجا خدا فرمود: ابراهیم، بس است! امتحانت را دادی. کارد را از روی گلو بردار... اما در «کربلا»: خدایا شاهد باش که دارم «پیغمبر» را جلوی تیر و نیزه میفرستم...
👤 آیتالله سیدابراهیم خسروشاهی
📝 #پیادهشده_سخنرانی
#⃣ #محرم #امام_حسین #عاشورا
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳ امتحان ابراهیم(ع) در عاشورا واقعیت پیدا کرد 🔻 امتحان «ابراهیم» و فرزندش علیهما السلام در «منا»، د
✳ چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد...
🔻 آیت الله سید ضیاءِ الدین دُرّی که استاد علوم منقول و معقول و یکی از وعّاظ وارسته و برجسته تهران بود، در شبهای دهه آخر محرم در یکی از مساجد تهران منبر میرفت، جوانی از او پرسید: منظور و مراد حافظ در این شعر معروفش چیست که میگوید:
مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ
چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد
🔸 مرحوم دُرّی پاسخ داد: حضرت آدم (ع) از خوردن گندم در بهشت منع شد و قول و وعده داد که از آن نخورد، ولی به وعده خود وفا نکرد و از آن خورد و از بهشت رانده شد. ولی حضرت علی (ع) در تمام عمر از گندم غذایی تهیه نکرد، با این که خداوند او را منع نکرده بود و نه عهد با خدا نموده بود که از آن نخورد. «پیر مغان» در شعر مذکور، حضرت علی (ع) است و منظور از «شیخ»، آدم (ع) است. یعنی: غلام علی (ع) هستم، ای آدم از من نرنج، زیرا تو وعده نخوردن گندم به خدا دادی، ولی علی (ع) به آن وعده وفا کرد.
🔺 مرحوم سید ضیاءالدین دُرّی آخر همان سال از دنیا رفت، درست در سال بعد در همان شب از شبهای دهه آخر محرم، همان جوان سؤال کننده، در عالم خواب مرحوم سید ضیاءالدین را دید که نزد آن جوان آمد و گفت: تو در سال گذشته از من در مورد شعر معروف حافظ پرسیدی و من آن گونه پاسخ دادم که منظور از پیر مغان علی (ع) است و منظور از شیخ، آدم (ع) است، ولی وقتی که به عالم برزخ آمدم، شرح آن به معنی دیگر برایم کشف گردید و آن اینکه: مراد از شیخ، حضرت ابراهیم (ع) است و مراد از پیر مغان امام حسین (ع) است و منظور از وعده، ذبح اسماعیل (ع) فرزند ابراهیم (ع) است، که حضرت ابراهیم (ع) وعده وفای قربان کردن اسماعیل (ع) را به خدا داد، ولی حقیقت وفا را امام حسین (ع) در کربلا با شهادت فرزندش حضرت علی اکبر (ع) محقق نمود، بنا بر این معنی شعر چنین است: «غلام امام حسین (ع) هستم ای ابراهیم (ع) از من نرنج، زیرا تو وعده قربانی دادی اما امام حسین (ع) به آن وعده تحقق بخشید. آن جوان فردای آن شب، به مجلس سوگواری امام حسین (ع) آمد و خواب خود را برای مردم بیان کرد و در پی آن شور و هیجان شدیدی در آن مجلس پدیدار شد.
📚 منابع:
📕 ۱- حسینی تهرانی، سید محمد حسین. روح مجرد: ۴۵۵، ۴۵۷.
📕 ۲- محمدی اشتهاردی، محمد. عالم برزخ در چند قدمی ما: ۲۳۰.
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ چند استکان هم به نیت من بشوی!
🔻 سالهای پُرتبوتاب دفاع مقدس است... سالهای خون و آتش و دود... شهید بابایی، خلبان شجاع، پاکباخته و فدایی اسلام و انقلاب به دیدار حضرت امام میرود و در حالی که جاذبهٔ ملکوتی امام روح و روانش را تسخیر کرده است خطاب به حضرت ایشان میگوید:
- امام عزیز! میخواهم به گونهای که در کار جنگ خللی پیش نیاید چند روزی به مرخصی بروم. اجازه میفرمایيد؟
- در بحبوحهٔ جنگ کجا میخواهید بروید؟
- من در دههٔ اول محرم برای شستن استکان چای عزاداران به هیئتهای جنوب شهر که مرا نمیشناسند میروم. مرخصی را برای آن میخواهم و گوش به زنگم که بلافاصله بعد از اعلام نیاز به جنگ بازگردم.
- به یک شرط اجازه مرخصی میدهم.
- هر چه بفرمایید با جان و دل میپذیرم.
- به این شرط که هنگام شستن استکانها به نیت من هم چند استکان بشویی.
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
#⃣ #محرم #امام_حسین
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ مراقبۀ بعد از عاشورا
🔻 برای انسانی که به «عاشورا» رسیده است، «مراقبۀ» بعد از عاشورا، مراقبه در مراتب حضور است. چنین فردی باید محاسبه کند که آیا توانسته است به آنهایی که همه چیز خود را در راه «ولی خدا» بذل کردهاند، بپیوندد؟ آیا به جایی رسیده است که حاضر باشد در مقابل ولی خدا قطعه قطعه شود، فقط برای آنکه ولی خدا بتواند یک «نماز» دیگر بخواند؟
👤 #آیت_الله_میرباقری
📚 کتاب #مراقبههای_عاشورایی
📖 ص ۱۱۸
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f