🌎🌎🌎
🔹#طنزهای پند آموز.
از کتابهای قدیم
خروس و شيرى باهم رفيق شدن و به صحرا رفتن.
شب که شد خروس برای خوابيدن روى درختی رفت و شير هم پاى همان درخت دراز کشيد .
صبحگاهان خروس طبق وظیفه بانگ برآورد و شروع به خواندن کرد.
#روباهى که در آن حوالى بود با شنیدن بانگ خروس خود را به نزدیک درخت رساند و به خروس گفت:
شما که صبحگاهان بانگ اذان سر داده اید بفرمائيد پائين تا به شما اقتدا کرده و نماز جماعت بخوانيم!
خروس گفت : همان طورى که مى بينى بنده فقط #مؤذن هستم ، پيش نماز پاى درخت خوابیده است او را بيدار کن ..
روباه که تازه متوجه حضور #شير پای درخت شده بود؛ پا به فرار گذاشت .
#خروس گفت : کجا میری رفیق؟
مگر نمى خواستيد #نماز جماعت بخوانيد؟
روباه در حال فرار گفت : دارم مى رم تجدید وضو کنم !😂😂
https://eitaa.com/harffe_hesab
🍏🍏🍏