فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی عوض دانی چه باشد در جهان؟
عـمر باشد عـمر
قـدرش را بـدان ...🌻
╭═━⊰------🍃🌸🍃 ------⊱━═╮
💗@formezdevaj1
💗@harime_eshgh00
╰═━⊰------🍃🌸🍃------⊱━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹این #سوره،
معروف به سوره #خانواده هست
و باعث #آرامش در زندگی میشود💚
🎙دکتر رفیعی
#آرامش
#قرآن
#خانواده
╭═━⊰------🍃🌸🍃 ------⊱━═╮
💗@formezdevaj1
💗@harime_eshgh00
╰═━⊰------🍃🌸🍃------⊱━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #کلیپ_آموزشی
#قبل_از_ازدواج
⭕️ ۶ باور اشتباه ؛
درباره ازدواج
╭═━⊰------🍃🌸🍃 ------⊱━═╮
💗@harime_eshgh00
💗@formezdevaj1
╰═━⊰------🍃🌸🍃------⊱━
🌸 روایت های کمتر شنیده شده از رفتار عاشقانه علما و بزرگان دین با همسرانشان
🌹#یک_عاشقانه_آرام
(قسمت ششم)
💚آیتالله احمدیمیانجی، استاد اخلاق ما بودند. روزی از دفتر یکی از مراجع تماس گرفتند که شما تشریف بیاورید برای حج و مسائل پاسخگویی مشرف شوید. خب همه آرزو دارند که سفر حج بروند حالا فکر کنید سفر بدون هزینه و بدون مقدمات فراهم شده است؛ایشان اما نپذیرفتند و گفتند که من عذر دارم! فرزندشان گفت :"شما چرا مشرف نمیشوید؟" ایشان گفتند :" مادر شما مریض است و نمیتواند کارهایش را انجام دهد من باید کنار ایشان باشم و به او کمک کنم .برخی کارها را ممکن است که از شما خجالت بکشند، در واقع ایشان خدمت به همسر را مهمتر از حج میدانستند".
🖌راوی: احمد طهماسبی استاد حوزه و دانشگاه
╭═━⊰------🍃🌸🍃 ------⊱━═╮
💗@formezdevaj1
💗@harime_eshgh00
╰═━⊰------🍃🌸🍃------⊱━
.
✨
🌹چهار حکایت کوتاه اما تاثیرگذار:
💝حکایت اول:
از کاسبی پرسیدند:
چگونه در این کوچه پرت و بی عابر کسب روزی میکنی؟
گفت: آن خدایی که فرشته مرگش مرا در هر سوراخی که باشم پیدا میکند!! چگونه فرشته روزیش مرا گم میکند!
💝حکایت دوم:
پسری با اخلاق و نیک سیرت، اما فقیر به خواستگاری دختری میرود.
پدر دختر گفت:
تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمیدهم.
پسری پولدار، اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود، پدر دختر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر میگوید:
انشاءالله خدا او را هدایت میکند !!!
دختر گفت:
پدر جان؛ مگر خدایی که هدایت میکند، با خدایی که روزی میدهد فرق دارد؟
💝حکایت سوم:
از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای؟
گفت: آری!
مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود؛
یکی را شب برایم ذبح کرد، از طعم جگرش تعریف کردم.
صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد.
گفتند: تو چه کردی؟
گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم.
گفتند: پس تو بخشنده تری.
گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد
اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم...
💝حکایت چهارم:
عارفی راگفتند:
خداوند را چگونه میبینی؟
گفت آنگونه که همیشه میتواند مچم را بگیرد،
اما دستم را میگیرد.
╭═━⊰------🍃🌸🍃 ------⊱━═╮
💗@formezdevaj1
💗@harime_eshgh00
╰═━⊰------🍃🌸🍃------⊱━