•••●●●•••
یہ جا هسٺ:•°✨°•
شہید ابراهــیم هادے•°🧡°•
پُست نگہبانےرو •°💥°•
زودتر ترڪ میڪنه•°👀°•
بعد فرمانده میگهـ •°🤨°•
۳۰۰صلوات جریمتہ•°📿°•
یڪم فڪر میڪنه و میگه؛•°😌°•
برادرا بلند صلوات•°🔊°•
همه صلوات میفرستن•°😁°•
برمیگرده و میگه بفرما از ۳۰۰تا هم
بیشتر شد....•°😂°•
#طنز_جبهه🌱
,𖡟, 𝐣𝐨𝐢𝐧↷حریم عشق
@harim_Eshgh_khoda
•●🔗❁♥️●•
#طنز_جبهه 🌷🕊
یہ جا هسٺ:
شہید ابراهــیم هادے
پُست نگہبانےرو
زودتر ترڪ میڪنه👀
بعد فرمانده میگهـ
۳۰۰صلوات جریمتہ📿
یڪم فڪر میڪنه و میگه؛
برادرا بلند صلوات
همه صلوات میفرستن
برمیگرده و میگه بفرما از ۳۰۰تا هم بیشتر شد...😂😂😂😂😂😂
#شهید #شهیدانه
#شهید_ابراهیم_هادی
ــ ـ ـ ـ ـ ـ ــــــ•❁•ـــــ ـ ـ ـ ـ ــ
𖡟, 𝐣𝐨𝐢𝐧↷↷↷
@harim_Eshgh_khoda ˹حریم عشق˼
•●🔗❁♥️●•
#طنز_جبهه
دو تا از بچههای گردان، غولی را همراه خودشان آورده بودند وهای های میخندیدند😂. گفتم: «این کیه؟»
گفتند: «عراقی»😌😅
گفتم: «چطوری اسیرش کردید؟» میخندیدند.😂
گفتند: «از شب عملیات پنهان شده بود. تشنگی فشار آورده😂 با لباس بسیجیها آمده ایستگاه صلواتی شربت گرفته بود. پول داده بود!»😂😂
اینطوری لو رفته بود بچهها هنوز میخندیدند😂
ــ ـ ـ ـ ـ ـ ــــــ•❁•ـــــ ـ ـ ـ ـ ــ
𖡟, 𝐣𝐨𝐢𝐧↷↷↷
@harim_Eshgh_khoda ˹حریم عشق˼
•●🔗❁♥️●•
#طنز_جـبـهه😂
یـکے از عمیلیات ها بود که
فرمانده دستور داده بود
شب هیچ کس تکون نخوره وصداش در نیاد😳
وقت نماز صبح شد
آفتابه رو برداشتم ورفتم وضو بگیرم
که یکدفعه احساس کردم کسی آن طرفتر تکان میخورد😥
ترسیدم😫
نمیتوانستم کاری بکنم ،تنها بودم وبدون اسلحه ویک متر جلوترم یک بعثی که اگه برمیگشت و منو میدید شهادتم حتمی بود😂
شروع کردم به دعا گفتم خداجون من که نیومدم کار بدی بکنم که الان گرفتار شدم اومدم وضو بگیرم پس کمکم کن
یک لحظه چیزی به ذهنم رسید👏👌
😂لوله ی آفتابه رو گذاشتم و رو سر عراقی و گفتم حَرِّڪ،حَرِّڪ...😂😂😂
بیچاره انقدر ترسیده بود که همش به عربی میگفت:نزن ، نزن...
اینطوری شد که همه چی رو هم اعتراف کرد وعملیات به نفع ایران تموم شد😂😂
وتا صبح همه ی رزمنده ها وفرماندمون از خنده داشتند غش میکردند😅😂😟
تااینکه فرمانده گفت:بچه ها دلتون و پاک کنید اونوقت با یک آفتابه هم میشه دشمن و نابود کرد😂😂
#خنده_حلال
ــ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ــــــ•❁•ـــــ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ــ
𖡟, 𝐣𝐨𝐢𝐧↷↷↷
@harim_Eshgh_khoda ˹حریم عشق˼
•●🔗❁♥️●•
#طنز_جبهه
🔹 بار اولم بود که مجروح می شدم و زیاد بی تابی می کردم .
🔸یکی از برادران امدادگر بالاخره آمد بالای سرم و با خونسردی گفت : چیه ، چه خبره ؟
تو که چیزیت نشده بابا !!!
🔹تو الان باید به بچه های دیگه هم روحیه بدهی آن وقت داری گریه می کنی ؟!
🔸تو فقط یک پایت قطع شده !
ببین بغل دستی ات سر نداره هیچی هم نمیگه ، این را گفت بی اختیار برگشتم و چشمم افتاد به یه بنده خدایی که شهید شده بود !!!
🔹بعد توی همان حال که درد مجال نفس کشیدن هم نمی داد کلی خندیدم و با خودم گفتم عجب عتیقه هایی هستن این امدادگرا !!!😂😂
#خنده .. #جبهه ..
ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــــــ•❁•ـــــ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ــ
𖡟, 𝐣𝐨𝐢𝐧↷↷↷
@harim_Eshgh_khoda ˹حریم عشق˼
•●🔗❁♥️●•
#طنز_جبهه
_محمد پاشو!!!
_دِ پاشو چقدر مےخوابے؟!
+چتہ نصفہ شبے؟بذار بخوابمـ...😒
-پاشو،من دارمـ نماز شب میخونمـ😃
کسے نیست نگامـ کنہ!!!😕
از جمله ترفندهای #شهید_مسعود_احمدیان برای بیدار کردندوستانشبرای #نماز_شب😂
#شهید #شهیدانه #شهادت
ــ ـ ـ ـ ـ ـ ــــــ•❁•ـــــ ـ ـ ـ ـ ــ
𖡟, 𝐣𝐨𝐢𝐧↷↷↷
@harim_Eshgh_khoda ˹حریم عشق˼
•●🔗❁♥️●•
اول که رفته بوديم، گفتند كسۍ حق ورزش كردن نداره
يه روز يكۍ از بچہها رفت ورزش كرد مامور عراقۍ تا ديد، اومد در حالۍ که خودكار و كاغذ دستش بود براۍ نوشتن اسم دوستمون جلو آمد و گفت : مااسمك؟[اسمت چيہ؟]
رفيقمون هم که شوخ بود برگشت گفت:
گچ پژ!
باور نمۍكنيد تا چند دقيقه اون مامور عراقۍ هر كارۍ كرد اين اسم رو تلفظ كنه نتونست!
ول كرد گذاشت و رفت و ما همينطور مۍ خنديديم😂اخه حرف گ و چ و پ و ژ تو زبان اونا نیست😂
#طنز_جبهه
ــ ـ ـ ـ ـ ـ ــــــ•❁•ـــــ ـ ـ ـ ـ ــ
𖡟, 𝐣𝐨𝐢𝐧↷↷↷
@harim_Eshgh_khoda ˹حریم عشق˼